ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه: ماجرای ارز 4200 تومانی این روزها، بیش از هر زمان دیگری حاشیهساز شده است و حسابی هم مردم و هم کارشناسان را به خود مشغول کرده که آیا وجود آن بهتر است یا عدم وجودش؟ راستش را بخواهید، مساله آنقدر مهم است و به قولی پاشنهآشیل اقتصاد کشور را نشان میدهد که هر نوعی از اظهارنظرها، هر نوعی از تصمیمگیریها و هر نوعی از فهم نسبت به وجود یا عدم وجود آن میتواند تبعات غیرمنتظرهای را در ایام دور یا نزدیک از خود به جای بگذارد و راه برگشت به همین روزهای بد را هم مسدود کند.
به هرشکل، از آنجایی که قصد بررسی همهجانبه این ماجرا را نداریم، دست روی یکی از اصلیترین نقاط صرف ارز 4200 تومانی، یعنی ارز ترجیحی دارو میگذاریم و حول آن صحبت میکنیم. حدود یک سالی هست که ارز ترجیحی دارو، برای برخی مواد دارویی پرمصرف مردم، معروف به داروهای OTC حذف شده است و خب همین حذف ارز 4200 تومانی، باعث به وجود آمدن افزایش قیمت عجیب و غریب در این داروها شده است. کمی قبلتر، در ارتباط با اثرگذاری حذف ارز 4200 تومانی داروهای OTC نوشتیم و توضیحاتی را ارائه کردیم و موافقان و مخالفان نظراتی دادند. همان موقع هم گفتیم، اولا اساس حذف این ارز 4200 تومانی محل ایرادات جدی است، سوای آن همهچیز روی کاغذ و در حد تئوری ایدهآل به نظر میرسد و اصلا همین روزهایی که انگار هنوز خبری از حذف ارز ترجیحی دارو نیست هم هیچ چیز سر جای خودش نیست و بازار دارو در یکی از آشفتهترین حالات خود به سر میبرد. البته یکی از اصلیترین دلایل این آشفتگی اظهارات برخی تصمیمگیران و سیاستمداران است که انگار در سیارهای دیگر و در ساختار و مملکت دیگری درحال حکمرانی هستند. حالا در ادامه بیشتر در ارتباط با این موضوع مینویسیم. قبل از آن هم بد نیست مروری به گزارشهای قبلی، خصوصا گزارشی که درباره حذف ارز 4200 تومانی از داروهای OTC نوشته بودیم داشته باشیم؛ چراکه علل عدم حذف ارز ترجیحی از حوزه دارو همچنان همان است و دلایل موافقت با آن هم، چیزهایی است که در گفتوگو با کارشناس به آنها اشاره میکنیم.
قبل از ارز دارو، عرائض متناقض را حذف کنید
قبل از اینکه نظرات موافق و مخالف حذف ارز ترجیحی را مرور کنیم و بخوانیم بگذارید اصلا دست روی گره اصلیتر ماجرا بگذاریم. گرهی که هنوز به نقطه حذف کامل ارز ترجیحی نرسیده، بازار را ملتهب و بیماران را سردرگم و همه را نگران کرده است. البته اصل واقعه موضوع جدیدی نیست، تناقض در حرف و عمل مسئولان را حتما بارها و بارها شنیده و دیده و نتیجهاش را هم چشیدهایم، منتها برای روایت دوباره و رسیدن به وضع امروز بازار دارو بد نیست اظهارات روز گذشته مسئولان در ارتباط با حذف ارز ترجیحی دارو را با هم مرور کنیم.
دیروز ابتدا سیدحیدر محمدی، مدیرکل دارو و مواد تحت کنترل سازمان غذا و دارو با اشاره به اینکه وظیفه سازمان غذا و دارو تامین دارو است و موضوع کنترل قیمت و تامین ارز مباحث ثانویه در تامین دارو هستند، گفت: «درحال حاضر با توجه به مشکلاتی که در تامین ارز دولتی به وجود آمده است ترجیح میدهیم که حذف شود و برای آن جایگزین درنظر بگیریم. برای اینکه با حذف ارز دولتی یکدفعه مصرفکنندگان را با افزایش قیمت مواجه نکنیم، راهکارهایی از قبیل پوشش مابهالتفاوت نرخ دارو توسط بیمه یا کارتهای سلامت قابل شارژ پیشنهاد شده است. ما میگوییم ارز ترجیحی باعث فساد میشود و مخالفان میگویند حذف ارز دولتی باعث افزایش قیمت میشود، نگران مردم هستند، اما برخی از افرادی که بدون سازوکار مخالف حذف ارز ترجیحی هستند، ناسالمند؛ موادی را وارد میکنند که مشمول قیمتگذاری نیست و با قیمت آزاد به فروش میرسانند. ما در سازمان غذا و دارو نمیگوییم ارز دولتی حذف شود بلکه میگوییم یارانه آن باید جابهجا شود؛ چنانچه تفاوت قیمت ارز دولتی و آزاد چند برابر است و با حذف ارز دولتی قیمت دارو بهطور طبیعی به همان نسبت افزایش پیدا میکند، پیشنهاد ما این بود به شرطی میگوییم ارز ترجیحی حذف و تکنرخی شود که برای اقلام دارویی و تجهیزات پزشکی بودجه ثابت درنظر گرفته و مابهالتفاوت از طریق سازمانهای بیمهگر به بیماران تعلق بگیرد و آنها به نحوی پرداختی بیمار را ثابت نگه دارند و بیمار احساس نکند که دارو گران شده است. از طرفی پیشنهاد کارت هوشمند سلامت نیز ارائه شده که بهعنوان یارانه سلامت در اختیار خانوادهها قرار گیرد؛ ولی در هر حال تمام این پیشنهادها برای این است که این ارزی که در اختیار تولیدکننده در ابتدای زنجیره تعلق میگیرد و فسادهای بسیاری دارد حذف و مسیر اصلاح شود. نص صریح بودجه قانون ۱۴۰۰ اعلام کرد برای 6 ماهه اول سال دولت مکلف شده است که یکونیم میلیارد دلار بابت دارو و تجهیزات پزشکی و سایر اقلام حوزه سلامت، ارز با نرخ ترجیحی تامین کند و پس از آن به تدریج قیمت ارز را به نرخ نیمایی برساند، درحالیکه نیاز ارزی حوزه دارو برای یک سال حدود ۴ میلیارد دلار است که بخشی از آن برای واردات و بخشی برای تولید اختصاص مییابد. اگر میزان کمتری از این عدد تامین شود باید اقلامی که اولویت کمتری دارند مانند مکملها و داروهای دارای مشابه تولید داخل یا داروهای OTC با ارز نیمایی جبران شود.» تقریبا ماجرا همان است که گفتیم، نیت حذف ارز 4200 تومانی برای جلوگیری از قاچاق و... است، منتها به دلیل نبود منابع، عدم تخصیص ارز و بدعهدی و فرار بیمهها از قبول هزینهها، تمام فشارها، مثل این روزها، به بیماران وارد میشود.
بگذریم، کمی بعدتر از صحبتهای محمدی، بهرام دارایی، رئیس سازمان غذا و دارو هم در تایید سیاست حذف ارز 4200 تومانی از حوزه دارو، گفت: «کسانی که از ارز ترجیحی سوءاستفاده میکنند، همچون معتاد تزریقی تا زمانی که این ارز به آنها تزریق شود، زنده میمانند. با قطع ارز ترجیحی، منافع برخی به خطر افتاده و دچار سندرم محرومیت از رانت میشوند.» خب تا اینجا به نظر میرسد که سیاست نظام بهداشت و درمان و بعد از آن سیاست دولت مشخص شده، اما کمی بعد از این اظهارات، سخنان معاون اول رئیسجمهور، ماجرا را پیچیدهتر میکند. محمد مخبر روز گذشته و در جلسهای با اعضای سندیکای داروی انسانی درخصوص برخی شایعات مطرح شده در زمینه حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی به بخش دارو تاکید کرد: «آزادسازی ارز ترجیحی برای بخش دارو نه در کوتاهمدت و نه در بلندمدت بههیچوجه در دولت مطرح نیست و انتظار میرود صنایع داروسازی با قیمتگذاری مناسب به رفع نیازمندیهای دارویی کشور کمک کنند.» جالبتر ماجرا اما اینجاست که طی روزها و هفتههای گذشته، بارها قیمت داروها، خصوصا داروهایی که مصرف بالایی هم بین مردم دارند (داروهای OTC) بالاتر رفته و بعضی بیش از دو الی سه برابر شدهاند. مضاف بر این، خیلی از داروها هم یا نیست یا به دلیل همین تناقضات و بلاتکلیفیها، کمیاب شده و فروخته نمیشوند. این بلبشویی که روایت کردیم، بازار داروی کشور، قبل از اتخاذ تصمیمات حیاتی نظیر حذف یا عدم حذف ارز ترجیحی است.
