سید مهدیموسویتبار، خبرنگار گروه فرهنگ: گفته میشود که طنز در دورههای مختلف دچار تغییر در فرم و محتوا میشود؛ نظریهای که با بررسی آن در قرون اخیر، صحت آن تقریبا اثبات میشود. طنز همیشه ابزاری برای بیان حرفهایی بوده که گویندگانش یا نمیتوانستند یا نمیخواستند مستقیم آنها را بیان کنند. قدمت طنز حدودا به قدمت آفرینش انسان برمیگردد و نمونههایی از آن در کتب دینی و قدیمی هم دیده میشود. بدیهی است که میزان اثرگذاری و نوع شوخیها در هر دورهای متفاوت بوده باشد. در همین دوران معاصر خودمان و بهفاصله دو، سه دهه شاهد تغییرات معناداری در تعریف، مفهوم و مصداق طنز در جامعه و رسانهها هستیم. اگر زمانی طنزهای تمیز، محترمانه و البته نیشدار «گلآقا»یی بین مردم طرفدار داشت حالا اما برای خنداندن مردم، شاهد تصاویری در فضای مجازی هستیم که با هیچ تعریفی به آن طنز نمیگویند و از «لودگی» هم درجات پایینتری دارد.
یکی از جمعهایی که سعی میکرد و همچنان هم سعی میکند زبان طنز خودش را نزدیک به زبان مرحوم کیومرث صابری و آن نسل نگه دارد، محفل یا مراسم شب شعر«حلقه رندان» است که در سال80 توسط مرحوم ابوالفضل زرویینصرآبادی برپا شد و تاکنون هم توسط چهرههای دیگری ادامه پیدا کرده است. این محفل کمکم جای خودش را بین جوانان، دانشجویان و اهالی طنز باز کرد و همزمان هم سعی کرد ساختار و خطقرمزهای خودش را مشخص و حفظ کند. این مراسم در یک مدت کوتاه توانست مجموعه مستعد و قابلتوجهی از شاعران طنز و جوانان علاقهمند را در یکشنبه آخر هر ماه دور هم جمع کند و از دل آن البته شاعران طنز خوشذوقی هم بیرون آمدند. فارغ از چهرههایی که معرفی شدند یا آنهایی که استعدادشان جدی گرفته نشد مساله مهمتر رویکرد این مراسم و محفل به شعر طنز بود. رعایت شأن و حرمت افراد، حفظ سطح کیفی آثار و نرفتن به دل شعارها و گروههای سیاسی در اکثر مواقع ازجمله دلایل تداوم و موفقیت این محفل ادبی بوده است. گاهی نقدهای تندی درقالب شعر به موضوع یا مسئول خاصی میشد اما هیچگاه از دایره ادب و احترام خارج نشدند و حساسیت برگزارکنندگان آن یکی از مهمترین دلایل این اتفاق بود؛ اتفاقی که با پررنگشدن فضای مجازی در حوزه طنز از آن فاصله گرفتهایم. خنداندن، دیدهشدن و کسب درآمد به هر قیمتی سه آفت بزرگ طنز روزگار ما در فضای مجازی است. البته در فضای مجازی هم شاهد شعرهای قوی، استاندارد و محترمانه طنز هستیم و اثرگذاری آن هم قابل اندازهگیری است، اما اکثریت مطالب یا تصاویری که تحتعنوان طنز ارائه میشود در بهترین حالت یک شوخی لوس و توهینآمیز است. عدم شناخت چهارچوبها و ظرافتهای طنز و همچنین نداشتن تسلط روی موضوعات روز و بدتر از آن به حاشیه رفتن بحث حفظ حریم افراد، وضعیت فعلی را بهوجود آورده است؛ وضعیتی که نه بهنفع طنز مکتوب و شفاهی ادبیات ماست و نه سودی برای مخاطبان آن دارد.
محفل حلقه رندان در این نزدیک به دو دهه سعی کرده خطوطی را ترسیم کند و آنها را برای شاعران جا بیندازد و از آنسو هم هنرمندان را دچار خودسانسوری نکند. حلقه رندان نشان داد مانور روی سوژههای حساس و حساسیتبرانگیز و همچنین حمایت از جوانان شاعر خوشقریحه منافاتی با هم ندارد و همین روش توانسته این مسیر را ادامه دهد. اگرچه حلقه رندانیها از بستر فضای مجازی برای اجراهای آنلاین خود استفاده کردند و این بستر به بیشتر دیدهشدن آنها هم کمک کرده است، اما انتظار میرود حاشیهها و آفات فضای مجازی و اینستاگرام دامن آنها را نگیرد و بزرگان و عقلای این محفل از این فضا مراقبت کنند.
