مهدی عبداللهی، دبیرگروه اقتصاد: هفته گذشته مسئولان دولت سیزدهم جزئیات طرح بنزینی با عنوان «بنزین برای همه» یا بنزین شهروندی را اعلام کردند. «فرهیختگان» نیز در گزارش مفصلی با عنوان «نحوه توزیع بنزین تغییر میکند، قیمت نه»، بهنقل از علی بهادریجهرمی، سخنگو و رئیس شورای اطلاعرسانی دولت و حسین شمسیان معاون فرهنگی، اجتماعی سازمان منطقه آزاد کیش، جزئیات کاملی را از طرح بنزینی دولت منتشر کرد. طبق گزارش مذکور، دولت مقرر کرده بود بهازای هر ایرانی (بهازای هر کدملی)، ماهانه 20لیتر بنزین تخصیص بدهد اما در روزهای اخیر دولت بهیکباره تصمیم خود را تغییر داده و اعلام کرد سهمیه بنزین یارانهای برای هر فرد یا هر کدملی حدود 15لیتر خواهد بود. اینکه این تغییر از جنبههای اقتصادی، رفاهی و عدالت در برخورداریها چه تغییراتی داشته و چه تبعات و پیامدهایی خواهد داشت، محل بحث یادداشت حاضر نیست. موضوع از این قرار است که طی چندماه اخیر یک روند فرسایشی در اطلاعرسانیها ازجمله چندصدایی، ناهماهنگی و اظهارات متناقض و تصمیمات ناگهانی بین اعضای کابینه برسر مسائل کلان اقتصادی وجود دارد که همچون سم مهلک میتواند اعتماد و سرمایه اجتماعی دولت را هدف قرار داده و همچنین این مخاطره را نیز دارد که انتظارات تورمی خانوارها و فعالان اقتصادی را تشدید کند. نمونه این تناقضات و ناهماهنگیها را میتوان در موضوع حذف ارز 4200تومانی و اعطای یارانههای نقدی جدید مشاهده کرد. از یکسو، یکی از معاونان رئیسجمهور تاریخ دقیقی برای حذف ارز 4200تومانی و اعطای یارانههای نقدی جدید میدهد و ازسوی دیگر وزیر اقتصاد این موضوع را تکذیب میکند. اما پیامدهای این تناقضات و ناهماهنگیها و چندصدایی در حوزه اقتصاد چیست؟
لطفا آقای دوربینی نباشید
رصد منابع اخبار منتشرشده ازسوی دولتمردان در دولت سیزدهم نشان میدهد متاسفانه یک مسابقه عجیبی بین مسئولان برای اعلام خبرها و تصمیمات هیات دولت وجود دارد. نکته تاسفبارتر اینکه، یکی از مسئولان اطلاعرسانی دولت در پاسخ به برخی نقدها درمورد چندصدایی در اطلاعرسانی دولت به خبرنگاران میگوید برخی دستگاههای دولتی زمانی که طرح یا ایدهای را در زیرمجموعه خود نهایی میکنند، قبل از اینکه به تصویب هیات دولت برسد آن را رسانهای میکنند. درخصوص پیامدهای این چندصدایی پژوهشگران اقتصادی و پژوهشگران رسانه مطالعات زیادی را انجام دادهاند. برای نمونه، علیرضا عرفانی و فرشاد پرویزیان دو پژوهشگری هستند که تابستان سال1399 طی مقالهای تحتعنوان «تاثیر حضور رسانهای مقام پولی در تقاضای پول، نرخ ارز و قیمت سکه و طلا در ایران» به بررسی ابعاد مخرب حضور غیرموثر رئیس بانک مرکزی در رسانهها اشاره کردهاند. این پژوهش که در فصلنامه پژوهشهای پولی-بانکی زیرنظر بانک مرکزی ایران به چاپ رسیده، بیان میدارد «نرخ رشد قیمت سکه، طلا و نرخ رشد دلار به رشد حضور رئیسکل بانک مرکزی در فضای رسانهای کشور واکنش مثبت نشان میدهد. این خود بیانگر نوعی تاثیر در الگوهای انتظاری افراد است که احتمالا موجب افزایش تقاضا و در پی آن، رشد قیمت سکه شده است.» این پژوهشگران تاکید میکنند «صرف حضور رئیسکل بانک مرکزی در رسانهها، موجب واکنش فزاینده نرخهای دلار و سکه در بازار میشود که شاید نشان از بیاعتمادی یا حداقل حساسیت شدید صاحبان سبد دارایی به حضور مقام پولی در فضای رسانهای باشد. درک این بیاعتمادی هنگامی سهلتر است که توجه کنیم احتمالا فعالان اقتصادی و صاحبان سبد داراییها نسبت به ذخایر ارزی بانک مرکزی و توانایی عملی مقام پولی تردید داشتهاند. این پژوهش درنهایت به رئیسکل بانک مرکزی توصیه میکند: 1-تلاش مجدانه برای جلب اطمینان مردم نسبتبه سخنان مقام پولی و برنامههای اعلامی داشته باشد، 2-از حضورهای غیرموثر رسانهای بپرهیزد، 3-شیوه سخن گفتن رئیس بانک مرکزی صحیح و شفاف باشد و از شیوههای کلامی غیرشفاف دوری کند.»
