به گزارش «فرهیختگان»، عبدالله عبداللهی نوشت: ریچارد نفیو که به معمار جنس جدید تحریمها علیه ایران شهرت یافته چند سال پیش کتاب مشهوری بهنام «هنر تحریمها» (The Art of Sanctions) نوشته و در آن جزییاتی از استراتژی تحریم ضد ایران را توضیح داده است. او ابائی ندارد از آنکه گستاخانه و بدون پردهپوشی بگوید تحریم اساساً برای آن است که درد (Pain) مؤثری به ملت ایران وارد کند تا از این طریق حکومت و ملت توأمان وادار به عقبنشینی شوند و شروط طرف یا طرفهای تحریمکننده را بپذیرند.
او میان توضیحات مفصّل نسبت به راهبرد تحریم، به نکته بسیار مهمی اشاره میکند؛ نفیو میگوید: اگر آن بُعد فیزیکی تحریم و درد، با تأثیرات و عملیات روانی علیه طرف تحریمشونده (Psychological Impact) همراه نشود، عملاً تحریم آن تأثیری را که عامل تحریمکننده میخواهد از دست میدهد و حتی ممکن است به ضدّ خود تبدیل شود، یعنی مثلاً یا موجب خوگرفتن و جذب آن تحریمها توسط تحریمشونده شود، یا طرف تحریمشونده در گذر زمان و بهمرور بتواند تحریم را دور بزند و خنثی کند و یا اساساً بهجای تسلیم، به تشدید مقاومت در برابر تحریمشونده بینجامد.
بر این مبنا نفیو به راهکارهای خزانهداری آمریکا در زمینه پیوست روانی و تبلیغی تحریمها اشاره میکند؛ بر مبنای آنچه او میگوید، مثلاً خودِ تدریجی بودن تشدید تحریمها، بهنحوی که تا مدت مدیدی این چماق بالای سر باشد و طرف تحریمشونده بهسرعت با آن خو نگیرد بخشی از این پیوست روانی است؛ و یا این حربه که علیرغم تحریم کالاهای اساسی و صنایع و فرآوردههای راهبردی، کالاهای لوکس معمولاً تحریم نمیشود و از قضا برای ورود آن به کشور تسهیلاتی نیز در عمل در نظر گرفته میشود، به همین منظور است تا نابرابری شکلگرفته بر اثر آن، شدت درد را تشدید کند و مقاومتها را بشکند. ساخت کلیدواژههایی مثل «کاسبان تحریم» و چسباندن این انگ به پیشانی نهادهایی که جزو هسته سخت نظام محسوب میشوند نیز در همین راستاست تا این معنا به مردم منتقل شود که "شما درد میکشید و دیگران سود میبرند"!
کنار این مَکرهای پیرامونی تحریم، تبلیغات رسانهای و عملیات شبکه رسانهای وابسته به جریان تحریم و سمپات آنها نیز بسیار اهمیت دارد و بخش مهمی از همان استراتژی است که نفیو از آن سخن میگوید؛ این شبکه رسانهای 2 کارکرد عمده دارد: نخست آنکه اصل تحریمها را بهرغم تمام جنایات مستتر در آن موجّه کند و برای آن استدلال بتراشد و دوم آنکه مقاومت طرف تحریمشونده را بهشیوههای مختلف بشکند؛ مثلاً، همچنانکه اشاره شد، بگوید "هسته سخت نظام خودش کاسب تحریم است و شما مردم فقط درد میکشید"؛ یا بگوید "اساساً غیر از تسلیم چارهای در برابر تحریم نیست" و یا اینکه "بهطور کلی آنچه بهخاطر آن درد میکشید و تحریم میشوید ارزش این هزینهها را ندارد".
کلیپ «یک فتوا»، ساخته حسین باستانی، که اخیراً از بیبیسی فارسی پخش شد بخشی از همین پروژه است؛ بیبیسی با وصل کردن صغرا و کبرایی که ربط منطقی به یکدیگر ندارند، درواقع میخواهد این نتیجه را بگیرد که "تحریم ایران و حتی بالاتر از آن اصرار آمریکا و چند متحد غربیاش برای برچیدن تأسیسات هستهای ایران و محروم کردن ایران از یک مؤلفه قدرت بسیار مهم و در مرز تکنولوژی نهتنها بیجهت نیست، بلکه ضروری هم هست"!
