میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بینالملل: آمریکاییها سال جدید میلادی را در شرایطی آغاز میکنند که با وجود گذشت بیش از یکسال از برگزاری انتخابات جنجالی ریاستجمهوری و همچنین در آستانه سپریشدن یکسال از یورش به ساختمان کنگره، هنوز هم نسبت به آینده سیاسی کشورشان بهشدت نگران و مضطرب هستند. سخنرانی اخیر بایدن در سالگرد حمله به ساختمان کنگره و حملات بیسابقه وی به ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا و طرفدارانش دقیقا بازتابدهنده همین فضای ملتهب است. بایدن در این سخنرانی بهخصوص بر این نکته تاکید دارد که در تاریخ آمریکا این اولینبار است که یک رئیسجمهور از انتقال مسالمتآمیز قدرت جلوگیری کرده و «قدرت» را بالاتر از «اصول» و «نفس تاریک» خود را فراتر از قانون اساسی میپندارد. رئیسجمهور آمریکا مسئولیت پذیرش شکست را بخشی از دموکراسی آمریکا توصیف میکند. واکنش شدید ترامپ و تعبیر این اظهارات به یک «نمایش سیاسی» و متهم ساختن رقبا به سوءاستفاده از نام وی برای «تجزیه بیشتر آمریکا»، نشان داد که او به این راحتی میدان را خالی نخواهد کرد و فعلا نیز قصد فاصله گرفتن از صحنه سیاست آمریکا را ندارد؛ اما اینکه ترامپ در جواب بایدن از تجزیه بیشتر آمریکا صحبت به میان میآورد، خود میتواند گویای دشواری و وخامت اوضاع آمریکا در سالهای پیشرو نیز باشد. بر این اساس و با توجه به در پیش بودن انتخابات سرنوشتساز کنگره طی سال جاری از یکسو و تداوم نقشآفرینی ترامپ در صحنه سیاسی آمریکا ازسوی دیگر، تحلیلهای متنوع و بعضا متفاوتی درمورد وضعیت سیاسی آمریکا در سال جاری و حتی در سالهای آتی تا هنگام انتخابات بعدی ریاستجمهوری(2024)، مطرح شده است. در این راستا نشریه اکونومیست آنقدر این موضوع را مهم تشخیص داده که طرح روی جلد و تیتر اصلی نخستین شماره خود را در سال جدید میلادی به شرایط نگرانکننده و در عین حال شکننده دموکراسی در آمریکا اختصاص داده است.
آمریکاییهای مضطرب
تحلیلگر نشریه اکونومیست، دیدگاه خود را درمورد وضعیت دموکراسی در آمریکا با جملاتی در توصیف نگرانی آمریکاییها از ثبات دموکراسیشان آغاز میکند: «...آمریکاییها نسبت به ثبات دموکراسیشان مضطرب هستند. تقریبا 40درصد از فعالان سیاسی اعضای جناح رقیب را اهریمنی و بد میدانند و 60درصدشان عقیده دارند آنها تهدیدی برای کشور محسوب میشوند و بیشتر از 80درصد نیز تصور میکنند سیستم نیاز به «تغییرات اساسی» یا «اصلاح کامل» دارد. بهنظر میرسد اظهارات کارشناسان درباره زوال زندگی سیاسی دیگر با شدت تهدیدها همخوانی ندارد. برخی محققان تا آنجا پیش رفتهاند که درمورد خطر جنگ داخلی هشدار دادهاند.» با این حال وی تاکید میکند خطرناکی این مساله وقتی جنبه عینی پیدا کرد که رخداد تهاجم به کنگره توسط حامیان ترامپ بهوقوع پیوست؛ تهاجمی که در راستای ممانعت از اعلام شکست قهرمانشان انجام گرفت. اما تحلیلگر اکونومیست این رویداد را از زاویه مهم دیگری هم مورد توجه قرار میدهد، اینکه پس از دوره کوتاه شفافیت و درواقع پذیرش این شکست ازسوی جمهوریخواهان، آنها دوباره بهسوی تایید بهانهجوییهای ترامپ حرکت کردند، آنهم فقط به این دلیل که دروغگوییهای او در جامعه جا افتاده بود. پیامد چنین نگاهی این شد که امروزه حداقل 70درصد از رایدهندگان جمهوریخواه همچنان معتقدند انتخابات دزدیده شده است.
در چنین شرایطی نظرسنجیها حکایت از آن دارد که رقابت میان رئیسجمهور سابق و کنونی نزدیک و شانهبهشانه و تنها با یکامتیاز فاصله بهنفع بایدن است؛ البته با در نظر گرفتن ضریب خطا و به لطف شیوه رایگیری الکترال ممکن است بهلحاظ تئوریک وضعیت معکوس نیز باشد. با در نظر گرفتن این فشردگی رقابت، حزبگرایی افراطی و امتناع احتمالی جمهوریخواهان در پذیرش نتایج انتخاباتهای آتی حقیقتا میتواند ترکیب خطرناکی ایجاد کند.
اعتراف به شکست، حلقه گمشده دموکراسی آمریکا
تحلیلگر نشریه اکونومیست در ادامه مطلب بازهم به یادآوری این موضوع میپردازد که تهدیدات و خطرهای پیشروی سیستم آمریکایی کاملا جدی هستند. در این راستا وی سوق یافتن اداره و کنترل رایگیری به عرصه بازیهای حزبی در چندین ایالت کلیدی را بزرگترین تهدید میشمارد: «...در آریزونا برخی کاندیداهایی که امسال بهدنبال جایگزینی «داگ دوسی» فرماندار جمهوریخواه هستند، استدلال میکنند او باید بهنحوی برای ترامپ پیروزی را در آنجا مهندسی میکرد. در جورجیا بعد از اینکه «برد رفنسپرگر» از تغییر نتایج آرای انتخابات2020 بهنفع ترامپ امتناع کرد، با تضعیف دفتر وزیر ایالتی ازسوی جمهوریخواهان مواجه شد. در میشیگان و پنسیلوانیا نامزدهای جمهوریخواهی که مدعی هستند انتخابات گذشته ریاستجمهوری دزدیده شده است، درحال کاندیداتوری برای سمتهایی هستند که انتخابات دور بعدی را اداره و تایید میکند.»
انتخابات میاندورهای ماه نوامبر و انتخابات سراسری 2024 در سایه چنین وضعیتی برگزار میشود. جمهوریخواهان خود را مهیا میکنند کنترل یک یا هر دو مجلس کنگره را دراختیار بگیرند و ترامپ هم قانونی میتواند در سال2024 دوباره به کاخسفید بازگردد. نتایج هریک از این رقابتها میتواند ازسوی طرف مقابل مورد مناقشه قرار گیرد، مخصوصا در انتخابات ریاستجمهوری که احتمال آن بیشتر است. اگر دموکراتها پیروز شوند، جمهوریخواهان میتوانند بهخوبی از دستگاه انتخاباتی که اکنون آلوده به حزبگرایی شده سوءاستفاده کنند تا مانع دستیابی آنها به قدرت شوند. اگر جمهوریخواهان پیروز شوند، دموکراتها میتوانند بگویند رقابتهای مورد مناقشه دزدیده شده است. به این ترتیب ممکن است برای دومینبار از «اعتراف به شکست» که محور اصلی انتقال قدرت محسوب میشود، خودداری شود. در عین حال تحقیر مشروعیت سیستم انتخاباتی به یک اعتقاد راسخ و فاجعهآمیز میان هر دو حزب تبدیل خواهد شد.
ضرورت اصلاح نظام انتخاباتی آمریکا
از نظر مقالهنویس نشریه اکونومیست اصلاح و تقویت سیستم رایگیری، البته قبل از اینکه خیلی دیر شود، بهترین پاسخ برای این معضلات خواهد بود، اما مشکل جای دیگری است؛ اگرچه همه آمریکاییها ظاهرا خواهان اصلاح نظام رایگیری هستند، اما طرفهای مختلف منظورهای متفاوتی از این اصلاحات دارند. با توجه به اینکه دموکراتها میخواهند رای دادن را برای مردم آسانتر کنند و جمهوریخواهان نگران تقلب و چگونگی تایید نتایج هستند، باید تضمین سازشی میان این دو دیدگاه امکانپذیر باشد. یک قانون انتخابات اصلاحشده از این نوع، باید در راس دستورکار سال2022 قرار گیرد، با این حال تصویب قوانین همکاری دو حزب را نیاز دارد، عاملی که فقدان آن ریشه انحطاط آمریکا خواهد بود.
ترامپ؛ سد راه رنسانس جمهوریخواهان
تحلیلگر اکونومیست بر این باور است که برای کارکرد مطلوب سیستم سیاسی آمریکا به همکاری هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه نیازی انکارناپذیر وجود دارد. ازسوی دیگر از آنجاکه بازسازی و اصلاح هم ضرورت دارد، بهتر این است که این اصلاحات و چیزی که او رنسانس تعبیر میکند از حزب جمهوریخواه شروع شود؛ اقدامی که دشوار است اما نه به آن مقدار که طرفداران فاجعهآمیز بودن شرایط را تصور میکنند. فاجعهگرایان بر این باور هستند که مدافعان دموکراسی در شرایطی نابرابر با مهاجمان آن قرار دارند، آنهم تا حدی به آن سبب که یکی از دو حزب بزرگ کشور درحال تبدیل شدن به چیزی است که شبیه حزب حاکم «فیدز» در مجارستان است تا حزب جمهوریخواهی که در قدیم وجود داشت.
اما در توجیه شرایط کنونی حزب جمهوریخواه باید گفت حزب اکنون تحت سلطه جمهوریخواهان حامی شعار «اول آمریکا» قرار دارد؛ کسانی که در راستای جلوگیری از مهاجرت، محدود کردن تجارت خارجی و پایان دادن به درگیریها در خارج از کشور تلاش میکنند. آگاهی از این تفوق به ما در درک این موضوع که چرا جمهوریخواهان موافق استیضاح ترامپ از حزب کنار گذاشته میشوند، کمک میکند. با این حال تجسم صرفا ترامپیستی از حزب جمهوریخواه هم چندان منطقی نیست؛ چراکه این حزب هم از جناحهای رقیب داخلی تشکیل شده است. بهعنوان مثال جمهوریخواهان ثروتمندی مانند «گلن یانکین» که ماه نوامبر موفق شد فرمانداری ویرجینیا را بهدست گیرد، صرفا بهدنبال پرداخت مالیات کمتری هستند و از این جهت نمیخواهند تحت رهبری دموکراتها قرار گیرند. درحال حاضر نیز آنها ترامپیسم را بهعنوان تنها ابزار در دسترس برای پیشبرد منافعشان میبینند. البته ممکن است محاسبات آنها چندان درست از آب درنیاید؛ چراکه هر کسی که تصور میکند میتواند ترامپ را هدایت کند، درنهایت ممکن است بهوسیله او بیرون انداخته یا تحقیر شود. اما صرفنظر از افرادی مانند «گلن یانکین» جمهوریخواهان دیگری هم هستند که میتوانند در مسیری متفاوت از ترامپیسم حرکت کنند. «میچ مککانل» و «رافنسپرگر» جمهوریخواهان فعال و برسر کاری هستند که نسبت به تضعیف نتایج انتخابات معترض بودهاند. اگرچه آنها از محکومکردن ترامپ در انظار عمومی خودداری کردهاند، اما فقط در شرایط بحرانی است که شما میتوانید بفهمید آنها میان حفظ جناحشان در قدرت یا نجات دموکراسی کشورشان، کدامیک را انتخاب میکنند. اینچنین افرادی در آینده تعیینکننده هستند. درکنار مسائل مطرحشده، تحلیلگر اکونومیست معتقد است حزب جمهوریخواه هنوز از تعداد زیادی رایدهنده شایسته و میهنپرست برخوردار است که توسط گروهی بدبین از رهبران و مبلغان با این توجیه که ادعای دزدیدهشدن انتخابات نوعی دفاع از دموکراسی محسوب میشود، فریب خوردهاند. اما تصور اینکه با این مردم میتوان همیشه بهعنوان سادهلوح رفتار کرد اشتباه است. درنهایت نویسنده تحلیل خود را با این یادآوری مهم به پایان میرساند؛ مادامی که ترامپ در موقعیت رهبری حزب جمهوریخواه باقی بماند، هرگونه بازسازی غیرممکن است. البته این یک مفهوم معکوس را نیز در خود مستتر دارد؛ مسیر حزب با سرنوشت یکنفر گره خورده و بنابراین هنوز از ظرفیت تغییر (احتمالا در شرایط حذف آن یکنفر) برخوردار است. اما نکته مهم و قابلتامل این است که بسیاری تحلیلگران مانند مفسر نشریه اکونومیست آینده را اینقدر خوشبینانه در نظر نمیگیرند. بر این اساس کارشناس بیبیسیفارسی ضمن توجه به لحن متفاوت و تند بایدن در این سخنرانی، نگرانی بایدن را صرفا متوجه روح آمریکا و آینده دموکراسی نمیداند بلکه آن را نشانهای از هراس بایدن از حضور مجدد ترامپ در عرصه رقابت انتخابات ریاستجمهوری تلقی میکند: «دونالد ترامپ همچنان قدرت اول میان جمهوریخواهان است و همین امر بسیاری را در آمریکا نگران کرده است... دموکراتها و حتی بخشی از جمهوریخواهان میخواهند مطمئن شوند که ترامپ دیگر نه نامزد انتخابات میشود و نه به قدرت میرسد.»