• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۱۰-۰۵ - ۱۵:۱۱
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0

شهرام گیل‌آبادی از «خانه تئاتر» رفت

شهرام گیل‌آبادی با انتشار یادداشتی از سمت خود در کسوت مدیرعامل خانه تئاتر کناره‌گیری کرد.

شهرام گیل‌آبادی از «خانه تئاتر» رفت

به گزارش «فرهیختگان»، مهر نوشت: شهرام گیل‌آبادی به مدت ۳ سال به‌عنوان مدیرعامل خانه تئاتر در این مجموعه حضور داشت که بخشی از این دوره با بحران کرونا و معضلات ناشی از آن مواجه بود. با این حال اهداف بسیاری در این مدت برنامه‌ریزی شده بود که به گفته گیل‌آبادی او تا به نتیجه رسیدن یا در مسیر اجرا قرار گرفتن برنامه‌های هدف‌گذاری شده در سمت خود باقی ماند و پس از آن، پنجم دی ماه ۱۴۰۰ در یادداشتی از ادامه حضور خود به‌عنوان مدیرعامل خانه تئاتر کناره‌گیری کرد.

متن نامه گیل‌آبادی به شرح زیر است:

«بسمه‌تعالی

به آینده امیدوارم؛ تئاتر زنده و پویاست و نفس‌به‌نفس با مردم پیش می‌رود. تمام سختی‌ها و دل مردگی‌ها را می‌دانم. تئاتر نقّاد است، تحلیلگر است و گاهی حتی علیه خود قد علم می‌کند. انسان، جامعه و تمامی مفاهیم عالی موضوع تئاتر هستند. صف آرایی خیر و شر و قیام اندیشگی و معرفتی علیه باطل اگر نبود تئاتر معنی پیدا نمی‌کرد. از کودکی در جامعه تئاتر این کشور خود را پیدا کردم، چون باور دارم تمام فرم‌ها، مدل‌ها و روش‌ها در این هنرِ شریف برای رسیدن به پالایش و توسعه فکری و فضیلت اخلاقی جامعه است. این جریان خروشان حق طلبی، مخالف خفقان و سیطره استعمار هر اندیشه زیاده خواهی است؛ مخالف استیلای سلب اختیارات انسان خداست، استبدادگریز است و آینه تمام نمای راستی‌های و کژی‌هاست برای تولید بهترین و واقعی‌ترین تصمیم مخاطب خود.

هر آدمی روی زمین منحصربه‌فرد است تا جایی که بزرگ‌ترین شگفتی آفرینش، تفاوت میان تمامی موجودات روی زمین است. کسانی که در مقابل اندیشه می‌ایستند و در پی چیرگی بر معرفت جمعی و فردی که شگفتی اختیار انسان‌هاست؛ اقتدارگرایانی هستند که خود به خود نسبت به فلسفه الهیِ زمین خدا مشرکند. هر جامعه‌ای بر اساس نظامی فکری در گستره‌ای فرهنگی شکل گرفته است، کشور ما با تنوع بی بدلیل فرهنگی خود دارای توانمندی‌هایی است که اگر نادیده گرفته شوند بزرگ‌ترین ظلم به جامعه انسانی است. امروزه به نظر می‌رسد هنر هنرمندان از جهات متنوع و متکثر زیر بار سختی‌های در زمانی و هم زمانی است. در زمانی؛ چون همیشه در طول تاریخ حق گرایی یا حتی حرف متفاوت توسط قدرت طلبان مورد پذیرش نبوده و هم زمانی؛ چون استبداد فرانو برای اثبات خود به نفی گفتمان‌های متفاوت به شیوه‌های مختلف می‌پردازد. اگر بخواهیم در دنیای تئاتر معاصر کشور کمی واقع‌گرا باشیم متوجه می‌شویم که با عصر عسرت زده‌ای مواجهیم که همه ارکانش مغشوش است و در این اغتشاش، هنرمند اصیل زیر چرخ نابرابری‌های مدنی و اجتماعی له شده است. همگان نیک می‌دانند عادت به شعار دادن و بی‌عملی ندارم اما از باب تجربه‌ای طولانی و برای ثبت در تاریخ باید نکاتی را در این مرقومه ذکر کنم:

١. تئاتر ایران از نگاه سیاستمداران، سیاستگذاران و مسئولین، نقطه آسیبی است که در جهت اهداف آنها حرکت نمی‌کند، غافل از آنکه تئاتر اگر به اهداف عالیه خود دست یابد جامعه به‌سمت پالایش حرکت می‌کند.

