2سال پس از ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس وضعیت آمریکا در منطقه چگونه است؟
پس از ترور سرداران پیروزی در جاده بغداد، بلافاصله برای گرفتن انتقام از آمریکا گروه‌های جدیدی پا به میدان مبارزه گذاشتند که نام و ساختاری متفاوت نسبت به گروه‌های شناخته‌شده مقاومت داشتند. این گروه‌ها با کادری کوچک، به‌شدت آموزش‌دیده و مخفی‌شده درون جامعه در طول دو سال گذشته ضربات زیادی به دستگاه نظامی آمریکا وارد کرده‌اند.
  • ۱۴۰۰-۱۰-۱۴ - ۰۱:۵۷
  • 40
2سال پس از ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس وضعیت آمریکا در منطقه چگونه است؟
اخراج با هزاران زخم
اخراج با هزاران زخم
سید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

سیدمهدی طالبی، روزنامه‌نگار: پس از ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس محور مقاومت این اقدام را نه با یک حمله مستقیم بلکه با راه‌اندازی یک کارزار چندجانبه و چندوجهی پاسخ داد. این کارزار مادی-معنوی به شکلی همه‌جانبه استقرار نظامی آمریکا در منطقه را همراه با ریشه‌های سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی آن هدف گرفته است.

راهبرد انتقام‌جویی محور مقاومت به رهبری ایران از آمریکا، دارای دو جهت کلی سخت‌افزاری و نرم‌افزاری است. جهت نخست بیشتر شامل اقداماتی در حوزه نظامی است که از جهت مادی می‌تواند وضعیت میدانی را به زیان آمریکا ترسیم کند اما جهت دوم به پیگیری اقدامات ذهنی اختصاص دارد که می‌تواند با تقویت جبهه خودی، وضعیتی آشفته را در نظام تصمیم‌گیری دشمن ایجاد کند.

ایجاد کارزار نظامی برای اخراج آمریکا (سخت‌افزاری)

کارزار نظامی محور مقاومت علیه استقرار نظامی آمریکا نبردی متفاوت از حملات نظامی به شکل کلاسیک است. در حملات سنتی بیشتر نبردها از طریق بهره‌گیری از شلیک ممتد توپخانه، بمباران بمب‌افکن‌ها و پرواز بالگرد صورت می‌گیرند. کارزار نظامی محور مقاومت بیشتر از آنکه به تصور کلاسیک از یک درگیری نظامی شبیه باشد، مشابه یک جنگ چریکی است که در آن تنها از کلاشینکف، آرپی‌جی یا بمب دست‌ساز استفاده نمی‌شود بلکه تسلیحاتی پیشرفته را نیز دربرمی‌گیرد. کارزار نظامی محور مقاومت در منطقه علیه آمریکا یک راهبرد میانی و درحال نوسان بین جنگ کلاسیک و نبرد چریکی است. درعین‌حال که این کارزار نظامی هیچ‌گاه به جنگ کلاسیک و نبرد چریکی تبدیل نمی‌شود اما با توجه به وضعیت سیاسی و میدانی، درحال نوسان میان آن دو است و گاهی به یکی از این دو راس نزدیک یا دور می‌شود. حملات کارزار نظامی مقاومت علیه آمریکا گاه با استفاده از بمب‌های کنار جاده‌ای کامیون‌های حامل تجهیزات آمریکا را هدف می‌گیرند، گاه شامل حمله با مینی‌کاتیوشا به پایگاه‌ها هستند و در برخی مواقع دیگر موجی از حملات پیشرفته پهپادی و موشکی را دربرمی‌گیرند. در ادامه به برخی ویژگی‌های کارزار نظامی موجود در منطقه که با هدف اخراج آمریکا ایجاد شده، می‌پردازیم.

