محمدرضا حاجیعبدالرزاق، خبرنگار گروه ورزش: فدراسیون فوتبال بعد از برکناری عزیزیخادم، این روزها با سرپرست اداره میشود و میرشاد ماجدی فعلا امور را عهدهدار شده و این درحالی است که فوتبال ایران چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی موقعیت حساسی را سپری میکند و اگر تصمیمگیریهای درستی انجام نشود، قطعا ضربه مهلکی به فوتبال کشور خواهد خورد که چهبسا جبرانناپذیر هم باشد. سوال این است که عزیزیخادم چه ملزوماتی را رعایت نکرد که موجب شد تا اسفندماه خیابان سئول را نبیند و قبل از یکسالگی ریاستش، مجبور شود تا فدراسیون فوتبال را ترک کند. درخصوص مسائل روز فوتبال ایران به سراغ عضو سابق هیاترئیسه فدراسیون رفتیم که در آن برهه در کنار عزیزیخادم در هیاترئیسه حضور داشت. متن گفتوگوی «فرهیختگان» با شهرام دبیری را در ادامه میخوانید.
وضعیت فدراسیون فوتبال را بهصورت کلی چطور ارزیابی میکنید؟
در هر صورت وضعیت خوب نیست. ماجراها و تغییراتی که اتفاق میافتد نشان میدهد آنطور که باید کارها پیش نمیرود و هماهنگیهای لازم وجود ندارد. باید انسجامی باشد تا کارها خوب پیش برود، ولی خبری از این مسائل نیست و درنهایت با این وضعیت فوتبال ضربه میخورد.
عزیزیخادم یکسال هم بهعنوان رئیس فدراسیون دوام نیاورد. او چه ملزوماتی را رعایت نکرد که این اتفاق افتاد؟
اتفاقا در دورهای که بهعنوان عضو هیاترئیسه فدراسیون فوتبال فعالیت میکردم در همان دوره هم عزیزیخادم حضور داشت. در هر صورت من هم تعجب کردم که چرا نباید تعامل خوبی در هیاترئیسه دوران ریاست عزیزیخادم باشد و اختلافنظر شدیدی بین اعضا وجود داشته باشد یا مثلا کارهایی انجام شود که هیاترئیسه در جریان نباشد که بعدا بخواهند بهخاطر این موضوع رئیس را استیضاح کنند. یعنی این موضوع نشان میدهد که آن همکاری و تعامل و هماهنگی در هیاترئیسه فدراسیون در این دوره اخیر وجود نداشته است. این درحالی است که در زمان ما آنطور که یادم میآید به این صورت اختلافنظر قابل توجهی وجود نداشت و اگر هم بود شاید در برخی موارد نظراتمان متفاوت بود، اما به هیچ وجه حالت تقابل بین اعضا وجود نداشت یا اینکه کاری انجام شود که بقیه در جریان نباشند اصلا به این شکل نبود. اما الان بهنظر میرسد که این تعامل و همکاری خوب نبود که این اتفاقات افتاده و درنهایت کار به برکناری رئیس فدراسیون فوتبال کشید. یعنی بالاخره ایراد وجود داشت و این انتظار میرفت که عزیزیخادم هم هرکاری میخواست انجام بدهد با اعضا هماهنگ کند و با هماهنگی اعضای هیاترئیسه امور را پیش ببرد.
کفاشیان در گفتوگو با «فرهیختگان» اعتقاد داشت که زمان او هم تحرکاتی بود، اما نه به این وسعت و این درحالی است که هیاترئیسههای گذشته حداقل حفظ ظاهر میکردند و اختلافات را به این شکل رسانهای نمیکردند.