٢. تئاتر کشور نظام، ساختار و سازمانی منظم و حساب‌شده ندارد و این نقصان سبب شده است حمایت جدی از این حوزه، حتی تا برآورده‌شدن نیازهای ابتدایی هنر و هنرمندان دیده نشود.

٣. تئاتر همواره در ادوار متفاوت تاریخ مورد تهاجم مهاجمانی آشکار و پنهان بوده است اما تغییرات، مصائب و مشکلات زمانی از یک سو و نظارت‌های بی بنیاد از سوی دیگر به مخدوش‌کردن حق تألیف هنرمند دامن زده‌اند که این خود به یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌های عصر اکنون تبدیل شده است.

۴. تئاتر همیشه و در طول تاریخ نیازمند یک صنف منسجم و مستحکم برای پیگیری اهداف صنفی و درونی خود بوده است اما تعارض منافع و فشارهای متعدد و عدم اطمینان بخش‌های دولتی باعث شده خود دولت تصدی گری و تولی گری این هنر مردمی را رأساً انجام داده و برخلاف شعارهای مرسوم این روزگار، اساساً به مردم گرایی وقعی گذاشته نشود. شاهد ما بر این ادعا این است که حتی یک شورای صنفی برای تصمیم‌های صنفی و حرفه‌ای اجازه تأسیس نیافت.

۵. سیاست‌های غلط در همه حوزه‌ها خصوصاً در موضوعِ نگاه به خصوصی سازیِ نادرست برای سلب مسئولیت حمایت از تئاتر، باعث شد محور فرهنگی تئاتر مخدوش شده و از تولیدی فکری و معرفتی به تولیدی بازاری و بازرگانی پرتاب شود و این پرتگاهی بود که بی کفایتی و عدم آشنایی سیاستگذاران برای تئاتر به وجود آورد.

۶. جامعه گسترده، شریف و زحمتکش تئاتر کشور امکانات مناسبی برای ارائه آثار ارزشمند خود ندارد؛ خروجی‌های سالانه علاقه مندان و فارغ‌التحصیلان تئاتر بی جایگاه، خود گواهی بر این فضای تنگ و نامتناسب است. امروزه تئاتر می‌تواند در تمام ارکان از آموزش‌وپرورش و تربیت گرفته تا کاربردهای نواندیشانه و برنامه‌ریزی اجتماعی در کنار رشد کشور موثر باشد، اما ظاهراً تصمیم بر دیده-نشدن این قدرت بی بدیل انسانی است.

ژرف‌ترین پیش آمد دو دهه اخیر تئاتر ایران بدون شک تشکّل سازی است. دستاورد خانه تئاتر و شکل‌گیری و تداوم فعالیت‌های آن در صورتی که به‌مثابه یک نظام انسجام بخش و هویت ساز فهم شود، مهم‌ترین و هوشمندانه‌ترین حرکت برای همگرایی صنفی، رشد و پیشرفت تئاتر ایران است. بررسی الگوی نهادسازی در این مجموعه نشان می‌دهد با تمام کاستی‌ها و دورنگاه های نافرجام، این تشکل در تئاتر کشور تولید قدرت تازه کرده است. سازمان‌های مردم گرا پیشران حرکت مردم سالاری و توسعه فرهنگی-اجتماعی هستند. این مجموعه‌ها با مدیریتی مشارکتی می‌توانند شبکه‌ای هوشمند، پیوسته و همگرا را برای رسیدن به اهداف و منافع مشترک به وجود بیاورند. شکل گرفتن صنوف و استقلال هر صنف امری لازم است، اما هستی این صنوف باید در پیوند با یکدیگر به تقویت ماهیت دستاورد بزرگ تئاتر ایران یعنی خانه تئاتر کمک کند. این خانه با پایداری و حمیّت بسیاری شکل گرفته و تا به اینجا رسیده است. نباید فراموش کرد:

«آنکه هفت اقلیم عالم را نهاد / هر کسی را آنچه لایق بود داد»

لیاقت جامعه تئاتری ایران بیش از چیزی است که هست و رسیدن به چشم اندازی آینده پژوهانه ابتدا نیاز به همگرایی و پیوستگی دارد. بدون شک «خانه تئاتر» منسجم و قدرتمند با همگرایی اعضای و صنوف به دست می‌آید. شکل گیری صنوف قدرتمند و مستقل در عین همگرایی صنفی تمام حِرَف تئاتری، می‌تواند یک گام‌به پیش باشد. در غیر این صورت ما دستاورد تاریخی خود را به مخاطره انداخته‌ایم. این خانه باید تغییری بنیادین در خود به وجود آورد. بنیادهایی که همگان را با هر دید و منظر برای رسیدن به اهداف صنفی در درون خود داشته باشد. ما بیش از هر وقت دیگر به این «خانه» نیازمندیم.