1 ایجاد گروه‌های متعدد

پس از ترور سرداران پیروزی در جاده بغداد، بلافاصله برای گرفتن انتقام از آمریکا گروه‌های جدیدی پا به میدان مبارزه گذاشتند که نام و ساختاری متفاوت نسبت به گروه‌های شناخته‌شده مقاومت داشتند. این گروه‌ها با کادری کوچک، به‌شدت آموزش‌دیده و مخفی‌شده درون جامعه در طول دو سال گذشته ضربات زیادی به دستگاه نظامی آمریکا وارد کرده‌اند. در عراق تاکنون 16 گروه مقاومت برای انتقام‌گیری از آمریکا به وجود آمده‌اند که ازجمله مشهورترین آنها «قاصم‌الجبارین»، «اصحاب کهف» و «سرایا اولیاءالدم» هستند. در سال گذشته این 16 گروه 205 حمله نظامی علیه مواضع و تجهیزات آمریکا در عراق انجام دادند.

2 مسلح‌سازی گروه‌ها به سلاح‌های خاص

گروه‌های مقاومت موجود در منطقه پیش از واقعه ترور تنها با تسلیحات معمولی و مرسوم مجهز می‌شدند. این تسلیحات حتی وسایل زرهی مانند تانک را شامل می‌شدند؛ اما هیچ‌گاه یک سلاح راهبردی در دستان آنان قرار نداشت. پس از تشکیل گروه‌های مقاومت برای گرفتن انتقام راهبردی از آمریکا اما سلاح‌های راهبردی نیز در اختیار آنها قرار گرفت. بهره‌گیری از پهپادهای انتحاری نقطه‌زن یکی از این تسلیحات است که تنها در یک مورد باعث کشته شدن چند افسر برجسته غربی در اربیل شد. اواخر تابستان سال گذشته میلادی پایگاه خبری The Cradle news به نقل از یک مقام عالی‌رتبه امنیتی در محور مقاومت فاش کرد آنها برای انتقام‌گیری از آمریکا با استفاده از پهپادهای انتحاری محل استقرار دو تن از افسران نظامی آمریکایی و صهیونیستی را مورد حمله قرار داده و آنها را کشته‌اند. این افراد در عملیات ترور فرودگاه بغداد مشارکت داشتند.

3 زیرزمینی شدن گروه‌ها

گروه‌های مقاومت در دوره جدید به‌شدت متکثر شده و به جای فعالیت‌های علنی با رهبران مشخص، در سطح حفاظتی بسیار بالا دست به طرح‌‌ریزی و عملیات می‌زنند. آنچه بر میزان اثرگذاری اطلاعاتی این گروه‌ها و غیرقابل‌ کشف‌شدن‌شان افزوده است، راهبرد بهره‌گیری از نیروهای بومی در مناطق مختلف عراق و تشکیل گروه‌های منطقه‌ای است. این مساله موجب رصد دائمی اقدامات آمریکا در سراسر عراق و سوریه و همچنین افزایش دامنه ضربات به این کشور شده است.

4 تلاش برای محدودیت هوایی برای دشمن

نیروهای محور مقاومت در دوره‌های پیشین هیچ‌گاه بهره کاملی از تسلیحات ضدهوایی نبرده‌اند اما در چهارچوب سیاست اخراج آمریکا از منطقه و لزوم مهار توان ضربه‌زنی واشنگتن که در قدرت هوایی آن نهفته است، محور مقاومت کوشیده با تسلیح مناطق مختلف منطقه به تسلیحات ضدهوایی محدودیت‌های جدیدی بر توان هوایی آمریکا و متحدانش وضع کند. به خدمت‌گرفتن سامانه پدافند هوایی مجید که از دستگاه‌های شناسایی حرارتی بهره می‌گیرد، گام آشکار و البته پیامی غیرمستقیم درباره ایجاد محدودیت‌های آتی بر سر پرواز جنگنده‌های غربی بر فراز منطقه بود. وجود رادار در سامانه‌های پدافند هوایی مرسوم باعث می‌شود با موشک‌های ضدتشعشع بتوان رهگیری امواج منتشرشده از رادار دستگاه پدافند هوایی آن را هدف گرفته و از بین برد اما بهره‌گیری از سامانه‌های فروسرخ مانند سامانه مجید چنین امکانی را از دسترس دشمن خارج می‌کند. بااین‌حال رونمایی از چنین سیستم‌هایی در ایران تنها یک بخش از ماجرا برای نشان دادن عزم تهران در اخراج آمریکا از منطقه با توسعه سلاح‌ها و زیرساخت لازم است.  ایجاد محدودیت‌های جدید بر فراز لبنان برای جنگنده‌ها و پهپادهای رژیم‌صهیونیستی، در یمن علیه جنگنده‌های سعودی و همچنین در عراق بر ضدهواگردهای آمریکایی نمونه‌ای از اقدامات دو سال اخیر محور مقاومت است. محور مقاومت پیش‌تر با شلیک موشک به‌سمت هلی‌کوپترهای شینوک آمریکا در اطراف بغداد به واشنگتن هشدار داده بود که در آینده کلیه مسیرهای تدارکات‌رسانی این کشور در عراق را مسدود می‌کند.

