نظیفه بیشتر از آنکه در راستای مشکل مهاجران افغانستانی باشد، سعی دارد مهم‌ترین چالش زندگی یک زن را به تصویر بکشد. زنانی که در سه‌ضلعی وظیفه، خانواده و خود محاصره شده‌اند و با وجود اینکه می‌توانند هر سه نقش را به‌خوبی ایفا کنند اما عموما حمایت لازم را از سمت‌ اطرافیان احساس نمی‌کنند. در بخشی از مستند، شاهد توجه کارگردان به این مشکل هستیم و می‌توان گفت این کلیدی‌ترین مفهومی است که این مستند به توضیح آن پرداخته است.
  • ۱۴۰۰-۰۹-۲۵ - ۰۲:۲۲
  • 00
رنجی فراتر از مهاجر بودن

فاطمه جباری: مستند «نظیفه» روایت زندگی یک پرستار افغانستانی است که با وجود مخالفت‌های همسرش در دوران پاندمی کرونا وظیفه‌ پرستاری خود را رها نمی‌کند و به خدمت صادقانه ادامه می‌دهد. این مستند در بخش کرونای پانزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران، سینما حقیقت، اکران شده است. نظیفه بیشتر از آنکه در راستای مشکل مهاجران افغانستانی باشد، سعی دارد مهم‌ترین چالش زندگی یک زن را به تصویر بکشد. زنانی که در سه‌ضلعی وظیفه، خانواده و خود محاصره شده‌اند و با وجود اینکه می‌توانند هر سه نقش را به‌خوبی ایفا کنند اما عموما حمایت لازم را از سمت‌ اطرافیان احساس نمی‌کنند. در بخشی از مستند، شاهد توجه کارگردان به این مشکل هستیم و می‌توان گفت این کلیدی‌ترین مفهومی است که این مستند به توضیح آن پرداخته است. قیاس یکی از پرستاران مجرد و نحوه‌ تشویق او برای ادامه‌ فعالیتش در نقش پرستاری توسط پدرش و نظیفه‌ای که مداوم توسط همسرش محدود می‌شود، تصویری است که گویای این معضل روحی زنان است. کارگردان سعی دارد به مخاطب بقبولاند که نظیفه و همسرش با عشق زندگی‌شان را آغاز کرده‌اند و این یک زندگی تحمیل‌شده و سنتی نیست؛ اما در کنار این عشق شاهد مخالفت‌های همسر نظیفه و عدم حمایت‌های او هستیم. با اینکه شاید بتوان این همکاری نکردن را هم پای عشق و محبت گذاشت اما همچنان نظیفه از حقوقی برخوردار است که به‌خاطر خانواده ناچار است از آن بگذرد. طبق قانون مدنی؛ در ماده 1117ق.م. آمده: «شوهر می‌تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد، منع کند». این قانون با اینکه به‌ظاهر رکن اصلی جامعه را خانواده معرفی کرده و اجازه‌ این کار را به شوهر داده، اما جنس خواسته‌ها و نیاز زنانی همچون نظیفه را درنظر نگرفته است. زنانی که حیثیت خود و خانواده‌شان را حفظ می‌کنند و تنها خواسته‌ آنها رسیدگی همزمان به شغل‌شان در منزل و خارج از آن است. درمورد محدودیت‌های حق اشتغال زوجه و حدود اختیارات زوج در ممانعت از شغل همسر، ابهاماتی در قوانین ما وجود دارد. نقش قوانین در کشور ما و تاثیر مستقیم آن بر رفتارهای اجتماعی به‌گونه‌ای است که می‌تواند زنان را نسبت به تحقق حقوق‌شان مایوس و مردان را نسبت به همین موضوع جسورتر کند. صحبت از حقوق زنان به هر شکل در جامعه‌ کنونی ما با مفهوم جنسیت‌زده‌ فمینیسم همپوشانی پیدا کرده و به همین جهت اساسا نمی‌توان آنچنان بی‌پرده و راحت صحبت کرد؛ چراکه زنان در خانواده و به‌خصوص زنانی که صاحب فرزند هستند و نقش مادری را نیز برعهده گرفته‌اند، قائل به وظایف مادری و همسری خود هستند و برحسب محبت هم که شده تمام تلاش‌شان را برای ایفای درست این دو نقش انجام می‌دهند اما باز برخی از حقوق آنها گرفته می‌شود.

 رسیدگی به وظایف همسری و مادری برای یک زن در خانواده کاملا روشن و مبرهن است و او با عشق به وظایف خود رسیدگی می‌کند اما این موضوع منافاتی با شغل خارج از منزلش ندارد. زنان می‌توانند بیش از توانی که برای آنها متصور می‌شود به فعالیت‌های مختلف خود ادامه دهند؛ اگر حمایت روانی موردنیازشان از هر نظر تامین شود. این شاخص‌ترین مفهومی است که از سمت جامعه و مردان مورد بی‌لطفی و کم‌توجهی قرار می‌گیرد و آمار عجیبی از افسردگی زنان را به بار می‌آورد. درصد شیوع افسردگی در زنان دوبرابر مردان گزارش شده است. مقایسه شیوع افسردگی در زنان شاغل و خانه‌دار به‌حدی جالب‌توجه است که خسارت‌های مادی و معنوی مختلفی را برای جامعه ایجاد خواهد کرد. افسردگی زنان ارتباطی مستقیم با زندگی تمام اعضای خانواده دارد و در طولانی‌مدت می‌تواند جایگاه مستحکم خانواده را متزلزل کند و جلوی رشد خانواده را در تمام جهات بگیرد. زن به‌عنوان هسته‌ مرکزی خانواده اگر موردتوجه قرار بگیرد و خواسته‌های روحی‌اش پاسخ داده شود، می‌تواند روند صعود و تعالی خانواده را سرعت ببخشد و دورنمای ذهنی جامعه را محقق کند. این مستند تنها بخش کوچکی از مساله‌ اشتغال زنان است که در قاب تصویر جای گرفته و اشاره‌ای مختصر به این موضوع دارد. شاید با دیدن مستند نظیفه به این احساس برسیم که با وجود ارتقای سطح فرهنگ جامعه در طول زمان، اما باز هم راهی طولانی برای ارائه‌ راهکاری جمعی و موثر نسبت به این چالش درپیش داریم.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