بر خود لازم می‌دانم بر حسب آمارهای و ریزاطلاعات موجود رسمی اعلام کنم: در حال حاضر به مدد همه عزیزان زحمتکش در هیات‌مدیره خانه تئاتر، تمام زیرساخت‌های لازم برای تغییراتی بنیادین فراهم آمده است. در سه سال گذشته بودجه خانه در وزارت ارشاد و شهرداری بیش از صدوپنجاه درصد رشد داشته و برخلاف گذشته مبلغ همین رشد اخذ شده است.

همچنین در حال حاضر بر اساس یک تدبیر، خانه با بیش از پنج‌میلیارد تومان داشته نقد به‌گونه ای خودگردان می‌تواند اداره شود. در این سه سال، با عضویت در صندوق اعتباری هنر، بیمه تکمیلی، بیمه تأمین اجتماعی، هنرکارت، تسهیلات ضروری و … از سی‌وپنج تا صددرصد رشد داشته‌ایم. بیش از پنج‌میلیارد تومان یاری ضروری از ارگان‌های مختلف برای اعضای دریافت و توزیع شده است. بیش از پنج‌میلیارد تومان خدمات، امکانات و تجهیزات برای خانه تئاتر به مشارکت گرفته شد. نظام‌های متعددی در این خانه بنیاد نهاده شد. یکی از این فرآیندها شبکه اتوماسیون باز و تحت وب خانه است که تمام بناهای آن نهاده شده است و در حال حاضر کارکردی بی‌بدیل دارد … و نیز صدها کار کوچک و بزرگ در این دوره مدیریتی با اقبال پیش رفت و البته به‌دلایلی بسیار، ده‌ها کارِ بر زمین مانده هم باقی است تا آینده خود گواه انجامش باشد.

بدون شک بنده هزاران خوب را برای عزیزان و اعضا می‌خواستم که اگر نشد، قصور حقیر بود و اگر به انجام رسید نتیجه عملکرد جمعی هیات‌مدیره و همگان است؛ این دوره در اوج سختی‌ها شکل گرفت و تداوم یافت؛ یکی از این سختی‌ها بیماری جهان گذر کروناست که در این دوران هم سعی کردیم در حد توان، شبانه روز، در کنار جامعه بزرگ تئاتر و خصوصاً اعضای عزیز خانه همه در امان باشیم، نیک می‌دانم ممکن است این خواسته شایستگی به انجام نرسیده باشد اما خدا می‌داند که در حد توانمان ایستادیم.

اما کلام آخر؛ سعی کردم تا انتهای این دوره مدیریتی در کنار هیات‌مدیره محترم بایستم و راه را تا انتها با این دوستان طی کنم اما بیماری کرونا مانع از برپایی مجمع عمومی شد و در حال حاضر هم زمان زیادی از پایان دوره مدیریتی بنده گذشته است. پس همین‌جا اعلام می‌کنم به‌دلایل عدیده، دیگر تمایلی به ادامه روند مدیریت در «خانه تئاتر» ندارم.

ضمن سپاس بی کران از استاد ایرج راد، استاد بهزاد فراهانی، استاد اصغر همت، نادر برهانی مرند، کوروش نریمانی، حمیدرضا نعیمی، محمودرضا رحیمی، محمدامیر یاراحمدی، مسعود دلخواه، مریم کاظمی، مهدی قلعه، آرش دادگر و تمام اعضای محترم هیات‌مدیره انجمن‌های هفده گانه خانه تئاتر، همه اعضای محترم خانه تئاتر و در نهایت همکاران بسیار عزیزم که فداکارانه همه مهر و سعی شان را معطوف به پیش برد اهداف و انجام امور کردند؛ به همکاری خود در کسوت مدیرعامل خانه تئاتر پایان می‌دهم.

امیدوارم همه کاستی‌ها را بر بنده بخشوده و از این به‌بعد شاهد ظهور رفاقت‌هایی شایسته‌تر باشیم.»

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار