در سالهای اخیر هر از چندگاه صحبتی با این مضمون شنیده میشود که آخرین دیکتاتور ایران(محمدرضا پهلوی) بهجای کشتار مردم ترجیح داد از کشور خارج شود و درواقع بدون قتلعام مردم، ایران را ترک کرد!
اما تاریخ معاصر ما در مورد پهلوی چه میگوید؟!
مبارزه علیه حکومت پهلوی شامل گروههای زیادی میشد که رفتهرفته تمام اقشار به آن پیوستند اما برای توضیح جنایات آخرین دیکتاتور ایران، چند دسته از این مبارزان را بررسی میکنیم.
الف) طلاب؛ پیشانی مبارزه
بیشک اولین گروههایی که بهصورت رسمی و علنی به مبارزه با حکومت پهلوی پرداختند گروههای مذهبی بودند که با پشتوانه هدایت بیوت مراجع و مقبولیت نزد مردم، علم مخالفت را برداشتند. رویارویی پهلوی با مذهبیها که اکثریت جامعه را تشکیل میدادند در لحظهلحظه دهههای پایانی حکومت پهلوی جریان داشت.
یکی از این جنایات حمله دوم فروردین ۱۳۴۲ به مدرسه فیضیه قم بود. در این حمله مأموران، طلابی را که مشغول اقامه عزای امام صادق(ع) بودند به گلوله بستند و تعدادی از آنها را از پشتبام مدرسه پایین انداختند. مردمی که برای یاری طلاب آمده بودند هم از این جنایات بینصیب نماندند و به آنها نیز حمله شد.
یکی دیگر از این جنایات، اتفاقات تلخ ۱۹ دی ۱۳۵۶ بود. در شرایطی که نزدیک به ۲۰۰۰ نفر از طلاب در اعتراض به انتشار مقاله توهینآمیز به امام خمینی(ره) تجمع کرده و با همراهی مردم، راهپیمایی گستردهای ترتیب داده بودند، مأموران رژیم پهلوی آنها را به گلوله بستند و اقدام به قتلعام آنها کردند.
آنتونی پارسونز(سفیر انگلستان) در بخشی از خاطرات خود درباره وقایع آن روز مینویسد: «در نهم ژانویه، شورش عظیمی در شهر مقدس قم، خانه معنوی [امام] خمینی برپاشد. اوضاع از کنترل پلیس محلی خارج شد. برای اولین بار پس از ۱۹۶۳ نیروی مسلح ارتش فراخوانده شد و برای ایجاد وحشت و تفرقه یا با برنامه قبلی، روی جمعیت آتش گشود. تعدادی از مردم کشته شدند که طبق گفته دولت کمتر از 10 نفر و طبق گفته مخالفان حکومت نزدیک به 100 نفر بودند. کل کشور شوکه شده و مبهوت حادثه گشته بود و بین دولت و رهبران مذهبی مسلمان، بحران بالا گرفت. چندین مسجد در تهران بسته شدند و رهبران مذهبی اعلام کردند که مراسم چهلم کشتهشدگان قم منعقد خواهد شد.»
ب) دانشجویان
یکی دیگر از اولین گروههایی که علم مخالفت با پهلوی را بلند کرد دانشجویان بودند؛ اما حرمت محیط دانشگاه هم مانع نشد تا پهلوی با دانشجویان سازش کند و گلوله به آنها هدیه ندهد و دانشگاه را به میدان جنگ تبدیل نکند.
در بهمن ۱۳۴۰ حمله چتربازها به دانشجویان دانشگاه تهران از همین قبیل بود که باعث کشتار دانشجویان شد.
در ۱۵ خرداد ۱۳۵۴ دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد که در اعتراض به اوضاع تجمع کرده بودند هم از گلولههای رژیم پهلوی بینصیب نماندند.
۲۱ دی ۱۳۵۶ دانشجویان دانشگاه تهران موردحمله ارتش قرار گرفتند و چندین شهید و زخمی تقدیم وطن کردند.
۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۷ مأموران به دانشگاه تهران و دانشگاه پهلوی و آذرآبادگان حمله کرده و چندین نفر شهید شدند.
۱۳ تیر ۱۳۵۷ دانشجویان در دانشگاه ملی تهران تجمع کردند و از آنها با گلوله پذیرایی شد.
۱۳ آبان ۱۳۵۷ ارتش دانشگاه تهران را محاصره کرد. دهها دانشجو شهید و صدها نفر زخمی شدند.
ج) مردم عادی
از این دست جنایات در حق طلاب و دانشجویان در حدفاصل سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ بسیار زیاد است اما قطعا قتلعام مردم معمولی کوچه و خیابان بزرگترین جنایت پهلوی است. با ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شروع کنیم. مردم تهران، قم و ورامین هرگز این روز را فراموش نمیکنند. روزنامه لوموند در تاریخ 7/6/1963 میلادی، در مورد این روز مینویسد: «درحالی که آژانس رسمی پارس تعداد کشتهشدگان را ۲۰ تن و زخمیها را ۱۵۰ تن قلمداد کرده است، وزارت دادگستری [حکومت پهلوی] تعداد کشتهشدگان را ۷۴ تن شمرده است که ۶۰ تن آن در تهران و ۱۴ تن در قم کشته شدهاند؛ اما به نظر میرسد که شمار قربانیان خیلی بیشتر باشد. دولت [حکومت پهلوی] به خبرگزاریهایی که تعداد کشتهها را یک هزار تن اعلام کردهاند، اعتراض کرد. بیمارستانها از دادن هرگونه اطلاعی درباره تعداد زخمیها و کشتهها امتناع میورزند.»
روز دیگری که تا ابد در یاد مردم ایران میماند، ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ بود. میشل فوکو فرانسوی که در آن ایام از طرف یک روزنامه ایتالیایی در محل حوادث حضور داشته است میگوید که ۴۰۰۰ تن در این روز هدف گلوله قرار گرفتهاند!
البته روزهای دیگری نیز بهعنوان روز جنایات پهلوی در تاریخ ثبت شده است؛ مانند ۲۱ آذر 1357 و کشتار 1350معترض در نجفآباد اصفهان، کشتار دهها انسان بیگناه در ۱۹ مرداد ۱۳۵۷ در شیراز، کشتار دهم فروردین ۱۳۵۷ مردم یزد، کشته و زخمی شدن صدها همدانی در ۳۰ مهر 1357، کشته و زخمی شدن صدها نفر در تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ و... .
کشتار مستقیم مردم در خیابان یک طرف ماجرا بود. بعد دیگر جنایت پهلوی در زندانها اتفاق میافتاد. مبارزانی که زیر شکنجهها کشته میشدند و جنازههای آنها مخفیانه دفن میشد و آمار درستی هیچوقت از آن بیرون نیامد.
شکنجههای حکومت پهلوی در تاریخ نیز بینظیر است. از کشیدن ناخن و ریختن آب جوش تا رقص تانگو که در آن تخممرغ داغ آبپز شده را در مقعد زندانی فرو میکردند تا رودههایش بپزد و فرو کردن سیم در آلت تناسلی و تجاوز و اعدام مصنوعی و... . شکنجههایی که حتی گفتن آنها نیز خارج از تحمل است.
ماحصل تمام این گفتار این است که؛ پهلوی تا جایی که میتوانست از ملت ایران کشت و فرار کرد.