«فرهیختگان» بررسی می‌کند
چندی پیش حسن محدثی در یادداشتی با عنوان «توهمات آرزواندیشانه آقای فیلسوف» حملاتی را متوجه رضا داوری‌اردکانی کرد که این حملات نه از جنس نقد بلکه نوعی کلی‌گویی و سخن‌پراکنی بود و نشان از آن دارد که نویسنده حتی یک دور آثار داوری را مورد مداقه قرار نداده است؛ چراکه اکثر این به ظاهر نقدها در آثار ایشان پاسخ داده شده است.
  • ۱۴۰۰-۱۲-۰۳ - ۰۰:۵۹
  • 00
«فرهیختگان» بررسی می‌کند
داوری مغرضانه درباره داوری
داوری مغرضانه درباره داوری

فرهیختگان چندی پیش حسن محدثی در یادداشتی با عنوان «توهمات آرزواندیشانه آقای فیلسوف» حملاتی را متوجه رضا داوری‌اردکانی کرد که این حملات نه از جنس نقد بلکه نوعی کلی‌گویی و سخن‌پراکنی بود و نشان از آن دارد که نویسنده حتی یک دور آثار داوری را مورد مداقه قرار نداده است؛ چراکه اکثر این به ظاهر نقدها در آثار ایشان پاسخ داده شده است. محدثی براساس پیش‌داوری‌هایی که مأخوذ از حملات سروش است با داوری مواجه‌ می‌شود. به نظر می‌رسد مانع اصلی در فهم سخنان داوری رویکردهای ایدئولوژیکی است که امثال محدثی به آن دل بسته‌اند. این درحالی است که داوری‌اردکانی نشان داده راه تفکر مستقل از ایدئولوژی است.

محدثی در یادداشت خود اذعان می‌کند سه باور آرزواندیشانه‌ داوری یکی این است که «غرب به پایان رسیده است یا عنقریب به پایان می‌رسد» و از این گزاره توهم پایان غرب را مراد می‌کند. دوم اینکه «انقلاب ۱۳۵۷ گشودگی در تاریخ بوده است» محدثی از این گزاره نیز توهم آفریده شدن نطفه‌های جهان جدید با انقلاب را نتیجه می‌گیرد. سوم هم اینکه گزاره «علم جدید با بنای عالم جدید تحقق خواهد یافت» را این‌طور معنا می‌کند که اگر علم جدید می‌خواهیم اول باید برویم عالم جدیدی بنا کنیم و بر این اساس توهم امکان خلق جهان جدید و امتناع بهره‌گیری از علم جدید در وضع کنونی را در سخن داوری اصطیاد می‌کند.

متاسفانه محدثی هر سه گزاره‌ای را که نقل کرده درست متوجه نشده است. داوری هنوز هم به هر سه معتقد است و کسی نمی‌تواند نقیض این جملات را در آثار داوری بیابد. محدثی ناخواسته دچار دو اشتباه شده است یکی اینکه برداشت‌های خود را به داوری نسبت داده و دوم اینکه برمبنای این نسبت‌های ناروا به داوری تهمت زده است. سخن این است که دیگری را نقد کردن و برمبنای مشهورات و مزاعم عمومی قضاوت کردن، نه‌تنها هنر نیست، بلکه برای یک استاد دانشگاه عیب و عار هم است.

البته غرض این نیست که آثار داوری را وحی منزل و بدون اشکال بدانیم چنانچه این امر در مورد هیچ متفکری صادق نیست. اما نوع مواجهه با متفکران نه با تهمت و افترا بلکه با دقت و تامل ممکن است. «فرهیختگان» به این بهانه در شماره‌های آتی نیز به اشکالات مطرح شده در مورد داوری‌اردکانی خواهد پرداخت.

در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید:

اجمالی در باب نقدِ سیاسیِ داوری‌اردکانی
داوری و سیاست (لینک)

 

نقد فلسفه را باید به اهل فلسفه سپرد
نقد نقدهای داوری (لینک)
مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