مخالف حذف ارز ترجیحی دارو
حذف ارز و پرداخت مابهالتفاوت به بیمهها چندبار امتحان شده و همیشه شکست خورده است
در آن گزارشی که درباره حذف ارز 4200 تومانی داروهای OTC نوشتم، ناصر نقدی از فعالان و افراد باسابقه صنعت دارو کشور به «فرهیختگان» گفت: «برداشتن ارز ترجیحی دارو یکسری مزایا و معایب دارد. مثلا باعث از بین رفتن رانت شده و قیمتها واقعی میشود. ولی مهمترین بحث در اینجا بیمار است. باتوجه به وضع معیشتی مردم قیمت دارو با حذف ارز ترجیحی بهشدت افزایش مییابد. من نکتهای را اضافه کنم که در داروخانهها پزشکان که نسخه مینویسند دو گروه روی نسخهها میآید؛ یکی داروها و دیگری مکملهایی است که در کنار دارو نوشته میشود. قیمت اصلی دارو یعنی نسخ بیماران در مکملهایی است که نوشته میشود. یعنی به این دلیل که مکملها را سالهاست از نرخ ترجیحی خارج کردهاند و قیمتگذاری آن توسط سندیکا یا خود شرکتها انجام میشود، قیمتهای بالایی دارند. مثلا یک قرص ویتامین B6 را درنظر بگیرید، قیمت آن 15 هزار تومان است، درحالیکه ویتامین B1 هر 10 قرصش 10 هزار تومان است. این یعنی اگر دارو را از ارز ترجیحی خارج کنید همانند مکملها میشود و بیمار نمیتواند قرصها را تهیه کند. مدافعان حذف ارز ترجیحی شروطی دارند که این شرطها سالهای سال امتحان شده و همیشه رفوزه شده است و آن هم این است که مابهالتفاوت ارز ترجیحی و ارزی که به تولیدکننده میدهند را به بیمه بدهند. این را در بودجه آورده بودند و در دوره احمدینژاد و دوره خاتمی این اتفاق افتاد ولی عملا پولی که به بیمه میرود خرج مسائل دیگر میشود و در درمان و جاهای دیگر میرود و عملا به دارو چیزی اختصاص نمییابد. به این بهانه که نمیتوانند، بیمهها هم بسیاری از اقلام را از تعهدات خود خارج میکنند به خاطر اینکه بتوانند داروهای خاص را پوشش دهند. الان اگر یک نسخه داشته باشید و برای شما داروهای عمومی بنویسند شاهد هستید هیچ چیزی را بیمه نمیدهد. به نظر میرسد اگر بتوانند فکری به حال این قضیه کنند بسیار خوب است که ارز ترجیحی را بردارند اما با شرایط فعلی این موضوع بسیار خطرناک است، چون اگر نتوانند آن را کنترل کنند سلامت مردم به خطر میافتد. من به شرطی که دولت بتواند مابهالتفاوت را به نوعی در بیمهها مدیریت کند که به مردم برسد بسیار موافق هستم ولی اگر این کار را نکنند یا نتوانند این کار را انجام دهند حذف ارز ترجیحی علیرغم حذف رانت و... فشار زیادی به مردم طبقه پایین جامعه وارد میکند. ناپروکسنی که 6500 تومان بود الان 28 هزار تومان شده است. این یک نمونه است. مثلا ژلوفنی که حدود 4500 تومان بود الان 13 هزار تومان شده است و قیمت 19 هزار تومان را هم اعلام میکنند. برای اینکه ارز ترجیحی برداشته شده و به آنها ارز آزاد میدهند. الان استامینوفن همین اتفاق را دارد. نوافنی که 5 هزار تومان بود الان 14 هزار تومان شده است. تولیدکنندهها بسیار از این وضعیت ناراضی هستند برای اینکه ارز آزاد میخرند و قیمت خرید یکباره چند برابر میشود اما قیمت آن را نهایتا دو برابر میکنید و این برای تولیدکننده صرفه اقتصادی ندارد و در این شرایط بهویژه در بخش خصوصی تولید دچار مشکل میکند، کمبودها افزایش مییابد و افزایش کمبودها نارضایتی را مضاعف خواهد کرد. بنابراین