ابوالفضل مظاهری، دبیر گروه دانشگاه: دانشگاه آزاد اسلامی در ابتدای دهه 60 تاسیس شد تا با برعهده گرفتن مسئولیت آموزش تکمیلی جوانان کشور، کمکحال دولت در حوزه آموزش عالی شود. حالا با گذشت حدود 40 سال از روزهای آغازین فعالیت دانشگاه آزاد اسلامی نقشی حدود 38 درصدی را در فضای آموزش عالی ایفا میکند و در آستانه سده جدید شمسی، آموزش یکمیلیون و 160 هزار دانشجو در مقاطع مختلف تحصیلی را مدیریت میکند. این دانشگاه امروز نهتنها در حوزه آموزش و پژوهش، بلکه در سایر حوزهها نظیر خدمات درمانی به شکلهای مختلف یاریدهنده دولت بوده اما تاکنون حتی از تسهیلات مقرر و اعلامی دولت نظیر تسهیلات کرونایی ستاد کرونا بیبهره مانده است.
بررسیهای کارشناسی نشان میدهد با وجود فعالیتهای دانشگاه آزاد اسلامی در حوزههای آموزشی و پزشکی که جبرانکننده برخی کمبودهای بخش دولتی هم هست، خبری از حمایتهای معمول و تسهیلاتی نیست که بهطور مثال شامل حال بیمارستانهای دولتی میشود. این درحالی است که میزان افزایش شهریههای دانشگاه آزاد اسلامی در طول دوسال اخیر که مهمترین منبع مالی این دانشگاه بهشمار میرود کمتر از رشد چندبرابری تورم بوده است. در مقابل اما انتظار کارکنان و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی همراهی و توجه به مشکلات معیشتی آنهاست و دانشگاه باید رقم حقوق کارکنان خود را افزایش دهد. توجه به همین معادله ساده میتواند نشاندهنده وضعیت مالی سخت دانشگاه در سالهای کرونایی اخیر باشد، حتی اگر خسارتهای مختلف کرونا را چه در کاهش درآمدها و چه در افزایش برخی هزینهها نادیده بگیریم. حالا اما دولت و مجلس میتوانند با پایان یک اجحاف تاریخی در حق دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی و افزایش حمایتهای قانونیشان در بودجه و ایجاد فضایی عادلانه در ارائه یارانهها و تسهیلات امکان تداوم نقشآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی در حوزههای آموزشی و پزشکی را فراهم آورند.
ماجرای اجحافهای بودجهای از چه قرار است؟
جور دیگری میتوان به این ماجرا نگاه کرد. دانشگاه آزاد اسلامی درحالحاضر میزبان بیش از 44هزار دانشجوی شاغل به تحصیل در رشتههای علوم پزشکی است و برای تربیت بهتر کادر درمان کشور نیازمند استفاده از بیمارستانهای آموزشی است. براساس استانداردهای قانونی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دانشگاه تاکنون 13 بیمارستان و مرکز درمانی در سراسر کشور را مهیا ساخته که درحال خدمترسانی آموزشی به دانشجویان و ارائه خدمات درمانی به عموم مردم هستند. با وجود این، از آنجا که بیمارستانهای آموزشی مورد اقبال افراد علاقهمند به دریافت خدمات از بخش خصوصی و با تعرفه مربوطه نیستند، مراکز درمانی این دانشگاه با زیان متوالی مواجه شدهاند تا حدی که درصورت ادامه این روند، پایداری مراکز فوق و بهتبع آن رشتههای مربوط دچار اختلال میشوند و بهسوی تعطیلی کشانده خواهند شد. اما دانشگاه آزاد اسلامی بهمنظور پایداری مراکز درمانی فوق و عدم خروج ظرفیت تختهای بیمارستانی از چرخه نظام سلامت کشور و درنتیجه آن از دست رفتن ظرفیت دانشگاه آزاد اسلامی در تربیت نیروی انسانی متخصص در رشتههای علوم پزشکی و پیراپزشکی میخواهد معادل حقوق و مزایای کارکنان درمانی این دانشگاه را مانند بیمارستانها و مراکز دولتی، براساس متوسط نیروی انسانی مورد نیاز به ازای هر تخت مصوب از محل اعتبارات یارانهای قانون هدفمند کردن یارانهها در قالب کمک دریافت کند. این مساله با دریافت یک درصد از 10 درصد مندرج در بهرهبرداری از منابع درآمدی حاصل از اجرای قانون هدفمندی یارانهها که به حوزه سلامت اختصاص یافته، امکانپذیر خواهد بود. از سوی دیگر دانشجویان دانشگاه در عین پرداخت هزینههای تحصیلی، از تسهیلات و یارانههای کمکی در امور رفاهی، فرهنگی و دانشجویی مانند بودجههای تسهیلات دانشجویی، تسهیلات خوابگاه و یارانه غذا دریافتی نداشتهاند یا بهمیزان بسیار کمتر از واقع بهرهمند میشوند. دانشگاه آزاد اسلامی در این حوزه هم پیشنهاد روشنی ارائه داده است که میتواند مورد توجه نمایندگان مجلس قرار گیرد؛ اول اینکه بودجهای به تناسب تعداد دانشجویان شاغل به تحصیل و مقطع تحصیلی تسهیم و در قالب کمک به حساب صندوق رفاه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واریز شود و دیگر اینکه مبالغ برگشتی این تسهیلات جهت افزایش نقدینگی یا سرمایه صندوق رفاه دانشجویان آن دانشگاه در قالب کمک، به دانشگاه آزاد اسلامی اختصاص یابد. «فرهیختگان» در گفتوگو با مجید مشکینی، مشاور و نماینده تامالاختیار رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در هیات امناهای استانی ابعاد مختلف این موضوع را مورد بررسی قرار داده که مشروح آن را ادامه میخوانید.
دانشگاه آزاد اسلامی در حوزه درمان و آموزش پزشکی با دارا بودن بیمارستان مشغول ارائه خدمات در کشور است. در ایام کرونا هم مراکز درمانی دانشگاه دراختیار مداوای بیماران کرونایی قرار گرفت. اما با اینحال شرایط اداره بیمارستانهای دانشگاه آزاد و دولتی یکسان نیست. پیشینه این مساله به چه زمانی برمیگردد؟
حوزه سلامت همیشه جزء یکی از وظایف دولتها و حکومتها است. سلامت، آموزش، امنیت و اینها جزء چیزهای اصلی برای هر دولتی هستند. سال 74 بهواسطه هزینههای تامینی که زیاد شد، در دولت سازندگی هاشمی و مرندی طرحی را بهنام خودگردانی بیمارستانها مطرح کردند. در این طرح بیمارستانها خودشان را میتوانستند اداره کنند. این بهطور خلاصه باعث شد پولی که بیمار از جیب خود هزینه میکند بالا برود. این هزینه بنا بر نقل منابع رسمی تا 80 درصد افزایش یافت. این مقدار برای سرانه کل کشور است و برای برخی جاها بیشتر هم میشد. بعد از مدتی در دوره اصلاحات متوجه شدند با افزایش تورم و هزینههای بیمارستانها با اینمدل نمیتوانند خودشان را باز نگه دارند. سازمان برنامهوبودجه آن زمان بهازای تعداد هر تخت بیمارستان تصمیم گرفت برمبنای اعلام تختهای مصوب که توسط وزارت بهداشت مشخص میشود، تعداد نیروی هر تخت بستری عادی، تخت آیسییو، تخت سیسییو یا تخت سوختگی را مشخص کند. بسته به نوع تخت تعداد نیروی انسانی موردنیاز هر تخت هم متفاوت است. سازمان برنامهوبودجه برای هرکدام از این تختها یک تعداد مشخص نیرویانسانی را تعریف کرد. شاید درحالحاضر مبنای حمایت دولت از بیمارستانها براساس تخت نباشد، اما بههرحال از یک ساختار و قانونی تبعیت میکند.
اجازه دهید اینجا سوال دیگری هم مطرح کنم که به روند بحث کمک خواهد کرد. چرا دانشگاه آزاد سراغ فعالیتهای درمانی یا بهتر بگویم راهاندازی بیمارستان رفت؟
دانشگاه آزاد اسلامی به آموزش در حوزه درمان وارد شده و بیمارستان ساخته است؛ چراکه برای آموزش رشتههای پزشکی و پیراپزشکی نیاز به بیمارستان بوده است. براساس مقررات وزارت بهداشت، هرکس بخواهد رشتههای خاصی مثل پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و پرستاری و هر رشتهای که در پزشکی نیاز به عرصه بالینی دارد را آموزش دهد، باید بیمارستان و محل آموزش پزشکی را داشته باشد. مثلا باید برای پزشکی بیمارستان داشته باشد، برای دندانپزشکی یونیت داشته باشد و بقیه رشتهها نیز به همین صورت است. دانشگاه آزاد اسلامی یکسری از این مکانها را خودش احداث کرد و بخشی دیگر از نیاز خود را با اجاره بیمارستانهای تامین اجتماعی و بیمارستانهای دولتی عرصه بالینی تامین کرد. بر این اساس بین 75 تا 100 درصد شهریه متغیر دانشجوها در رشتههای پزشکی را برای اجاره عرصه بالینی آن بیمارستان هزینه میکند. بهواسطه اینکه دانشگاه آزاد درحال خدماتدهی در بیمارستان آموزشی است، افرادی که متقاضی و علاقهمند دریافت خدمات بالینی و درمانی خصوصی هستند، به بیمارستانهای دانشگاه آزاد نمیآیند. این مساله باعث شده تا باوجود ارائه خدمات نتواند مثل بخش خصوصی هزینه درمان را از بیمار بگیرد. هرچند باوجود اینکه هزینه دریافتی کمتر هم هست، اما بخشی از بیماران به بیمارستانهای دانشگاه آزاد مراجعه نمیکنند و اگر بیماری موقعیتش را داشته باشد، به بیمارستانهای تامیناجتماعی یا دولتی میرود تا با حداقل هزینه درمان شود.
بیمارستانهای دانشگاه آزاد 270 میلیارد تومان بدهکارند
برآوردی از وضعیت مالی بیمارستانهای دانشگاه آزاد دارید؟
در این شرایط بیمارستانهایی که بیمار ندارند پس درآمدشان هم لطمه میخورد و نمیتوانند بهاصطلاح «تراز مثبت» داشته باشند. این عامل باعث میشود تراز بیمارستانی منفی باشد. درحال حاضر بیمارستانهای دانشگاه آزاد 270 میلیارد تومان بدهکار هستند.
کوتاه ماندن دست بیمارستانهای دانشگاه آزاد از یارانه دولت
بیمارستانهای آموزشی دانشگاه آزاد از حمایت دولتی استفاده میکنند؟
درحالیکه بیمارستان دانشگاه آزاد باید همان خدمات بیمارستان آموزشی را بدهد، ولی با یک تفاوت عمده روبهرو است. بیمارستانهای دانشگاه آزاد از یارانه دولت استفاده نمیکنند. علت این اتفاق به زمانی برمیگردد که هدفمندی یارانهها را کلید زدند. تصمیم برآن شد که حاملهای انرژی را آزاد کنند و قیمتش را بالا ببرند. از محل درآمد یارانههای انرژی باید در جاهای مشخص هزینه کنیم. ماده هفت قانون هدفمندی یارانهها بهصراحت میگوید باید این مقدار در خدمات درمانی، ارتقای سلامت و اینها انجام شود. دولت درکنار افزایش قیمت حاملهای انرژی یکسری یارانه را نیز به اینها اختصاص داد. درحالیکه دانشگاه آزاد خدمات را به همان منوال به مردم میدهد که وظیفه اصلی دولتها و حکومتها است، اما از آن محل یارانه استفادهای نمیکند.
با این حساب، بخشی از وظایف دولت را دانشگاه آزاد برعهده گرفته است بدون هیچگونه کمکی ازسمت دولت؟
درواقع دولت کمکی که به بیمارستانهای دولتی خودش دارد، به بیمارستانهای دانشگاه آزاد نمیکند. حتی زمانی که من در معاونت توسعه بودجه بودم هم میخواستم این را اصلاح کنم، اما فرصت نشد. اگر این حمایت صورت نپذیرد باعث میشود ما مجبور به بستن بیمارستانها شویم و بیمارستان را تعطیل کنیم. بهتبعش رشتههایمان هم بسته میشود. اگر رشته بسته شود، ظرفیت آموزشی که الان دانشگاه آزاد دارد و در کشور به کمک دولت است، از بین خواهد رفت.
هزینه آموزش در دانشگاه آزاد یکچهارم مراکز دولتی است
این اتفاق دقیقا در زمانی میافتد که دعوا بر سر تربیت نیروی پزشک است!