در غیاب شب شعرهای دیگر
اصولا شب شعرها در شروع برای شاعران و شنوندگان جذاب هستند و اگر طنز هم باشد که این جذابیت بالاتر میرود و عمومیتش هم بیشتر میشود. شب شعرهای طنز مختلفی در دهههای گذشته برگزار شده که تقریبا کمتر نشانی از آنها دیده میشود؛ محافلی که یا بهخاطر فوت برگزارکنندگان و بانیانش یا اختلافات داخلی از بین رفتند یا دستخوش تغییراتی از بیرون شدند و ترجیح دادند اساسا قید شعرگفتن را بزنند. حضور و وجود مراسمی مانند «در حلقه رندان» در این وضعیت غنیمتی است که میتواند راه را برای برگزاری مراسم دیگر شب شعر باز کند و اعتمادبهنفس لازم را برای تشکیل گروهها و محافل کوچکتر در تهران و سایر شهرستانها به جوانان بدهد. اگرچه سالها قبل رویای بسیاری از جوانان شاعر طنزگوی خارج از تهران، شعرخوانی در شب شعرهای تهران و بهطور خاص در حلقه رندان بود اما این احساس کمکم فروکش کرد و در یکی، دو سال اخیر و بهواسطه کرونا شدت هم گرفت.
شعر طنز در حوزههای سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی فارغ از تاثیرات لحظهای شادیبخشی که دارد میتواند برای مدیران و مسئولان هم موثر باشد، البته اگر گوش شنوایی باشد. بیان مسائل و مشکلات روز و همچنین باز گذاشتن باب انتقاد محترمانه از مسئولان، به همان شیوه گلآقا، میتواند ابزاری باشد برای نظارت بر عملکرد دولتمردان و همچنین مسئولان بخشهای دیگر. مراکز فرهنگی در شهرستانها باید از برگزاری این شب شعرها استقبال کنند و وزارتخانهها و مراکز دولتی هم بودجهای برای برگزاری چنین مراسم شب شعری در نظر بگیرند تا این نقدهای حتی گزنده با زبان طنز به گوششان برسد و این ارتباط دوسویه بماند و حفظ شود.
در شرایط فعلی حلقه رندان این بار را تقریبا بهتنهایی به دوش میکشد و نباید اجازه داد که این چراغ سوسوزن هم خاموش شود.
کارکرد شعرهای طنز اجتماعی در عین رعایت اصول اخلاقی
پیش از این درباره طنز گلآقایی و ویژگیهای اخلاقی مرحوم کیومرث صابری در «فرهیختگان» گفتیم و ممکن است از ما بپرسید که چرا مدام از این نوع طنز بهعنوان نمونه و معیار یاد میکنیم. این تاکید و تکرار بهدلیل این است که طنز گلآقایی تمام ویژگیهای یک طنز نیشدار، اخلاقمدار و موثر را داشت. این نوع طنز حد و حدود خودش را میشناخت و میتوانستی آن را در هر جمع و محفلی بخوانی. اندازهاش را نه بهخاطر ترس از بستهشدن و توقیف نگه میداشت، بلکه به حد و مرز معتقد بود، چیزی که آن را در فضای فعلی مجازی از طرف اصطلاحا طنازها نمیبینیم و از هر روشی برای خنداندن استفاده میکنند. کارکرد شعر طنز اجتماعی صحیح یا حتی سیاسی بیش از یک سخنرانی یا مقاله نفوذ میکند و ماندگار میشود و این همان راز بقای شوخی و مزاح است. وقتی بهجای غرزدن یا زخمزبان یا حتی توهین، فضا بهسمت نقد دوستانه برده میشود طرف مقابل که سوژه این شعر طنز شده از آن استقبال میکند و آن را میپذیرد. در این شعرها اخلاق، تخصص و انصاف را همزمان میبینید و انگار این مثلث، همان مثلث طلایی ماندگاری یک اثر طنزمعیار است. مجیزگویی یا همان پاچهخواری سریال شبهای برره یک لبه شمشیری است که سمت دیگرش هتاکی و بددهنی میشود و طنزهایی مانند گلآقا یا حلقه رندان باید جلوی این آفت را بگیرد. قرار نیست چاپلوسی نکردن به توهین ختم شود و بالعکس و حفظ این تعادل برای شاعر و طنزپرداز از نان شب واجبتر است.