مهدی نوریه، فعال اجتماعی: وضعیت موجود جامعه در سطح شهری و کشوری آنقدر قابلنقد است که حتی مسئولان هم توان دفاع تمام و کمال از مدیریتشان ندارند. حال بعضی سیاسیون که ۸ سال پیش رفقا و هممسلکیهایشان بر سریره قدرت در هر قوه و نهاد انتخابی و اجرایی تکیه کرده و ماستمالیزاسیون را در رسانههای خودشان انجام میدادند، امروز دعواهای سلیقهای و حتی انتخاباتی را با هر چیزی گره میزنند. با تمام احترام به روشندلان عزیز جامعه مثل آنها همان «دنیا ببین چه فنده، کور به کچل میخنده» است. اظهارات اخیر زاکانی درخصوص بازدید و زیارت دانشآموزان از قبور شهدا و بهشتزهرا و واکنش توئیتری محمد مهاجری، فعال رسانهای خود اصولگراخوان هم نمونهای از این ایرادهاست. مهاجری برای نقد و تخریب زاکانی، کجسلیقهطور موضوعی را ضریب میدهد و منتشر میکند که فقط نفرتپراکنی است. نفرتپراکنی نه از زاکانی و سیره و سخنش بلکه از زیارت مزار شهدا. زاکانی در قامت شهردار تهران بهحدی رفتار قابلنقد از انتخابش و انتصابات فامیلی و قومی و قبیلهایاش وجود دارد که نیازی به این خردهگیریهای مشوه نیست. مهاجری که خود را آدم متمدن و متشرع میداند، کاش پیش از توئیت عجیبش گوگل میکرد تا ببیند دانشآموزان اروپایی از سوی مدارس البته با اختیار به بازدید یادمانهای جنگجهانی دوم و حتی موزههای آدمسوزی هیتلر برده میشوند تا ضمن تفریح، برگهایی از تاریخ موردنظر برایشان در مکان واکاوی شود.
به نظر مهاجری توضیح رشادتها و سابقه علم و حریت مصطفی چمران بر سر مزارش که اتفاقا طراحی زیبای پرچم ملی را دارد؛ بدسلیقگی است!
کاش فعال این روزهای کلابهاوس که اتفاقا شخص متشرعی است؛ احادیث و روایات درخصوص زیارت شهدای احد توسط حضرت صدیقه(س) و حسنین(ع) را مرور میکرد؛ تا شاید از باب سلیقه با ایشان همسوتر میشد.
مهاجری نمیداند انتقاد دانشآموز و دانشجوی امروز نه به مزار شهدا رفتن است بلکه به اجحافی است که به اسم سهمیه ایثارگری در کنکورها و استخدامها به خانواده شهدا و ایثارگران میشود.
کاش مهاجری و رسانههایش به جای هیاهو با یک گزاره زاکانی پیگیر این باشند که چه موضوعی باعث شکاف میان جوانان درخصوص مقوله شهید و شهادت و ایثارگری شده است.
در یکی از سریالهای خیلی تابو که به بررسی زیست جنسی دانشآموزان انگلیسی میپردازد، نشان میدهد که مدرسه، دانشآموزان را اختیاری به بازدید یادبود سربازان جنگجهانی دوم میبرد. دانشآموزی شر و شور تحتتاثیر یکی از سربازان کشتهشده در جنگجهانی قرار میگیرد. قرابت این دانشآموز و آن سرباز سن آنهاست. در پایان راه آن دانشآموز اما درحالیکه کلاه جنگی سرباز را به سر دارد، میگوید همه ما میمیریم پس بیایید زندگی کنیم و الان به کسانی که دوستشان داریم بگوییم «دوستت دارم».