مدتی است ازسوی اصلاح‌طلبان و رسانه‌های‌شان این شبهه مطرح می‌شود که «اگر برجام - آن‌طور که جریان انقلاب معتقد است- بد است، چرا دولت جدید برای احیای آن درحال مذاکره است؟» البته مضحک‌بودن این حرف کاملا مشخص است و آنها صورت‌مساله را پاک می‌کنند. واقعیت آن است که درباره برجام بسیار بهتر و فنی‌تر می‌شد عمل و توافق کرد.
  • ۱۴۰۰-۱۲-۰۵ - ۰۲:۳۷
  • 23
از برجام ظریف تا برجام باقری

سارا هوشمندی، خبرنگار: در روزهای اخیر که سروصداهای بیشتری از وین شنیده می‌شود و شاید به‌زودی دود سفید بر بام هتل کوبورگ دیده شود، تکاپوی یاران ظریف هم برای مصادره‌ دستاوردهای احتمالی مذاکرات بیشتر شده و تلاش می‌کنند زحمات علی باقری و تیم مذاکره‌کننده دولت سیزدهم در وین برای رسیدن به یک توافق خوب را برای تیم پیشین فاکتور کنند.

ابتدا لازم است به شبهه‌ای که این روزها ازسوی اصلاح‌طلبان به کرات مطرح می‌شود، به زبان ساده پاسخ داده شود؛ سپس درباره تلاش‌های اخیر به بارآورندگان وضعیت موجود برای مصادره موفقیت احتمالی مذاکرات وین8 و بازگشت ایالات‌متحده به برجام به بحث بپردازیم.

۱-مدتی است ازسوی اصلاح‌طلبان و رسانه‌های‌شان این شبهه مطرح می‌شود که «اگر برجام - آن‌طور که جریان انقلاب معتقد است- بد است، چرا دولت جدید برای احیای آن درحال مذاکره است؟» البته مضحک‌بودن این حرف کاملا مشخص است و آنها صورت‌مساله را پاک می‌کنند. واقعیت آن است که درباره برجام بسیار بهتر و فنی‌تر می‌شد عمل و توافق کرد. یعنی برخلاف پالس‌هایی که ازسوی شخص روحانی و ظریف به طرف مقابل ارسال شد- روحانی: «خزانه خالی است»(30مهر92)/ ظریف: «آمریکا اراده کند، با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از بین می‌برد.»(16آذر92)  - این آمریکا بود که نیاز به مذاکره و توافق داشت نه‌فقط ایران. با وجود این سخاوت زیاد، دولت قبل در دادن هر امتیاز نقدی که ممکن بود دربرابر مشتی کاغذپاره نسیه با نام برجام دریافت کند، وضعیت را به اینجا کشاند.

درحقیقت برجام با وجود مزایای اندکی که داشت (و با خروج ترامپ تروریست و به تبع آن بدعهدی سه کشور اروپایی آن هم به‌دست نیامد) و با توجه به نیاز غرب به توافق می‌شد بسیار بهتر شرایط برای جمهوری اسلامی رقم بخورد؛ اما حالا که توافق ضعیف برجام تنها چیزی است که به تیم مذاکراتی فعلی به ارث رسیده، باید تلاش کرد همان امتیازات نیم‌بند را هم از غربی‌ها ستاند. این موضوع جالب است که زبان  اصلاح‌طلبان اگر مذاکره نشود دراز است که این دولت با جهان قهر است و قصد تعامل ندارد و اگر مذاکره کند القا می‌کنند پس برجام خوب بوده است و مخالفت‌های قبلی به قصد تخریب و منافع سیاسی صورت گرفته!

۲ -برجامِ ظریف به‌معنای محدود کردن فعالیت‌های دفاعی ایران بود؛ تا جایی که حسن روحانی صراحتا رزمایش‌های موشکی ایران را زمینه‌ساز برهم خوردن برجام نامید: «موشک هوا کردند تا برجام را به‌هم بزنند.» این جمله‌ای است که هنوز که هنوز است، ازسوی اطرافیان روحانی و ظریف استفاده می‌شود.

اما چیزی که این روزها می‌بینیم، رونمایی از انواع پهپادها و «خیبرشکن» و برگزاری رزمایش‌های مشترک بزرگ با قدرت‌های نظامی جهان نظیر ارتش‌های روسیه و چین است؛ یعنی توافق احتمالی در وین (برای بازگشت آمریکا به برجام) برخلاف برجامِ ظریف، تقویت‌کننده‌ صنعت دفاعی کشورمان است.