سیاسیون چگونه سخن بگویند؟
اکثر قریب به اتفاق رسانهها یکی از بخشهای اصلی اطلاعرسانی خود را به اخبار بازار بهویژه بازارهای پولی و مالی اختصاص میدهند. بخشهای خبری اقتصادی رادیویی و تلویزیونی، ستون یا صفحات اقتصادی و بورس در رسانههای مکتوب و سایتهای اطلاعرسانی و خبری بیانگر وجود مخاطبان دائمی برای اینگونه اخبار و اطلاعات است. دولت هر اقدامی کند، مردم مطلع میشوند و بر همان اساس فعالیتهای اقتصادی خود را تنظیم میکنند. تمام متون اقتصادی هنگام بررسی انتظارات قیمتی، اطلاعات و دانش افراد را منشأ اساسی برای شکلگیری انتظارات معرفی میکنند. توجه بارز پژوهشهای اقتصادی که رفتار سیاسیون را بر انتظارات فعالان اقتصادی و خانوار تحلیل میکنند، به کانال اصلی انتقال اطلاعات موردنظر به فعالان اقتصادی، یعنی رسانههاست. گمان میرود اطلاعات رسانهای باعث شکلگیری الگوی انتظارات ذهنی افراد از رخنمون آینده بازارها میشود و بهطور طبیعی، افراد در اطلاعات دریافتی از رسانهها بیش از هرچیز به سخنان و اخبار نقلشده ازسوی مقامات دولتی توجه میکنند.
فعالان اقتصادی براساس انتظارات از قیمتها در آینده، مبتنیبر دانش و اطلاعات خود از اقتصاد، تصمیمگیری میکنند. برخی تحقیقات انجامشده از وجود برخی شواهد اولیه از حساسیت انتظارات اقتصادی به تفاوت در گزارش رسانه خبر میدهند. تفاوت در ارائه اطلاعات اقتصادی مشابه میتواند اثری قابلتوجه در انتظارات اقتصادی بگذارد. نحوه پوشش خبری اقتصادی ارزیابی فردی از اقتصاد را تحتتاثیر قرار میدهد. «ادوارد.اس» معتقد است بسیاری از مردم فکر میکنند تاثیر اخبار و رویدادهای خاص در بازار سهام جدی است. همچنین موضوع اصلی گزارش ژنو۳ اقتصاد جهانی (2003) نیز درخصوص چگونه سخن گفتن روسای بانکهای مرکزی در رسانههاست و به روسای بانکهای مرکزی توصیه میکند: «بدانند که چگونه سخن بگویند.»
ازآنجایی که عوامل موثر بر انتظارات تورمی شامل دو دسته عوامل اقتصادی و عوامل سیاسی است، با این حساب چندصدایی، ناهماهنگی و اظهارات متناقض و تصمیمات ناگهانی بین اعضای کابینه برسر مسائل کلان اقتصادی میتواند منجر به تشدید انتظارات تورمی، افزایش بیاعتمادی و تضعیف سرمایه اجتماعی دولت شود. بهنظر میرسد دولت سیزدهم بیش از هر چیزی، باید این سم مهلک را که از ناهماهنگی تیم اقتصادی و تضاد فکری اعضای اقتصادی کابینه نشأت میگیرد از خود دور کرده و بیش از پیش برای مدیریت افکارعمومی هماهنگتر و منسجمتر عمل کند.