نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: درحالیکه در هشتسال گذشته با اقدامات دولت روحانی نابرابری در سطوح مختلف اجتماعی تشدید شده است، از مجلس یازدهم انتظار میرفت درجهت کاهش نابرابریها قدم بردارد؛ اما طی چند روز گذشته نمایندگان کمیسیون تلفیق با خرید سربازی برای سربازان غایب موافقت کردند. پیرامون اثراتی که پیشنهاد مجلس بر افکارعمومی دارد و خدشهای که بر عدالت اجتماعی وارد میکند با مجتبی نامخواه به گفتوگو پرداختم. او در ابتدای گفتوگو به این پرداخت که پیشنهاد کمیسیون تلفیق درباره سربازی به احتمال زیاد در صحن علنی مجلس رد میشود. نامخواه میگوید: «در همین 24ساعت اخیر، این اقدام مجلس واکنشهای منفی بسیاری را بههمراه داشته است. این مساله بیشتر از آنکه از جنبه حقوقی و قانونی اهمیت داشته باشد، از جنبه اجتماعی و فرهنگی اهمیٓت بسیار بالایی دارد. به این معنا که این پیشنهاد کمیسیون تلفیق، اجمالا یک پیام و ایدهای را به جامعه مخابره میکند که مردم میگویند ما در وضعیتی قرار داریم که برای ادارهکنندگان کشور، پول از همهچیز مهمتر است. همچنین این اقدام مجلس این پیام را به مردم مخابره میکند که مسئولان میخواهند یک رشد 8درصدی را محقق کرده و برای کشور درآمد ایجاد کنند و حاضر هستند در این راستا هر چیزی را به کالا تبدیل کنند. ایده انقلاب اسلامی در قانون اساسی درمورد سلامت، آموزش، مسکن و... در چندین اصل تصریح شده است و همه این موارد را حق اساسی مردم میداند، مثلا فرض کنید این مواردی که اشاره کردم با یک قانون موقت یکساله آموزش عمومی از یک حق به یک کالا تبدیل شد، بهطوریکه هرکس هر میزان پول بدهد میتواند از این کالا تهیه کند. این مسیر ادامه پیدا کرده است و از یک وضع تراژدیک به یک وضع کاملا کمدی میرسد که دیگر حتی میتوانند مجازات را هم بخرند. شما فرض کنید اگر مجازات شوند، لایروبی میکنند. یا مثلا در بحث امنیت، اگر شما پول بیشتری داشته باشید، میتوانید امنیت محلهتان را تامین کنید. اینها همهاش ایدههایی است که یک مسئولی در سطوح بالا یا پایین یکجایی بهعنوان ایدهای آن را مطرح کرده، چیزی هنوز محقق نشده است، مثل همین مصوبهای که درباره خرید سربازی اخیرا مطرح شده؛ اما این نشاندهنده این است که گویا این تراژدی نابرابری را پذیرفتند، نابرابریای که آن تراژدی در عرصههای مختلف اجتماعی ایجاد کرده از طرف تصمیمگیران کشور پذیرفته شده است. تصمیمگیران پذیرفتند ارزش محوری، پول است که با آن میشود همهچیز را خرید و با آن همهچیز را معامله کرد. تاثیر فرهنگی و اجتماعی این مصوبه بهمراتب از تاثیرش در نحوه خدمت بسیار بیشتر است. یعنی یک مصوبهای که پول را میبیند، رشد را میبیند، اما عدالت را نمیبیند. کسب درآمد را میبیند، اما عدالت را نمیبیند. آنهم در شرایطی که با شاخههای مختلف اقتصادی، وضعیت توزیع ثروت در جامعه ما حداقل در یکدهه اخیر در اوج نابرابری است. وضعیت فقر ناشی از این نابرابری و تورم پیاپی یکسوم جامعه را زیر خطفقر برده است. در چنین وضعیتی، کسانی که فقط محاسبه و پول درآوردن میفهمند، هرکجا باشند آسیب میزنند. اگر در موضع تصمیم باشند که خیلی آسیبش بیشتر است. شاید این مصوبه فردا منتفی شود، نمیدانم. مجلس این قابلیت را دارد که خودزنیهای بزرگی کند، مثل ماجرایی که در بحث شفافیت اتفاق افتاد، یا مثل ماجرایی که در طرح صیانت اتفاق افتاد. بهعبارتی، اقداماتی که باید انجام شود، نمیشود و اقداماتی که نباید انجام شود، میشود.»