از طرف دیگر، برجامِ ظریف، تمام راه‌های دیپلماسی کشور را مسدود کرد و اصطلاحا تمام تخم‌مرغ‌های منافع ملی را در سبدِ «امضای کری تضمین است» گذاشت که نتیجه‌ای جز به‌هم ریختن بازار و آسیب‌دیدن معیشت مردم نداشت؛ وضعیت 4سال اخیر معیشتی مردم -که با گذشت 6ماه از رفتن روحانی نیز همچنان تبعاتش باقی است- بی‌تردید نتیجه اعتماد نابه‌جای وزیر پیشین امور خارجه به گرگ‌های درنده مستکبر است.
این درحالی است که در شرایط کنونی، مذاکرات وین فقط یکی از راه‌های دیپلماسی است و کانال‌های مختلفی در حوزه‌های گوناگون برای ایجاد بستر اقتصادی مناسب، فعال شده است؛ از مذاکره با کره‌جنوبی برای آزادسازی 9میلیارد دلار پول بلوکه ایران تا اعلام رسمی دولت انگلیس برای پرداخت بدهی‌ 40ساله تانک‌های چیفتن به تهران بدون اینکه هیچ ارتباطی با مذاکرات داشته باشد. امضای قرارداد سوآپ گازی با ترکمنستان و جمهوری باکو، حضور فعال در اجلاس شانگهای و رسمی‌شدن عضویت ایران در این سازمان مهم پس از 2دهه، اجرایی‌کردن قرارداد ۲۵ساله با چین، سفر پربار اقتصادی به روسیه، فروش نفت و ده‌ها اقدام دیگر در حوزه‌ دیپلماسی اقتصادی، علاوه‌بر اینکه دست تیم مذاکره‌کننده را برای چانه‌زنی پر کرده، مسیرهای متنوعی را هم برای تحقق بهره‌مندی اقتصادی مردم ایران از یک توافق احتمالی فراهم کرده است.

بالاتر از تمام مواردی که به آنها اشاره شد، دولت سیدابراهیم رئیسی یک کار مهم برای آنکه به تیم مذاکره‌کننده آمریکایی باج ندهد و مردم ایران نیز از وضعیت فعلی اقتصادی رها شوند، انجام داد و آن اینکه با وجود خوش‌بینی‌هایی که درباره نتیجه‌بخش بودن مذاکرات وجود دارد، بودجه سال1401 را هوشمندانه طوری نوشته‌اند که بنا بر این گذاشته‌ شود که مذاکرات شکست خواهد خورد. به این ترتیب اگر مذاکرات به تفاهم با 1+4 و سپس 1+5 (با بازگشت واشنگتن به برجام) منجر شود، گشایش نسبی اقتصادی ایجاد خواهد شد و اگر شکست بخورد، وضعیت لااقل مانند دوران سیاه 8سال گذشته نخواهد بود.

۳ -اگر برجامِ ظریف را بنا به اعتراف عضو بلندپایه اقتصادی دولت روحانی (رئیس‌کل وقت بانک مرکزی) «تقریبا هیچ» بدانیم، توافقِ احتمالی کنونی بنابر اعلام طرف‌های غربی، یک دستاورد واقعی برای اقتصاد و معیشت مردم ایران است و قرار نیست با «یک خط‌خطی» ازسوی رئیس‌جمهور آمریکا، هر قطعه دلار از 30هزار به 200هزار تومان برسد، چنانچه از ۵هزار به ۳۰هزار تومان رسید.

مخلص کلام اینکه برجامِ ظریف یعنی محدودیت دفاعی، یعنی دلار ۳۰هزار تومانی، یعنی تضعیف منافع ملی ایران در منطقه و در یک کلام با اغماض یعنی همان «تقریبا هیچ»؛ درصورتی که توافق احتمالی کنونی یعنی آزمایش موفقیت‌آمیز موشک بالستیک خیبرشکن، یعنی کاهش قیمت دلار در بازار، یعنی تقویت منافع ملی ایران در منطقه، یعنی بهبود معیشت مردم و در یک کلام یعنی «دیپلماسی واقعی سیاسی-اقتصادی».

درنهایت آنچه مهم است اینکه حتی اگر مذاکرات شکست بخورد و توافق حاصل نشود، در دولت جدید تلاش می‌شود از سایر ظرفیت‌های دیپلماسی برای حل گره‌های اقتصادی استفاده شود تا آب‌خوردن مردم هم بند به مذاکرات نباشد!

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