گرچه بی‌تردید منکر ویرانه‌ای که این دولت از دولت قبل به میراث برده نیستیم و یقینا بسان افراد ناآگاه که اطلاعی از پیچیدگی‌های مدیریتی و شرایط لازم برای تحقق تغییرات ندارند و حتی بعضا افراد مغرض و بهانه‌جو که از طرح این بحث صرفا به‌دنبال صید ماهی برای اغراض سیاسی خویش‌ هستند، مقصودمان تغییرات معجزه‌وار و فراگیر در همه ساحت‌ها نیست. لیکن با عنایت به همه این موارد و لحاظ شرایطی که دولت در آن بر سر کار آمده، بازهم روال امور با شعارهای دولت حتی در مقیاس کوتاه‌مدت هم همخوانی ندارد
  • ۱۴۰۰-۱۲-۰۵ - ۰۳:۳۰
  • 10
تغییر با تغییر مدیران

سیده‌آزاده امامی، خبرنگار: بیش از 6ماه از زمانی که دولت سیزدهم زمام امور را به دست گرفته می‌گذرد، اما هنوز در اوضاع و احوال کشور تغییری آن اندازه که توقع می‌رفت ایجاد نشده است و اغلب امور در رویه‌های سابق خود همچنان به پیش می‌رود.

گرچه بی‌تردید منکر ویرانه‌ای که این دولت از دولت قبل به میراث برده نیستیم و یقینا بسان افراد ناآگاه که اطلاعی از پیچیدگی‌های مدیریتی و شرایط لازم برای تحقق تغییرات ندارند و حتی بعضا افراد مغرض و بهانه‌جو که از طرح این بحث صرفا به‌دنبال صید ماهی برای اغراض سیاسی خویش‌ هستند، مقصودمان تغییرات معجزه‌وار و فراگیر در همه ساحت‌ها نیست. لیکن با عنایت به همه این موارد و لحاظ شرایطی که دولت در آن بر سر کار آمده، بازهم روال امور با شعارهای دولت حتی در مقیاس کوتاه‌مدت هم همخوانی ندارد و هنوز تا نقطه مطلوب فاصله بسیار است.

مهم‌ترین دلیل این امر نیز وجود مدیران بازمانده از دولت قبل در سطوح میانی نهادهای دولتی است که چندان نسبتی با اصول و برنامه‌های مدنظر دولت فعلی ندارند. بنابراین مادامی که هنوز و همچنان افرادی در بدنه دولت بر سر کار هستند که آرمان‌ها و خط‌مشی دولت جدید در منظومه باور ایشان جایی ندارد و همچنان دلبسته رویه‌های سابق هستند، توقع ایجاد تحول در تمامی سطوح و ساختارها به صرف تغییر در سطح کلان مدیریت انتظاری عبث و بیهوده خواهد بود. تداوم مسئولیت بانیان وضع موجود، لاجرم به تداوم وضع موجود خواهد انجامید. وضع نابسامان و مقرون به فاجعه‌ای که گریز و‌ گذار از آن فصل مشترک مطالبات آحاد جامعه است، چه آنها که با شرکت در انتخابات 28خرداد و رای به دولت فعلی این خواسته را به‌صراحت اعلام کردند، چه آنها که سرخوردگی از شرایط را با قهر با صندوق رای نشان داده و منتظر مانده‌اند تا نتیجه تغییر مدیران را در واقعیت ملموس جامعه نظاره‌گر باشند آنگاه نسبت به کنش سیاسی آینده خویش تصمیم بگیرند.

برای اینکه دومینوی تغییرات به سطح زندگی مردم برسد و ملت در زندگی روزمره به‌نحو ملموسی این تغییرات را حس کنند، لازم است بدنه دولت و مدیران سطح میانی نیز با راهبردها و رویکردهای مسئولان ارشد همراه بوده و عمیقا به آنها باور داشته باشند تا در عرصه اجرا برای تحقق آنها بکوشند. چه اینکه مسلم است سطح کلان مدیریت ساحتی عملیاتی نیست که صرف تغییر در آن برای تحقق ملموس تغییرات در لایه‌های زیرین جامعه بسنده باشد، بلکه سطوح کلان جایگاه پرداختن به سیاستگذاری‌های کلان و تصمیم‌های راهبردی و مدیریت توزیع این سیاست‌ها در مراتب پایین‌تر است و بار عمده و مسئولیت اصلی اجرایی‌کردن این برنامه‌ها و سیاست‌ها متوجه بدنه و سطوح میانی کارگزاران است. از این‌رو برای تحقق صحیح و نتیجه‌بخش برنامه‌های دولت، همراهی این سطح از مدیران با جهت‌گیری‌های دولت ضرورتی انکارناپذیر است، خصوصا در شرایط فعلی و نظر به زمین سوخته‌ای که دولت فعلی تحویل‌گرفته، تغییر وضع موجود عزمی جهادی از جانب مدیران می‌طلبد. یقینا افرادی که نسبت به وضع موجود که محصول مستقیم عملکردهای پیشین است موضعی انتقادی نداشته و به ضرورت تغییر ریل و جهت‌گیری دولت باور ندارند و چه‌بسا خود در شکل‌گیری آن سهیم بوده‌اند، نمی‌توانند و چه‌بسا نمی‌خواهند آن‌گونه که باید و شاید در تغییر این شرایط نقش‌آفرینی کرده، به‌نحوی جهادی به میدان بیایند و این صرف‌نظر از آن است که مجالی هم برای کارشکنی‌های احتمالی این افراد قائل شویم!

بنابراین ضرورت پالایش مدیران میانی بازمانده از دولت قبل، گذشته از آنکه پاسخ به مطالبه بحق مردم در راستای برکناری بانیان وضع موجود است، مبتنی‌بر یک منطق بدیهی مدیریتی نیز است و آن اینکه ایجاد تحول و تغییر وضع موجود درجهت برنامه‌های اعلامی هر دولتی با وجود کسانی در سطوح میانی مدیریت که به مبانی اعتقادی آن دولت باور ندارند و منظومه فکری ایشان کاملا در تقابل با آرمان‌های آن دولت است، امری است نامعقول و حتی ناممکن.

لیکن متاسفانه عملکرد دولت در ماه‌های گذشته حکایت از آن دارد که اهتمام چندانی بر این امر وجود نداشته است. گویی دولت بیش از حد ملاحظه هیاهوی رسانه‌ای جریانی را می‌کند که خود در زمان حضور در مصدر قدرت در قلع و قمع مدیران غیرهمسو کمترین مماشاتی به خرج نداده و حتی افراد کارآمد و متخصصی را که لیاقت آنها ثابت شده است نیز از دم تیغ حذف خویش گذرانده و حالا به عوض پاسخگویی نسبت به فاجعه‌ای که در عرصه مدیریتی رقم زده، طلبکارانه نسبت به تغییر بازوهای اجرایی خویش در بدنه دولت مدعی شده‌ است!

دولت سیزدهم اگر مصمم به تغییر وضع موجود است، راهی جز برکناری بازوهای اجرایی دولت سابق و جایگزینی آنها با مدیرانی باورمند به اصول و آرمان‌های خویش فراروی او نیست، در غیر این‌صورت باید قید مهم‌ترین وعده انتخاباتی خویش یعنی تغییر وضع موجود را بزند، چه اینکه صرف لحاظ این آرمان در سیاستگذاری‌های کلان برای تحقق این امر کفایت نمی‌کند تا مادامی که مدیران بازمانده از دولت قبل همچنان مناصب مدیریتی را در اشغال خود داشته باشند.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