

حمید بابایی*
این که بیایی و بگویی فلان جشنواره خوب است یا بد، همیشه تو را وارد بازی دوسویه میکند که یا متهم میشوی به شیفتگی از بردن جایزه یا عصبانی از نگرفتن جایزهای بهتر. صرفنظر از پیشداوریها و قضاوتهای عجولانه در مورد جوایز ادبی، میتوان این اتفاق را امر مثبتی دانست. جوایز ادبی، آن هم از نوع دانشجویی با تمامی کم و کاستیهای خود دارای چندین ویژگی هستند که میتوان با برشمردن این ویژگیهای اهمیت اینگونه جشنوارهها را درک کرد.
جشنواره ادبی زایندهرود نیز یکی از همین جشنوارههای دانشجویی است که در کنار رود خروشان سابق زایندهرود در شهر اصفهان برگزار میشود. به واقع جمع شدن بخش کثیری از نویسندگان جوان پیرامون موضوعی ادبی خود اتفاقی خجسته است که میتواند باعث رشد و شکوفایی ادبیات و مخصوصا داستان کوتاه شود. در چنین جشنوارههایی نویسندگان نو قلم میتوانند داستانهای خویش را محک بزنند و متوجه ضعفها و قدرتهای کار خویش شوند. در عین حال برگزاری جلسات جنبی در کنار همین جشنوارهها باعث میشود نویسندگان قدیمی از تجربیات خود برای نویسندگان جوان صحبت کنند که این امر میتواند جای مطالعه چندین اثر را یک باره برای نویسندگان نوقلم پر کند. در این جشنواره البته دوستیهایی شکل میگیرد که دارای اهمیت است و میتواند باعث ایجاد جوی صمیمی در میان نویسندگانی همنسل شود. نویسندگانی که از سراسر ایران دور هم جمع شدهاند تا ثمره مدتی تلاش و نوشتن خود را ببینند. در عین حال کشف استعدادهای جدید و بالقوه ادبیات نیز در همین جشنوارهها رخ میدهد.
* دانشجوی مقطع کارشناسیارشد پژوهش هنر دانشگاه آزاد اسلامی و برگزیده دومین دوره دو سالانه جشنواره داستان کوتاه زایندهرود