باستانی البته تنها نیست؛ او فقط بخشی از بینسطور تحریم و جریان اجیر ترور است؛ مثلاً وقتی مسیح علینژاد به دیدار پمپئو وزیر خارجه دولت ترامپ میرود و علناً از تشدید تحریمها علیه ایران، و حتی تحریم کل ورزش ایران حمایت میکند، تا آنجا که از صعود تیم ملی ایران به جام جهانی 2022 قطر هم ناراحت میشود و آن را پنهان نمیکند، و یا پیشتر از آنها گروهک منافقین که در مرداد سال 81 عملاً با برگزاری یک کنفرانس در نیویورک و ارائه یک سری ادعاها با عنوان اسناد جاسوسی خود از تأسیسات هستهای ایران سرمنشأ نزدیک به 20 سال تحریم علیه مردم ایران میشود، و یا برخی افراد و گروههای دیگر که با نامها و نشانهای متفاوت و متعدد از نایاک گرفته تا میزان ایران در گروه بینالمللی بحران و... عملاً به موجّه شدن تحریم بهمثابه تروریسم اقتصادی کمک میکنند، قاعدتاً نمیتوان کلیپ بیبیسی را صرفاً طرح رسانهای یک ابهام یا شبهه درباره یک فتوا قلمداد کرد.
بیبیسی در این کلیپ پس از پخش بیاناتی از رهبر معظم انقلاب که با استدلالهای متعدد «تولید»، «نگهداری» و «کاربرد» سلاح هستهای را شرعاً حرام اعلام میکند، سخنان شخصی برخی افراد و جالبتر از آن بعضی کاربران مجازی عادی را پخش میکند که سخنان نسبتاً متفاوتی را مطرح و بیان میکنند که ممکن است در شرایطی ایران ـ بهمنظور بازدارندگی مقابل دشمنان ـ بهسمت تولید بمب هم برود، با همین صغرا و کبرای بامزه و البته اضافه کردن جملاتی از جانب خود به اصول فقه(!)، بیبیسی ادعا میکند که فتوای آیتالله خامنهای هم میتواند تحت شرایطی تغییر کند و ایران بهسمت بمب برود! اینکه چرا سازنده این کلیپ چنین جهدی میکند در سطور بالا بحث شد، امّا درباره جزییات کلیپ او:
نخست: سازنده این کلیپ تلاش زیادی کرده است تا ابهامات و سؤالاتی در محتوای بیانات خود رهبر معظم انقلاب نیز پیدا کند؛ امّا تلاش او بینتیجه مانده است، به این علت که مواضع آیتالله خامنهای در این زمینه هم صریح و هم مستدل است، ایشان با تکیه بر مبانی شرعی تأکید میکند که کاربرد سلاح هستهای از آنجا که مانند سلاح شیمیایی و حتی بدتر از آن موجب از بین رفتن انسانهای بیگناه و حتی طبیعت و جانداران دیگر در سطح وسیع میشود حرام است. ایشان تأکید میکند که حرام اعلام کردن ساخت سلاح هستهای نه برای خوشایند آمریکاست و نه از ترس آنها، بلکه مبنای فقهی و اسلامی دارد.
دوم: بیبیسی برای آنکه نشان دهد ایران در موضع خود جدی نیست، به سخنان برخی افراد مانند احمد بخشایش اردستانی نماینده سابق مجلس، محمد جمشیدی استاد دانشگاه، فریدون عباسی نماینده مجلس و علوی وزیر سابق اطلاعات استناد میکند که در بیانات آنها ابهاماتی راجع به این مسئله وجود دارد، امّا برای آنکه کلیپ متقنتر(!) شود اکانت توئیتری برخی افراد ناشناس را هم نشان میدهد که نظر متفاوتی نسبت به رهبر معظم انقلاب داشتهاند! این بخش آخر یعنی استناد به این اکانتهای توئیتری که شعبدهبازی خارقالعادهای در امر روزنامهنگاری محسوب میشود، و نتیجهگیری از آن به این نحو که پس فتوای آیتالله خامنهای قابل تغییر است، روح ارسطو بهعنوان مبدع علم منطق را هم دچار وحشت میکند! اما درباره سایر افراد هم اگرچه میتوان درباره استنتاج صورتگرفته در کلیپ بیبیسی مناقشه کرد، امّا حتی اگر فرضاً همین نتیجهگیری نارس بیبیسی را بپذیریم، باز هم نظرات شخصی آنهاست و هیچ ارتباطی با سیاست رسمی جمهوری اسلامی ندارد.
