پیشنهادهایی برای جایگزینی در سبد فرهنگی مردم
به نظر می‌رسد برای یک خانواده در تامین نیازهای فرهنگی‌شان و همچنین کاهش هزینه‌ها، بهترین راه، ماندن در خانه و دیدن برنامه‌ها و فیلم‌های جذاب بدون پرداخت هزینه ایاب و ذهاب و خوراک و صرف وقت زیاد باشد. هرچند اشتراک پلتفرم‌ها در یک سال اخیر افزایش چشمگیری داشته اما ظاهرا به‌دلیل اینکه هزینه‌های اضافی سینمارفتن را در این سرگرمی نمی‌بینیم و با کمی میوه و تخمه هم می‌شود خوش گذراند، شاهد حضورش به‌عنوان یکی از گزینه‌های سرگرمی هستیم.
  • ۱۴۰۰-۱۰-۲۱ - ۰۰:۵۳
  • 20
پیشنهادهایی برای جایگزینی در سبد فرهنگی مردم
حضور مراکز فرهنگی بیشتر نزدیک‌تر و در دسترس‌تر
حضور مراکز فرهنگی بیشتر نزدیک‌تر و در  دسترس‌تر

سیدمهدی موسوی‌تبار، خبرنگار گروه فرهنگ: افزایش هزینه‌های زندگی در سال‌های اخیر، کار را برای خانواده‌ها به جایی رسانده که باید در رفع نیازهایشان اولویت‌بندی کنند. این نیازها با محوریت گذران زندگی روزمره و تهیه ملزومات اولیه برطرف می‌شوند و در این بین، خبری از نیازهای فرهنگی یا سرگرمی نیست. اگر در دهه‌های قبل، خانواده‌ها خود را ملزم به رفتن به سینماها در آخر هفته‌ها می‌کردند یا سفرهای ماهیانه‌شان قطع نمی‌شد و می‌توانستند مرزبندی ملموسی بین فضای کار و سرگرمی‌شان ایجاد کنند، در دهه 80 و به‌طور خاص دهه 90 این اتفاق کمتر افتاد و کم‌کم به پایین‌ترین حد رسید. اینکه هر خانواده نیاز به محصولات و خدمات فرهنگی در سال و ماه دارد، بدیهی‌تر از این است که کسی بخواهد در آن شکی ایجاد کند. اما مساله اصلی این است حالا که این هزینه‌ها اجازه نزدیک شدن هم نمی‌دهند، باید چه کرد؟ سرگرمی یکی از نیازهای اساسی بشری است و در عصر کنونی و در میان شلوغی‌های جوامع و حضور لوازم مدرنیته و تکنولوژی‌های تازه این نیاز بیش از قبل دیده می‌شود. این ویژگی‌ها را در کنار مشکلات اقتصادی بگذارید که خانواده‌ها را مجبور به کار کردن در شیفت‌های اضافی کرده و عملا خانه را تبدیل به محلی برای خواب کرده و دیگر وقتی برای رفع نیازهای دیگر نمی‌ماند.

حالا و در این شرایط که دستمزدها تا نیمه ماه هم نمی‌کشند و کارکردن زن و مرد در کنار هم کفاف هزینه‌ها را نمی‌دهد، باید چه کرد و از کدام مراکز باید انتظار ورود و تلاش برای تامین نیازهای فرهنگی و سرگرمی داشت؟ مراکز متعدد فرهنگی در دل دولت و همچنین وجود شهرداری‌ها و مراکز دولتی و نیمه‌دولتی فرهنگی دیگر این توقع را ایجاد می‌کنند که به میدان بیایند و به اندازه خودشان از این بار بردارند. باری که درصورت بی‌توجهی می‌تواند تبعات سنگینی در حوزه سلامت روانی خانواده‌ها داشته باشد و منجر به بروز پدیده‌های اجتماعی و درنتیجه ضربات جبران‌ناپذیر فردی و اجتماعی شود.