اگر این اتفاق بیفتد و این ظرفیت کم بشود، خود دولت مجبور است این ظرفیت را بالا ببرد. بالا بردن این ظرفیت برای دولت هزینهبردار است. بودجه آموزشعالی را ببینید. دانشگاه آزاد دارد با یکچهارم آن هزینه که دولت در کشور برای آموزش و پژوهش هزینه میکند، خدمات خود را ارائه میدهد. حالا اگر این رشتهها از دانشگاه حذف شوند، حتی اگر دولت بخواهد آن را پر کند، خیلی بیشتر باید برایش هزینه بپردازد. تقریبا چهاربرابر دانشگاه و در یک سیکل معیوب هم میافتد. ما قالیباف را درجریان این مشکل قرار دادیم. دولت در آموزش باید چهاربرابر هزینه کند. آیا اگر این تخت دانشگاه دیگر نباشد، دولت نباید برای نبود آن تخت جایگزین کند؟
هزینه ساخت و ایجاد ظرفیت پزشکی برای دولت گرانتر است
این موضوع برای آموزش غیرپزشکی است، درحالیکه هزینه آموزش پزشکی قطعا بالاتر است.
دولت اگر از بیمارستانهای دانشگاه آزاد حمایت مالی نکند، طبیعتا باید دوباره این ظرفیت را ایجاد کند. درحال حاضر چندین برابر پول باید هزینه بپردازد تا همان تعداد تخت را ایجاد کند. ازطرف دیگر حتی اگر تخت هم ایجاد کند یا بیمارستان جدیدی هم بسازد، باید یارانه درمان آن بیمارستان را هم خودش بدهد. بهبیان دیگر اگر این یارانه دراختیار دانشگاه آزاد قرار نگیرد، دولت و نظام اینجا به دو جهت ضرر میکنند. یکی چون تختهای دانشگاه خارج شده باید دوباره همان تعداد تخت را ایجاد کند که البته همین مساله یارانه سرجایش میماند. مورد دیگر اینکه ظرفیت آموزش پزشکی خودش را از بین برده است و باز مجبور میشود دوباره آن ظرفیت را ایجاد کند، که در آنصورت هم هزینههایش چهاربرابر است. بنابراین دانشگاه اگر بخواهد اول کمک نظام کرده باشد، دوم دولت این فرصت را از دست نداده باشد و صد البته زمان از دست نرفته باشد، پیشنهاد میکنیم همان یارانهای را که در هدفمندی یارانهها میخواستند به پرسنل و بخشهای درمانی دولتی بدهند، به همان نسبت به تختهای بیمارستانی دانشگاه آزاد هم اختصاص دهند.
بار مالی حمایت دولت از دانشگاه آزاد حدود 350 میلیارد
آقای دکتر حمایت از بیمارستانهای دانشگاه آزاد برای دولت چه میزان بار مالی دارد؟
برای اینکه به دولت هزینه تحمیل نشود، ما جایش را در قانون آوردهایم. مگر نه آنکه در قانون هدفمندی یارانهها 10درصد از منابعش باید برای سلامت انجام شود؟ این چیزی است که درحال حاضر دولت در لایحه آورده و در مجلس است. منابع درآمدی قانون هدفمندی یارانهها 470 هزار میلیارد تومان است. از این مقدار 32 هزار میلیارد تومان را در سال آینده برای هزینه درمان گذاشته است؛ یعنی چیزی کمتر از 10درصد میشود. این درحالی است که دانشگاه آزاد حتی به اعتبارات وزارت بهداشت هم دست نزده است. مبلغی که در قانون هدفمندی یارانهها قسمت سلامت گذاشته شده، 32 هزار میلیارد تومان است. البته این مقدار طبق قانون باید 47 هزار میلیارد تومان باشد. نیاز دانشگاه آزاد رقم زیادی نیست و تقریبا یکدرصد میشود. درحالیکه دانشگاه آزاد میخواهد از محل یک بند دیگر آن که بهصورت عام است، این مقدار را تهیه کند. یعنی از 3200 میلیارد کم بشود و 350 میلیارد تومان را به دانشگاه بدهند، باقیاش را هم برای بندهای 8 تا 11 قانون هدفمندی یارانهها بگذارند. برای حفظ ظرفیت چه در زمینه آموزشی و چه در زمینه ارائه خدمات درمانی در دانشگاه آزاد و اینکه این ظرفیت بهعنوان یک کمک برای دولت پایدار بماند، لزوم چنین حمایتی در بودجه احساس میشود. منابع قانونی آنهم وجود دارد. این در اصل نوعی بیعدالتی به دانشگاه آزاد است؛ هم در آموزش پزشکی هم در ارائه خدمات درمانی. دانشگاه آزاد میخواهد ارائه کمکهای دولتی نسبتبه خدمات عادلانه باشد.
