رئیسجمهور کشورمان سهشنبهشب برای چهارمینبار با هدف گفتوگوی زنده با مردم مقابل دوربین قرار میگیرد. گفتوگوی تقریبا مفصلی که پیش از این و در حدود پنجماهی که دولت سیزدهم شروع به کار کرده، سهمرتبه دیگر نیز تکرار شده است. بخش اعظمی از سه گفتوگوی زنده پیشین سید ابراهیم رئیسی با مردم به گزارش عملکرد دولت سیزدهم در دوران مسئولیت اختصاص داده شده بود و فرصت چندانی برای تشریح برخی از اصلیترین ایدهها و برنامههای دولت در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی پیش در نظر گرفته نشد. حالا و با گذشت پنجماه از ریاستجمهوری سید ابراهیم رئیسی و استقرار کابینه دولت سیزدهم، گفتوگوی زنده رئیسجمهور با مردم میتواند فرصت خوبی برای تشریح اصلیترین ایدههای دولت در ادامه مسیر مواجهه با چالشهای اقتصادی و سیاسی کشور باشد. یکی دیگر از مسائلی که رئیسجمهور میتواند برای ارائه توضیح درباره آن به مردم فکر کند، تشریح دستاوردهای دو سفر اخیر به چین و روسیه است. در اینباره گفتوگویی با علیرضا کوهکن، کارشناس مسائل بینالملل داشتهایم که در ادامه پیشنهادهای این تحلیلگر حوزه سیاست خارجی به رئیسجمهور را برای گفتوگوی موثرتر با مردم میخوانید.
گفتوگوی تلویزیونی سهشنبهشب، چهارمین گفتوگوی زنده رئیسجمهور با مردم خواهد بود. همانطور که شاهد بودیم، رئیسی در دو دیدار قبلی گزارشی از عملکرد دولت سیزدهم ارائه داده است. پیشنهاد شما در حوزه بینالملل و سیاست خارجه برای رئیسجمهور- با این هدف که اینبار در گفتوگوی تلویزیونی، به دغدغههای مردم در این زمینه نیز پاسخهایی مطرح شود- چیست؟
نکته قابلتوجه در حوزه سیاست خارجه و مهمترین خواسته مردم این است که دولت تشریح کند چه برنامههایی در جهت تامین منافع ملی دارد. برنامه دولت، چه در زمان تبلیغات انتخابات و چه بعد از آن، در زمان معرفی کابینه، جهتگیری سیاست خارجی با هدف تامین منافع ملی بهخصوص منافع اقتصادی در چهارچوب تمرکز بر دیپلماسی اقتصادی ذکر شد و رسیدن به این دو شاخص را هم از دریچه توجه به همسایگان مطرح کرد. اینکه خواسته مردم بهصورت کلی در حوزه سیاست خارجی این باشد که مطلع شوند دولت چه گامهایی در این حوزه برداشته و چه برنامههایی دارد، طبیعی است و این امر که در مذاکرات و دیدارهای انجامشده به چه توافقاتی دست یافتهایم و درباره اقدامات لازم برای تامین منافع اقتصادی چه گامهایی برداشته شده است. یک پیشنهاد، تشریح این موارد برای مردم است.
با توجه به اینکه مردم تمایل دارند از دستاورد این سفرها بشنوند، رئیسجمهور باید به کدام مورد از این دستاوردها اشاره بیشتری داشته باشد؟
در اینکه اشاره به دستاورد سفرهای اخیر اهمیت دارد هیچتردیدی نیست اما باید به این نکته هم توجه داشت که این پنجماهی که کلیت دولت مستقر شده، زمان زیادی برای تحقق کامل نتایج مثبت سفرهای خارجی رئیسجمهور و وزیر امور خارجه نیست. البته در همین بازه، وزیر امور خارجه سفرهایی داشته و اتفاقاتی میان ایران و سایر کشورها رخ داده است که نشان میدهد سیاستهای توجه به شرق و همسایگان از اولویتهای جدی دولت هستند. شاید بتوان گفت بحث قراردادها و تفاهمات اقتصادی که در این سفرها اتفاق افتاده، مهمترین موضوعی است که شنیدن جزئیات آن برای مردم جذاب خواهد بود و همچنین دانستن نتایج حاصل از این سیاست در کوتاهمدت و اثرش بر صادرات و کسب درآمد برای کشور. شنیدن این جزئیات درکنار جالب بودن میتواند برای مردم امیدوارکننده نیز باشد و میتواند مردم را به عملکرد دولت در حوزه سیاست خارجی امیدوار کند. عملکرد دولت در پنجماه گذشته حتی در جزئیاتی مثل مدت زمان و محتوای مکالمه تماسهای تلفنی رئیسجمهور با روسای کشورهای مختلف نشاندهنده این است که اولویت دولت در سیاست خارجی، تامین منافع کشور است.
