درحالحاضر در نتیجه کمتوجهیهای مسئولان در دولتهای قبلی به خواست و مطالبات معیشتی و اجتماعی مردم و عدم وجود ارادهای برای اقناع افکار عمومی، جامعه در شرایطی قرار دارد که رسانههای فارسیزبان ایرانستیز بهراحتی میتوانند با موجسواری بر مسائلی کوچک، آنها را به دوقطبیهای گسترده در میان مردم تبدیل و آن را به ابزاری برای ایجاد و تعمیق شکاف میان مردم و حاکمیت تبدیل کنند. در چنین شرایطیاست که پرداختن به مسائل بیاولویت برای کشور، میتواند خطر ایجاد شکاف میان مردم و نهاد دولت را جدی کند و البته در این موقعیت است که پرداختن فوری به مسائل اولویتدار کشور از سوی مسئولان دولتی، بر ترمیم شکافهای اجتماعی بهوجود آمده از سالهای قبل اثر بسیار پررنگی خواهد گذاشت. با توجه به اینکه اکنون درکنار سفرهای متعدد رئیسجمهور به مناطق مختلف کشور، ظرفیتهای دیگر برای تخاطب با مردم و شنیدن مطالبات آنان بهمرور درحال فعال شدن است، اهمیت گفتوگوهای زنده رئیسجمهور با مردم بهصورت دورهای هم دوچندان میشود.
درباره لزوم برقراری و تقویت ارتباط میان دولت و افکار عمومی و راههای افزایش کارکرد سخنان تلویزیونی رئیسجمهور با مردم، گفتوگویی با امیر خراسانی، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی داشتهایم.
او چالش ضعف روابطعمومی دولت را یک مشکل بنیادی در ارتباط میان مردم و مسئولان عنوان میکند و در ادامه یکی از عوامل وجود هجمههای رسانهای جریانات مخالف دولت بعد از هر رویداد را حذف نماینده بخشهایی از این مخالفان در جریان انتخابات ریاستجمهوری 1400 عنوان میکند.
خراسانی نکتهاش درباره جریانات مخالف دولت را اینگونه مطرح میکند: «وقتی در فرآیند بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان، آن اتفاق برای اصلاحطلبان میافتد و آنان تقریبا از عرصه رقابت حذف میشوند، در ادامه همگی دشمن دولت مستقر خواهند شد، یعنی همانطور که درحالحاضر شاهد آن هستیم، از روی خشم جوسازیهای مضحکی علیه ارتباط با روسیه و چین رخ میدهد که یک نمونه است. جالب این است که تلویزیونهای خارجی هم بر این موج سوار و مشغول تولید اخبار بیاساس درباره روابط ایران با این کشورها میشوند. درصورتیکه اکنون قراردادی میان دو کشور وجود ندارد و تمام ادعاهای مطرحشده بیاساس هستند. در نتیجه هر اتفاقی در ادامه بیفتد، شاهد این هجمهها هستیم و دلیل اصلی آن، انتقامی است که آن پایگاه رای میخواهد از رئیسی بگیرد. با وجود این عدم تقارن در مواجههها، شاهدیم که تقریبا هیچفعالیت موثری از سوی روابطعمومی دولت در این باره وجود ندارد. چه در این گفتوگوها، چه درباره مذاکرات هستهای.»
خراسانی با اشاره به ظرفیت بالای رسانه در بهبود کارکرد دیپلماسی، ادامه میدهد: «در جریان مذاکرات برجام، شاهد آن بودیم که ظریف از توئیتر استفاده دیپلماسی میکرد. این اقدامات هستند که فضاسازی میکنند و حس ناسیونالیستی را برمیانگیزند. متاسفانه درحالحاضر بهنظر میرسد دولت روابطعمومی ندارد و اگر دارد اقداماتش محسوس نیست.»