حذف ارز ترجیحی رانت را از بین میبرد، قاچاق معکوس را از بین میبرد، قیمتها را واقعی میکند، مصرف دارو برای مدتی به خاطر گران شدن آن کنترل میشود، به شرطی که قیمتها برمبنای افزایش نرخ ارز برای تولیدکنندهها اعمال شود، تولید هم از رونق نمیافتد. اما همچنان بزرگترین مشکل و چالش، مردمی هستند که برای دسترسی به دارو با مشکل مواجه میشوند و با درآمدهایی که دارند هزینه دارو را نمیتوانند تحمل کنند و بیمهها همین الان بسیاری از اقلام را حذف کردهاند و چارهای ندارند تا بیمارانی همچون دیابتی، پروانهای، سرطانی و... را پوشش دهند. این به نظر من چالش بزرگی است چون قبلا هم چندین بار امتحان شده و عملا بیمهها نتوانستند در این امتحان قبول شوند و وقتی مابهالتفاوت ارز به بیمهها داده شده و بیمهها از پس آن برنیامدند میتوان از قبل پیشبینی کرد که موفق نخواهد بود.»
موافق حذف ارز ترجیحی دارو
حذف ارز ترجیحی دارو خوب است اگر خوب اجرا شود
همانگونه که در ابتدا هم اشاره کردیم، ماجرای حذف ارز ترجیحی، همانطور که مخالفان زیادی دارد، موافقانی هم دارد که شاید استدلالهای درستی هم در این رابطه ارائه کنند. اصلا خود مخالفان هم این استدلالها را میپذیرند، منتها در اصل اجراییشدن، خوب اجراییشدن و ایدهآل بودن شرایط بازار دارو، انقلتها جدی است.
داریوش چیوایی، کارشناس حوزه سلامت و از موافقان حذف ارز 4200 تومانی از حوزه دارو به «فرهیختگان» گفت: «ارز 4200 تومانی در بخش دارو چند پیامد جدی داشت؛ یکی این بود که رانت در حوزه دارو شکل گرفته بود به این معنا دارو و ماده اولیهای که وارد میشد به مقدار بیشتری با قیمت بیشتری وارد میشد و علت مشخص بود، چون در هر دلار بالغ بر 90درصد سود وجود داشت. بنابراین میصرفید یک دلار چه مقدار خرید و چه قیمت خرید را بیشتر گزارش کنید تا ارز بیشتری بگیرید. این منجر به مساله قاچاق معکوس شد که رئیسجمهور سابق در جلسهای بیان کرد داروی کشورهای دیگر را ما تامین میکنیم و این حرف بیراهی نبود. کلیدواژه حذف ارز را برای دارو نباید بهکار برد چون واقعا حذف نمیشود بلکه به بیمه منتقل میشود. عایدیای که انتقال ارز 4200 تومان به بیمهها دارد این است که حدود 370میلیون دلار در مصرف ارزی دارو صرفهجویی میشود و در قاچاق معکوس دارو نیز تاثیرگذار است. یک اثر جدی دیگر بر این موضوع داشت و آن پارادوکسی است که در حوزه تولید دارو ایجاد کرد. بهعنوان دولت موظف هستید ارز 4200 تومانی تامین کنید و تولیدکننده داخل هم ماده اولیه وارد میکند. اینکه میگوییم 90 و خردهای درصد تولید داریم بخش قابلتوجهی از اینها در تولید دارو بهعنوان یک زنجیره است. دارو فرآیند زنجیرهای است که مراحلی را بالغ بر 30-20 مرحله باید طی کند. در هریک از این مراحل آن چیزی که تولید میشود میتواند ماده اولیه باشد. زمانی میتوان گفت کل زنجیره در دست ماست که از آن ماده اولیه و پتروشیمی به دارو برسید. طبیعتا در همه محصولات اینچنین نیستیم. بسیاری از مواد حد واسط و ماده اولیهای که در نقاط مختلف این زنجیره هستند، از خارج کشور و شرکتهای دنیا تهیه و وارد کشور میشود و درنهایت فرمولاسیون و تبدیل به دارو میشود. اینها ارز 4200 میگیرند. یک زمانی دولت نمیتواند ارز 4200 تومانی اینها را تامین کند، درنتیجه