گفت‌وگوی «فرهیختگان» با فاطمه نوری‌پور، دبیر بخش فیلم و انیمیشن «کدومو»:

فیلم موقعیت مهدی فیلمی است که می‌شود خانوادگی آن را دید. یعنی به لحاظ مفهوم متعالی که داستان دارد و به لحاظ عدم رخداد و ارتکاب شخصیت‌ها به اعمال نابه هنجار و وزن سنگین پیام مثبت و الگوی مثبتی که فیلم به نسبت خشونت دارد ارزیاب را به این نتیجه می‌رساند که فیلم می‌تواند مناسب خانواده باشد و با ملاحظات رده سنی است.

  • ۱۴۰۰-۱۱-۲۵ - ۰۱:۵۹
  • 00
گفت‌وگوی «فرهیختگان» با فاطمه نوری‌پور، دبیر بخش فیلم و انیمیشن «کدومو»:

ارزیاب، روی «شم» تصمیم می‌گیرد

ارزیاب، روی «شم» تصمیم می‌گیرد

چند نکته درباره این گزارشی که تهیه کردید وجود دارد. یک اینکه ما در این ارزشیابی با سینما و بالاتر از آن، هنر و علوم انسانی طرف هستیم و در این شرایط، حضور آمار و ریاضی چقدر می‌تواند منطقی و موثر باشد؟ هر فیلم یا اثر هنری ممکن است روی آدم‌ها اثر متفاوتی بگذارد. نسبت علوم انسانی با ریاضی و آمار در این گزارش شما چیست؟

بحث هنر و علوم انسانی به این برمی‌گردد که اساسا بنیان ارزیابی براساس کدام است. اینکه آیا در نقد تربیتی خود، نقطه‌نظر نقادی هنر سینما را مدنظر قرار می‌دهید یا خیر؟ آیا ارزیابان مسلط بر اصول نقادی هنری هستند یا خیر؟ بحث علوم انسانی را مطرح کردید که بنیان نظری اصلی شیوه‌نامه‌های کدومو مباحث مرتبط با جامعه‌شناسی، علوم تربیتی، روانشناسی و... است. طبیعی است در پژوهش‌های علوم انسانی هم بحث پژوهش کمی مطرح است. خصوصا برای دقیق کردن داده‌ها برای مخاطبی که از بدنه علم است. طبیعتا برای اثبات مدعای خود نیاز به داده‌های عددی داریم.

ضمن اینکه برای تحلیل گفتمان جشنواره فجر احتیاج به برخی داده‌ها داشتیم. اینکه اکت‌های خشن یا نمادها یا مصادیق خشونت‌های خانوادگی، روانی یا فیزیکی چقدر در فیلم‌ها فراوانی داشت. اینکه شخصیت‌های منفی در جریان روایت چقدر عقوبت شدند یا اینکه فردی که عمل خشن انجام داده چقدر از کار خود پشیمان شده است. اینها در لایه تحلیل کیفی می‌رود که در ادامه اینها تحلیل گفتمان می‌شوند. به عبارتی فیلم‌های جشنواره فجر چهلم قضاوت می‌شوند که چقدر به لحاظ متغیر خشونت خانگی، واجد معیارهای مدنظر بودند. در مقدمه برای تحلیل گفتمان لازم است به نتیجه برسیم که آیا واقعا خشونت خانگی به‌عنوان یکی از گفتمان‌های روایی در سینمای ایران در جشنواره فجر وجود دارد یا خیر. بنابراین قدری برای کسب اطمینان است که بخشی از پژوهش و کار خود را به تحلیل کمی اکت‌ها اختصاص می‌دهیم.

قبل از اینکه سراغ تحلیل کمّی برویم درباره دسته‌بندی و تعاریف این مفاهیم هم می‌توان صحبت کرد.

