فاطمه مرادیان، خبرنگار گروه جامعه: ما گاهی اوقات آنقدر درگیر کار و روزمرگیهای زندگی میشویم که فراموش میکنیم نگاهی به دوروبرمان بیندازیم. همهاش هم تقصیر خودمان نیست؛ بخشی از آن جبر روزگار و کملطفی مسئولان است؛ آنجا که بهخاطر مشغله زیاد و بازار پرتنش اقتصاد که به دریای توفانی میماند، سمن و یاسمن در زندگیمان گم میشود. یادمان میرود مسائل پیرامون خود را درجهبندی کنیم، نگاهی به کار و زندگیمان بیندازیم و برحسب میزان اهمیت و فوریت به آنها رسیدگی کنیم. آنقدر درگیر تلاش برای گذران زندگی هستیم که از مسائل مهمتر فارغ میشویم. البته کاری هم از دستمان ساخته نیست. نه اینکه نخواهیم، نمیتوانیم. سال 95 در آخرین روز دیماه ساختمان 17 طبقه پلاسکو یکی از بزرگترین مراکز فروش پوشاک که روزگاری نماد تهران جدید و معماری مدرن در پایتخت بود، در آتش بیاحتیاطی سوخت و خاکستر شد. دیگر فرقی نمیکند مالک مقصر بود یا مستاجر، بنیاد مستضعفان یا آتشنشانی. مهم جان چند تن از هموطنانمان بود که در این حادثه از بین رفتند و سرمایه یک عمر زحمت حدود 600 تولیدکننده. میگویند کسبه شب عید نوروز باید بار سال بعد خود را ببندند، اما کسبه پلاسکو شب عید 5 سال قبل محملی نداشتند که باری ببندند. فروردین سال بعد گزارش نهایی هیات ویژه گزارش ملی ساختمان پلاسکو به هیات دولت ارائه شد. در این گزارش اینطور آمده بود که این ساختمان شامل دو بخش شمالی و جنوبی بود. برج جنوبی درمجموع دارای 16 طبقه، شامل ۱۴ طبقه روی همکف، یک طبقه همکف و یک طبقه زیرزمین بود. کاربری ساختمان پلاسکو تجاری و بیشتر واحدهای آن متعلق به صنف پوشاک بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ساختمان در مالکیت بنیاد مستضعفان قرار گرفت و واحدهای مستقر در آن با بنیاد رابطه مالک و مستاجر داشتند و ضمنا مستاجران مالک سرقفلی واحد نیز بودند. در تاریخ 30/10/1395 دقایقی قبل از ساعت ۸ صبح، طبقه دهم ساختمان پلاسکو دچار آتشسوزی شد. همزمان با رسیدن واحدهای آتشنشانی به محل و آغاز عملیات اطفای حریق، بهتدریج آتش به طبقات بالاتر سرایت کرده و پس از فراگیر شدن آتش، برج جنوبی ساختمان درنهایت در ساعت 11:33 دقیقه فروریخت. پس از فروریزش ساختمان، عملیات نجات افرادی که در زیر آوار گرفتار شده بودند همراه با آواربرداری آغاز شد. این عملیات ۹ روز ادامه داشت، اما متاسفانه درطول زمان آواربرداری، هیچیک از گرفتارشدگان نجات نیافتند. براساس اطلاعات قابلدسترس برای هیات، در این حادثه درمجموع ۱۶نفر آتشنشان و ۶ نفر افراد غیرآتشنشان جان باختند. طبق این گزارش وزارت تعاون، بنیاد مستضعفان، شهرداری تهران، وزارت کشور و وزارت راه و شهرسازی در انجام تکالیف قانونی خود کوتاهی کرده بودند. از خسارات جانی و مالی این حادثه زیاد گفتهاند و شنیدهایم، اینکه وعدههای دادهشده به کسبه عملی شدهاند یا نه را هم زیاد پیگیری کردهاند. گهگداری هم وقتی موضوعی برای صحبت نداشتیم، سری به ساختمانهای ناایمن زدیم تا چیزی گفته باشیم و گذشتیم. نماندیم تا از مسئولان جواب بگیریم که چرا باوجود چنین حادثهای که بعد از 5 سال هنوز تصویرش مقابل چشمانمان است و آسیبدیدگانش با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکنند و هرگز به روزهای قبل حادثه برنگشتند، هنوز هم شاهد ساختمانهای مشابه هستیم؟ و دردناکتر اینکه ساختمان جدید پلاسکو هم غیرایمن اعلام شده است. باید باور کنیم که شعار پیشگیری بهتر از درمان است فقط مختص حوزه بهداشت و درمان نیست. گاهی سرگرم شدن به امور جاری زندگی حواسمان را از بدیهیات پرت میکند. رعایت اصول ایمنی باید جزء اولینهای بودن در یک ساختمان باشد. کدامیک از ما به امن بودن محل زندگی و کارمان توجه میکنیم؟ از کدامیک از کارشناسان آتشنشانی برای ایمنسازی ساختمانهایمان کمک گرفتهایم؟ خیلی از ساختمانهای مسکونی و تجاری که ازقضا بسیار زیبا و خوشآوازه هم هستند جزء ساختمانهای ناایمن اعلام شدهاند. کسی به فکر ما نیست و دلسوزانمان قلیلند.