• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۱۱-۱۶ - ۰۲:۰۵
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 1
  • 0

عاشقانه‌ای ناآرام در رثا و ثنای عشق

فیلمنامه به‌قدری هوشمندانه دراماتیزه شده که شما را مجبور می‌کند با احساسات‌تان در مورد اثر قضاوت کنید و اگر هم ضعف فنی در فیلم وجود داشته باشد، به چشم مخاطبان نمی‌آید و البته «ملاقات خصوصی» انصافا ضعف‌های چندانی ندارد.

عاشقانه‌ای ناآرام در  رثا و ثنای عشق

علی صولتی: در این دور از جشنواره فیلم فجر پرچم بچه‌های جنوب‌شهر بالاست. دو فیلم اولی که تا اینجا بهترین‌های جشنواره بودند، «کاظم دانشی» از جنوب شهر تهران و حالا «امید شمس» از جنوب شهر کرج، در پس‌زمینه این فیلم، زندان، مواد مخدر، خلاف و دروغ دیده می‌شود اما امید به‌گفته خودش فیلم عاشقانه ساخته و عشق، عنصر اصلی قصه «ملاقات خصوصی» است. در وصف اثر و مولفش همین بس که بگوییم سینمای ایران حالا یک متخصص درام بیشتر دارد و فیلمی که جای خالی‌اش در سینما احساس می‌شد. عاشقانه‌ای ناآرام در رثا و ثنای عشق، عاشقانه‌ای که شما را تا آستانه ناامیدی و سوگواری برای عشق برده، از حقیقت این امر سوال کرده و به‌معنای واقعی کلمه با احساسات‌تان بازی می‌کند، در این کشاکش اما امید ابدا شمارا ناامید رها نمی‌کند و در اثرش از پایان باز، خبری نیست.

 با احساسات‌تان در مورد اثر قضاوت کنید

فیلمنامه به‌قدری هوشمندانه دراماتیزه شده که شما را مجبور می‌کند با احساسات‌تان در مورد اثر قضاوت کنید و اگر هم ضعف فنی در فیلم وجود داشته باشد، به چشم مخاطبان نمی‌آید و البته «ملاقات خصوصی» انصافا ضعف‌های چندانی ندارد. از آرایش صحنه و نورپردازی چشم‌نواز فیلم گرفته تا موقعیت هوشمندانه دوربین و استفاده به‌موقع از کلوزآپ‌ها هر مخاطبی را متقاعد می‌کند که به‌عنوان یک فیلم اول، کار شمس زیادی پخته و خوب است. هماهنگی موسیقی فوق‌العاده اثر، ساخته «بامداد افشار» با پلان‌ها و تدوین منظم و دقیق «پویان شعله‌ور»، انتخاب بازیگران اصلی ازجمله «هوتن شکیبا» متخصص نقش‌های عاشقانه با آن چهره مرموز و نقش‌آفرینی قابل‌توجه «پریناز ایزدیار»، همه و همه نمایشگر شایستگی‌های فنی فیلم هستند.

 فیلمنامه از امتحان روایت سربلند بیرون می‌آید

فیلمنامه یکباره از قصه‌ای جنایی، روایت زندان، مواد مخدر و بزهکاری به یک عاشقانه بدل می‌شود؛ اتفاقی غیرمنتظره... چند فیلم سراغ دارید که گره قصه را از دقیقه 20 به بعد شروع کنند و از امتحان روایت سربلند بیرون آیند؟ «ملاقات خصوصی» می‌تواند و مخاطب را قانع می‌کند که در سالن بماند و منتظر دیدن باقی قصه باشد، هرچند ریتم فیلم در ابتدای آن به‌سرعت پرده‌های بعدی‌اش نیست. امید شمس البته در تحریر و بازنویسی فیلمنامه تنها نبود، «علی سرآهنگ» و همچنین از برادران ارک، بهمن‌شان را همراه خود داشت. ایده فیلمنامه نمایش کاراکترهایی است که هیچ‌کدام مستحق شرایطی نیستند که گرفتارش شده‌اند و خلق لحظات درام از همین نقطه آغاز می‌شود.

اهمیت تجربه زیسته در خلق لحظات دراماتیک

امید شمس دقیقا محله‌ای را به‌عنوان لوکیشن فیلمش انتخاب کرده که در آن بزرگ شده و زندگی کرده است. تجربه زیسته وی تنها به لوکیشن فیلم محدود نمی‌شود، او پیرنگ‌های فیلم را هم بی‌واسطه زندگی کرده و بدون درک ملموسی از پس‌زمینه و بستر وقوع قصه‌اش، فیلم نساخته است. امید به‌گفته خود، از زندگی در آن محله مملو از بزهکاری تا افتادن برادرش «ایمان شمس»، قهرمان مسابقات مردان آهنین در دام خلاف را پس از تعطیلی این برنامه، مستقیما و با تمام وجود لمس کرده و بازنمایی این شرایط برایش کار چندان دشواری نبوده است. ایده کلی فیلم را شاید «به‌رنگ ارغوان» حاتمی‌کیا هم داشت اما جزئیات، درگیرکنندگی و لحظات دراماتیک فیلم او این اثر را خاص می‌کند، گویی با فیلم و موضوعی کاملا تازه و بدیع مواجهیم.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