علی مزروعی، روزنامهنگار: میز مذاکرات وین بین ایران و اعضای 1+5 شکل گرفته است؛ اما مذاکرات وین یک بازیگر غیررسمی هم دارد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی که مطابق اساسنامه خود صرفا نقش نظارت بر تعهدات پادمانی کشورها را برعهده دارد، مطابق توافق برجام بهعنوان ناظر بر اجرای تعهدات هستهای ایران در این توافق نیز انتخاب شده است؛ نقشی که بیش از کارکرد فنی، کارکرد سیاسی پیدا کرده است.
توافق برجام با خروج یکجانبه آمریکا از بین رفته و بیش از همهچیز باید اجرای تعهدات غربیها مورد مطالبه قرار بگیرد، این دبیرکل آژانس انرژی اتمی است که در نقش پیادهنظام غربیها تعهدات برجامی را درحالیکه توافقی وجود ندارد، از ایران مطالبه میکند.
روز گذشته نیز رافائل گروسی در اظهارنظری جدید طی مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است میخواهد به ایران گوشزد کند که اگر جمهوری اسلامی بخواهد «کشوری برخوردار از احترام» در جامعه ملل محسوب شود «راه گریزی از بازرسی توسط بازرسان آژانس ندارد.» این اظهارنظر درحالی صورت میگیرد که ایران تاکنون به تعهدات پادمانی خود پایبند بوده و چنین اظهارنظری از دبیرکل آژانس صرفا سیاسی و در راستای اهداف غربیها در برجام است.
در چنین فضایی حسین امیرعبداللهیان، وزیرخارجه کشورمان خبر از رسیدن به یک توافق خوب با آژانس داده است. در گفتوگویی که با حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل بینالملل داشتهایم، ابعاد این توافق مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
روز گذشته امیر عبداللهیان از توافق ایران با آژانس انرژی اتمی برای ادامه همکاریها خبر داد. این توافق در چه حوزهای است؟
در عملیات تروریستی که بهتازگی در سایت تسای کرج رخ داد، دوربینها تخریب شده بود. ما اجازه دادیم که دوربینهای جدیدی در سایت تسای کرج نصب شود.
ایران طبق قانون مجلس نمیتواند اجازه بازدیدهای آژانس را به آن صورتی که در برجام مورد توافق قرار گرفته بود، بدهد. در برجام این اجازه به آژانس داده شده بود که بتواند تصاویر ضبطشده دوربینها را ببیند.
اما بعد از خروج آمریکا از برجام مجلس با قانونی که مورد تصویب قرار داد، این دسترسی را منع کرد.
در زمان صالحی یک راهحل میانه مورد توافق قرار گرفت. و آن این بود که ایران همچنان تصویربرداری آفلاین را ادامه دهد اما امکان مشاهده این تصاویر ضبطشده برای آژانس منوط به این است که توافق برجام احیا شده و طرفین به تعهدات خود عمل کنند. بنابراین دسترسی آژانس محدود شد.
طبق ضربالاجل ایران، قرار بود اگر در مدت 3 ماه طرف مقابل به توافق بازنگردد، ایران تصاویر را از بین ببرد و این ضربالاجل 3 ماه تمدید شد و بهظاهر مجدد تمدید شده است.
یعنی هم دوربینهای تخریبشده جایگزین شده و هم ضبط تصاویر ادامه مییابد اما این به معنای دسترسی آژانس به این تصاویر نیست.
در توافقی که امیر عبداللهیان به آن اشاره کرد، تعهدات آژانس چیست؟
در اساسنامه آژانس آمده است که باید جلوی اشاعه سلاحهای هستهای را بگیرد، به غیر از 5 کشور چین، روسیه، انگلیس، فرانسه و آمریکا که مورد استثنا قرار گرفتهاند، دیگر وظایف آژانس این است که کمک کند به انتقال صلحآمیز فناوری هستهای و نیز نظارت بر فعالیتهای هستهای صلحآمیز کشورها؛ چراکه به کشورهایی که فعالیت نظامی انجام میدهند اصلا اجازه این دسترسی را نمیدهند.
با توجه به اینکه نظارت جزء وظایف ذاتی آژانس است، ما نمیتوانیم از او در مقابل اجازه نظارتهای پادمانی چیزی مطالبه کنیم.
آن چیزی که ما از آژانس توقع داریم این است که سیاسی برخورد نکند. ما به اندازه کافی شفافسازی کردهایم و گزارشهای پیشین آژانس از فعالیتهای هستهای موید است. آژانس، اگر گزارش مثبتی ارائه کند، دست ما در برابر افکار عمومی دنیا پر است. اما اگر گزارش منفی ارائه کند، قطعا فشارها بر ما بیشتر خواهد شد و مشکلاتی برای ما ایجاد خواهند کرد. در بخش حقوقی و فنی میان ما و آژانس مشکلی وجود ندارد. اما در بخش سیاسی، مشکل وجود دارد. سیاسی یعنی آنجا که آژانس براساس گزارشهای کشورهای دیگر و نه نظارت دانشمندان و ماموران خود، میآید و ایران را تحت فشار قرار میدهد و مطالبه میکند تا ایران پاسخ سوالاتی که از سوی کشورهای دیگر مطرح است، بدهد. ایران هم که پاسخ میدهد، آژانس ادعا میکند این پاسخ قانعکننده نبوده است و وجههای دیگری را هم مطرح میکند تا ایران را تحت فشار بیشتری قرار دهد. اینها میشود «سیاسیکاری»!
چون این نکات، دیگر در چارچوب فنی و حقوقی نیست. اینجاست که ما باید بهدرستی تبیین کنیم که چه انتظاری از آژانس داریم و آژانس چه انتظاری از ما دارد تا در این چارچوب بتوانیم با یکدیگر همکاری داشته باشیم.
چون همکاری با آژانس به نفع ماست. آژانس سازمانی است که گزارشهایش درباره فعالیتهای هستهای ما بالاخره اثرات اساسی بر افکار عمومی دنیا دارد. بنابراین ما باید با آژانس همکاری سازنده داشته باشیم، نباید اجازه دهیم سیاسیکاری کند، درعینحال، در حوزه مسائل فنی و حقوقی باید با آنها همکاری داشته باشیم.
روز گذشته دبیرکل آژانس در اظهارنظری برخلاف موضع خطیبزاده گفته محدودیت بازرسی هستهای در ایران باعث بروز ابهام شده است. این موضعگیری دبیرکل آژانس را چگونه ارزیابی میکنید؟ با توجه به این امر آیا میشود به توافق با آژانس مطمئن بود؟
کار مدیرکل آژانس این نیست که بلافاصله بعد از صحبتهای سخنگوی وزارت امورخارجه کشوری بیاید و درباره آن مواضعی اتخاذ کند، این کار سیاسی است.
وظیفه مدیرکل آن است که براساس یافتههای کارشناسان آژانس، گزارش تنظیم کند. یعنی وظیفه ذاتی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اساسنامه، این نیست که هرکس مصاحبهای کرد، تو موظفی به آن پاسخ بدهی. اتفاقا، جایگاه مدیرکل طوری تعریف شده است که شخص جایگاهش را بداند و وارد بازیهای سیاسی نشود. منتها گروسی اینگونه اقدام میکند، زمانی که معاون آمانو بود هم همینگونه برخورد میکرد. بنابراین بهتر برای ما این است که همکاریهای فنیمان با آژانس را ادامه دهیم.
مرندی بهتازگی توئیتی با این مضمون در صفحه شخصیاش منتشر کرد که «مناقشه نظامی منجر به نابودی تمامی تاسیسات آمریکا در غرب آسیا و فروپاشی رژیمهای طرفدار آمریکا خواهد شد.» از طرفی شنیده میشود تجهیزات نظامی ایران در غرب کشور به حالت آمادهباش درآمده است. آیا طرف آمریکایی تحرکات نظامی را در دستورکار قرار داده است؟ و این تحرکات چقدر جدی است؟
به نظرم ایران نباید از فضاسازیها و عملیات روانیهای غرب غافل شود. نیروهای مسلح ما باید عملیاتهای روانی را جدی بگیرند، چون وظیفه ذاتی نیروهای نظامی بالا نگهداشتن سطح هوشیاری است. و باید همیشه آماده باشند و موضوعات اینگونه را بهخوبی رصد کنند. ولی از لحاظ تحلیلی مطمئنا این عملیاتهای روانی با این هدف صورت میگیرد که افکار عمومی را تحتتاثیر قرار دهد تا بتوانند مردم را بترسانند. بنابراین، امثال این خبرها مبنا ندارد و اقدامات اینگونه، در راستای تکمیل آن زنجیره خبری عملیات روانیای است که پیش از این بیان شد.