کیانا تصدیقمقدم: «علفزار» نخستین تجربه کارگردانی فیلم بلند کاظم دانشی و نخستین تجربه تهیهکنندگی بهرام رادان است. با درنظر گرفتن این موضوع بیشتر بازخوردها مثبت بودند. واقعی بودن داستان علفزار شاید بهانهای بود تا مخاطب بیشتر دنبال نتیجه آن باشد و منتظر بماند ببیند درنهایت چه اتفاقی میافتد. داستان مشابه این فیلمنامه تاکنون بارها اتفاق افتاده است، اما پرداختن به آن، بهصورت حرفهای و دقیق کاری متفاوت و نو بود. هرچند باید منتظر ماند و دید که علفزار با همین ترکیب و همین نسخه پخش خواهد شد یا خیر. موضوع دیگری که در فیلمنامه آن وجود داشت این بود که سکانسهای فیلم غیرقابل پیشبینی بودند و با وجود جدی بودن داستان سکانسهای طنز، آن هم در جایی که فکرش را نمیکردی، غافلگیرت میکرد و این ترکیب طنز در کنار جدی بودن، تضاد جالبی را در ذهن مخاطب ایجاد میکند. البته این غافلگیری در انتخاب نام فیلم هم دیده میشود. نامی که مخاطب باید با دید باز معنای آن را بفهمد.
بازیگر؛ مکمل فیلمنامه
ظاهر شدن پژمان جمشیدی با کاراکتری متفاوت در این فیلم بسیار جذاب بود و مخاطبی که همیشه انتظار بازی کمدی از پژمان را دارد، با وجهه دیگر او روبهرو میشود و این رویارویی بسیار خوب اتفاق افتاده است. البته ناگفته نماند که بازی بینظیر سارا بهرامی در این فیلم به نقشآفرینیهای خوب دیگر او افزود. گاهی برای پوشاندن یک فیلمنامه ضعیف از بازیگران خوب استفاده میکنند تا فیلم دیده شود اما در این فیلم انتخاب کاراکترهای مناسب برای هر نقش باعث شد بازیگر خوب، مکمل فیلمنامه خوب شود و نتیجهاش علفزاری باشد که برای دانشی ماندگار خواهد شد.
بیان حقیقت، جلب اعتماد
علفزار اتفاقات موجود در جامعه را بهخوبی و بدون پرده نشان داده بود. اینکه شخصی میخواهد با استفاده از جایگاه اجتماعیای که دارد در پرونده دست ببرد و برای این کار به دادستان پیشنهاد رشوه میدهد و بدون درنظر گرفتن اتفاقاتی که برایش افتاده و صرفا بهخاطر حفظ آبرو و منافع خود چشم روی حقیقت میبندد و خواستار این است که صورتمساله پاک شود. درواقع در این فیلم با نشان دادن بخشی از واقعیت، مخاطب به فیلمنامه اعتماد میکند و درنتیجه داستان را دنبال میکند تا ببیند در پایان چه اتفاقی میافتد.
پایان دور از انتظار
نگرانیهای مادرانه در شرایطهای مختلف در این فیلم بسیار به واقعی بودن داستان کمک میکرد. اینکه یک مادر معتاد نگران شناسنامه و آینده فرزندش است، یا مادری که با وجود خطای بزرگ فرزندانش سعی میکند آنها را از دردسر نجات دهد و اعتقادش این است که مادر است و باید از فرزندانش با هر گناهی محافظت کند، یا مادری که دوست داشت از فرزندش حمایت کند اما بهدلیل موقعیت همسرش نمیتوانست و سعی میکرد به عروسش راه درست را نشان دهد، آن هم بهصورت پنهانی و درنهایت نگرانی سارا برای ذهن فرزندش بهدلیل دیدن صحنههای دردناک و فراموش نکردن آن در آینده... ؛ دغدغههایی در ذهن ایجاد میکند و نشان میدهد این کارگردان هم میخواهد جایگاه مادر را نشان دهد و هم اتفاقاتی که برای کودکان در جامعه میافتد، آن هم بهصورت کاملا واقعی، نشان دهد. حقیقت مهمترین نکتهای بود که در این فیلم سعی شد به آن اشاره شود. البته درنهایت با توجه به روشن و واقعی بودن موضوع، مخاطب منتظر پایان بهتر و بستهتری بود و تمام شدن داستانی به این بزرگی آن هم تنها با یک دیالوگ دور از انتظار بود. البته با توجه به موضوع فیلمنامه و محدودیتهایی که برای نمایش این موضوعات وجود دارد، علفزار در دسته فیلمهای خوب جنایی قرار میگیرد.