واردات به تعویق میافتد. میگوید ارز نیست، به واردکننده دینار، روپیه و... میدهد. فرآیند تولید درنهایت به تعویق میافتد و این باعث کمبود دارویی میشود. دارویی که تولیدکننده هم تولید میکند دچار کمبود میشود. علت همین ارز 4200 تومانی است. تولیدکننده در خیلی از این موارد میگوید من ارز 4200 تومانی نمیخواهم و اجازه دهید با ارز نیمایی واردات انجام دهم، چون ارزش ماده اولیه در تولید من آنقدر زیاد نیست که شامل همه تولید من شود و در قیمتگذاری این لحاظ شود. دوستان نمیتوانند ارز 4200 تومانی تامین کنند، کمبود ایجاد میشود، به این سمت میرود که داروی نهایی را شرکت موردنظر با فوریت وارد کند. وقتی دارویی کم و مساله حاد میشود نمیتوان کاری کرد. آن زمان محصولی که خود شما در آن خودکفا هستید و به 20 درصد آن ارز میدهید را به جایی میرسانید که داروی خارجی با قیمت بالایی از کشوری وارد کنید و اثری که دارد این است که تولید زمین میخورد، چون بازار خود را از دست میدهد. این تولیدکننده بخواهد با محصول وارداتی رقابت کند چه اتفاقی میافتد؟ من اکثر هزینههایی که دارم با نرخ تورم داخل رشد میکند و عملا دلار 30هزار تومانی حساب میشود و 10درصد ارز تعلق میگیرد و باید با محصولی رقابت کند که کل آن ارز 4200 تومانی دریافت میکند. تولیدکننده این داروی خاص که دو دلار قیمت دارد، به لحاظ قیمتی باید با محصولی رقابت کند که در بحث واردات به هر دلیلی وارد شده است، باید با قیمت آن تنظیم شود. اگر این واردکننده 10 دلار درآمد داشته باشد، 42هزار تومان میشود چون کل آن ارز 4200 تومانی دریافت میکند و تولیدکننده اگر 10 دلار قیمتگذاری کند که بتواند با آن محصول رقابت کند قیمت نهایی 300 هزار تومان میشود، اگر 10درصد ارز 4200 تومانی تعلق گیرد 274 هزار تومان میشود. این رقابت شدنی نیست. این مسالهای که ارز 4200 تومانی به تولید وارد میکند بهمراتب اثر وحشتناکتری دارد. فرض کنید تولیدکننده شما قیمت مشخصی دارد و مزیت رقابتی را بتواند در قیمت حفظ کند، شما اجازه صادرات هم بدهید میتواند در خارج مرزها با محصول خارجی رقابت کند. حداقل قیمت پایینتر است، حتی اگر محصول خارجی کیفیت بالاتری داشته باشد. این مساله ارز علاوهبر اثری که روی کمبود دارد یک اثر جدی روی پارادوکس تولید دارد که چرا تولید شما شکل نمیگیرد. سوال این است که ارز 4200 تومان اگر بنا بود مساله کمبود را در بلندمدت حل کند و مساله تولید ملی را رشد دهد، چرا تاکنون نکرده است و چرا تا الان اوضاع را بدتر کرده است؟ علت هم مشخصا به این دلیل است که یارانه به محصول خارجی داده میشود و این مشکل اساسی است. راهحل هم مشخص است، کاری که قبل از این گفتهاند باید انجام شود. انتقال یارانهها در هیچ حوزهای همانند دارو امکانپذیر نیست. در بحث خوراک دام و اقلام خوراکی شاید مکانیسمی نداشته باشید که نظارت کنید ارز را به نهاد دیگری منتقل کنید، مساله این است که نمیخواهید ارز ترجیحی را به واردکننده دهید بلکه به مردم بدهید. یکی میگوید یارانه و پول نقد بدهید که معلوم نیست به اهل آن برسد یا تورم ایجاد کند. شاید تنها حوزهای که کانالکشی تامین مالی وجود دارد که بتوان این کار را دقیقا انجام داد، حوزه دارو است. نهاد تامین مالی بیمه دارید که