احمدرضا رادان، رئیس مرکز مطالعات راهبردی ناجا با اشاره به الگوی کنشی سردار سلیمانی در محیط منطقهای بیان کرد: «اینکه سردار سلیمانی در منطقه از چه الگوی کنشی استفاده کرده، لازمه این کار این است که وضعیت منطقه و آن زمانی که حاجقاسم سلیمانی وارد منطقه شده را بررسی کنیم تا بدانیم منطقه در آن زمان دستخوش چه حوادثی بود؛ جایی در سوریه مشکلات خاصی پیش آمد، حزبالله لبنان ازطرفی تحتفشار بود و ازسوی دیگر فلسطین تحت محاصره بود، تا جاییکه مدام مورد حمله قرار میگرفتند.»
وی افزود: «حاجقاسم سلیمانی در چنین حالتی باید در محیط یک منطقه فعالیت کند و برای این کار باید موازنه انقلابی در منطقه ایجاد کند؛ یعنی باید مرزشکنیهایی انجام دهد.» رادان در ادامه عنوان کرد: «وقتی حاجقاسم سلیمانی وارد منطقه میشود، اولین انتخاب موازنه انقلابی است که انجام میدهد تا جمهوری اسلامی ایران را در سیر منطقه جزء موازنههای برتر بیاورد و این اتفاق هم افتاد.» رئیس مرکز مطالعات راهبردی ناجا تاکید کرد: «البته این نکته را نیز باید درنظر گرفت که ادبیات حاجقاسم سلیمانی در همهجا قابلاستفاده است و چه در داخل و چه در خارج از کشور بهعنوان ادبیاتی همهفهم شناخته میشود. حاجقاسم سلیمانی بخش راهبردی را از جنس دیپلماتیک انقلابی ایجاد میکند که تعیینکننده و نجاتدهنده بود؛ چراکه قاسم سلیمانی در تلاش بود به مردم مظلوم کمک کند و مردم را از ظلم و در مبارزه با نظام سلطهگر رهایی ببخشد و آنها را در محور مقاومت بهکار گیرد.» بهگفته رادان، بر این اساس پیوند مردم با حاجقاسم سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران و کل مقاومت ایجاد شد، یعنی کارویژه حاجقاسم سلیمانی این است که توانست روح تازهای در کالبد محور مقاومت ایجاد کرده و این محور را متحول کند.
وی در پایان گفت: «حاجقاسم سلیمانی نماد پیوند مردم با مردم، مردم با دولت و مردم با دولتهای مختلف بود؛ کسی که توانست یک ارتش بینالمللی مدافع حرم راه بیندازد، حاجقاسم سلیمانی بوده است. همچنین او کسی است که هویت ایجاد میکند؛ جایی که میخواستند هویت دینی شیعی و اسلامی را از بین ببرند، حاجقاسم در آنجا حاضر شده و هویتبخشی میکرد.»