بله، درست است. در جلساتی که ما داشتیم یادم نیست که اختلاف جدی پیش بیاید تا تقابلی شکل گرفته یا بحثهای شدید 2 نفره بین اعضا یا با رئیس فدراسیون پیش بیاید. ممکن بود روی یک موضوعی یکی دو نفر مثلا مخالف بودند و نظرشان را اعلام میکردند، اما خبری از دعوا و جنجال نبود. معمولا مسائل هم آنجا در هیاترئیسه مطرح میشد و حالا نمیدانم منظور اعضا در زمان فعلی این است که عزیزیخادم موارد را مطرح نکرده و سرخود کارها را پیش برده یا مثلا برخلاف نظر آنها عمل شده است؛ دقیق در ریز جریان این ماجرا نیستم، اما این موضوع نشان میدهد که این هماهنگی و تعامل وجود نداشته است. شاید از برخی جاها نیز یکسری موارد به اعضای هیاترئیسه دیکته شده و آنها را تحریک کرده باشد، اما چنین اتفاقاتی که پیش آمد منجر به این خروجی شد، یعنی در کار ایراد وجود داشته است. هرچه هست زمان ما به این شکل نبود که کسی سرخود کار کرده یا مخفیانه رفتار کند، بلکه همه چیز مطرح میشد و همه نظر میدادند و هماهنگی خوبی وجود داشت و درنهایت هم درباره مسائل مختلف جمعبندی و تصمیمگیری میکردیم.
عزیزیخادم درحالی به هیاترئیسه آمد که گفته میشد منع قانونی بهخاطر بحث سن و سالش دارد. این موضوع را به یاد دارید؟
ایشان قبل از من در هیاترئیسه بودند و در جریان نیستم که چطور ورود کرده بودند، اما همان زمان یادم میآید که تعامل خوبی با اعضا داشتند. گاهی شاید اظهارنظری میکرد که برخلاف نظر دیگران بود، اما درمجموع رفتارشان منطقی بود و در فاز مخالفت جدی یا رفتاری که برخلاف عرف و اخلاق باشد من ندیده بودم.
سودای ریاست در آن سالها در سر ایشان وجود داشت؟
تا حدی بله و اینطور احساس میکردم که چنین شخصیتی دارد.
در این مدت اخیر با او در ارتباط نبودید که مثلا مشورتی از وی بگیرید یا کمک فکری بدهید؟
بهتازگی خیر، البته آن اوایل به وی تبریک گفتم اما بعد از آن دیگر با هم ارتباط دیگری نداشتیم.
نظرتان درباره واژه خوبان عالم چیست؟ در این مدت خیلیها موفقیتهای تیمملی و برخی اتفاقات فوتبال ایران و فدراسیون را به جادوگری ربط دادند.
من این حرفها را قبول ندارم، این مسائل خرافات هستند و به هیچ وجه نباید این حرفها را مطرح کرد هرچند متاسفانه این مساله در فوتبال ما وجود دارد و برخی به آن فکر میکنند و حتی این مسائل را عملیاتی هم میکنند، اما بهنظر من این بحث از اصول بیراهه است و اصلا نباید در فوتبال به این مسائل پرداخت. الان همه چیز از جمله فوتبال علمیشده و دیگر خرافات در این رشته جایی ندارد. مثلا یادم میآید زمانی که در هیاترئیسه بودیم کیروش برای ریز جزئیات کارهای تیمملی برنامه داشت. بهطور مثال از موارد مربوط به تغذیه و روانشناسی تا تاکتیکی و پشتیبانی و امکانات را تشریح میکرد. این درحالی است که این مسائل در دنیا مبنای علمی دارد و اینطور نیست که کارها براساس خرافات جلو برود. البته برخی هستند که چنین ذهنیتی دارند. شاید کسی که این کار را میکند از نظر روانی بتواند خودش را تقویت کرده و این مسائل روی وی تاثیر بگذارد و شاید این کارها اراده وی را محکم کند، اما اینکه اصولا مطرح شدن چنین موضوعی اصلا جالب نیست چه برسد اینکه بخواهیم روی آن برنامهریزی کنیم؛ این مسائل را اصلا قبول ندارم و ابدا نباید در فوتبال به آنها پرداخت.