کارکرد مفید و جامع فرهنگسراها، مساجد، مراکز فرهنگی و همچنین استفاده صحیح از سینماها، کتابخانه‌ها و سالن‌ها و همچنین ارائه تخفیفات موثر، به‌موقع، همه‌گیر و عادلانه می‌تواند تا حد زیادی از مشکلات مردم را در حوزه سرگرمی و تهیه محصولات فرهنگی برطرف کند. در این گزارش قصد داریم پیشنهادهایی به مراکز و موسسات فرهنگی و همچنین مدیران فرهنگی ارائه کنیم تا اولا صرفا متهم به بیان انتقادات نشویم و ثانیا راهکارهایی را به‌عنوان مشورت و در راستای تغییر رویه فعلی در اختیار تصمیم‌گیران فرهنگی قرار دهیم.

 سینما

یکی از راهکارهای آشتی مردم با سالن‌های سینما نیم‌بها کردن بلیت سینما در روزهای سه‌شنبه بود که در زمان خود با استقبال فوق‌العاده مردم روبه‌رو شد و صف‌های طولانی هم مقابل گیشه‌ها خودنمایی می‌کرد. درست است که در دو سال اخیر و با داستان‌های کرونایی، سینمای ایران شرایط بدتری نسبت به قبل را تجربه کرده اما سینما همچنان برای خانواده‌ها و افراد یکی از گزینه‌های سرگرمی است. گزینه‌ای که در چند دهه اخیر و به‌واسطه قیمت نسبتا مناسبش و قوانینی که اجازه می‌داد یک نفر چند ساعت را در سینما بگذراند، سریع‌ترین و دم‌دستی‌ترین تفریح مردم در کنار استادیوم رفتن بود، حالا تبدیل به یک گزینه پرهزینه شده است. خانواده‌ها برای رفتن به سینماها باید هزینه‌های جانبی بیشتری بپردازند و علاوه‌بر آن باید وقت مناسبی برای این تفریح خالی کنند. مشغله‌های کاری و هزینه‌های بالا این اجازه را نمی‌دهد که سینما تبدیل به اولین گزینه سرگرمی شود و اینجاست که نقش نهادهای دولتی و مراکز فرهنگی برجسته می‌شود.

قرار نیست و نباید تمام فیلم‌ها در سرتاسر سال به‌صورت رایگان پخش شوند اما می‌توان تمهیداتی شبیه سه‌شنبه‌های نیم‌بها اندیشید یا پخش فیلم‌ها در مکان‌های عمومی یا سالن‌هایی با امکانات صوتی و تصویری قابل‌قبول در محلات را فعال کرد و کمی از بُعد مسافت و هزینه‌های بالای مردم را جبران کرد.

تداوم گردش اقتصادی سینما و سالن‌‌های سینما در این حمایت‌ها و کمک‌های نهادهای دولتی باید لحاظ شود و قرار هم نیست این کمک‌ها تبدیل به یک رویه همیشگی شود. سینما و مردم در شرایط کنونی نیاز به یک پمپاژ مالی و روحی دارند و برای اینکه سرپا بشوند و به فعالیت‌هایشان ادامه دهند، نمی‌خواهند و نباید وابسته به دولت باشند اما ورود و حضور بعضی مراکز و نهادها می‌تواند این چرخه متوقف‌شده را به حرکت درآورد و حالِ خانواده‌ها را هم با یک تفریح قدیمی و ارزان و البته جذاب بهتر کند.

 شبکه نمایش خانگی

به نظر می‌رسد برای یک خانواده در تامین نیازهای فرهنگی‌شان و همچنین کاهش هزینه‌ها، بهترین راه، ماندن در خانه و دیدن برنامه‌ها و فیلم‌های جذاب بدون پرداخت هزینه ایاب و ذهاب و خوراک و صرف وقت زیاد باشد. هرچند اشتراک پلتفرم‌ها در یک سال اخیر افزایش چشمگیری داشته اما ظاهرا به‌دلیل اینکه هزینه‌های اضافی سینمارفتن را در این سرگرمی نمی‌بینیم و با کمی میوه و تخمه هم می‌شود خوش گذراند، شاهد حضورش به‌عنوان یکی از گزینه‌های سرگرمی هستیم. پلتفرم‌ها در دو سال اخیر رشد چشمگیری داشتند و در ابتدای آمدن کرونا هم با ارائه تخفیفات کنار مردم بودند اما پس از آن و با بهانه افزایش هزینه، مسیر خودشان را از سبد فرهنگی مردم جدا و سعی کردند درآمد بیشتری داشته باشند تا مشترکان بیشتر.

حالا و با توجه به عملکرد پلتفرم‌ها در تولید محصولات ایرانی در یک سال اخیر به نظر می‌رسد که باید پذیرفت سهم سریال‌های موفق، چشمگیر نبوده و همان بهتر که هزینه‌های اشتراک افزایش پیدا نمی‌کرد و به جای 10 سریال تازه متوسط، پنج سریال با کیفیت خیلی بالا تولید می‌شد.

در شرایط فعلی هم شاید اشتراک یک‌ماهه مثلا صدهزارتومانی برای یک خانواده چهارنفره چندان زیاد نباشد؛ اما اضافه کردن هزینه اینترنت به این سرگرمی می‌تواند رقم آن را جالب‌توجه کند. پلتفرم‌ها در این وضعیت می‌توانند با ارائه تخفیف‌های مناسب در استان‌ها و رده‌بندی‌های سنی این امکان را به خانواده‌ها بدهند که با صرف هزینه‌های کمتری، نیازهای فرهنگی و تفریحی خود را برطرف کنند. در این میان نقش وزارت فرهنگ و ارشاد، وزارت ارتباطات و همچنین سازمان صداوسیما پررنگ‌تر از نهادهای دیگر است و انتظار می‌رود که بدون توجه به بحث‌های صنفی و رقابت‌های رسانه‌ای میان خودشان وارد میدان شوند و به نفع خانواده‌ها فضا را برای تماشای برنامه‌های تولیدی یا وارداتی جذاب باز کنند.  

 کنسرت

یکی از گران‌ترین و به‌اصطلاح خودشان «لاکچری»ترین تفریح‌ها در سال‌های اخیر رفتن به کنسرت‌های داخلی و خارجی بوده است. کنسرت‌هایی که از ابتدای وجودشان متعلق به طبقه ثروتمند و مرفه جامعه بوده و حالا هم همین رویکرد را در کشور ما دارند. افزایش چشمگیر بلیت‌های کنسرت‌ها در یکی دو سال اخیر و همچنین حضور متعدد خوانندگان در کشورهای همسایه و همچنین مهاجرت تعدادی از آنها به خارج از کشور به بهانه مشکلات مالی، بخش‌های جالب‌توجه مشکلات موسیقی ما بوده است. در کنار این مشکلات البته شاهد اجرای کنسرت‌های آنلاین و همچنین کنسرت‌های رایگان در پارک‌ها و جایگاه‌های مختلف بودیم و استقبال بالای مردم هم نشان از مفید بودن این فعالیت‌ها داشت اما متاسفانه بدحسابی مالی با هنرمندان و همچنین عدم تداوم این برنامه‌ها و مشارکت نکردن سایر خوانندگان در این برنامه‌ها باعث شد این روند ادامه پیدا نکند.

با بازگشایی سالن‌های کنسرت موسیقی و روی سن رفتن برخی خوانندگان، شاهد حضور جالب‌توجه مخاطبان شدیم. اما مگر چند درصد مردم از پس هزینه‌های بالای کنسرت‌ها برمی‌آیند. سال‌ها قبل یکی از مدیران بدون اینکه لبخند بزند یا دوربین مخفی باشد، گفت قرار نیست همه مردم به کنسرت بروند و یک هنرمند دیگر هم حرفش را تایید کرد؛ اما اتفاقا کنسرت‌ها یکی از آن مکان‌هایی است که می‌تواند خستگی فعالیت بدنی یا ذهنی یک هفته یا یک ماه را از تن فرد خارج کند و سبب افزایش روحیه یک خانواده شود.

شهرهای مختلف خوانندگان زیادی دارند که می‌توانند در اماکن عمومی برنامه اجرا کنند و نهادهای فرهنگی و دولتی هم حتما می‌توانند با حمایت مالی و معنوی، سبب تسهیل در دسترسی عموم مردم به این تفریح جذاب شوند. استفاده از این تفریح البته به معنی بی‌توجهی به کیفیت فنی و محتوایی موسیقی‌های پخش‌شده و متن آنها نیست اما همه‌گیر شدن این فرصت، گسترده شدن این امکان به وسعت تمام ایران را می‌دهد و موسیقی را به دل دورترین نقاط می‌برد و مانع از سوءاستفاده تهیه‌کنندگان و کنسرت‌گذارانی می‌شود که صرفا روی افزایش درآمدشان تمرکز دارند و برایشان سرگرمی عموم مردم اولویت چندم است.

برگزاری کنسرت ارزان یا حتی رایگان به معنی بی‌کیفیت کردن اجرای آن نیست و ورود قوی و پرقدرت نهادهای دولتی و ارشاد برای حفظ کیفیت و سطح بالای این برنامه‌هاست. برگزاری کنسرت باکیفیت و همه‌گیر، فارغ از جلوگیری از خروج ارز از کشور باعث رونق وجه سرگرمی در شرایط فعلی می‌شود. همکاری متقابل خوانندگان و مراکز تصمیم‌گیر فرهنگی می‌تواند یک اتفاق خوش در حوزه موسیقی باشد و اثرات آن در بلندمدت هم قابل رویت خواهد بود.

برگزاری کنسرت‌های آنلاین با حفظ حقوق مادی مخاطب و توجه به جایگاه و شأنیت هنرمند و همچنین شفافیت مالی می‌تواند گزینه دیگری برای حفظ موسیقی در سبد فرهنگی خانواده‌ها باشد.

 کتاب

اگر زمانی به نظر می‌رسید که مشکل اصلی کتاب نخواندن بخش عمده‌ای از مردم کشورمان، تنبلی و عدم شناخت از کتاب‌های خوب است اما در سال‌های اخیر و با افزایش قیمت کتاب‌ها، عامل مهم‌تری جلوی خوانده شدن کتاب‌ها را گرفته است. قدرت این عامل بیشتر از بهانه‌های دیگر بوده و توانسته میزان خرید کتاب‌ها را به میزان زیادی پایین بیاورد و در این فضا، با تعداد جالب‌توجهی از دانشجویان و محصلانی روبه‌رو هستیم که باید کتاب‌های درسی‌شان را فراهم کنند. اگر زمانی کتابخانه‌ها یکی از شلوغ‌ترین اماکن فرهنگی کشور بود اما این روند رفته‌رفته کم شد و در زمان‌های خاص مثل شب امتحانات یا زمان برگزاری کنکور شاهد افزایش تعداد حاضران در کتابخانه‌ها هستیم. تسریع در سهولت در اختیار قراردادن کتاب‌ها برای خانواده‌ها و تنوع قفسه کتابخانه‌ها و همچنین ارائه تخفیفات هدفمند و عادلانه (نه مساوی) می‌تواند اوضاع فعلی خریدوفروش را بهبود ببخشد. وضعیتی که بخش جالب‌توجهی از درآمد یک خانواده صرف کتاب‌هایی می‌شود که پیش از این با قیمت نصف یا یک‌سوم فعلی تهیه‌اش می‌کردند.

توجه به کتابخانه‌های محلی و همچنین برپایی مراکز موقت یا دائمی فروش کتاب‌های مختلف با مبلغ‌‌های معقول می‌تواند باعث دسترسی آسان و دقیق خانواده‌ها به کتاب‌های موردنظرشان شود. حضور اتوبوس‌ها و ماشین‌های پخش و فروش کتاب با قیمت مناسب یا حتی به شکل امانت در محلات هم یکی دیگر از راه‌هایی است که می‌تواند خلأ کتابخوانی به‌عنوان یک عنصر فرهنگی یا حداقل سرگرم‌کننده را پر کند. 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