چالشهای اقتصادی در هشت سال اخیر بیش از آنکه حاصل عوامل بیرونی ازقبیل تحریمها باشد، حاصل نادیده گرفتن ظرفیتهای اقتصادی در درون کشور توسط دولت روحانی است، بهطوریکه اگر مسئولان دولت یازدهم و دوازدهم در این سالها با تولیدکنندگان داخلی همراهی میکردند، حداقل امروز با چالشهای اقتصادی کمتری مواجه بودیم. پیرامون همین مساله با علیرضا ترحمیهرندی، کارشناس مسائل اقتصادی به گفتوگو پرداختیم. او همزمان با تاکید بر رویکرد غلط روحانی برای گشایش اقتصادی گفت: «رویکردی که دولت روحانی به مسائل اقتصادی داشت این بود که ازطریق برجام گشایش اقتصادی ایجاد کند. متاسفانه ما شاهد بودیم که در بحث برجام و گشایشهای بینالمللی عملا هیچ اتفاقی نیفتاد، بلکه شاید حتی تحریمها شدیدتر هم شد و به یک جایی رسید که دولت روحانی ناچار شد از توافقی که کرده بود عقبنشینی کند. درمورد اقتصاد ما و شرایط بینالمللی ما، مطمئنا بحثهای اینچنینی به نتیجهای نمیرسد. چون جامعه جهانی درمورد مسائل مختلفی میتواند تحریمهای مختلفی داشته باشد. مثل مسائل پولشویی یا مسائل اینچنینی. یعنی ما مطمئنا اگر در مساله هستهای به نتیجه دلخواه آنها برسیم، آن ابرقدرتهای جهانی روی مسائل موشکی ما ورود پیدا میکنند. اگر مسائل موشکی را توافق کنیم، به سیستم مالی ما ورود پیدا میکنند. دوباره همه اینها بحثهایی دارد و این باعث شد دولت روحانی این چرخه اقتصادی را منتظر آن گشایشها نگه دارد.»
ترحمی در ادامه با اشاره به اقتصاد مقاومتی توضیح داد: «در این 10سال گذشته بحث اقتصاد مقاومتی مطرح بود. یعنی بحث اینکه ما یک رویکرد درونی هم میتوانیم داشته باشیم، اما دولت به آن نپرداخت. دولت هنوز نمیدانست در اقتصاد، تولید ناخالص داخلی از سال قبل چقدر است و ثمرهاش این است که تورم را نمیتوانیم دقیق بیان کنیم، اعداد و شاخصهای اقتصادی را نمیتوانیم درست محاسبه کنیم. این ارتباطی به تحریمهای بینالمللی ندارد. اینها مباحث داخلی در حوزه اقتصاد است که در همه سالها بالاخص در 10سال اخیر نیاز به مدیریت ازجانب دولت داشت. اما متاسفانه در 10سال اخیر به این مساله پرداخته نشده که ساختارهای درونی خودمان نیاز به درمان دارند و مدیریت دولتی ما بهدنبال این نبوده که اینها را درمان کند، و همهچیز را معطل این گذاشتند که آیا رابطه جهانی با آمریکا باز میشود و ما به چه نتیجهای در بحث مذاکرات هستهای میرسیم. همه اینها را منتظر گذاشتند ببینند آنجا چه اتفاقی میافتد و بعد ما چه تصمیمی بگیریم. نتیجه این میشود که همه اینها در انتظارند. مثلا ما در سیستم مالیاتیمان با اینکه ما در تمام منابع مالیاتیمان اطلاعات و دیتا داریم، هنوز که هنوز است نمیتوانیم این اطلاعات را کنار هم قرار بدهیم تا بتوانیم نتیجه منطقی بگیریم. ما هنوز نمیدانیم کدام رشته فعالیت اقتصادی، چه مقدار مالیات میدهد و حتی معافیتها و بخشودگیهایی که به بخشهای مختلف دادیم، چه مقدار اثر کرده است. اینها هیچکدام ارتباطی به تحریمهای جهانی ندارد.»
او در ادامه به اهمیت تولید داخلی و بیتوجهی دولت روحانی به این زمینه پرداخت و گفت: «ما وقتی درباره تولید صحبت میکنیم و میخواهیم از تولید داخلی حمایت کنیم، نیاز به این داریم که بدانیم کجاها نیاز به تشویق دارد و کجاها مشمول جریمه میشوند، چون برخی از تولیدات ما دارد به محیطزیست آسیب میرساند. دولت باید میدانست که اینها در کجا چه تاثیری دارد، اما متاسفانه آنقدر مدیریت اقتصادی در داخل را به عوامل بیرونی وابسته کردند که حتی این موارد ساده را هم نمیتوانیم کنار همدیگر قرار بدهیم و تصمیم بگیریم. برای همین عملا در راس این هرم اگر بخواهیم رئیسجمهور و وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی را قرار بدهیم که برای بخشهای مختلف اقتصادی کشور تصمیم گرفتند، در یک فضای مهآلود و مبهم تصمیم گرفتهاند و اینها هیچ ارتباطی به بحث تحریمها و بحث نگاه بیرونی ندارد. اینها همهاش نیاز به یک نگاه درونی دارد که مسلط شود و عیبها را بداند و تلاش و همت برای رفع آن بهکار گیرد.»
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه به این پرداخت: «متاسفانه در 10سال گذشته بهصورت شدیدتر و حتی قبلتر دولتهای ما هیچ زمان چنین نگاهی نداشتهاند. البته در یک مقطعی بله، ما هشت سال دفاع مقدس را داشتیم، بحث جنگ بود، بهسمت جنگ و مسائل جنگ معطوف بودیم، بعدش مساله بازسازی ویرانیهای جنگ بود. شاید بشود آن زمانها را توجیه کرد که ما در آن زمان آنقدر در شرایط بحرانی بودیم که فرصت این را پیدا نکردیم که به یکسری مسائل درونی و این نکات ریز و به این فرآیندها رسیدگی کنیم، اما بعد از گذشت جنگ تحمیلی هشتساله و بعد از گذشت دوران بازسازی، باید دولتهای ما از این فرصت استفاده میکردند و مدیریتی را بر کشور حاکم میکردند که یک نگاه درونی داشته باشد. اولین گام برای اینکه ما بدانیم اصلا ارتباط ما با بیرون از کشور کجاها برای ما منافع دارد، کجاها برای ما زیان دارد، این است که ما ساختارهای درونیمان ازنظر مدیریتی درست باشد. متاسفانه در این 10سال بیشتر و بعد از دوران دفاع مقدس، هیچ زمان دولتی را نداشتیم که این نگاه را داشته باشد و آسیبهایش به جایی رسیده است که ما همین امروز هم وقتی از ارز 4200 صحبت میکنیم، نمیدانیم ارز 4200 را چگونه تخصیص میدهیم، به یکسری آدمهایی تخصیص میدادند که آن کالاهایی را که باید وارد نمیکردند و بعد هم پول دولت را پس نمیدادند. یا بحث هدفمندی یارانهها را که دنبال میکنیم آن یارانه نقدی را که توزیع میکردند، واقعا نمیدانستند دارند عادلانه توزیع میکنند یا خیر. وقتی شما آمارهای جمعیت را -کوچکترین مساله ما آمار جمعیت است- نگاه کنید، آن چیزی که مرکز آمار به شما اعلام میکند، با آن چیزی که ثبت احوال بهعنوان زادوولد اعلام میکند دو آمار متفاوت است. یعنی دولت ما در 10سال اخیر ازنظر درونی نتوانسته یک سیستم منظم ایجاد کند که حداقل آمار جمعیتمان درست بگوید. این مساله را مثال زدم که میشود تسری داد در بسیاری از بخشهای اقتصادی کشور. اینها هیچکدامش ربطی به تحریم ندارد، خیلی مواقع نیاز به مدیریت دولتی داشته که بتواند اینها را مدیریت کند.»
ترحمی در پایان با اشاره به نادیده گرفتن نقاط قوتوضعف در ارتباط با همسایگان در دولت روحانی گفت: «ما باید از مزیت نسبی کشورهای همسایه مخصوصا کشورهایی که با ما مرزهای خاکی زیادی دارند و ما راحت میتوانیم کالاهایمان را به آنها صادر کنیم و دسترسیشان برای ما سادهتر است، استفاده کنیم. اما دولت وقتی نتوانست ساختارهای اقتصادی داخلی خودمان را مدیریت کند و سامان بدهد، اتفاقی که میافتد این است که وقتی به بازار همسایگان ورود پیدا کردند، شکست خوردند. مدیریت سالم نداشتیم که اینها را ساماندهی کند تا بتوانیم رویش برنامهریزی کنیم. تعامل با دنیا وتعامل با همسایگان میتواند مفید باشد. اینها یکسری ظرفیتهایی هستند که شما میتوانید از آنها بهرهبرداری کنید. اما این مستلزم این است که قبلش خود دولت بداند چه زمینههایی نقطهقوتش و نقطهضعفش است، که حداقل بتواند به کمک نقاطقوت خود، به کشورهای همسایه کمک کرده و به کمک نقاطقوت کشورهای همسایه، نقاط ضعف خودش را ترمیم کند. ما متاسفانه در این 10سال و حتی در دولتهای قبلی دیگر ننشستیم به این فکر کنیم که اصلا مزیتهای ما چیست و متاسفانه یکسری رانتهایی را در اقتصاد برای یکسری افراد خاص ایجاد کردند که این رانتهای آنها اجازه نداد برای مزیتها پیش بیاید. شما الان به صنعت خودرو نگاه کنید. ما خیلی راحت میتوانیم در کشورهای همسایهمان ورود پیدا کنیم، خیلیهایشان بهصورت مزیت است و حتی میتوانستیم بهصورت مزیت خودرویمان را صادر کنیم. اما در دولتهای قبلی وقتی خودرو مزیت اقتصادی کشور ما نبود، ما هرجایی ورود پیدا کردیم، بلافاصله یک کشور دیگر که خودرویش از ما کیفیت بهتری داشت ورود پیدا کرد و کلا صنعت ما را بیرون کرد. بهخاطر اینکه دولت ما هیچوقت به این توجه نکرد که وضعیت اقتصاد ما نقاط قوت و مزیتهای نسبیاش چیست.»