 کارزار سیاسی- اجتماعی (نرم‌افزاری)

کارزار محور مقاومت علیه استقرار آمریکا در منطقه تنها شامل وجوه نظامی استقرار واشنگتن نمی‌شود. به همین دلیل کارزار ایجادشده نیز تنها محدود به مقابله نظامی با آمریکا نیست. محور مقاومت به‌دلیل وجود ریشه‌های سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی حضور آمریکا در منطقه تلاش دارد در برنامه‌ریزی یکپارچه خود این ریشه‌ها را نیز دچار فرسایش کرده و از بین ببرد.

1 افزایش هزینه حمایت از آمریکا

پیش از ترور سردار سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس نیز همراهی با آمریکا یک موضوع هزینه‌زا بود، اما پس از ترور این وضعیت دچار یک ارتقا نیز شده است. پیش از ترور وضعیت مردم منطقه به‌ویژه عراق با آمریکا از تعارض رنج می‌برد، به‌گونه‌ای‌که هردو باوجود اختلاف ناچار به تحمل یکدیگر بودند، اما پس از ترور وضعیت «تعارض» پیشین به وضعیت «تنازع» ارتقا یافته است. در این وضعیت دو طرف قادر به سازش نسبی میان خود نیستند و درنهایت موضوع باید با حذف یکی از آنها پایان یابد. باتوجه به درگیر شدن آمریکا با مردم عراق که می‌توان آن را در تشییع شهدای ترور فرودگاه بغداد دید، باید تاکید داشت که دورنمای وضعیت فعلی چیزی جز خروج آمریکا نیست، زیرا ازبین بردن میلیون‌ها نفر در عراق توسط آمریکا امکان‌پذیر نیست، اما اخراج چندهزار نظامی واشنگتن برای عراقی‌ها ممکن است. تنازع به‌وجودآمده در عراق وضعیت پیچیده‌ای را برای هر سیاستمداری که به‌دنبال آمریکا باشد رقم می‌زند. این مساله به‌معنای ازبین رفتن کامل آنها نیست، اما در قدم نخست هزینه‌های پیروی از آمریکا برای آنها افزایش یافته است. از این‌رو سیاستمداران و گروه‌هایی که از سیاست‌های آمریکا در منطقه و به‌ویژه عراق حمایت کنند، به‌مرور مورد فشار شدید قرار می‌گیرند تا با کاهش قدرت سیاسی روبه‌رو شوند.

2 پیگیری فرامرزی و دیپلماتیک خروج نیروهای آمریکایی

محور مقاومت برای دیگر کشورهای منطقه ازجمله کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس مشخص ساخته که حضور نظامی آمریکا را تحمل نمی‌کند و آنها ناچار به تصمیم‌گیری دراین‌باره هستند. حمله 23 ژانویه سال گذشته میلادی (4 بهمن 1399) به‌عنوان یک موضوع جانبی این پیام را برای آمریکا به‌دنبال داشت که گروه‌های مقاومت عراقی حتی برای عملیات در خارج از خاک این کشور علیه آمریکا و متحدانش هیچ ابایی ندارند. حملات صورت‌گرفته علیه برخی مواضع در خلیج‌فارس نیز چنین پیام‌هایی را به‌صورت جانبی برای شیخ‌نشین‌های حاشیه آن به‌همراه داشته است.

