کیوان علیمحمدی، کارگردان فیلم 2888 در نشست خبری این فیلم در جشنواره فیلم فجر آنقدر متاثر شد که با گریه نشست را ترک کرد. در این نشست او بعد از شنیدن انتقاد خبرنگاران، با تشکر از عوامل فیلمش، گفت: «دوستان از من تشکر میکنند اما در اصل من باید از آنان تشکر کنم. این دوستان حتی یک ریال هم از من نگرفتند و در فیلم حضور داشتند. از همه آنها سپاسگزارم. ششمین فیلمم را ساختم و هیچ نشست مطبوعاتی به من بد نگذشته، اما الان حالم بد است. این تیم ۳ سال زحمت کشید تا این فیلم ساخته شود. من را وارد بازی خود نکنید و اجازه دهید دیگران صحبت کنند.» و بعد از این صحبت، نشست خبری را ترک و ادامه بحث را به همکاران خود واگذار کرد.
قابلپیشبینی بود که نشست فیلم «خائنکشی» در جشنواره امسال با حاشیه همراه شود. ابتدای نشست علی اوجی، تهیهکننده این فیلم، گفت: «اگر این نشست را بدون حضور کارگردان فیلم برگزار کردیم برای احترام به اهالی رسانه است. آقای کیمیایی روی پای خود جراحی کرده و نتوانست به نشست بیاید. امیر آقایی نیز مبتلا به کروناست و نمیتوانست در اینجا حضور داشته باشد.» مهران مدیری در ادامه صحبتهای علی اوجی، گفت: «جراحی پا برای آقای کیمیایی بهانه است و وی نمیخواست در نشست حضور داشته باشد و دلیل این را همه شما میدانید.» سوال دیگری که از مهران مدیری پرسیده شد درمورد عینکدودیای بود که سال گذشته هم بر چشم داشت. او گفت: «من هنوز نخوابیدهام و امیدوارم در جشنواره بعدی خواب باشم. من هم دوست دارم نقشهای متفاوت و کار کردن با آدمهای بزرگ را تجربه کنم و هیچ هدفی پشت آن نیست.»
یوسف حاتمیکیا، امسال برای اولینبار درمقام کارگردان با یک فیلم بلند در جشنواره حضور داشت. ابراهیم حاتمیکیا بهعنوان تهیهکننده فیلم به علت ابتلا به بیماری کرونا در نشست خبری این فیلم حضور نداشت و تلفنی با خبرنگاران صحبت کرد و با تعریف از کاری که پسرش انجام داده بود، گفت: «در ساخت شب طلایی تنها دو بار سر صحنه رفتم و هر دو باری که به تیم سر زدم، احساس کردم همه آمدهاند به یوسف کمک کنند. خدا را شاکرم که تیم محجوبی داشتند و همگی تلاش داشتند این کار را بهدرستی انجام دهند. من در این فیلم فقط یک اسم هستم و اصل کار را جانشین تهیهکننده و بهراد مهرجو انجام داد. جهان فیلم با جهان من فاصله دارد. یوسف در این فیلم جهان خودش را تصویر کرد.» یوسف حاتمیکیا هم در این نشست با تشکر از همه عوامل فیلمش، گفت: «افتخار میکنم که فرزند ابراهیم حاتمیکیا هستم.»
«موقعیت مهدی» یکی از فیلمهای تاثیرگذار جشنواره امسال بود. هادی حجازیفر در اولین فیلم بلند سینمایی خود سراغ برادران باکری رفته است و با به تصویر کشیدن چند نما از زندگی آنها قابی ماندگار را برای خود رقم زد و توانست فیلمش را بهعنوان یک پدیده معرفی کند. شناخت کامل از زوایای مختلف زندگی شهید باکری و علم به روحیاتش را چاشنی شناخت از مخاطب کرد و دقیقا نقاطی از زندگی قهرمان داستان را برگزید که بیشترین تاثیر را روی مخاطب بگذارد و او را با فیلم درگیر کند. به گفته اکثر کارشناسان و کسانی که در این دوره جشنواره حضور داشتند، موقعیت مهدی نشان از بلوغ سینمای حجازیفر است.
یکی از قابهای ماندگار جشنواره امسال را باید عکس از فیلم «هناس» و حضور شهره پیرانی و آرمیتا رضایینژاد دانست که در کنار بهروز شعیبی و مریلا زارعی قرار گرفتند و عکسهای ماندگاری خلق شد. هناس در ژانر درام اجتماعی، روایتی آزاد از زندگی شهره پیرانی، همسر شهید داریوش رضایینژاد، دانشمند هستهای است که حدود ۱۰ سال پیش، همسرش در یک ترور شهری توسط دشمنان در مقابل چشمان خانواده به شهادت رسید. مریلا زارعی در این فیلم پرتره شهره پیرانی، و بهروز شعیبی پرتره داریوش رضایینژاد را زندگی میکنند. وحید رهبانی، سولماز غنی، امین میری، علیرضا نایینی و کوثر حیدری (هنرپیشه خردسال) با هنرمندی سیاوش طهمورث دیگر بازیگران هناس هستند.
کوثر حیدری بازیگر خردسال فیلم «هناس» در نشست خبری این فیلم در چهلمین جشنواره فیلم فجر آنقدر شیرینزبانی کرد، که همه را تحتتاثیر خود قرار داد. او در صحبتهایش از همه بازیگران و عوامل فیلم تشکر کرد و با گفتن اینکه «نقشم را خیلی دوست داشتم.» باعث شد همه به صحبتهایش گوش بدهند و به گفته شهره پیرانی، کوثر دقیقا برای من مثل آرمیتای آن زمان بود. واکنشهای مریلا زارعی هم در جواب این شیرینزبانیها جالب بود و مدام با در آغوش کشیدنش سعی میکرد احساسش را نشان دهد.
«موقعیت مهدی» هادی حجازیفر که پدیده امسال بود، باعث شد فرزندان شهدا هم برای دیدن این فیلم به برج میلاد بیایند. فرزندان شهیدان باکری، همت و کریمی با حضور در برج میلاد با هادی حجازیفر صحبت کردند و در کنار آنها، پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان هم حضور داشت و همراه با آنها فیلم را تماشا کرد. فرزند شهید همت بعد از دیدن این فیلم در واکنشی در توئیتر گفت: «پس از شهادت پدرم و آقاحمید باکری، 10 سال در کنار خانواده شهیدان باکری و زینالدین با کوهی از زخمها زندگی کردیم. آنجا که همه خندیدند، بغض کردم. آنجا که همه سکوت کردند، اشک ریختم و آنجا که همه اشک ریختند، زار زدم. انگار آن زخمها توی تنم دهان باز کردند؛ من توی موقعیت مهدی گیر کردم.»