به مناسبت سالروز آغاز مسئولیت سیدحسن نصرالله بهعنوان دبیرکل حزبالله لبنان و بررسی دستاوردهای این گروه مقاومت در سالهای رهبری نصرالله، گفتوگویی با جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل منطقه داشتهایم که در ادامه، متن آن را میخوانید.
حزبالله لبنان در سالهای دبیرکلی سیدحسن نصرالله چه مسیری را طی کرده است و چه جایگاهی دارد؟
در زمان ما یک واقعهای در سوریه اتفاق افتاد که بسیاری به درستی از آن بهعنوان جنگ جهانی یاد کردند. در این جنگ جهانی، آن رکن اصلی که توانست بعد از گذشت 200 سال قدرتهای غربی را در خاورمیانه شکست دهد، حزبالله لبنان بود. رژیم صهیونیستی، از ابتدای تاسیس تا سال 2006 که جنگ 33 روزه رخ داد، همواره بهعنوان یکی از برترین ارتشهای دنیا شناخته میشد. در جنگ 33 روزه حزبالله توانست افسانه شکستناپذیری این رژیم را باطل کند و این، دو محصول بسیار مهم است. یکی نتیجه جنگ 33 روزه در درون مرزهای لبنان و اثر دیگر بر بیرون از مرزهای لبنان است. حزبالله درحال حاضر شاخه برونمرزی دارد. درک شرایط ذهنی و روانیای که رژیم صهیونیستی درباره خود ایجاد کرده بود و نیز بررسی سلاحهایی که این رژیم در جنگ 33 روزه از آن بهره میبرد زمانی که به پیروزی کم جمعیتترین ارتش منطقه یعنی حزبالله ختم میشود نشاندهنده قابلیتهای عجیب حزبالله است. ارتشهای مختلف غربی انواع تاکتیکهای جنگی دنیا را دیدهاند، درسخواندههای نظامی دنیا در ارتش رژیم صهیونیستی بودهاند. در جنگ داعش که تا مرزهای لبنان هم رفت، دانشآموختگان دانشگاههای نظامی، آخرین دکترینهای نظامی را در تدوین تاکتیکهای جنگی بهکار گرفتند، اما درمقابل یکسری نیروی نظامی مسلمان جوان با تعداد کمشمار، با سلاحهایی که خیلی هم پیچیده نبودند، توانستند ارتش رژیم صهیونیستی را در جنگ 33 روزه شکست داده و در جنگ جهانی سوریه نیز پیروز شوند. یک قابلیتی اینجا نهفته است و آیندگان به این فکر خواهند کرد که چه نیروی شگفتانگیزی به آقای سیدحسن نصرالله و یارانی که انتخاب کرده بود و به عضویت حزبالله لبنان درآمده بودند داده شده است که تا این حد قابلیت از خود نشان دادهاند. الان هم وجود این افراد در لبنان فارغ از اینکه جنگی صورت بگیرد، وجودی بازدارنده است. وجود آقای سیدحسن نصرالله بازدارنده است. یعنی اگر ایشان نباشد، امنیت نهفقط در لبنان بلکه در سوریه و عراق و منطقه بهخطر میافتد. بهنظرم ما باید یک نگاه اینگونه هم داشته باشیم که اینها پیروان علیبنابیطالبی هستند که در قلعه خیبری را که تصور نمیشد گشوده شود، باز کرد. خیبر از بزرگترین قلعهها بوده است که حمله موفقیتآمیز به آن هم از دشوارترین کارها بوده است. این وجوه شخصیتی سیدحسن نصرالله که پیرو حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) است بر پیروزیهای حزبالله موثر است. امیرالمومنین را پیامبر اسلام تربیت کرده بودند. آقای سیدحسن نصرالله آمد و همه آن ویژگیهای الهی و شهادتطلبانه تربیت پیامبر را در حزبالله لبنان پیاده کرد. کاری که سیدحسن نصرالله کرد، کاری بود که در شکافتن اتم میکنند. در اثر استخراج اتم نیرویی حاصل میشود که میتوان با آن کوهها