عدم حمایت بودجهای مانع تحقق مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی میشود
اهمیت این مساله زمانی بیشتر میشود که یادآوری کنیم بخشی از افزایش ظرفیت پزشکی قرار است با استفاده از ظرفیت کشور کامل شود.
اگر این حمایت در بودجه از دانشگاه آزاد صورت نگیرد، عملا مصوبه شورای انقلاب فرهنگی هم اجرا نمیشود، همانند سال قبل که اجرا نشد. چون مصوبهای است که منابعش در آن دیده نشده است. ولی اگر این منابع دیده شود، کمکی میشود که مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی در سال آینده هم اجرایی شود.
دانشگاه آزاد درخصوص آموزش پزشکی هیچ کمکی از دولت تاکنون نگرفته است؟
ما هیچگونه کمکی از دولت نگرفتهایم. نه در آموزش پزشکی، نه در غیرپزشکی، نه در ساخت بیمارستانها و نه در خود بحث آموزش و حقوق اساتید هیچ کمکی نگرفتهایم.
یکی دیگر از مطالبات بودجهای دانشگاه آزاد اسلامی به موضوعات صنفی مربوط میشود، در این خصوص توضیح دهید.
بله، موضوع بعدی موضوع عدالت در آموزش است. بگذارید مقدمهای برایتان بگویم، دولت در شرایط کنونی مبلغی را که دولت فقط در بودجه وزارت علوم گذاشته است؛ مبلغی حدود 38176 میلیارد تومان در سال آینده است. اگر این مقدار را با بودجه دانشگاه آزاد اسلامی مقایسه کنیم و سرانه بگذاریم که چه تعداد دانشجو را وزارت علوم و چه تعداد دانشجو را دانشگاه آزاد اسلامی تربیت میکند، دانشگاه آزاد اسلامی تقریبا با 23 درصد قیمت تمامشده وزارت علوم بهطور متوسط و سرانه کلی دارد انجام میدهد، درنتیجه دولت در این قسمت آموزش را گران بهدست میآورد. درحالحاضر دانشگاه آزاد اسلامی به دولت کمک کرده است و به قسمتهایی که دانشگاههای وزارت بهداشت ظرفیت لازم را نداشتند یاری میرساند. همچنین ظرفیتی ایجاد کرده که آموزش را انجام میدهد، اما آیا دولت تصمیم دارد امکانات رفاهی را به دانشجویان بدهد؟ دانشگاه آزاد اسلامی شهریه را از آنها میگیرد و آن را هزینه آموزش و حقوق استادها میکند. اما فقط این نیست؛ این دانشجویان هم مسائل فرهنگی، هم مسائل رفاهی و هم مسائل تغذیهای دارند. امسال دولت در صندوق رفاهی وزارتخانههای علوم و بهداشت 1640 میلیارد تومان را برای هزینه دانشجوها گذاشته، البته این مقدار منهای حقوق و مزایای پرسنل خودش مبلغی حدود 1600 میلیارد تومان خواهد شد. حال اگر دانشجوهای کشور را سهمیلیون نفر در نظر بگیریم، حدود یکمیلیون و 160 هزار نفرشان دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی هستند؛ چیزی حدود یکسوم کل دانشجویان کشور.
ماجرای یک بیعدالتی در حوزه مسائل دانشجویی
دانشگاه آزاد اسلامی در این حوزه چه میزان از یارانه دولتی بهرهمند میشود؟
این دانشگاه برای این تعداد دانشجو در مباحث خوابگاه، وام و یارانه غذا کمکی که از دولت میگیرد کمتر از 20 یا 30 میلیارد تومان است، درحالیکه اگر بهصورت سرانه هم به آن نگاه شود، سهم دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی حدود یکسوم آن مبلغ و نزدیک به 500 میلیارد تومان میشود، بنابراین با استناد به بند 9 اصل سوم قانون اساسی در بحث تبعیض و عدمتبعیض، اجرای عدالت به آن پافشاری کرده است، یک بیعدالتی برای دانشگاه آزاد اسلامی درحال انجام است، چون این دانشگاه خودگردان است و هزینه آموزش را از دانشجو میگیرد که این امر کمکی برای دولت است. همچنین درنتیجه افزایش تورم چندسال اخیر برای آنکه فشاری به مردم و خانوادهها نیاید، دانشگاه آزاد اسلامی به این میزان افزایش شهریه نداشته اما اگر دولت برای مسائل دانشجویان یارانه میدهد، این یارانه باید شامل حال همه دانشجویان کشور شود، مگر نه اینکه خروجی کار دانشگاه آزاد اسلامی در همین کشور است؟
توقع حمایت از هزینههای آموزشی نداریم اما تسهیلات دانشجویی عادلانه پرداخت شود
آیا مطالبات دانشگاه آزاد اسلامی صرفا منحصر به تسهیلات و یارانههای حوزه دانشجویی هستند؟
هزینه دانشجو از خود او گرفته میشود. اگر دولت دارد به دانشجویان یارانه غذا میدهد، دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی با دانشجوهای دیگر دانشگاهها چه فرقی دارد؟ به همان دلیل که به آنها میدهد باید به این طیف از دانشجویان هم بدهد. اگر یارانه خوابگاه و مسائل فرهنگی برای دانشجو است، باید به هر دو گروه داده شود. اگر تسهیلات داده میشود که دانشجو بتواند مخارج اولیه یا هزینههای اولیه کمکآموزشیاش را تامین کند، پس باید به این دانشجویان هم داده شود. دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی نسبت به دانشگاه دولتی تنها ممکن است با یک تست جابهجاشده باشد و فرق زیادی بین آن دو نیست، حتی از لحاظ استعداد هم فرقی نمیکند. دانشگاه آزاد اسلامی میداند که دولت توانایی ندارد همه قسمتهای آموزشی را حمایت مالی کند. این دانشگاه قسمت آموزشی را خودش تامین میکند اما در قسمتهایی که باعث و بانیاش تورم بوده میگوییم دولت به دانشگاه آزاد اسلامی کمک کند، کمک دولت که در زمینه آموزش است، علاوهبر این دولت از فارغالتحصیلهای این دانشگاه و خروجیهای آن استفاده میکند، حتی این را ارزانتر هم بهدست میآورد. از دولت برای هزینه آموزش توقعی نداریم اما میتواند آن چیزی را که بهعنوان یارانه و تسهیلات است در اختیار دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی هم قرار بدهد، البته در قانون هم آمده است اما وزارتخانههای بهداشت و علوم این کار را نمیکنند.
پیش از کرونا روزی 50 ریال یارانه غذا برای دانشجویان میگرفتیم!
آیا درحالحاضر مشخص است که دانشگاه آزاد چقدر از صندوق رفاه این دو وزارتخانه استفاده کرده است؟
بهصورتکلی نه، ولی زمانی که من در معاونت توسعه بودم، فکر کنم دانشگاه آزاد اسلامی حدود 20 میلیارد تومان از این تسهیلات استفاده کرده بود. در سالهای قبل از کرونا 12 میلیارد تومان اعتبار بهصورت یارانه دریافت کردیم. این 12 میلیارد تومان یارانه را بین یکمیلیون و 200 هزار نفر دانشجو تقسیم کنیم، حدود هزار تومان سرانه هر دانشجو میشود. این مبلغ یارانه هر دانشجو در کل سال است. اگر این هزار تومان را تقسیم بر 200 روز سال کنیم، روزی پنجاه ریال یارانه غذا برای هر دانشجو میشود.
دو مطالبه دانشگاه آزاد اسلامی برای حمایت عادلانه دولت از دانشجویان
در زمینه وامهای دانشجویی وضعیت به چه صورت بوده است؟
در زمینه وام و تسهیلات دانشجویی میزان کمک دولت حدود 20 میلیارد بوده است. وام دو قسمت دارد؛ یک وام پول توجیبی است و دیگری وام برای مثلا مسکن، شهریه که بیشتر وام شهریه برای دانشگاه آزاد اسلامی است. حال باید درنظر گرفت چه تعداد شهریهپرداز در دانشگاه دولتی و دانشگاه آزاد اسلامی وجود دارد. اگر درست حساب کنیم کل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهریهپردازند، پس باید وام به این میزان تقسیم شود. درحالیکه چنین چیزی هم اتفاق نمیافتد. اگر بخواهم درست بگویم در گذشته وجوه اداره شده بود، یعنی دولت مبلغی را به دانشگاه میداد، سپس دانشگاه آن را به دانشجو واگذار میکرد. بازپرداخت آن هم بعد از تحصیل بود و آن مبلغ در زمان بازپرداخت به خزانه دولت برگردانده میشد. در سالهای 91-90 هرسال 50 درصد به صندوقهای رفاه بخشیده شد. سال 92 این مقدار به صددرصد رسید. درحالحاضر این وجوه به صندوقهای رفاه وزارتخانههای بهداشت و علوم ریخته و باعث افزایش سرمایه این صندوقها میشوند. درخواست دانشگاه آزاد اسلامی این بود که این مبالغ به صندوقهای خود دانشگاه برگردانده شود. دومین درخواست ما این بود بودجهای که سالانه برای این کار میگذارند، به همان میزان و نسبت برای دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی جدا شود و مستقیم در صندوق رفاه دانشگاه آزاد اسلامی بهصورت کمک بیاید. معنی کمک در اینجا یعنی دولت و مجلس این اختیار را دارند که این امر در قالب کمک انجام شود که این نهاد غیردولتی بتواند مثل یک نهاد دولتی این خدمات را به دانشجویانش بدهد.
تصوری عمومی وجود دارد؛ شهریهای که دانشگاه آزاد اسلامی میگیرد نسبت به همه هزینههای تحصیل است نهفقط هزینه آموزش، یعنی این دانشگاه آزاد وقتی حسابوکتاب شهریه را میکند همه هزینهها را دخیل میداند که یک بخش اعظمش آموزشی است و یک بخش دیگر هم هزینههای دیگر است. ممکن است با این مدل عدهای چنین مطالبهای را از دانشگاه آزاد اسلامی نپذیرند، قبول دارید؟
درواقع در فضای مجازی و رسانهای، شورای انقلاب فرهنگی، ریاستجمهوری و هرجایی میدانند که حقوق اعضای هیاتعلمی و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی نسبت به دولت کم است. این در بخش کارمندان نسبت به بخش اساتید هم خودش را بیشتر نشان میدهد. با توجه به اینکه حقوق استادهای وزارت علوم بالا رفته و دوباره پایین آمده است درحالحاضر این امر خودش را بیشتر نشان میدهد. بههرحال بحث حقوق است و ما فکر میکنیم حدود 85 درصد درآمدمان برای حقوق پرسنلمان هزینه میشد حتی بدهیهای تامین اجتماعی، مالیات، برق و گاز و حتی بابت پایداری و نگهداری واحدها باید هزینه کنیم. در برخی مواقع دانشگاه آزاد اسلامی هزینه سرویس و نگهداری آسانسورهای خود را هم نداشته، این اتفاق بهخاطر این است که افزایش شهریه و تورم جامعه هیچکدام با یکدیگر همخوانی ندارند. اگر دانشگاه آزاد اسلامی بخواهد افزایش شهریه را به میزان تورم انجام بدهد مطمئنا تعداد زیادی از دانشجویان این دانشگاه نمیتوانند آن را پرداخت کنند. از اعتراض و این موارد احتمالی هم بگذریم، امکان دارد یکسری از دانشجویان ترک تحصیل کنند، بهواسطه اینکه نمیتوانند این هزینهها را جبران کنند، چون دانشگاه آزاد اسلامی سعی کرده بهنحوی عمل کند که حداقلها را بتواند جبران کند و جبران حداقلها به خیلی از قسمتها لطمه زده است، مثلا هماکنون بودجههای فرهنگی ما هزینه نمیشود. بودجههای ورزشی، پژوهشی و فناوری ما هم تامین نمیشود، یعنی همه اینها تحتالشعاع پرداخت حقوق قرار میگیرند؛ درست کاری که درحالحاضر دولت هم انجام میدهد و میگوید حقوق اولویت اول است و اگر مبلغی اضافه آمد، جای دیگر هزینه میکنیم. البته ما اینطور فکر نمیکنیم و به اعتقاد ما چون دانشگاه آزاد اسلامی به کمک دولت آمده است، نباید طوری شود که از کرده خود پشیمان شود.