میتوانید از طریق آن رصد کنید، سیستم تیتک دارید که میتوانید جریان کالا را رصد کنید، یعنی هم تامین مالی و هم کالا کاملا قابلرصد است. بالای 90 درصد مردم نیز دفترچه دارند، عدهای از کسانی که بیمه ندارند برای آنها اهمیتی ندارد و عده دیگر را که دفترچه ندارند باید در گروههای این طرح وارد کنیم. باید برنامه داشته باشید کسانی که بیمه ندارند و در داروخانه برای تهیه دارو مراجعه میکنند، بیمه شوند. این باید باشد. مثلا داروی 10 دلاری با ارز 4200 تومانی 42 هزار تومان شد، اگر ارز را آزاد کنید و قیمت آن 150 هزار تومان شود طبیعتا مابهالتفاوت اگر 70 درصد از 42 هزار تومان حمایت میکنید، الان باید 90 درصد از 150 هزار تومانی حمایت کنید که قدرمطلق این میزان قبلی باشد یا حتی کمتر شود. بنابراین باید سیستم و پلتفرمی برای خود داشته باشد. این جزء الزامات است که همه بیمه داشته باشند. فضای حوزه دارو چه در بحث تولید و چه در بحث صرفهجویی در هزینهها و چه در بحث اهمیت به اصلاح مصرف دارو کمککننده است. اصلاح مصرف دارو همان دپوی دارو در خانههاست که رقم قابلتوجهی است. وقتی دارو ارزش واقعی خود را پیدا کند این مساله نیز تا حدود زیادی میتواند حل شود. این به این معنا نیست که دارو ندهید بلکه باید قیمت واقعی آن مشخص شود و از طریق بیمه پرداخت شود. این کلیت داستان است و هیچ جایی این امر به اندازه حوزه دارو قابلانجام نیست.»
حذف ارز خوب است اگر چیزی که روی کاغذهاست در عمل اتفاق بیفتد
چیوایی در ادامه و در پاسخ به این سوال که با حذف ارز 4200 تومانی چه بلایی بر سر قیمت دارو و جیب مردم میآید، گفت: «برای مردم قیمت افزایش نمییابد چون مردم در حوزه سلامت گیرنده خدمت هستند. گیرنده خدمت بیمه دارد و فردی نیست که از بیرون آمده باشد. این دارو اگر قیمت 300 هزار تومان داشته باشد برای گیرنده قیمت پنج درصد فرانشیز دارد که قیمت آن 15هزار تومان میشود. برای بیمه تفاوت ایجاد میشود. برای خریدار خدمت قیمت بالا میرود و برای گیرنده خدمت قیمت نباید تفاوتی داشته باشد. اگر مکانیسم درست طراحی شود نباید تفاوتی در قیمت داشته باشد. اگر آنچه روی کاغذ میگوییم و کاملا در عمل شدنی و اجرا شده است، در بحث جهشهایی که داشتیم این امر اجرا شد، تفاوت برای مردم در قیمت محسوس نیست ولی اگر در اجرا درست انجام نشود و دوستان یارانه را در کسری بودجه ببرند طبیعتا همه سیستم بههم میخورد. بیمه هم نباید این یارانه را در جاهای دیگر هزینه کند، مثلا معوقات پزشکی و کارانه را پرداخت کند. 6-5 بار افزایش حقوق در دوران کرونا برای پزشکان اعمال شده است. این منطقی نیست و اگر یارانه را در این حوزه هزینه کنند و پول به دارو نرسد طبیعتا شاهد بههمخوردگی این مکانیسم خواهیم بود. بخشی از سرمایه در گردش برای بیمهها مربوط به این است که معوقات را بهروز پرداخت کنند، بانک بخواهد ورود کند و تسهیلات بدهد یک قوانینی دارد، مگر اینکه دولت الزام کند تسهیلات را با قیمت پایین یا صفر بدهد ولی اگر معوقات را بدهید بخشی از تامین مالی انجام میشود. معوقات را بیمه میدهد و اگر پول را در درمان خرج کرده باشد داستان بدهی بیمه به زنجیره دارویی کشور ایجاد میشود. اگر دوباره این اتفاقات را تکرار کنند و بینظمی مالی صورت گیرد