کار ما مبتنی‌بر نیروی انسانی است یعنی ارزیابانی داریم که تعداد قابل‌توجهی هستند، فیلم را تماشا می‌کنند و یک نسبتی با کلیت فیلم برقرار می‌کنند. ولیکن برای اینکه تحلیل کلی، اصالت محتوایی داشته باشد لازم است تحلیل از جزئیات داشته باشند. این جزئیات را شیوه‌نامه برای ارزیاب مشخص می‌کند. شیوه‌نامه‌های ما برای هر یک از معیارهای خشونت پیام، الگو و یک‌سری زیرشاخص تعیین می‌کند و به ارزیاب اجازه ارزش‌گذاری، تحلیل و بررسی در راستای این زیرشاخص‌ها می‌دهد. باتوجه به کارویژه کدومو که هدایت مصرف خانواده و کودک و نوجوان است طبیعتا این زیرشاخص‌ها ذیل مفهوم خانواده و ساختار ذهنی و شناختی کودک تحلیل و بررسی می‌شود. اینکه خشونت و ناهنجاری، ترس و دلهره در بستر خانواده اتفاق می‌افتد؟ در بستر جامعه اتفاق می‌افتد؟ کیفیت بروز این اعمال به چه شکل است؟ این زیرشاخص‌ها به نحوی تعریف و تعیین می‌شود که ارزیاب بتواند مصداق علمی برای آن مشاهده کند یعنی وقتی می‌گوییم خشونت خانگی در توضیح بحث گزارش تحلیلی هم این را درج کردم که زیرشاخص‌های ما برای تحلیل خشونت خانگی چه اکت‌ها و چه مدل کارهایی است که دال بر خشونت باشد. مواردی همچون تحقیر، خشونت‌های فیزیکی، مواردی مانند ناسزاگویی‌ها یا دروغ و ناراستی و خیانت و مولفه‌های اخلاقی، قانونی، دینی که در محصولات زیرسوال می‌رود یا اعمال نا به هنجاری رخ می‌دهد. پس چه می‌شود نهایتا به یک تحلیل کمی از یک پایه کیفی برسیم، تعریف زیرشاخص‌هایی است که ارزیاب بتواند از آنها نشانه‌های عینی دریافت کند.

و مبنای این زیرشاخص‌ها چیست؟

مبنای زیرشاخص‌ها در شیوه‌نامه براساس داده‌های روانشناختی، علوم اجتماعی و علوم تربیتی است. مثلا بخواهم مثال نظری بزنم، ویژگی‌های رشد و دوره‌های مختلف رشد انسان که یکی از مبانی نظری رده‌های سنی است که در شیوه‌های کدومو به آن پرداخته شده است. براساس ویژگی‌های سنی و حساسیت‌هایی که انسان در یک سن خاصی دارد طبیعتا کودک براساس ویژگی‌های سنی خود یک سطحی از پیچیدگی را می‌تواند درک کند. اگر دقت کرده باشید پیچیدگی و ابهام و ریتم داستان در معیارهای ارزیابی دخیل است. اینکه پیچیدگی روایت، ابهام موجود در آن، اصلا مساله داستان چقدر همخوانی با رده‌های سنی مخاطب دارد. هر چقدر اینها از رده پیچیدگی برخوردار باشند بر همان میزان رده سنی جابه‌جا می‌شود. تحلیل داده‌های جزئی و تحلیلی که ارزیاب از کلیت محصول دارد تحلیل آن را می‌سازد که منجر به تعیین رده سنی می‌شود یا دریافتی که از جزئیات دارد در کل فضای کلی فیلم است.

به نظر می‌رسد که شما برای فیلم‌ها تعبیر «خشونت مثبت» را درنظر گرفتید. این تعبیر از کجا می‌آید و چطور با وجود داشتن صحنه جنگ در فیلم «موقعیت مهدی»، آن را مناسب تماشای خانوادگی قرار دادید؟

یکی از خلأهای این کار می‌تواند قرارگیری ارزیاب در دوراهی نمایش و توجیه داستانی باشد. خشونت در فیلم موقعیت مهدی توجیه داستانی دارد چون ژانر جنگی است و بروز خشونت نتیجه قهری آن است، اما خشونت دارد و نمایش داده می‌شود و تضمینی وجود ندارد که خانواده با فرزند خود بتواند این صحنه را ببیند. مثلا شما با فرزند 8 ساله موقعیت مهدی را دیدید ولی رده سنی فیلم نوجوان است. طبیعتا کدومو فیلم را با ملاحظات رده سنی به‌عنوان فیلم سلامت خانوادگی معرفی می‌کند. فیلم موقعیت مهدی فیلمی است که می‌شود خانوادگی آن را دید. یعنی به لحاظ مفهوم متعالی که داستان دارد و به لحاظ عدم رخداد و ارتکاب شخصیت‌ها به اعمال نابه هنجار و وزن سنگین پیام مثبت و الگوی مثبتی که فیلم به نسبت خشونت دارد ارزیاب را به این نتیجه می‌رساند که فیلم می‌تواند مناسب خانواده باشد و با ملاحظات رده سنی است. بالاخره شعار ما این است که بتوانیم فرهنگی را جا بیندازیم که والدین در صورت تماشای محصول بتوانند با فرزند خود گفت‌وگو، تعامل و همراهی کنند. با فرض اینکه محصول در معیت خانواده با همراهی و گفت‌وگو پیش می‌رود کدومو به این نتیجه می‌رسد که یک فیلم دارای نشان خانواده یا نشان سلامت باشد. فیلم موقعیت مهدی خشونت را نمایش می‌دهد، نمایش اجساد یا بهت نوجوانی که در دل جنگ مانده که قطعا دلهره‌آور است و می‌تواند دلهره برای مخاطب ایجاد کند اما وزنه سنگین پیام و الگو باعث می‌شود سطح خشونت و دلهره محصول تحت‌الشعاع قرار گیرد و دارای توجیه داستانی باشد. این می‌تواند بهانه‌ای برای صحبت با فرزند خودتان باشد.

درباره مفاهیم هم می‌خواستم صحبت کنیم. مفاهیم تربیتی در دوره‌های مختلف و در جغرافیای مختلف تغییر می‌کند و کم و زیاد می‌شود. در این رده‌بندی‌ها به تفاوت‌های جغرافیایی و زمانی هم توجه شده است؟ تفاوت نسل‌ها هم نکته مهمی است که باید به آن توجه داشت. این تفاوت در معنای خشونت یا درخصوص طرح مسائل جنسی هم وجود دارد و ممکن است با توجه به شیوه‌های تربیتی هر خانواده‌ای این نگاه متفاوت باشد. روی مفاهیم کجا ایستاده‌اید؟ معیارها چقدر گرفته شده از شرع است و چقدر گرفته شده از عرف و علوم اجتماعی و... است؟

برای پلتفرمی که مخاطب خود را در بستر یک جامعه 80 میلیونی تعریف می‌کند طبیعتا نظریه اکثریت را برای تعیین اصالت شیوه‌نامه‌های خود درنظر می‌گیرد. اما به لحاظ علمی عموما فارغ از جغرافیا و فرهنگ یک چیزی خشونت انگاشته می‌شود. اجازه دهید ابتدا رده سنی این تفاوت را توضیح بدهم که از این گفته شما برای یک تامین بزرگ‌تر استفاده کنم، اینکه ممکن است اساسا یک امر خشنی حتی ترسناک هم باشد. یعنی ممکن است نمایش اجساد اگر برای نوجوان 14-13 ساله یا برای یک فرد 30-20 ساله صحنه خشن یا دلهره‌آور باشد اما برای کودک ترسناک باشد. برای همین در ارزیابی‌ها بدیهی است که انواع مخاطبان را درنظر بگیریم. باید انواع تصوراتی که ممکن است از نمایش این صحنه در ذهن مخاطب شکل بگیرد، درنظر گرفته ‌شود. شما در پلتفرم توصیه‌گری می‌بینید که معمولا از ویژگی‌های بومی برای آن استفاده می‌کنند. در ایران چه متغیری بیش از همه عمل عکس آن ناهنجاری حساب می‌شود؟ اعمالی که مباحث دینی و اخلاقی را زیر سوال می‌برند.