مصوبات ستاد ملی مبارزه با کرونا شامل حال دانشگاه آزاد اسلامی نشد
در بحث کرونا قرار بود دانشگاه آزاد اسلامی از سوی دولت حمایت شود. آیا این حمایتها اتفاق افتاد؟
خیر، دولت مصوبهای داشت برای بنگاههایی که در این ایام آسیبدیده بودند و ما باید براساس همان مصوبه میتوانستیم هزار یا 1300 میلیارد تومان از دولت وام بگیریم که چنین چیزی اتفاق نیفتاد، چون بانکها حمایت نکردند. برای حمایت بانکها در تسهیلات 1300 میلیارد تومانی باید 1500 یا 2000 میلیارد تومان وثیقه گذاشته شود. اگر دانشگاه آزاد اسلامی این مبلغ را داشت که نیازی به تسهیلات نبود! ساختمانهای دانشگاه را هم بهعنوان وثیقه قبول نمیکردند و همین عامل باعث شد که دانشگاه ما نتواند از آن مصوبات ستاد ملی مبارزه با کرونا هم استفاده کند. از تسهیلات بلاعوض که هیچاستفادهای نکردیم، از موارد دیگر تسهیلاتی نیز به همین شکل. خود کرونا هم باعث شد که درآمدهای غیرشهریهای دانشگاه کاهش پیدا کند، مثل اجاره سلف، بوفه، پارکینگ، مغازه، از طرفی حقوق پرسنل نیز سرجایش باقی بود، حتی افزایش هم ادامه پیدا کرد. بهطور خلاصه درآمدهای دانشگاه کاهش و هزینههایش افزایش یافت. همین عوامل سبب شد دانشگاه نتواند تراز مثبت که هیچ حتی تراز برابر را داشته باشد، درنتیجه تراز منفیمان بیشتر شد.
مجموعا اگر مطالبات دانشگاه آزاد اسلامی در بودجه محقق شود، چه میزان آورده مالی دارد؟
همهچیز برمبنای برآورد است، چون ما با درخواستی که از دولت داریم میخواهیم مشابه نیروی بیرون را به ما بدهد؛ همان نیرویی که وزارت بهداشت میگیرد، چون نیروی درمانی بسیار سیال است. هماکنون اگر ما نتوانیم حقوق برابر دولت به پرستاران بدهیم، چون درحالحاضر در بخش دولتی هم کمبود پرستار هست، این نیرو جذب بخش ما نمیشود. این مشکل را در بخش هیاتعلمی پزشکی دانشگاه آزاد نیز داریم. هیاتعلمی در فراخوان دانشگاه دولتی میرود. لذا دانشگاه آزاد اعتقادش بر این بوده که کمکی به تعداد نفرات استاندارد هر تخت و معادل حقوق کادر درمان دانشگاههای دولتی به دانشگاه آزاد پرداخت شود، البته من فقط نیروی انسانی آن را میگویم، بخش هیاتعلمی را نمیگویم، چون آن بخش را از قسمت شهریه حقوق میدهیم. طبق برآورد ما در سال 1401 این مبلغ حدود 350 میلیارد تومان خواهد بود.
چنین اتفاقی باعث میشود پیامدهای خوبی در بخش حقوقی در قسمت پرستاران و پزشکان داشته باشید؟
بله، هم باعث میشود بیمارستان دانشگاه دیگر ضرر ندهد و بتواند بهخوبی بیمارستان دولتی خدمات قابل قبولی را بدهد و هم خدمات آموزشی خوب را به دانشجویی ارائه دهد که فردا میخواهد تربیت شود. هدف ما این است که کیفیت را از بین نبریم، بهجای اینکه بیمارستان هزینهاش را از طرق غیرقانونی و غیرعرفی تامین کند فکرش را بگذارد روی آموزش دانشجویان و خدمات خوب درمان به مردم بدهد.
در قسمت مباحث آموزشی اگر بخواهیم کلی بگوییم 1650 میلیارد تومان است. اگر یکسوم دانشجویان کشور در دانشگاه آزاد اسلامی هستند پس باید یکسوم این مبلغ هم به دانشگاه آزاد اسلامی اختصاص پیدا کند. چیزی حدود 500 یا 550 میلیارد تومان ولی ممکن است این مقدار در حسابوکتاب دقیق اندکی بالا یا پایین شود. مهم این است که دولت و مجلس و مسئولان بپذیرند که در حق دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی اجحاف میشود و براساس عدالت انجام نمیشود.