سیدمهدی موسویتبار، خبرنگارگروه فرهنگ: یک. حتی اگر سریال «زخمکاری» هم به شبکه نمایش خانگی نمیآمد و به آن اندازه دیده نمیشد و واکنشهای متفاوتی را هم ایجاد نمیکرد، باز هم فیلم تازه مهدویان، برای دیدهشدن علاقهمندان و منتظران زیادی داشت. «مرد بازنده» نه آن زمانی که عکسهای جواد عزتی با گریم خاصش منتشر شد و نه وقتی که خبر پلیسی بودن داستانش را شنیدیم، جایی برای بیتفاوت گذاشتن مخاطبان نگذاشت. حتی خبر فروش بالای بلیتهای این فیلم در جشنواره امسال هم شگفتآور نبود.
دو. مرد بازنده در یک شرایط مناسب و ویژه و در روز اول جشنواره به نمایش درآمد. گروهی از تماشاگران، مهدویان را دوست داشتند و عزتی را هم بیشتر و گروهی دیگر تنها در دوست داشتن ستاره این سالهای سینمای ایران مشترک بودند. دیدن عزتی در شمایل یک پلیس حدودا ۶۰ساله که اتفاقا خیلی هم ایرانی نیست و بینندگان قدیمی و اهل سریالهای خارجی را یاد «ستوان کلمبو» هم میاندازد، باز هم جذاب بود. انگار باید بپذیریم که عزتی اگر بخواهد هم نمیتواند بد بازی کند و این بار هم با یک نقشآفرینی استثنایی از او مواجهیم. یک بازی به اندازه و استاندارد که نه اجازه افتادن در ورطه کلیشهای شدن پلیسهای سینمای ایران را میدهد و نه او را شبیه به تنها نقش بزرگتر از خودش، بابا اتی در قهوه تلخ، میکند.
سه. ظاهرا باران عنصر جدانشدنی فیلمهای پلیسی است و مهدویان هم بهطرز اغراقآمیزی از این پدیده آسمانی استفاده کرده است. البته آنهایی که این فیلم را میدیدند آرزو میکردند ایکاش تهران این حجم از بارش را در واقعیت هم داشت. استفاده تکراری و بیدلیل از برف پاککن و باران، کمکی به داستان و فضاسازی نکرده است و گاهی حتی توی ذوق میزند. ماشینها و صدای رادیو هم با وجود تعدد حضورشان اما کمکی به پیشبرد داستان نمیکنند.
چهار. «مرد بازنده» سینماییترین فیلم مهدویان است. این جمله را از زبان منتقدان هم شنیدهایم. حتی خود مهدویان هم در فضای مجازی به این فرضیه واکنش نشان داد و آن را تایید کرد. اما واقعیت این است که جمله درستی است. دقت در جزئیات، استفاده صحیح از قابها و همچنین میزانسنهای مناسب، نشان از پختگی مهدویان در حوزه تکنیک و فرم دارد. مهدویان اگر بخواهد میتواند فیلمی با استاندارد بالا و البته بدون حاشیه یا با حاشیههای کم بسازد. حاشیههایی که البته کمکی به دیده شدن بیشتر او و فیلمش هم نمیکنند.
پنج. یکی از نکات مثبت مرد بازنده، ترکیب قوی و هماهنگ بازیگرانش است. جایی که مهدویان با حفظ بازیگران ثابت در اکثر کارهایش، سراغ بازیگرانی رفته که آثار قابل توجهی در چندسال اخیر داشتهاند. از مجید نوروزی و آناهیتا درگاهی تا امیر دژاکام در مرد بازنده درخشیدند و همین حضور قوی و موثر، در بخشهایی از فیلم که شاهد افتش هستیم به کمکش میآید. اینکه این فیلم نیاز به یک تدوین مجدد دارد آنقدر بدیهی بود که در نشست خبری هم به آن اشاره شد. ریتم فیلم در بخشهای میانی و انتهایی میافتد و احتمالا با تدوین مجدد شاهد ریتم تندتری باشیم. بازیگری در فیلمهای مهدویان جایگاه ویژهای دارد و نگاهی به ترکیب آنها نشان میدهد که این کارگردان جوان، حواسش به سریالهای شبکه نمایش خانگی و چهرههای تازه است. انتخاب مناسب حتی برای بازیگران فرعی هم نشانه مجددی برای اهمیت بازیگری در آثار مهدویان است.
شش. خانواده همچنان برای مهدویان دغدغه است، حتی اگر پلیس ۵۶سالهاش همسرش را از دست داده باشد و بهواسطه مشغلههایش با دختر و پسرش ارتباط نزدیکی نداشته باشد. ارتباطی که در انتهای فیلم اصلاح میشود، اما همچنان تفاوت و حتی برخورد نسلها یک مساله بزرگ برای این کارگردان است. تعارضی که انگار با گفتوگو و کمی خرج کردن عاطفه و احساس حل میشود و نسخه شفابخش پیچیدهای ندارد. چهرهای که از نسل جدید ارائه میشود همان چهرهای است که پیش از این در زخم کاری و لاتاری دیده بودیم و جنس مشکلات هم همان قبلیها هستند. مشکلاتی که بیشتر بهخاطر مشغله بزرگترها پیش میآید و فضای محدود تعامل. مهدویان در فیلم تازهاش ترجیح میدهد زیاد به سیاسیکاری، کاری نداشته باشد و در حد چند اشاره بماند و تلاشش را بگذارد برای شخصیت اصلی و مشکلات فردی و شخصی این آدم و اطرافیان و پروندهاش. وجود شبکهها و خیانت و آقازادهها محوریت اصلی ندارند و کارگردان آنقدر محو کاراکتر اصلیاش شده که قید موضوعات موردعلاقه دیگرش را زده است.
هفت. برخلاف عنوان فیلم اما این پلیس، بازنده نیست. انگار که فیلمساز دلش نیامده او را شکستخورده در پایان فیلم رها کند و فرصتهایی در اختیار او قرار داده است که بازی را جبران کند. انگار از جایی به بعد به جناب پلیس، برمیخورد که چنین رفتاری با او میکنند و به شیوه قیصر، خودش دست به اجرای قانون میزند و میبخشد و حکم میدهد. یک دگردیسی در پلیسی که نه قهرمان است و نه میخواهد قهرمان شود، اما کارگردان و نویسنده اصرار میکند که از او یک قهرمان بسازد یا دستکم نگذارد که زمین بازی را بهعنوان بازنده ترک کند. پلیسمرد بازنده بهمدد دلسوزی خالقش در انتهای فیلم، نمیبازد و در وقتهای تلفشده بازی را به تساوی میکشاند.
هفتونیم. احتمالا شاهد نامزدی و حتی جایزه گرفتن مرد بازنده در چند بخش نهایی باشیم و بهنظر میرسد که درصورت تدوین مجدد، باید شاهد فروش نسبتا مناسبی در زمان اکران هم باشیم. اما نکته مهمتر این است که این فیلم نشان داد مهدویان در ژانر پلیسی و جنایی (تفاوت این دو آشکار است هرچند مهدویان بین آنها تفکیک قائل نشده است) میتواند حرفهایی برای گفتن داشته باشد. او دوست دارد همچنان تجربه کند و این روحیه، باعث بروز فراز و نشیبهایی در کارنامه کاری او هم خواهد شد.