به گزارش «فرهیختگان»، «میخواهیم یک فرد اصلح انتخاب کنیم» این جواب مسئولانی است که قرار است برای یکجایی مسئول دیگری انتخاب کنند. فرق هم ندارد بحث مجمع فدراسیون برای انتخاب رئیس فدراسیون باشد یا وزارت ورزش برای انتخاب مسئولان سرخابی. در شعارهایشان میگویند وسواس داریم و عجله نمیکنیم تا فرد یا افراد اصلح و کارآمدی انتخاب کنیم و معمولا هم مدیرانی انتخاب میشوند که نه اصلحند و نه کارآمد.
درباره مسئولانی که اینکاره نبودند و طی یک دهه اخیر برای باشگاههای دولتی پرسپولیس و استقلال انتخاب شدند بهقدر کافی صحبت شده. بحث الان درباره فدراسیون فوتبال و اتفاقاتی است که طی یکسال اخیر رخ داده و باعث شده خیلیها که در گذشته نهچندان دور منتقد امثال کفاشیان بودند و میگفتند چرا یک دوومیدانیکار در راس فوتبال است، حالا او را الگوی یک مدیرخوب بدانند!
حدود یکسال پیش بود که مجمع انتخاباتی برای انتخاب رئیس جدید فدراسیون فوتبال برگزار شد. افراد مختلفی برای این سمت ثبتنام کردند و هرکدام از درصد متفاوتی شانس برای انتخاب برخوردار بودند. در نظرسنجیها یک نفر تا حدی کمتر از بقیه شانس داشت و حتی عنوان شد صلاحیتش هم برای حضور در جمع نفرات نهایی احراز نشده اما به هرحال لابیها کار خودش را کرد و همانکه شانس کمتری داشت شد رئیس جدید فدراسیون فوتبال! از همان روز خیلیها شروع به گلایه کردند چون معتقد بودند شهاب عزیزیخادم صلاحیت لازم برای احراز این سمت را ندارد. اعتراضها به همینجا ختم نشد. او نواب خود را مشغول کار کرد، درحالی که گفته شد صلاحیت لازم را ندارند. یکیشان برای شرکت در انتخابات ریاست فدراسیون ردصلاحیت شد اما بهعنوان مسئول سازمان لیگ به کار ادامه داد. در ادامه سرپرستی برای تیم ملی انتخاب شد که منتقدان زیادی داشت و دلیل اکثرشان هم این بود که این فرد از تجربه و صلاحیت کافی برای چنین پست مهمی برخوردار نیست و عزیزیخادم هم اعلام کرد که خورشیدی را انتخاب کرده چون گزینههای متعدد این پست را قبول نکردند!
خیلیها که خودشان بهواسطه عملکردشان در فوتبال ثابت کردند از صلاحیت کافی برای قبول مسئولیتهای مهم برخوردار نیستند در این مسیر یار و همراه رئیس فدراسیون بودند اما در ادامه اختلافاتی پیش آمد و همانها شدند منتقد اصلی و کمی بعد هم پروژه عزل عزیزیخادم را کلید زدند و به سرانجام هم رساندند.
ابتدا عنوان شد سراجی بهعنوان مدیری که در سایپا بدترین نتایج ممکن را کسب کرد (سقوط تیمهای فوتبال و والیبال به لیگ پایینتر) بهعنوان جانشین موقت عزیزیخادم و سرپرست فدراسیون انتخاب شده اما این انتخاب با مخالفتهایی مواجه شد و در ادامه میرشاد ماجدی بهعنوان سرپرست فدراسیون انتخاب شد. جالب اینکه سراجی هم بهخاطر عملکرد ضعیفش از مدیرعاملی سایپا برکنار شد، آنهم درحالی که بهعنوان مدیرعامل یک باشگاه به هیاترئیسه راه پیدا کرده بود. حالا هم او و هم بهرام رضاییان درحالی عضو هیاترئیسه هستند که دیگر مدیرعامل باشگاهها نیستند!
ماجرا به همینجا ختم نشده چون ظاهرا طبق قانون حضور میرشاد ماجدی بهعنوان سرپرست موقت فدراسیون هم مشکل قانونی دارد؛ چراکه یک مدیر دولتی اجازه مدیریت در یک نهاد مستقل و غیردولتی را ندارد و مدیران فدراسیون هم تاکید دارند این فدراسیون یک نهاد مستقل و غیرانتفاعی است و دیوان عدالت اداری هم چندی قبل این مساله را تایید کرد. به این ترتیب ماجدی که کارمند وزارت ارتباطات است نمیتواند در فدراسیون فوتبال مامور باشد. البته ممکن است هیاترئیسه ماهیت غیرانتفاعی و مستقل فدراسیون را رد کند تا به این شکل انتخاب ماجدی را قانونی جلوه دهد که آنگاه باردیگر بحث حساسیت فیفا و تعلیق و کمیته انتقالی جدی خواهد شد!
همانطور که میبینید نهتنها در سالهای گذشته که در همین یکسال اخیر هم افراد زیادی درحالیکه صلاحیت لازم را نداشتهاند به سمتهای مختلفی در فوتبال ایران رسیدهاند. فوتبالی که کماکان عنوانش حرفهای است اما معمولا درگیر اتفاقات کاملا غیرحرفهای میشود.