3 گسترش مرام ضدآمریکایی

محور مقاومت از واقعه ترور به‌عنوان یک ایده مرکزی برای متمرکز کردن نیروهای اجتماعی موجود در منطقه به‌سمت دشمنی با آمریکا بهره می‌برد. محور مقاومت و پیروان آن حادثه ترور را به‌عنوان یک نقطه‌عطف و حتی یک هشدار زمانی برای مبارزه با آمریکا می‌دانند که باقی ماندن آن در منطقه می‌تواند زیان‌های گسترده‌ای به‌بار آورد.

4 تخریب وجهه آمریکا در رویارویی‌های مختلف

اقدامات نظامی محور مقاومت علیه آمریکا مانند حملات متعدد به پایگاه‌های این کشور ازجمله حمله موشکی ایران در 8 ژانویه 2020 (18 دی 1398) به پایگاه عین‌الاسد که به‌منظور گرفتن انتقام رسمی خون فرمانده سابق سپاه قدس ازسوی تهران صورت گرفت، آغاز فرآیندی از تخریب وجهه واشنگتن در منطقه بود. مقامات تهران همچنین در آستانه بزرگداشت واقعه اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان سال 1358 فیلمی از عملیات خود علیه نیروی دریایی  آمریکا منتشر کرد. در این فیلم به‌طور واضح دخالت نیروی دریایی آمریکا برای جلوگیری از توقیف یک نفتکش متخلف ویتنامی توسط نیروی دریایی ایران مشهود بود، اما این رویارویی درنهایت با عقب‌نشینی واشنگتن به اتمام رسید. محور مقاومت با تنظیم اقدامات خود باعث شده تا عملیات‌هایش موجب فرسایش شدید وجهه آمریکا میان ملت‌ها و دولت‌های منطقه شود.

 نتیجه کارزار اخراج آمریکا

بررسی تحولات دوسال گذشته منطقه می‌تواند نشانگر ضرباتی باشد که کارزار اخراج آمریکا از منطقه به واشنگتن وارد ساخته است. در ادامه به بررسی این ضربات و تحولات پرداخته‌ایم.

1 اخراج آمریکا از افغانستان

اخراج آمریکا از افغانستان با توجه به اهداف این حمله که شامل مهار ایران می‌شد، از نخستین روزهای اشغال این کشور در دستورکار ایران قرار گرفت اما این سیاست پس از ترور فرودگاه بغداد از سرعتی خیره‌کننده برخوردار شد و در کمتر از دو سال به اخراج فضاحت‌بار آمریکا منتهی شد. ایران پس از سال 2001 طی یک برنامه‌ریزی آرام تلاش کرد با زمین‌گیر کردن واشنگتن در این کشور زمینه‌های خروج این کشور را فراهم آورد. ازاین‌رو بود که تهران به افغانستانی‌‌ها کمک کرد تا پیش از اشغال شهرهایشان توسط آمریکا خود اختیار آن را در دست بگیرند.  باوجود این، پس از ترور سردار سلیمانی وضعیت در افغانستان به شکل ویژه‌ای تغییر کرد. درحالی‌که شرایط برای رقم زدن یک شکست بزرگ نظامی برای آمریکا در افغانستان فراهم می‌شد، آنها فرار فضاحت‌بار را به شکست کامل ترجیح دادند. یک اقدام مهم نهایی شدن تصمیم آمریکا برای فرار از افغانستان، کشته شدن افسران کارکشته سیا در واقعه‌ای مرموز بود. روز هفتم بهمن 1398 تقریبا 24 روز پس از شهادت سردار سلیمانی در بغداد، یک فروند هواپیمای E-11A ساخت شرکت کانادایی بمباردیه که توسط آمریکا خریداری شده و مورد استفاده سازمان سیا بود، در ولایت غزنی در جنوب افغانستان به شکل مرموزی ساقط شد. سرنشینان این هواپیما از افسران اطلاعاتی و عالی‌رتبه امنیتی آمریکا بودند که واشنگتن پس از کشته‌شدن‌شان تلاش کرد با اقدامات رسانه‌ای اذهان را از وارد آمدن این ضربه بزرگ به آمریکا منحرف کند.

