• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۱۱-۲۱ - ۰۱:۰۵
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
نگاهی به فیلم سینمایی «نگهبان شب»

یک میرکریمی متفاوت یا بازگشت به عقب؟

امضای میرکریمی را در تمامی آثارش می‌توان به‌وضوح دید و ناراحت‌کننده‌ترین اتفاق در مورد ساخته اخیرش در چهلمین جشنواره فیلم فجر یعنی «نگهبان شب» عدم وجود این امضاست. این فیلم برای کارگردان باهویتی که به‌طور تمام‌قد در جزءجزء آثارش نمایان است، یک بازگشت به عقب یا شاید سقوط آزاد محسوب می‌شود.

علی صولتی: میرکریمی جزء فیلمسازانی است که موفقیت آثارش را مدیون زحمات، وقت و سرمایه‌ای می‌داند که در جای درست صرف شده است. به گفته او در فاصله بین ساخت اولین فیلم کوتاه یعنی سال 1367 تا اولین اثر سینمایی بلندش در 1378 چندین فیلمنامه‌ دارای مجوز به‌دستش رسیده بود ولی چون احساس می‌کرد این فیلم‌ها نمی‌تواند به او تعلق داشته باشند از ساخت تمامی آنها صرف‌نظر کرد. این نوع بینش بیش از هر چیز نشان‌دهنده اصالت آثار فیلمساز و شاخص بودن او در سینمای ایران است. تا آنجا که اگر فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک» در سالن‌های جشنواره بدون هیچ‌نام‌ونشان و تیتراژی اکران می‌شد، حداقل اهالی سینما می‌توانستند شهادت دهند که کار، کار میرکریمی است و این حقیقت در مورد «یه حبه قند»، «امروز» و تقریبا تمامی آثار او صادق است. امضای میرکریمی را در تمامی آثارش می‌توان به‌وضوح دید و ناراحت‌کننده‌ترین اتفاق در مورد ساخته اخیرش در چهلمین جشنواره فیلم فجر یعنی «نگهبان شب» عدم وجود این امضاست. این فیلم برای کارگردان باهویتی که به‌طور تمام‌قد در جزءجزء آثارش نمایان است، یک بازگشت به عقب یا شاید سقوط آزاد محسوب می‌شود. از بعد فنی، بیشترین ایرادهایی که به اثر گرفته‌شده متوجه ریتم کند فیلم است. تعداد کات‌ها و سرعت بین‌شان برای لوکیشن‌ها و کاراکترهای ثابت و محدود فیلم، به‌وضوح ناکافی است و چشم مخاطب را خسته و حوصله افراد حاضر در سالن را سر می‌برد اما کارگردان نه‌تنها با این موضوع موافق نیست، بلکه در نشست خبری فیلم در واکنش به منتقدان گفت که به‌نظرش ریتم فیلم زیادی تند است! این تنها گوشه‌ای از ابعاد ناامیدکننده اثر تازه میرکریمی است.

 اساسا فیلمنامه وی فاقد قصه است، نقطه عطفی ندارد، گره‌ قابل‌توجهی ندارد و ایده کلی آن نامعلوم است یا در بدترین حالت از ابتدای کار اصلا ایده‌‌ درستی وجود نداشته و همین اشکالات اساسا باور این را که فیلمنامه این اثر، تالیف محمد داوودی و رضا میرکریمی است، برایمان سخت می‌کند. کاراکترهای این فیلم اساسا طوری خلق و شخصیت‌پردازی شده‌اند که مخاطب برای ‌سادگی و نگون‌بختی‌شان احساس ترحم می‌کند تا از قِبل این ترحم درام در قصه شکل بگیرد و به‌جز چینش غیرقابل درک و در انحصار نویسنده برای اتفاقات پیش روی این شخصیت‌ها‌، هیچ‌منطق روایی دیگری نداشته باشد و تنها اتفاق‌ها را با ریتمی کند پشت هم ردیف کند و به خورد مخاطب ‌دهد.

سوال اینکه هدف از روایت چنین قصه بی‌سروتهی چیست و چه نکته‌ای باید از داستان فیلم دستگیرمان ‌شود؟ اگر هدف کارگردان رسیدن شخصیت اصلی ساده و مظلوم قصه به‌نوعی عصیان علیه خود در مواجهه با یک محیط پیرامونی تازه و غیرمنتظره بود، روایت و نمایش این ایده به‌هیچ‌عنوان موفق نیست و اگر قصد میرکریمی صرفا برانگیختن احساسات مخاطب است، این سوال مطرح می‌شود که با چه قصد و نیتی و به چه قیمتی؟ ترحم کردن مخاطب به‌سادگی کاراکترهای شهرستانی و همجواری سادگی با فقر و بدبختی؟

میرکریمی هیچ‌گاه کارگردان شعار و کلیشه نبوده و ساخت چنین اثری به‌دست وی برای مخاطبان جدا محل سوال است؛ اینکه چطور می‌توان با دغدغه اجتماعی چنین فیلمی ساخت؟ اینکه قصه در خدمت گفتمان عدالت اجتماعی است یا علیه آن و اینکه چرا کارگردان در این نقطه از کارنامه حرفه‌ای خود دست به چنین آزمون‌وخطایی زده است؟ نگهبان شب می‌توانست یک اثر نرمال و تا حدودی موجه باشد اگر به‌دست یک کارگردان فیلم‌اولی ساخته می‌شد که رویای حضور در جشنواره کن را داشته باشد و با انگیزه دیده شدن به چنین فیلمنامه‌ای متوسل شود. پرسش این است که کیفیت این اثر تا چه اندازه با نام فیلمساز شاخص و جریان‌سازی مثل رضا میرکریمی تناسب داشته است؟

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار