

مهدی بهلولی
افزون بر لیستهایی که از گوشه و کنار منتشر میشوند و درستی یا نادرستی آنان روشن نیست خبرهایی هم از سوی برخی مسئولان منتشر میشود که بیشتر درخور درنگاند. برای نمونه در خبری آمده بود که دولت درصدد است وزیران آینده علوم و آموزش و پرورش را از میان بانوان انتخاب کند. شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری نیز درباره حضور وزیر زن در کابینه دولت دوازدهم گفته بود: «امیدواریم این اتفاق بیفتد. با تجربهای که از دولت یازدهم داریم و تفاوتی که شرایط شروع کار دولت دوازدهم با دولت یازدهم دارد، زمینه برای استفاده از خانمها بهعنوان وزیر در کابینه دوازدهم خیلی مساعدتر است. تصمیم نهایی با مجلس است. اما پیشبینیمان معرفی دو سه خانم از طرف رئیسجمهوری برای وزارت به مجلس است و برای آن تلاش میکنیم.» یکی از وزارتخانههایی که بیش از نیمی از کارکنان آن را زن تشکیل میدهد آموزش و پرورش است. حدود نیمی از مدیران مدرسههای کشور زن و حدود نیمی از دانشآموزان ایران دخترند. برخی نیروهای اداری آموزش و پرورش، چه در سطح وزارتخانه و چه در سطح اداره منطقهها زن هستند. خود پیشه آموزش هم، بهویژه در سالهای نخست آن، پیشهای است که زنان نشان دادهاند در آن اگر از مردان بهتر نباشند بیگمان بدتر هم نیستند. در برخی کشورهای پیشرفته آموزش نیز- چون فنلاند- وزیران زن آموزش و پرورش پیشینه مثبتی از خود نشان دادهاند. در این سالها و با گسترش فضای مجازی و همچنین گسترش فضای کار صنفی، زنان فرهنگی بسیار خوش درخشیدهاند و در رخدادهای گوناگون اجتماعی و فرهنگی و سیاسی – از آن میان انتخابات دوازدهم ریاستجمهوری- نقشآفرینی کردهاند. آموزش و پرورش البته کارکرد فرهنگسازی هم دارد و میتواند چون الگو و نمونهای برای بهبود وضعیت فرهنگی کشور هم عمل کند. بنابراین به نظر میرسد که گزینش یک زن توانمند برای ریاست بر وزارتخانه آموزش و پرورش، میتواند یک نقطه مثبت برای دولت دوازدهم به شمارآید. بیشک در میان زنان و بهویژه زنان فرهنگی جامعه ما، کسانی هستند که میتوانند از پس اداره وزارت آموزش و پرورش برآیند و چون یک نقش- مدل برای همه زنان و دختران ایرانی عمل کنند.