مثلاً سال گذشته بعد از اظهارنظر شاذ و غلط جناب علوی وزیر سابق اطلاعات، هم خبرگزاری تسنیم و مسئولان متعدد بر نادرست بودن آن مواضع و مغایرتش با سیاست رسمی جمهوری اسلامی اشاره کردند و هم با فاصله اندکی رهبر معظم انقلاب صریحاً بر همان سیاست قطعی ایران تأکید کردند. ایشان اسفند 99 در دیدار اعضای مجلس خبرگان تأکید میکند: "فکر اسلامی ما میگوید سلاحی که در [کاربرد] آن، غیرمسلّحین، غیرنظامیها، و مردم عادّی تلف میشوند، این سلاح ممنوع است. این سلاح ممنوع است؛ حالا هستهای باشد یا شیمیایی باشد یا غیر اینها؛ این سلاح ممنوع است. ما بهخاطر نظر اسلام است که نخواستیم دنبال این سلاح برویم وَالّا اگر میخواستیم برویم شماها کی هستید؟ چهکاره هستید که بتوانید جلوگیری کنید؟ شما خودتان مراعات نمیکنید اینها را؛ آمریکا در یک روز 220هزار نفر مردم عادّی را قتلعام کرد. الآن پنج سال است که در یمن مرتّباً هواپیماهای تجهیزشدهی از طرف غربیها میآیند مردم را، کوچه را، بازار را، مسجد را، بیمارستان را، مدرسه را بمباران میکنند، مردم عادّی را میکشند، مردم را محاصرهی آنچنانی میکنند؛ این کار آنها است. جمهوری اسلامی این ممشیٰ(14) و این روش را قبول ندارد لذا ما به سلاح هستهای اصلاً فکر نمیکنیم".
سوم: همان سالهای اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا و مناخیم بگین نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی درباره اسلام و ایران صحبت کرده و برخیشان گفته بودند که "ایران اسلام را نمیداند"! امام در یکی از سخنرانیها با طعنه به این مواضع، بهطنز گفته بودند که "ما نمیدانیم اینها کی میخواهند حاشیه بر عروةالوثقی هم بنویسند"!
حالا احتمالاً باستانی و مسئولانش در بیبیسی هم بهزودی حاشیه بر عروةالوثقی خواهند نوشت؛ چه آنکه در این کلیپ بارها تلاش میکنند اصول فقه خاص خود را به فتوای هستهای رهبر معظم انقلاب بچسبانند و اینگونه فتوا دهند که این حکم از آن دست احکامی است که ممکن است در شرایطی تغییر کند! اینکه کدام احکام مسلّم و غیرقابل تغییر است و کدام میتواند در شرایطی عوض شود، از مسائل فقهی مهمی است که مراجع تقلید پس از سالها درس و بحث درباره آن اظهارنظر میکنند؛ امّا سازنده کلیپ بیبیسی پس از رجوع به صفحات مجازی، بلافاصله تلاش کرده است فقیه جامعالشرایطی هم باشد و فتوای راهبردی هم صادر کند.
با این حال اگر بیبیسی مداخله بیربطی در اصول فقه نمیکرد و به همان استدلالهای عقلانی موجود در فتوای رهبر معظم انقلاب نگاهی میانداخت مشخص بود که این فتوا آیا قابل تغییر است یا خیر، مقام معظم رهبری تأکید میکنند که "چون سلاح هستهای مخرب است، انسانهای بیگناه را میکشد و طبیعت را از بین میبرد و مانند سلاح شیمیایی، کشتار جمعی است، عقلاً هم تولید آن غلط است و هم انباشت آن و هم بهکارگیری آن غلط و حرام است".
با یک مداقّه عقلانی تنها در یک حالت امکان تغییر این فتوا وجود دارد و آن اینکه سلاح هستهای بیگناهان را نکشد، طبیعت و موجودات زنده دیگر را از بین نبرد، سلاح کشتار جمعی و مخرّب محسوب نشود و قس علیهذا؛ خب اساساً در این صورت سلاح هستهای دیگر سلاح هستهای نیست و ابزاری از جنس دیگر، مانند موشک و مسلسل و... است که ایران همین الآن هم آنها را میسازد و ابائی از گفتنش و حتی بهکارگیریاش علیه تروریستها ندارد!
چهارم: دغدغه باستانی درباره ساخت سلاح هستهای از اساس هم ریاکارانه است؛ کلیپسازی با این پیام که "چه نشستهاید چراکه ممکن است ایران سالها بعد بخواهد بمب هستهای بسازد"، پخش آن از رسانه امنیتی کشوری که خود جزو دارندگان سلاح هستهای است و متحد درجهیک تنها استفادهکننده از سلاح هستهای در دنیا ـ یعنی آمریکا ـ محسوب میشود، و قراردادن این کلیپ در راستای موجهسازی تحریمهای همان کشورها علیه ملتی که نه بمب هستهای دارد و نه دینش به او اجازه ساخت آن را میدهد، از پدیدههای عجیبی است که حتی تحلیل و تفسیر آن را هم مشمئزکننده میسازد.