• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۱۱-۱۹ - ۰۲:۵۰
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 2
  • 0
نگاهی به اولین فیلم سینمایی هادی حجازی فر

حیات نوینی که با «موقعیت مهدی» آغاز شد

فیلم حجازی‌فر طراحی درستی برای روایت انتخاب کرده است. نخواسته مانند آثار مشابه، یک روند صفر تا صدی را با ساختاری کلاسیک بپیماید. فیلم به‌شکلی اپیزودیک، نقطه عطف‌های چهارسال پایانی حیات مهدی باکری را به‌تصویر می‌کشد.

مجتبی اردشیری، منتقد: نخستین ساخته بلند سینمایی هادی حجازی‌­فر غافلگیری­‌های بسیاری با خود به همراه دارد. مهم‌ترین غافلگیری فیلم اما نشان­دار کردن مولفه‌های قهرمان‌پرور در حیات نوین سینمای دفاع مقدس است. به‌گونه‌ای که حالا پس از یک فترت نسبتا طولانی، با این فیلم حیات نوینی را آغاز کرده و وارد فضایی جدیدتر از سینمای دفاع مقدس شده است.

این‌گونه به‌عنوان اصیل‌ترین گونه سینمایی بومی که وارداتی نیست، در دوره­‌ای پذیرای عملیات‌هایی بود که دوربین مستقیما در صحنه‌های نبرد حضور داشت. در دهه‌های 70 و 80 آثار دفاع مقدس به آدم‌های به‌جامانده از آن دوران و تقابل نگاه ایدئولوژیک آنها در دهه‌های مختلف زندگی‌شان اشاره داشت که به شاخص‌های سینمای اجتماعی پهلو می‌زد.

در دهه 90 سینمای دفاع مقدس با بی‌توجهی محض تولیداتی را تجربه کرد که با توجه به مشخص نبودن نقشه‌راه جدید، حکم آزمون‌وخطا را داشت اما آنچه طی یک‌دهه اخیر می‌توان از آن به‌عنوان خط پررنگ پرداخت سینمای دفاع مقدس به آن اشاره کرد، رونمایی و ورود به دنیای سرداران و فرماندهان و عملا قهرمانان بزرگ این هشت‌سال است.

در این زمینه که حالا دیگر می‌شود با قطعیت از آن به‌عنوان نقشه راه جدید سینمای دفاع مقدس نام برد، حدود 6 فیلم ساخته شد که پس از «منصور»، حالا «موقعیت مهدی»، آن نقطه‌گذاری‌های این کنش­مندی جدید را طراحی و اساسا راه موفقیت این نمونه فیلم‌ها را به مخاطب و سینماگران نشان می‌دهد.

فیلم حجازی‌فر طراحی درستی برای روایت انتخاب کرده است. نخواسته مانند آثار مشابه، یک روند صفر تا صدی را با ساختاری کلاسیک بپیماید. فیلم به‌شکلی اپیزودیک، نقطه عطف‌های چهارسال پایانی حیات مهدی باکری را به‌تصویر می‌کشد.

در ادامه این تیزبینی‌ها، فیلم نخواسته به یک تعریف دفرمه از مفهوم قهرمان برسد، حال آنکه مهدی و حمید باکری آشکارا از ظرفیت‌های مصادره به مطلوب شدن برخوردار هستند اما نگاهی که فیلم به قهرمانان خودش دارد، بیشتر مشمول کنش‌مندی‌های ذهنی، عاقلانه و ایثارگرانه آنها به‌شکلی فردی است و درست از همین نقطه است که فردیت قهرمان در ترازی برابر با آرمان‌های او شکل گرفته و در خدمت درام، داستان را به‌جلو هل می‌دهد.

این شکل قهرمان‌پروری که عدم‌نیاز به ورود به مباحث پروپاگاندا را فریاد می‌کشد، شاخصه بزرگی است که «موقعیت مهدی» به آن رسیده است. شکل اسنادی فیلم و پهلوهایی که اثر به سینمای مستند می‌زند، به‌خوبی توانسته آن سمپات را با مخاطبان خود برقرار کند. هرچند در این مسیر، طراحی‌های درست داستان، جاپای آن را سفت می‌کند وگرنه اینطور احساس می‌شود که سکانس‌های احساسی، به‌شکلی عامدانه در کلیت اثر جای‌گذاری نشده تا مبادا این سمپات از طریق تظلم‌خواهی به مخاطب منتقل شود.

نگاه جدیدی که فیلم از زیست‌بوم یک سردار بزرگ نشان می‌دهد و تاکید بر انگاره‌های اخلاقی و احساسی او به‌جای راهبری عملیات‌های بزرگ، از دیگر مشخصه‌های این طراحی درست است. این بارزه هرچه که به انتهای فیلم نزدیک می‌شویم، نگاه و حرارت خود را بیشتر می‌کند تا در سکانس‌های پایانی و زمانی خود را نشان می‌دهد که شهیدباکری در میان گل‌پنبه‌ها با آن لحن مشغول صحبت و فخرفروشی احساسی است. نحوه شهادت مظلومانه و آن سکانس صامت پایانی و افتادن او در رودخانه که مهر تاییدی بر مظلومیت این شخصیت تنها است، غلیان احساس در فیلم یک قهرمان است. قهرمانی که با اوور اکت و عصا قورت دادن‌های شعاری برای مخاطبش بزرگ نشد و بیش از آنکه حرف بزند، در سکوت به‌سر برد.

مگر تاریخ سینمای ایران چند قهرمان واقعی دارد که اینچنین در سکوت حرفش را بزند، عمل آرمان‌خواهانه‌اش را به انجام برساند و محبوب طیف وسیعی از تماشاگران شود؟ و درست در همین نقطه و در این برهه تاریخی است که حیات نوینی با «موقعیت مهدی» آغاز می‌شود.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