تشریح این موارد برای مردم جذاب است و این پیام را برای آنان خواهد داشت که دولت در مسائل مربوط به سیاست خارجه در چهارچوبی حرکت میکند که انزوا در عرصه بینالمللی در آن موضوعیتی نخواهد داشت.
پیشنهاد شما برای تقویت رسانه دولت بهخصوص در عرصه سیاست خارجه چیست؟
درحقیقت ضعف دولت در حوزه اطلاعرسانی و اقناع افکار عمومی است، سیاست خارجی میتواند از مثالهای خوبی باشد که نشان میدهد در این زمینه ضعف وجود دارد. بر فرض در جریان مذاکرات شاهدیم روایت آمریکاییها از جریان گفتوگوهای هستهای این است که مساله حضور مذاکرهکنندگان این کشور در هتل دیگری در وین و عدم حضور آنان در مذاکرات رسمی در جریان بین 1+4 بهشدت تحقیرکننده است. اینکه بهقول خود آنها تیم مذاکرهکنندگانشان در اتاق بغلی و اتاق پشتی هستند و موارد جداگانه به آنها اطلاع داده میشود برایشان خوشایند نیست. با وجود این نکته شاهد آن هستیم که بازنمایی این مساله در داخل ایران و در رسانهها و بنگاههای رسانهای خارجی بهصورت دیگری بازنمایی شده است و آنها برعکس این مساله را پوشش دادهاند، یعنی صحنه را بهنحوی تصویر میکنند که گویی ایران در مذاکرات نیست و نمایندگان روسیه و چین هستند که بهجای ایران مذاکره میکنند. به این معنا که نحوه پوشش دادن اخبار توسط آنها، دقیقا 180 درجه عکس آن چیزی است که در واقعیت اتفاق میافتد. همینطور عکس چیزی است که طرف مقابل درباره آن صحبت میکند و در رسانههای خود به آن اشاره دارد. اینکه روایت آنان غالب شود نشاندهنده ضعف دولت در حوزه رسانه است. دولت باید با سازوکارهای مشخص، برای پوشش این ضعفهای رسانهای تلاش بیشتری داشته باشد و اهمیت تصویرسازی رسانهای در افکار عمومی را باید بیش از آنچه درحالحاضر هست، مورد توجه قرار دهد. علاوه بر اینها حاشیههایی که برای سفر اخیر رئیسجمهور پیش آمده نشان میداد که بخشهایی از جامعه در نتیجه ضعف رسانهای در پوشش درست دستاوردهای سفر، فارغ از توجه به محتوای این سفر موفق، مشغول بحث و صحبت درباره حواشی سفر هستند، هرچند در دنیای سیاست این مدل حواشی اهمیت چندانی ندارد. در عمل باید بدانید چه مذاکرهای صورت گرفته، چه توافقی در حوزه صادرات انجام شده است و بهزودی چه رشد قابلتوجهی را در این حوزه شاهد خواهیم بود اما آنچه درنهایت اتفاق میافتد، این است که شاهد درگیری افکار عمومی با حواشی هستیم. این نشان میدهد بازنمایی واقعیتهای موجود، از سوی دولت بهخوبی اتفاق نیفتاده، مثال دیگر اینکه در نگرانیها گاهی میبینیم گفته میشود آیا سیاست خارجی دولت سیزدهم کشور را بهسمت انزوا میبرد؟ درحالیکه در واقعیت، تعداد مذاکرات مستقیمی که آقای رئیسجمهور داشته یا گفتوگوهایی که با وی انجام شده و طولانیمدت هم بوده، نشاندهنده این است که شرایط در این حوزه نسبت به دولت قبل بسیار بهتر بوده و صرف کنار هم گذاشتن این آمار موید این نکته خواهد بود و بیانکننده حقیقت است ولی بازنمایی درست این وقایع را در افکار عمومی بهصورت مناسبی شاهد نیستیم. دولت بهاندازه کافی به اهمیت بالای رسانه در این مورد توجه نداشته، یعنی مسئولان پوشش رسانهای در دستگاه سیاست خارجی تلاش میکنند خبررسانی بهخوبی انجام شود ولی وقتی باقی نمیماند که بخواهند به این حوزه بپردازند. لازم است آن بخشهایی در دولت که این وظیفه را برعهده دارند، جدیتر به این مسائل نگاه کنند. این حرف هم که گفتوگوهای صرف با مردم پوششدهنده ضعفها بهطور کامل در حوزه رسانهای نیست، درست است.