را نابود کرد. در درون انسانها نیز نیروهای بسیاری نهفته است. نفرات حزبالله کم است اما آنها توانستند با اکسیر برادری نیرویی فوقالعاده پیدا کنند. وقتی میگویم سیدحسن نصرالله، باید بگوییم سه برادری که یکی شده بودند. یکی عماد مغنیه است که شهید شده است یکی سردار شهید سلیمانی است و یکی هم سیدحسن نصرالله است. بهنظرم خودشان نیز راضی نیستند از هرکدام جداگانه نام برده شود. این سه، در طول این سالها یکی شده بودند. مدیریت مشترک این سه نفر باعث شد بتوانند از جوانان مستعدی که عاشق اسلام بودند نیرویی استخراج کنند که در جنگ جهانی سوریه رکن اصلی پیروزی باشد و در جنگ 33 روزه اعجابی تاریخی رقم زند که نمونه آن را در تاریخ نداریم. آمریکا در جنگ 33 روزه در پشت صحنه نیرو میرساند و همان ایام بود که کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه وقت آمریکا میگفت منتظر خاورمیانه جدید هستیم. یعنی تصورشان این بود که حزبالله از بین میرود که با این اعجاب روبهرو شدند. آنها همچنین با ایجاد داعش از علاقه جوانان به اسلام و جهاد نیرویی استخراج کردند که زیرساختهای سوریه را تخریب کرد و از بین برد. اما بهرغم اینکه انواع سلاحها را به آنها رساندند و انواع جنگهای روانی را برای حمایت از آنان جلو بردند نتوانستند پیروز شوند. حزبالله اما از این نیرو نهفته در راه درست استفاده کرد. سیدحسن نصرالله تنها بود اما آنها همه دانشکدههای نظامی را بهکار گرفته بودند، بودجههای سنگین رژیمهای مرتجع صرف شد تا از نیروی تروریستها جهت بهنابودی کشاندن سوریه استفاده شود اما تلاششان با شکست روبهرو شد.
حزبالله درحالحاضر در عرصههای سیاسی و اجتماعی کشور لبنان از چه جایگاهی برخوردار است؟
حزبالله ابتدا یک گروه سیاسی مقاومت بود، اما الان به چیزی فراتر از یک حزب تبدیل شده است. حزبالله درحال حاضر به یک جریان سیاسی قوی و مشروع تبدیل شده است و به اقدامات غربیها برای تروریستی نامیدن حزبالله لبنان با نگاه طنز مواجهه میشود. حزبالله در پارلمان لبنان چند حزب را تغذیه میکند و درحالحاضر حزبی سیاسی و یک جریان قوی است که حتی مسیحیان لبنان هم درون آن قرار گرفتهاند. سیدحسن نصرالله توانسته است بخش بزرگی از افکار عمومی لبنان را با این گروه همراه و همدل کند و دلیل این همراهی مردم هم مدیریت و موضعگیریهای صادقانه و دلسوزانه سیدحسن نصرالله است. دشمنان حزبالله، بهرغم همه فشارها نهتنها نتوانستهاند ایشان را از صحنه سیاسی این کشور حذف کنند، بلکه روزبهروز بر محبوبیت ایشان افزوده شده است. آنقدر ریشههای حزبالله لبنان با مدیریت سیدحسن نصرالله در جامعه لبنان مستحکم شده است که این جریان بههیچوجه قابل حذف نیست. ویژگی مهم سیدحسن نصرالله هم آن است که توانسته بدون سیاستبازی این ماموریت را جلو ببرد، طوری که خود صهیونیستها میگویند وقتی نصرالله حرفی میزند ما آن را بیشتر از سخنان مقامات اسرائیلی باور میکنیم. درنهایت میتوان گفت نقشه خلع سلاح حزبالله لبنان که چندین سال است در دستور کار غرب قرار دارد بهطور کامل خنثی شده است و حزبالله، به الگویی کامل برای دوستداران مقاومت در سرتاسر جهان تبدیل شده است.