از دوران کار با کیروش چیزی را به یاد دارید که قابل قیاس با تیمملی فعلی یا عملکرد اسکوچیچ باشد؟
بهطور مثال یادم میآید زمانی که کیروش به هیاترئیسه میآمد و برنامههایش را ارائه میکرد تکتک حرفهایی که میزد و برنامههایی که ارائه میداد مبنای علمی و منطقی داشت که همه جزئیات را برای آن درنظر میگرفت. دیگر در آنجا جادو و خرافات در برنامههای وی و در آن زمان جایگاهی نداشت و اینطور نبود که این فکر بشود که مثلا برخیها با افرادی که اینکاره هستند و در این خصوص فعالند، صحبتی شود. البته مباحث روانشناسی در فوتبال مهم است. بالاخره در آن سالها در این خصوص یعنی روانشناسی و ایجاد انگیزه بین اعضای تیمملی و بازیکنان صحبتهایی مطرح میشد، اما اینکه مسائل خرافاتی یا جادو بخواهد سازماندهی شده مطرح شود یک اشتباه بسیار بزرگ و امری غلط است. حالا شاید یکی در ذهن خودش به برخی مسائل فکر کند که از لحاظ انگیزشی او را تقویت کند، مقولههایی مانند شانس و این صحبت که باعث شود اعتمادبهنفس بالا برود یا اراده تقویت شود، این مسائل یکسری مسائل شخصی هستند، اما اینکه این رفتارها برنامهریزی شده باشند اصلا درست نیست.
به شرایط فعلی فدراسیون فوتبال برسیم. وضعیت را چطور ارزیابی میکنید. معمولا برای فدراسیون فوتبال سرپرستی نداشتیم، اما الان قرار است فدراسیون تا اردیبهشت با سرپرست اداره شود. این موضوع در این برهه بهضرر فوتبال بهخصوص تیمملی نیست؟
بله درست است، باید برنامهریزی کنند که مشکلی ایجاد نشود. بهطور مثال در تبریز، شهردار استیضاح شده است و با سرپرست امور پیش میرود، اما داریم تلاش میکنیم تا در این دوران سرپرستی مشکلی ایجاد نشود، یعنی کارها روتین جلو رفته و بحرانی ایجاد نشود یا حقوقها بهموقع پرداخت شود و... بنابراین آنجا هم باید به همین شکل برنامهریزی کنند که بالاخره در این مدتزمان سرپرستی ماجدی، بحرانی بهوجود نیاید. شاید از لحاظ برنامهریزی درازمدت مشکلاتی بهوجود بیاید، چون بالاخره دوران سرپرستی کوتاه است و اختیارات و زمان کافی که در اختیار رئیس است وجود ندارد، اما باید تلاش کنند که حداقل وضعیت را حفظ کنند تا تیمملی آسیب نبیند. در هر صورت در فوتبال به ما یاد دادند که فقط تیمی که جلو میرود نیست و یک تیم پشتیبان نیز وجود دارد که در موفقیتها کمک میکند. باید تیم پشتیبان قوی و محکم باشد و اگر اینطور نباشد، مطمئن باشید تیمی که در صحنه جلو است هم آسیب میبیند. بنابراین باید به این مقوله فکر کرده و برایش برنامهریزی کنند تا انشاءالله هم خود کسانی که آنجا مسئولیت دارند و هم مسئولان وزارت ورزش باید در این زمینه فعال باشند و اجازه ندهند که تیم آسیب ببیند.
بهعنوان سوال آخر کمی هم درباره فوتبال تبریز صحبت کنید. چه اتفاقی افتاده است که دیگر خبری از نمایندگان پرقدرت این شهر در فوتبال ایران نیست؟
واقعیت این است که برنامهریزی درستی انجام نمیشود و چون تیمهای این خطه در اختیار بخش خصوصیاند و از این بخش نیز حمایت نمیشود درحالی که خود بخش خصوصی هم اراده جدیای برای فعالیت ندارد، به همین دلیل میبینید که تیمهای تبریزی همه آسیب دیدهاند. در خود مملکت ما هم همین ایراد وجود دارد، یعنی مشخص نیست باشگاهداری ما خصوصی است یا دولتی و تیمها به چه شکلی فعالیت میکنند. در این خصوص چون سیاستگذاری درستی انجام نشده، این معضلات بهوجود آمده است.