2 عراق در آستانه «اخراج آمریکا»

پس از ترور فرماندهان مقاومت در فرودگاه بغداد مقامات دولت ترامپ از مایک پمپئو، وزیرخارجه وی تا کنت مک‌کنزی، فرمانده نیروهای آمریکا در منطقه موسوم به سنتکام از احیای بازدارندگی آمریکا در مقابل ایران سخن می‌گفتند. نتیجه این بازدارندگی اما نخستین و تنها حمله موشکی یک کشور به پایگاه نیروهای آمریکایی پس از جنگ‌جهانی دوم و زیرآتش قرار گرفتن سراسری مواضع آنها در عراق از سوی گروه‌های عراقی بود؛ مساله‌ای که نشان می‌دهد این حمله نه‌تنها بازدارندگی نیافرید بلکه امنیت نسبی پیشین نیروهای آمریکایی در منطقه را نیز از بین برد. درنتیجه اقدامات نظامی محور مقاومت، نیروهای آمریکایی حضور خود را از 12 پایگاه در عراق به‌طور عمده در 3 پایگاه محدود کردند. نیروهای آمریکایی در طول دو سال گذشته به‌مرور از 9 پایگاه خود در جنوب و مرکز عراق عقب‌نشینی کرده و حضورشان را در دو پایگاه عین‌الاسد در الانبار و الحریر در اربیل متمرکز کردند. شدت‌گرفتن عملیات‌ها علیه نیروهای آمریکایی باعث شد در سفر تابستان سال گذشته مصطفی الکاظمی، نخست‌‌وزیر عراق، به آمریکا، دو کشور توافق کنند تا نیروهای واشنگتن در پایان سال 2021 از این کشور خارج شوند. این موضوع پس از پایان موعد 31 دسامبر 2021 به وقوع نپیوسته؛ اما زمینه‌های روانی برای قطع دسترسی کامل آمریکا به عراق را فراهم ساخته است.

3 باتلاق یمن

دولت قانونی یمن مستقر در صنعا روز گذشته (دوشنبه 3 ژانویه/13 دی) در اقدامی تحول‌آفرین یک کشتی اماراتی حامل تجهیزات نظامی را در آب‌های مقابل ساحل استان الحدیده توقیف کردند. این اقدام در شرایطی صورت گرفت که یمن در طول 6 سال تهاجم ائتلاف متجاوز عربی به‌طور کامل در محاصره قرار داشت. توقیف کشتی اماراتی در روز گذشته تسلط محور مقاومت بر مسیر تنگه باب‌المندب و توانایی تحت‌تاثیر قرار دادن مسیر تجاری آن را مشخص کرد. مزدوران وابسته به امارات آبان‌ماه گذشته به‌دلیل فشارهای محور مقاومت به‌طور ناگهانی ساحل الحدیده را که از سال 2018 در اشغال خود داشتند، رها کردند. نیروهای یمنی در مرکز این کشور نیز در آستانه آزادسازی شهر مارب؛ قلب مواصلاتی، اقتصادی و نفتی یمن هستند. این شهر پایتخت نظامی نیروهای منصور هادی، رئیس‌جمهور مستعفی یمن که به سعودی‌ها وابسته است، به شمار می‌رود و آزادسازی آن به معنای ترسیم دورنمای پایان جنگ در یمن و پیروزی مقاومت در آن است.

