• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۱۱-۱۴ - ۰۲:۰۵
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0

شکوه شرافت در علفزار

این واقعیت غیرقابل‌انکاری است که افراد داخل یک سیستم، مادام در معرض مصلحت‌سنجی‌های عرفی قرار دارند و شخصیت محوری فیلم آن زمانی مقابل نیروهای شر قرار می‌گیرد که خودش را از مصلحت شخصی و سیستمی رها می‌سازد.

معین احمدیان، دبیرگروه فرهنگ: 1 -آدرس غلط ندهند که فیلم «علفزار» داستان تجاوز گروهی در باغ حاشیه‌ تهران است. اتفاقا نقطه تمایز علفزار با نمونه‌های دیگرش این است که کارگردان نخواسته روی یک موقعیت دهشتناک بایستد و با بهره‌کشی احساس مخاطب، داستان سینمایی‌اش را در حد گزارش صفحه روزنامه حوادث نگه دارد. اصلا دوربین علفزار برای اینکه سرگشتگی شخصیت محوری فیلم (با بازی پژمان جمشیدی) را نشان دهد، مجبور است که از نزدیک شدن به حوادث و جزئیات هرکدام از خرده‌روایت‌ها فاصله بگیرد. شخصیت محوری فیلم‌ بازپرس پرونده‌های جنایی است و خودش هم مثل مراجعانش تا انتهای فیلم محکوم به سرگشتگی و انتخاب میان خیر و شر است. فیلمساز در علفزار به هیچ‌کاراکتری باج نمی‌دهد و «خیر» و «شر» در هرکدام از خرده‌روایت‌ها دارای مفهومی ثابت است و کاملا در نقطه‌ مقابل هم قرار دارند و اتفاقا این یکی از نکات برجسته فیلم است که خلاف‌آمد خیلی از مرام فیلم‌سازان امروز سینمای اجتماعی است که از قضاوت نسبت به کاراکترهایشان امتناع می‌کنند. آن چیزی هم که مقابل نیروهای شر در علفزار می‌ایستد، نه روال‌های مرسوم قانونی است و نه سیستمی که قرار بوده ناظر و مجری قانون باشد، بلکه سرمنشأ این تقابل برآمده از یک تصمیم انسانی است که با وجود آگاهی نسبت به سود و زیان پایبندی به الزام‌ اخلاقی از تلاش به‌نفع نیروی خیر و صلاح، دست برنمی‌دارد. همینجاست که شخصیت‌محوری قصه، در معرکه انتخاب از میان دوگانه خیر و شر، دست به عمل قهرمانانه می‌زند و جانب خیر را می‌گیرد. البته پایان فیلم می‌توانست شگفت‌انگیزتر از اینی باشد که به نمایش درآمده که بنابر شنیده‌ها، به مصلحت‌هایی تغییر کرده و بخش‌هایی از آن حذف شده است.

2 -یک نگاه حداقلی نسبت به این جنس فیلمسازی وجود دارد که ممکن است در آینده گریبانگیر اکران و نمایش عمومی علفزار شود، اینکه در قالب تفسیرهای تعمیم‌گرایانه، این فیلم را جزء فیلم‌های نقد سیستمی قرار دهند؛ درحالی‌که فیلم اصلا قرار نیست فقط از احتمال فساد یک دستگاه خاص در حاکمیت حرف بزند که این روزها این هم نقل محافل رسانه‌ای شده و جرات گفتن از وقوع فساد برخی سازمان‌ها دیگر از سکه افتاده است. اگرچه دوربین فیلمساز بی‌پروا از واقعیت هولناک ترجیح مصلحت به حقیقت در داخل یک سیستم قضایی حرف می‌زند اما مخاطب را از بهبود و اصلاح اوضاع ناامید نمی‌کند، بهبودی که منشا آن نه خارج از سیستم، بلکه از داخل سیستم محقق می‌شود. این واقعیت غیرقابل‌انکاری است که افراد داخل یک سیستم، مادام در معرض مصلحت‌سنجی‌های عرفی قرار دارند و شخصیت محوری فیلم آن زمانی مقابل نیروهای شر قرار می‌گیرد که خودش را از مصلحت شخصی و سیستمی رها می‌سازد.

3 -به‌ غیر از سکانس افتتاحیه فیلم که یکی از بهترین ورودیه‌های چندسال اخیر سینمای ایران است مابقی صحنه‌های فیلم در لوکیشن‌های محدود و داخل یک محوطه سازمانی فیلمبرداری شده است. طراحی و کارگردانی چنین فضایی، نیازمند هوشمندی خاصی است که کاظم دانشی کارگردان «علفزار» در اولین اثر سینمایی‌اش توانسته از پس آن بربیاید. ضمن اینکه بازی‌ها دقیق و حساب‌شده در این فیلم به  روان شدن قصه در این فضا کمک کرده است. در این فیلم با یک پژمان جمشیدی متفاوت مواجه هستیم که بی‌اغراق جزء شانس‌های اصلی دریافت سیمرغ امسال خواهد بود و البته یک بازی خیره‌کننده از صدف اسپهبدی که احتمالا در آینده از او و بازیگری‌اش بیشتر خواهیم شنید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار