• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۱۱-۱۹ - ۰۱:۰۵
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
به بهانه اکران فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» سراغ روایت‌های پیشین از زندگی شهیدمهدی باکری رفتیم

آخرین غروب

امسال در فهرست آثار چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر، هادی حجازی‌فر در اولین فیلم بلند سینمای خود به روایت زندگی شهید باکری پرداخته و «موقعیت مهدی» را به این جشنواره آورده است. «مهدی باکری» هنوز یاد و خاطره‌اش، بین بسیاری از همرزمان و مردم زنده است.

آخرین غروب

کیانا تصدیق‌مقدم: وقتی بعد از 37 سال می‌بینی چهره یک قهرمان بر پرده سینماها نمایان می‌شود، خوشحالی برایت صدچندان است، اینکه هنوز اهمیت دارد گفتن از قهرمانانی که جان‌شان را برای وطن دادند و بعد از این همه سال هنوز برای دیدن چهره‌شان بر پرده سینما، صف‌های طولانی می‌بندند. امسال در فهرست آثار چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر، هادی حجازی‌فر در اولین فیلم بلند سینمای خود به روایت زندگی شهید باکری پرداخته و «موقعیت مهدی» را به این جشنواره آورده است. «مهدی باکری» هنوز یاد و خاطره‌اش، بین بسیاری از همرزمان و مردم زنده است. در این مدت و به‌ویژه پس از پایان جنگ تحمیلی، شناخت شخصیت برجسته و اهمیت نقش موثر او در دوران دفاع مقدس و انقلاب اسلامی، دائما در افکار عمومی افزایش یافته است. یکی از دلایلی که او پس از شهادتش هم محبوبیت داشت و در ذهن مردم ماندگار ماند، شخصیت مردمی‌اش بود. شهید باکری سرانجام در راه دفاع از کشور و در 30 سالگی به شهادت رسید. با موضوع زندگی او، سریال، مستند، فیلم و کتاب تولید شده است. به‌بهانه اکران «موقعیت مهدی» به سریال، مستند و کتاب‌هایی که با موضوع زندگی شهید مهدی باکری بودند، پرداختیم تا بدانیم به چه وجه‌هایی از زندگی این شهید توجه شده است.

مروری بر خاطرات شهید باکری

کتاب «نمی‌توانست زنده بماند» گلچینی از خاطرات باکری به قلم علی اکبری است که در سال 1387 نوشته و در سال 1388 چاپ شد. خاطرات شهید مهدی باکری از زبان دوستان و هم‌رزمان وی در این کتاب وجود دارد. «نمی‌توانست زنده بماند» توسط انتشارات یازهرا(س) در قالب 112 صفحه چاپ شد. در این کتاب به‌طور خلاصه 47 خاطره بیان شده و در ابتدای آن سال‌نمای زندگی شهید باکری وجود دارد. اکثر خاطراتی که در آن بیان شده مربوط به سال‌های 60 تا 63 است. این کتاب جلد دهم از مجموعه کتاب‌های «یاران ناب» است.

مبارزات پیش از پیروزی انقلاب اسلامی

«مهدی باکری در اندیشه و عمل» نوشته حسین علایی در سال 1388 است. این کتاب 160 صفحه دارد و ناشر آن بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آذربایجان شرقی است. کتاب «مهدی باکری در اندیشه و عمل» شامل فعالیت‌ها و مبارزات این شهید در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن و شیوه مدیریتی و فرماندهی شهید باکری در دوران دفاع‌‌مقدس توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع‌ مقدس استان آذربایجان‌شرقی منتشر شد. این کتاب با عناوین سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دوران جنگ تحمیلی، شیوه مدیریت و فرماندهی مهندس مهدی باکری، تاکتیک‌های رزمی لشکر عاشورا، دیدگاه‌های مهدی باکری، تذکرات تاکتیکی قبل از انجام هر عملیات، ویژگی‌های شهید مهدی باکری و وصیتنامه، اسناد و تصاویر مربوط به شهید مهدی باکری تنظیم شده است.