4 پایان توطئه علیه سوریه

در سال 2021 برای نخستین‌بار پس از 2011، دمشق موفق شد کنترل کامل جنوب را در اختیار خود بگیرد. این منطقه در مجاورت مرز فلسطین اشغالی قرار دارد و حتی راکت‌های کوتاه‌برد نیز از مسیر آن می‌توانند به رژیم‌صهیونیستی برسند. به همین دلیل و با افزایش تهدید‌ها علیه اشغالگری رژیم‌صهیونیستی در بلندی‌های جولان، نخست‌وزیر این رژیم در هفته‌های گذشته در اقدامی بی‌سابقه جلسه کابینه خود را در این منطقه برگزار و اعلام کرد قصد دارد در طرحی 300 میلیون دلاری بر تعداد صهیونیست‌ها در این منطقه بیفزاید. این تصمیم نشان‌دهنده عمق تهدیدی است که تل‌آویو در بلندی‌های جولان به‌تازگی درک کرده. پیش از این نیز نیروهای ارتش سوریه در سال 2020 تنها چند ماه پس از ترور سردار سلیمانی موفق به آزادسازی بخش‌های گسترده‌ای از استان ادلب، مرکز اصلی تجمع تروریست‌ها در سوریه شده بودند.

5 تغییر موازنه در فلسطین

سال گذشته میلادی برای رژیم‌صهیونیستی از نخستین سال تاسیسش در سال 1948، یک نقطه‌عطف بود. در این سال صهیونیست‌ها برای نخستین‌بار مورد حمله و تهاجم ابتکاری فلسطینی‌ها در سطحی گسترده قرار گرفتند. در جنگ 11 روزه می ‌سال 2021 گروه‌های مقاومت فلسطین مستقر در غزه با اعلام هشداری اولیه به رژیم‌صهیونیستی درباره عقب‌نشینی از اقداماتش در قدس، به این رژیم حمله کردند. به‌دنبال این جنگ بیش از چهار هزار راکت به سراسر فلسطین اشغالی شلیک شد و مناطق مختلف صهیونیست‌نشین را به تعطیلی کشاند. این تحول درحالی رخ داد که پیش‌تر فلسطینی‌ها تنها در جایگاه دفاع در جنگ قرار داشتند و هیچ‌گاه خود قادر به آغاز جنگی علیه تل‌آویو نشده بودند. درجریان این جنگ همچنین برای نخستین‌بار از زمان اشغال فلسطین، فلسطینیان ساکن در سرزمین‌های اشغالی 1948 دست به شورش علیه تل‌آویو زدند. فلسطینی‌های 1948 تابعیت رژیم‌صهیونیستی را دارند. باوجود این تحولات جنگ 11روزه ماه می ‌به این نیز محدود نشد و اتفاقات آن موجب شد کرانه باختری رود اردن نیز برای اولین‌بار از زمان سرکوب انتفاضه 2002 پا به میدان مبارزه سنگین علیه رژیم‌صهیونیستی بگذارد. ماه گذشته «امیر بوحبوط»، تحلیلگر نظامی در وب‌سایت صهیونیستی والا اعلام کرد وقوع 15حادثه چشمگیر تنها در بازه زمانی چندروزه که به‌شکل دراماتیکی رخ داده‌اند، ارتش رژیم‌صهیونیستی را به فکر واکنش‌های خشونت‌آمیز انداخته است.

6 افزایش غلظت حضور نظامی ایران در خلیج‌فارس

ایران در سال‌های اخیر تمرکزی ویژه بر افزایش قدرت خود در خلیج‌فارس داشته است. گرچه تصمیم تهران برای تقویت قدرت خود در خلیج‌فارس موضوعی مداوم است، اما شدت مسلح‌سازی سال‌های اخیر نشان می‌دهد ایران خواهان رسیدن به هدفی دیگر است. افزایش غلظت حضور نظامی ایران در خلیج‌فارس، بدون آنکه شامل برخوردهای نظامی شود، عملا تهران را به مدیریت‌کننده تحولات این منطقه تبدیل می‌کند؛ موضوعی که افزایش صادرات نفت ایران در ماه‌های اخیر به‌رغم تلاش‌های ناکام آمریکا، نشانی از آن است.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