طبیعتا چرخه دارو چه در ارز 4200 تومانی و چه در ارز 30 هزار تومان لطمه میخورد. شرط این است که انضباط مالی برقرار شود و نشاندار شود و فقط برای دارو هزینه شود. یارانه دارو برای دارو است و برای کارانه نیست. این باید برای مردم دیده شود و نظارت هم در این زمینه مهم است. یارانهای که الان به دلال، واردکننده یا تولیدکننده میدهید میخواهید به بیمار تعلق گیرد، ممکن است مواردی پیش آید از این نمونه که مردم بگویند این دارو برای من 42 هزار تومان بود و 70 درصد را بیمه پرداخت میکرد و دارو به دست بیمار با 14هزار تومان میرسید، اگر میخواستم در بازار آزاد تهیه کنم، همان 42 هزار تومان میشد و فاصله 25 هزار تومانی انگیزهای نبود که این دارو را در بازار آزاد بفروشم ولی اگر این روی نرخ آزاد برود و 300 هزار تومان شود، دوباره به داروخانه مراجعه کنم به جای 30 درصد 5 درصد میشود و همان 15هزار تومان را پرداخت میکنم، تفاوت اینبار 285 هزار تومان است و انگیزه بیشتری میدهد در بازار سیاه فروش برود. این نیاز به رصد دارد. این هم راهکار دارد و همین الان پوکه داروی قبلی را میگیرند تا نسخه بعدی را تحویل بدهند.»
سیاست حذف ارز ترجیحی دارو قابلیت تبدیل شدن به ضدخود را دارد
چیوایی در پایان گفت: «احتمال اینکه حذف ارز ترجیحی دارو به ضدخود تبدیل شود وجود دارد. باید یاد بگیریم سیاست را دقیق طراحی و اجرا کنیم. مساله مردم قابل حل است و فکر میکنم بخش ساده ماجرا این است که پرداخت مردم در دارو افزایش نیابد چون جابهجایی پول است. مشکل آن سمتی است که بتوانید مساله شرکتها و تولید را مدیریت کنید که زمین نخورند. این اهمیت دارد. این باید موردتوجه سیاستگذار باشد. اینکه اقتصاد ایران الان از هم پاشیده است، به همین دلیل است. چطور میشود ایرانخودرو که خودرو تولید میکند، نمیتواند درست تولید کند و میگوید در ضرر هستم. این مربوط به مدیریت است. کشاورزی هم نمیتواند ساماندهی شود و نیاز داخل را تامین کند. این پارادوکسی که یارانههای بیضابطه و مدلهای ارز ترجیحی وارد کرده جلوی تولید را گرفته است. باید این در طول زمان با بازار جهانی در تعامل باشد و صادرات شکل گیرد و قیمت متعادل شود، طبعا در دارو بیان نمیکنم و ممکن است در سایر مسائل قیمت افزایش یابد. این طبیعی است و درآمد بنگاه تولیدی و دستمزد کارگر افزایش مییابد و اقتصاد تنظیم میشود. در آن زمان میتوان گفت رشد اقتصادی داشتید و ارزش پول من افزایش یافت. آن زمان این کارها شدنی است. اقتصاد عجیبی که رشد درست و متناسبی نداشته است و اینطور نمیتوان با بازار جهانی در ارتباط بود و هیچ کاری شدنی نیست. دارو در داخل یک رقمی تولید میشود و بیرون از مرزها رقم دیگری است. همان دارو را وارد میکنند از رقم تولید کمتر میشود. این واقعا مسخره است. در مسائلی قیمت محصول افزایش مییابد و دستمزد هم طبیعتا افزایش مییابد و اصلاح اقتصاد به نظر من، این است. اگر امروز با بدبختی ارز تامین کنیم، تا چه زمانی میتوان این راه را رفت؟ مگر این سیاست مشکل را حل کرد؟ اگر این مدت مشکل را حل کرده بود میگفتیم راهحل خوبی است. الان که درباره کمبودهای دارویی صحبت شده است، ماحصل سیاست ارز ترجیحی است. یکی از این سیاستها درکنار این ارز مشکل دارد و باید اصلاح شود.»