امیرحسین پناهی، دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل: این روزها پروپاگاندای رسانهای دشمنان ایران اسلامی قدرتمندتر و با برنامهتر از همیشه در جهت تزریق ناامیدی و سیاهنمایی شرایط جمهوری اسلامی کمر به براندازی نظام اسلامی بستهاند. پمپاژ محتوا و اخبار مایوسکننده بدون وقفه در فضای مجازی اصلیترین حربه معاندان است و در این مسیر از هر دستاویزی برای نیل به اهداف خود استفاده میکنند. از سوءاستفاده از تکنیکهای رسانهای تا متوسل شدن به دروغپراکنی و خبرسازی.
اما آنچه فضا را تا حدودی برای این شیوه از ضربه زدن به حاکمیت کشور فراهم کرده است، ضعف مردم در تشخیص صحت یا عدمصحت این اخبار است که ریشه در موارد بسیاری ازجمله اطلاعات تاریخی کم، آشنایی اندک با تکنیکهای رسانهای یا به عبارتی سواد رسانهای و... است. همین مساله باعث شده است تا رهبر معظم انقلاب، در راستای مقابله با این تهاجم همهجانبه رسانهای به پیکره نظام اسلامی، فرمان «جهاد تبیین» را در دیدارهای مختلف در ماههای گذشته صادر کنند.
اهمیت این مساله را میتوان از تکرار و تاکید چندینباره رهبری روی این موضوع در برهههای مختلف و مخاطبان متفاوت دید. کمتر موضوعی بوده است که در چندین دیدار پیدرپی محور اصلی سخنان رهبر انقلاب باشد. دانشجویان و هیئات دانشجویی در دیدار اربعین حسینی، مداحان و متولیان هیئات مذهبی در سالروز ولادت حضرت صدیقه(س) و اخیرا هم همافران ارتش جمهوری اسلامی در دیدار دهه مبارک فجر، از اصلیترین مخاطبان این فرمان برای مقابله با صفآرایی دشمنان جمهوری اسلامی بودند. هرچند نقش مهم آحاد ملت و نخبگان جامعه در این جهاد بر کسی پوشیده نیست و از فرمایشات ایشان نیز قابل استنباط است.
این عرصه، عرصه جهاد است. عرصه مبارزه است و در این مبارزه باید هزینه داد. باید شبانهروز زحمت کشید و برنامهریزی کرد و وارد عرصه عمل شد. این عرصه، عرصه دفاع است. دفاع از مظلومیت نظام اسلامی. در شرایطی که از هر سو رسانههای معاند، با هدف ریشهکنی حکومت اسلامی، با شایعهپراکنی و خبرسازی تهاجم میکنند، دفاع از حیثیت نظام اسلامی کم از سالهای دفاع نظامی دهه 60 ندارد. اگر جوانان سالهای دفاع مقدس از مال و جان خود گذشتند، اکنون عرصه مجاهده با مال و آبروست.
میدان «جهاد تبیین»، میدان جنگ روایتهاست. در شرایطی که جبهه مقابل یک صدا، دست به تحریف تاریخ و وارونهنمایی حقایق و دستاوردهای جمهوری اسلامی در این 40 سال را دارد، بازگویی و روایت صحیح از شرایط فعلی کشور و یادآوری گذشته تاریک دوران سلطنتهای موروثی پهلوی و قاجار بهترین حربه برای مقابله با دشمن است. بتهای تازه ساختهشده از خیانتکاران بزرگ تاریخی مثل رضاخان و... به مانند بادکنکهایی هستند که با دروغ و وارونهنمایی پر شدهاند و در فضای ضعف حافظه مردم و کمبود اطلاعات تاریخی مردم روزبهروز بزرگتر میشوند. حال آنکه با کوچکترین تلنگری از جنس حقایق تاریخی هیمنهشان نابود خواهد شد.
عرصههای تبیین محدود به مسائل تاریخی و مقایسه گذشته و حال کشور نیست. روایتهای وارونه از واقعیت کنونی کشور، سیاهنمایی با اخبار حاشیهای و حتی ساختگی و کذب و ایجاد موجهای رسانهای بر پایه آن، دیگر میدان مقابله جبهه حق علیه باطل در جنگ روایتهاست. به جاشیه بردن اولویتهای کشور و تضعیف پشتوانه مردمی و از بین بردن اعتماد عمومی نسبت به دستگاههای مختلف حکومتی از مهمترین راهبردها و اهداف دشمن در این رویارویی است. اما در این بین دو نکته حائز اهمیت ویژه است که چنانچه مورد غفلت قرار گیرد جهاد تبیین را به ضد خود بدل میکند.
در این میان، یکی از مولفههای تبدیل شدن جهاد تبیین به ضدخودش، تبدیل شدن تبیین به توجیهگری است. توجیهگری اشتباهات، کتمان کردن واقعیتهای فعلی کشور، منکر شدن ضعفها و کاستیهای دستگاه حکمرانی کشور باعث تشدید بیاعتمادی و بدبینی مردم به جمهوری اسلامی خواهد شد. در عرصه جهاد تبیین باید دانست که تبیینگری و روایتگری واقعیتها مانند راه رفتن بر لبه تیغ است که اولین اشتباه شما در این میدان میتواند کاملا به ضد خود بدل شود و ادامه فعالیت را سختتر کند.
توقف در تبیین «جهاد تبیین» هم مولفه دوم است. از زمان صدور فرمان جهاد تبیین توسط رهبر معظم انقلاب، دستگاههای عریض و طویل حاکمیتی از یکسو و گروههای مردم نهاد از سوی دیگر همه در راستای تبیین و توضیح این عرصه علم برداشتند. اما کمتر شاهد آن بودیم که خود وارد این عرصه شوند و به تبیین و راویتگری صحیح در پاسخ به شبهات ایجاد شده برای مردم بپردازند. توقف در مرحله تبیین «جهاد تبیین» و مشغولیت نخبگان و تاثیرگذاران جامعه به صرف عنوان و تیتر این مساله، خود میتواند به معضلی اساسی بدل شود و قسمتی از انرژی و ظرفیت جبهه خودی را درگیر حاشیه و مقدمهچینی امری مهم کند. فلذا اصل آن است که با تمام توان و ظرفیت وارد میدان شویم و به عملیات بپردازیم.
شاید «جهاد تبیین» برای ما متولدین دهه 70 که درک عینی از دفاع مقدس نداریم، فرصت خوبی برای آزمودن خود باشد. اگر آن روزها برای کسب آمادگیهای جسمی و نظامی ساعتها زمان صرف تمرین و آموزش کار با اسلحه و... میکردند، امروز ما جوانان حاضریم ساعتها به مطالعه و تحقیق و تولید محتوا برای این عرصه صرف کنیم؟ اگر در دهه 60 برای دفاع از کشور گلوله میخوردند و از جان خود میگذشتند، آیا امروز خودمان را برای دفاع از کشور در جنگ روایتها آماده کردهایم تا از آبروی خود بگذریم و جای گلوله، پذیرای چند بدوبیراه مجازی و جملات با گوشه و کنایه باشیم؟ جوانان انقلابی؛ این گوی و این میدان.