خورشیدی که غروب نکرد

مستند «باتمیان گون» روایتی از روزهای آخر و شرح ماجرای شهادت مهدی باکری به کارگردانی محمد زارع است. این مستند به تهیه‌کنندگی بنیاد فرهنگی روایت فتح تولید شد. «باتمیان گون» یک اسم ترکی و به‌معنای «خورشیدی که غروب نکرد» است. این مستند درواقع به دو روز آخر زندگی این شهید اشاره دارد و برای تولید مستندی مبنی‌بر دو روز آخر زندگی این شهید، بیش از دوسال تحقیقات انجام شده است. بنا به گفته کارگردان این مستند، دو روز آخر زندگی شهید باکری حتی برای هم‌رزمانش هم پر از ابهامات بوده است.

شهید باکری، فرمانده عملیات سپاه ارومیه

«فرمانده نجیب» نوشته مجید مظهر‌صفاری، نگاهی به زندگی شخصی شهید مهدی باکری و نقش او در برقراری امنیت استان آذربایجان‌غربی می‌اندازد. این کتاب را انتشارات صریر در سال 1396 منتشر کرد. «فرمانده نجیب» در رابطه با زمانی است که شهید باکری فرماندهی نیروی عملیات سپاه ارومیه را برعهده داشت و برای امنیت در ارومیه اقدامات مختلفی انجام داد. او از بومیان همان منطقه کمک گرفت تا با کمترین درگیری بتواند امنیت را برقرار کند. نویسنده این کتاب دلیل پرداختن به این موضوع را این می‌داند که تا به‌حال به اقدامات شهید باکری در طول پنج‌ماهی که فرمانده عملیاتی سپاه ارومیه بود، پرداخته نشده است.

کتابی برمبنای واقعیت اما با ابعاد مشخص

کتاب «آقای شهردار» به قلم داوود امیریان در 96 صفحه نوشته شد. این اثر جلد نخست مجموعه قصه «فرماندهان» است و به شهید مهدی باکری، سردار بزرگ هشت سال دفاع مقدس اختصاص دارد. امیریان در ابتدای کتاب خود، روایت گزارش از تولد، کودکی، نوجوانی، جوانی، تحصیلات عالی، مبارزات انقلابی، پذیرش مسئولیت‌های مهم اجتماعی و نظامی و سرانجام شهادت مهدی باکری را آورده و سپس داستان‌ها را شروع کرده است. این کتاب در سال 1392 توسط انتشارات سوره‌مهر به چاپ رسید. دلیل انتخاب این اسم برای کتاب این بود که شهید باکری برای مدتی شهردار بود. نویسنده این کتاب به‌دلیل علاقه شخصی‌ای که به شهید باکری داشت تصمیم بر نوشتن آن گرفت. متواضع‌بودن این شهید برای این نویسنده بسیار ارزشمند بود. نویسنده این کتاب می‌گوید: «نوشتن این کتاب‌ها از آن جهت سخت است که فقط باید به ویژگی‌های الهی آنها اشاره کرد و این ابعاد مشخص است.» این کتاب برمبنای واقعیت و با کمک‌گرفتن از عناصر داستانی نوشته شده است.

شهردارشدن شهید باکری

سریال «آقای شهردار» به کارگردانی مهدی رمضانی و تهیه‌کنندگی علیرضا نظارات برای شبکه یک سیما تولید شده است. در این مجموعه دوران شهردارشدن شهید باکری و اقدامات مثبت وی در آن زمان که هنوز هم بر سر زبان‌های خاص و عام است، نمایش داده می‌شود. بازیگرانی چون حمید احدی در نقش شهید باکری و میرطاهر مظلومی در نقش رفتگر محله در این مجموعه ایفای نقش کرده‌اند. این سریال در 25 اسفند 1397 و مصادف با روز شهردار روی آنتن شبکه یک رفت. این مجموعه به‌صورت قسمتی بود و رفتگر، سیل، کارگر جدید آسفالت و کاپشن در دوران کودکی از داستان‌های آن است.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