مثلا این رابطه خارج از عرف در سینمای ایران و در جامعه ما چه تعریفی دارد؟ یک امر نسبی براساس نوع تربیت نیست؟

به هر حال ایران و جمهوری اسلامی یک جامعه‌ای است که متغیر دین را به‌عنوان متغیر اصلی و ذاتی می‌داند و نباید اسم این را متغیر گذاشت بلکه به‌عنوان امر ذاتی اجتماعی آن را پذیرفته است و درنظر می‌گیرد. قانون اساسی ما قانون برخاسته از اسلام است، حکومت ما جمهوری اسلامی یک حکومت برخاسته از نظریه‌های دینی است. بنابراین حتی اسمی هم شده لازم است این انطباق وجود داشته باشد. همان‌طور که بیان کردم ارزیاب باید انواع جنبه‌ها را درنظر بگیرد. بالاخره در عین حال خانواده‌هایی وجود دارند که همچنان روابط دختر و پسر را خارج از عرف می‌دانند و این حتی در برخی موارد غلبه دارد. به هر حال اگر چنین مفهوم و اکتی در یک فیلمی در تلویزیون یا صداوسیمای جمهوری اسلام ایران ساخته شود مثلا روابط در فیلم «ملاقات خصوصی» بین فرهاد و همسر او است، طبیعتا تصور می‌کنید که این صحنه در سیمای جمهوری اسلامی سانسور می‌شود و با تعدیل به نمایش گذاشته می‌شود و مابه‌ازای این را در معیارهای دیگر ناهنجاری درنظر گرفته می‌شود.

الان تمام رابطه‌ها ممکن است منجر به ازدواج بشود یا نشود و طبیعتا قبل از نتیجه، نامحرم هستند. دو محرم با هم بیرون نمی‌روند که برای ازدواج تصمیم بگیرند. باید تعریف شود. الان با این تعریف روابط فیلم «علف‌زار» و «ملاقات خصوصی» را خارج از عرف عنوان می‌کنید؟

اگر دقت کنید سطح‌بندی شده‌اند. ما یک زمانی رابطه خارج از عرفی داریم که در فیلم منتج به ازدواج می‌شود، این را در گزارش قید کردیم که در سطح اول شاهد روابطی هستیم که منتج به ازدواج شود. طبیعتا سطح اثرگذاری این ارتباط پایین‌تر می‌آید چون درنهایت ازدواج می‌کنند و پایان باز نیست یعنی روایت و سازنده صحه بر این رابطه خارج از عرف نگذاشته است. اینکه چرا ارزیاب ما این را ذکر می‌کند بر همان اساس است که به هر حال نمایش داده می‌شود ولو اینکه دارای توجیه داستانی باشد یا درنهایت جبران شود. به هر حال این رابطه نمایش داده می‌شود. مثلا در فیلم علف‌زار این ریت رتبه می‌تواند کاهش یابد چون قبحش مشخص است یعنی معلوم است که رابطه نامشروع در این فیلم امر غیراخلاقی شمرده شده است. بنابراین ریت‌ رتبه اثرگذاری آن پایین می‌آید چون مخاطب در جایی آزرده می‌شود.

شما و مجموعه‌تان الان در جایگاه پزشک ایستاده‌اید، نسخه می‌دهید و می‌گویید مردم چه دارویی بخورند و چه چیزی نخورند. سوال صریح این است که این پزشکی که در کدومو کار می‌کند، مدرک پزشکی و اعتبار پزشکی‌اش را از کجا آورده است؟

کدومو یکی دو سال است که سایتش بالا آمده و فرآیند کار خود را آغاز کرده است اما زمینه این سایت پژوهش چندین ساله است. پژوهشی که توسط متخصصان سواد رسانه‌ای انجام می‌شود. عمر سواد رسانه‌ای در ایران عمر کوتاهی است یعنی خیلی سال نیست که صورت‌بندی شده است.  براساس معیارهای موجود در ایران به نظر من حتی صورت‌بندی هم نشده است اما دغدغه ایجاد شده و زمینه‌هایی برای صورت‌بندی نظری آن ایجاد می‌شود. اما می‌توانم این گواه را بدهم که الان عقبه کدومو پژوهش‌های سنگینی است که با بررسی نظام‌های توصیه‌گر دنیا توسط افرادی که در آن ساختمان مشغول کار هستند، آغاز شده است. تقریبا 13 کشور نظام‌های توصیه‌گر برای راه‌اندازی کدومو اعم از معیارها، نحوه ارزیابی و نحوه توصیه‌گری آنها بررسی شدند. در درجه بعدی مطالعه و نزدیکی مطالعاتی است که می‌تواند در مطالعات بومی به ما کمک کند و این یک پژوهش چند ساله می‌طلبد که با بنیان‌های علوم اجتماعی، روانشناسی، علوم تربیتی، روانشناسی رشد و حتی دانش دین با هم تجمیع شده و یک مبانی نظری خوبی از آن ساخته و در درجه بعدی صورت‌بندی آموزش ارزیابی است و درواقع برداشت صوری و برداشت نکات صوری از فیلم‌هاست که تحلیل گفتمان آنها می‌تواند تحلیل نهایی از فیلم باشد.

منظور از صوری، صورت و ظاهر فیلم‌هاست؟

در درجه اول بله. یعنی فیلم چه جزئیاتی به ما می‌دهد و من چه می‌بینم و ارزیاب آنچه می‌بیند ثبت می‌کند. ابتدا با عینک همان کسی که فیلم را تماشا می‌کند فیلم را می‌بیند و آنچه می‌بیند ثبت می‌کند. مثلا در اینجا یک نفر سیلی خورد، ثبت می‌شود. اینکه در جریان فیلم این سیلی خوردن چقدر در جریان و روند داستان موثر است، چقدر نحوه اکت و کیفیت آن اثرگذار است در نسبت با کلیت فیلم محاسبه می‌شود و درباره آن قضاوت می‌شود. کدومو مجموع نگاه کمی و کیفی است که برآمده از عقبه سنگین پژوهشی است و طبیعتا پایه این پژوهش نه لزوما دانش کمی که عصاره‌ای از علوم انسانی است که سعی شده با معیارهای بومی تطبیق داده شود که پیش‌تر بیان کردم متغیر دین، اخلاق، قانون و عرف این معیارهای بومی را می‌سازند که در نسبت با مبانی نظری ما شیوه‌نامه ما را ایجاد می‌کنند که ارزیاب در یک دوره آموزشی چند ماهه شیوه‌نامه را می‌گذراند، ارزیابی آزمایشی انجام می‌دهد تا بتواند شم ارزیابی خود را پیدا کند. ارزیابی در سیستم‌های توصیه‌گر یک شم است. یعنی شاید به شما بگویم سیستم عدد را برآورد کند و تصمیم بگیرد اما درنهایت شم ارزیابانه است که تصمیم می‌گیرد چون ارزیاب کلیت فیلم را درک کرده است. سیستم کلیت فیلم را نمی‌بیند بلکه داده‌های جزئی را می‌بیند که شما به آن می‌دهید. این ارزیاب است که با شم ارزیابانه خود این داده‌ها را تجمیع می‌کند و درنهایت به این نتیجه می‌رسد که آیا این فیلم واقعا فیلم قابل تماشایی است یا خیر.

نظرات کاربران