البته آنچه مورد بحث است رویکرد غلط مجلس در پرداختن به مسائلی از قبیل سربازی و فضایمجازی و... است، هرچند قانونگذاری در همه این مسائل لازم است. نامخواه دراینباره میگوید: «اینکه میگویم کمدیشده به این علت است؛ مهمترین مساله این است که شما در دورهای خیلی صریح میگویید ما رشد میخواهیم و لازمه رشد اقتصادی این است که یک طبقاتی له و کمتربرخوردار میشوند، ولی اینکه ایدههای رشدمحور یا درآمدمحور تحتعنوان «عدالت اجتماعی» بازنمایی یا توضیح داده شود، این جنبه تراژدیک را به یک امر کمدی تبدیل میکند. به یک امر خندهدار تبدیل میکند که شما یک اقدام خلاف عدالت را بهنام عدالت تصویب میکنید آنهم با این رقمهای عجیبوغریب.»
در پایان به این پرداختیم که اگر مجلس این طرح را تصویب کند، شکافهای اجتماعی که در دولتهای قبلی ایجاد شده بود، بیش از قبل خواهد شد و کار دولت در بازسازی و ترمیم سرمایه اجتماعی سختتر میشود. از مجتبی نامخواه خواستیم به دورنما و عواقب اجرای این طرح بپردازد. او معتقد است: «هم از نگاه الهیاتی هم از نگاه جامعهشناختی، برابری در توزیع فرصتها و ثروت در جامعه همبستگی میآورد. وقتی این نابرابری تقویت شود، بهطور طبیعی همبستگی تضعیف میشود. به تعبیر الهیاتیاش، عدل تلفیق قلوب میآورد؛که جمله معروف حضرتزهرا(س)است. وقتی عدالت اجتماعی کم شود، تلفیق قلوب هم کم میشود. جامعهای که همبستگیاش از دست برود، شاید سطوح استثنایی این اتفاق این باشد که کسی بلوک بهسمت دیگری پرتاب یا حمله کند و ماشین ثروتمندان را آتش بزند؛ اما در سطح گسترده وقتی همبستگی تضعیف شود، وقتی اعتماد عمومی جامعه نسبت به خودش ضعیف شود، پیامدهایی دارد که نهتنها حاکمیت بلکه اساس جامعه را با چالش مواجه میکند. اینکه میگویم امیدوارم و خوشبین هستم که این پیشنهاد مجلس در کمیسیون تلفیق اجرایی نمیشود، به این علت است که حداقل درکی را برای حکمرانان فعلی قائل هستم که میدانند چقدر دولتهای قبل با نهادهای مختلف اجتماعی به این نابرابری دامن زدند؛ با آموزش، با مسکن، با تهیه غذا که در هشتسال اخیر اینها همهاش کالا شده است. کالا شده یعنی یک تعداد زیادی هستند که نمیتوانند کالا بخرند و کالاهای مورد نیاز خودشان را تامین کنند. در چنین شرایطی تصمیماتی که این نابرابری را تشدید کند مانند اتفاقی که قرار بود درباره ارز ترجیحی بیفتد، یا اتفاقی که بناست درباره سربازی رخ دهد یا مثالهایی از این دست که همبستگی اجتماعی را تضعیف کند، در گامهای ابتدایی یک بیاعتمادی نسبت به نظام سیاسی به وجود میآورد، یعنی مثلا فرض کنید مشارکتهای حداقلی در انتخاباتهای بعدی ادامه پیدا میکند اما در گامهای بعدی همان اتفاقی را رقم میزند که اساسا فلسفه انقلاب اسلامی این است که آن اتفاق رقم نخورد، یعنی نگرانی برای اصل ایران و جامعه است. این نابرابری چیزی نیست که عقلانیت قانونگذاری ما نسبت به آن بیتوجه باشد. شکاف در عرصه سلامت یا آموزش یا مسکن و... این نابرابریها در چهارسال گذشته از سال96 تشدید شده است و چیزی نیست که قانونگذار متوجه نشود. کاش قانونگذاران این حجم از واکنش منفیای راکه نسبت به این طرح در کمیسیون تلفیق داده شده، ببینند و اگر فکری برای آبروی مجلس نمیکنند حتما برای جامعه فکری کنند. قاعدتا نباید چنین طرحی در صحن رای بیاورد.»