امیر خراسانی اشارهای به اقدامات کماولویتی میکند که مسئولان با پرداختن به آنها خود را در موضع ضعف میبرند؛ اقداماتی که در شرایط کنونی جامعه توجیهپذیر نیست و حواشی را به متن تبدیل میکند. او میگوید: «اقداماتی همچون اخراج استادان از دانشگاه ممکن است برای جامعه این برداشت را بهوجود بیاورد که من بعد از به ریاستجمهوری رسیدن، مشغول تسویهحساب شدهام. در چنین شرایطی، اخراج یا اقدامات مشابه با اساتید سرشناس، از سوی جامعه تسویهحساب تلقی میشود. هزینه این اقدامات درمجموع برای دولت زیاد است.»
این جامعهشناس با تاکید بر اهمیت بالای رویکرد دولت در برقراری ارتباط با چین و روسیه برای کماثر کردن تحریمهای اقتصادی آمریکا میافزاید: «دولت کنونی کار عجیبی میکند که سعی دارد با چین و روسیه تحریمها را خنثی یا بیاثر کند. این لحظه بینهایت تعیینکننده است. اگر این اتفاق بیفتد ایران کاری تاریخی کرده، یعنی ابزار تحریم را تمام کرده است و تحریمها بلااثر یا حداقل کماثر میشود. کل این پروژه مهم و استراتژیک که سرنوشت جنگ ایران و غرب را عوض میکند، تحتتاثیر تصمیمات داخلی قرار میگیرد اما متاسفانه پیوست رسانهای ندارد. الان بخش زیادی از انرژی دولت صرف این میشود که این موارد را توضیح دهد. این نکته مهم و کار سختی است که دولت از زیربار این مساله خارج شود. اتفاقا دولت باید قدری روابطعمومی تهاجمی داشته باشد و درحالحاضر استراتژیای که دولت برای روابطعمومی در پیشگرفته، انفعالی است. بهنظر میرسد باید این استراتژی از حالت دفاعی خارج و متمایل به تهاجمی شود تا این حجم از دادههای غلط را نبینیم.»
خراسانی در ادامه به مثالی برای حجم دادههای غلط و کنترل نشده در فضای رسانهای اشاره میکند: «درباره همین برنامه جامع راهبردی ایران و چین آنقدر حجم اطلاعات غلط بالاست و در هیچجا هم این اطلاعات غلط اصلاح نمیشود. کارشناسان باید چقدر در فضای مجازی دعوا کنند؟ گمان میکنند همه کارمند دولت هستند که درصدد توجیهند، مثلا در کلابهاوس براندازها با اصلاحطلبان یک تیم میشوند و درباره چیزی که اصلا وجود ندارد، صحبت میکنند. چنین میگویند قرارداد بسته شده که چین نیروی نظامی پیاده کند، درحالیکه مکان آن مشخص نیست و حتی قرارداد وجود خارجی ندارد و این جوسازی محض است.»
او در پایان به ضعف دولت در اطلاعرسانی به مردم و رسانه سخن میگوید و معتقد است: «گزارشی که نیویورکتایمز از سفر رئیسی به روسیه میدهد، گزارش خوبی است و اتفاقا پالسی که به آمریکا میدهد -خوب هم این کار را میکند- این است که ایران و روسیه نمایش اتحاد اجرا میکنند ولی در رسانههای ایران صحبت از این است که رئیسی گفته ما در خدمت هستیم! بهگونهای ترجمه میشود که برای افکار عمومی سوالات بسیاری بهوجود میآید. بهنظر من دولت بهلحاظ روابطعمومی کمکار است. در لحظه حساسی هستیم و در 10 سال گذشته سیاست خارجی هیچگاه برای ما به این اندازه تعیینکننده نبوده است. به این دلیل که افقی باز میشود. بخشی از این افق دور زدن تحریمها، بخشی چین و بخشی روسیه است، بخشی شبکه غیررسمی اقتصادی است که ایران توانسته در این سالها با آن ارتباط برقرار کند. رئیس دولت باید اثرات این افقها را در گفتوگو با مردم به آنها بگوید.»