شبکه‌های ماهواره‌ای در نبود سازوکارهای مناسب و قانونی و با استفاده از سریال‌های ایرانی، آنتن خود را پر می‌کنند
یکی از راه‌های حمایت از تولیدات و پلتفرم‌ها به‌طور کلی، افزایش کانال‌ها و راه‌های پخش قانونی و درآمدزا برای بریدن دست واسطه‌های حاضری‌خور است. این سازوکار باعث می‌شود پلتفرم‌ها درآمد خودشان را داشته باشند و درنتیجه امکان و سهولت دسترسی به آثار هم برای مخاطبان به یک استاندارد قابل‌قبول برسد و دیگر فرصتی برای عرض‌اندام شبکه‌ها نباشد.
  • ۱۴۰۰-۰۹-۲۴ - ۰۲:۵۰
  • 00
شبکه‌های ماهواره‌ای در نبود سازوکارهای مناسب و قانونی و با استفاده از سریال‌های ایرانی، آنتن خود را پر می‌کنند
پرکردن باغ آنتن با میوه‌های دزدی

سیدمهدی موسوی‌تبار، روزنامه‌نگار: اگر شبکه‌های ماهواره‌ای را دنبال کرده باشید، احتمالا از حجم برنامه‌هایی که تولید پلتفرم‌ها یا شبکه‌های تلویزیونی خودمان هستند تعجب خواهید کرد؛ پخش انبوه و مکرر سریال‌ها یا رئالیتی‌شوهای داخلی که هرکدام با هزینه‌های هنگفت در داخل کشور ساخته شده‌اند و بدون هیچ هزینه یا در بهترین حالت با کمترین هزینه روی آنتن آن شبکه‌ها می‌روند و خبری هم از احقاق حق سازندگانش نیست. شبکه‌های فارسی‌زبانی که قارچ‌گونه و گاه یک‌شبه تاسیس می‌شوند و هیچ رد و نشانی هم از مدیرانش وجود ندارد و به‌واسطه خلأ‌ها و رفتارهای گاه غلط مدیران، از محصولات آماده داخلی می‌برند و می‌خورند و مبلغی هم به‌عنوان حق‌الزحمه نمی‌دهند. اکثر این شبکه‌ها یک شیفت ثابت هشت‌ساعته دارند و آن برنامه‌های هشت ساعت را دو بار دیگر تکرار می‌کنند و البته با این شیوه، روزانه می‌شود حداقل چند شبکه ماهواره‌ای فارسی‌زبان و کم‌خرج تاسیس کرد و دردآور اینکه آنها از قِبل تبلیغات قبل و حین این سریال‌ها درآمد هم کسب می‌کنند.

البته گروهی هم هستند که فارغ از دعواهای صنفی و حقوقی از این رفتار شبکه‌های ماهواره‌ای دفاع می‌کنند و معتقدند این شبکه‌ها به‌جای پخش فیلم‌های سینمایی و سریال‌های منافی اخلاق و مخرب، بهتر است از تولیدات داخلی پخش کنند و احتمالا این روش «کم‌خطر»تر است و بعضی آن را پای صادرات فرهنگ و هنر هم می‌گذارند و از اینکه احتمالا مخاطبان کشورهای دیگر، تولیدات ما را نگاه کنند استقبال می‌کنند. بالاخره این هم یک نگاه است که نمایندگانی هم در مراکز تصمیم‌گیری داشته و هنوز هم دارد.

پخش سریال‌ها و تولیدات داخلی از شبکه‌های ماهواره‌ای مختص سال‌های اخیر نیست و از همان دوره نسخه‌های فیزیکی شاهد سرقت‌های اینچنینی بودیم و احتمالا مخاطبان هم مثل امروز حواس‌شان نبود که این کار آنها چه تبعات فرهنگی و اقتصادی سهمناکی دارد و البته پلتفرم‌ها نظم و ساختار و بودجه امروز را نداشتند. اگر در همان دوره شبکه‌های ماهواره‌ای باید منتظر انتشار نسخه فیزیکی می‌ماندند تا کنداکتورشان را پر کنند، امروز اما فاصله پخش یک قسمت از سریال یا برنامه‌های ترکیبی تا پخش آنها از شبکه‌های ماهواره‌ای به‌شدت کم شده و گاهی این زمان آنقدر اندک است که از مدت‌زمان آن برنامه هم کمتر است. این فاصله اندک بین زمان تولید و پخش پلتفرم‌ها تا شبکه‌های خارج‌نشین، مناسبات را برهم زده و نیاز به تدبیرهای جدید و حمایت از تولیدکننده برای بازپس‌گیری حق پلتفرم‌های داخلی دارد. تدبیر و حمایتی که نادیده گرفتنش می‌تواند ضررهای جبران‌ناپذیری را بر پیکر صنعت «وی‌اودی‌»ها وارد کند و البته ناخواسته باعث تقویت شبکه‌های پخش‌کننده این آثار در خارج از ایران شود.

مهم‌ترین کار نهادهای نظارتی یا قانونی این است که دست واسطه‌های حاضری‌خور و سودجو را قطع و از پدیده «مفت‌خوری» شبکه‌های ماهواره‌ای جلوگیری کنند. اینها همان واسطه‌هایی هستند که بدون زحمت از تولیدات ما استفاده می‌کنند و سوال مهم این است که اگر این اتفاق در مثلا نفت و گاز بیفتد، قابل‌گذشت است؟ حالا که پای یک کالای فرهنگی در میان است و ارزش مالی آن هم به اندازه نفت و گاز نیست، باید دست روی دست گذاشت و اجازه داد تا از بیرون بیایند و محصولات‌مان را ببرند و احتمالا هم به ریش ما بخندند.

فارغ از دعواهای ساترا و پلتفرم‌ها اما آنچه مشخص است نیاز به نظام حامی از تولیدات پلتفرم‌هاست که جای خالی‌اش بدجور توی ذوق می‌زند؛ مجموعه یا نهادی که جدا از دعواهای صنفی و گاه منفعت‌طلبانه، کارش صیانت و حفاظت از تولیدات داخلی، با هر کیفیتی باشد و اجازه ندهد که منافع این پلتفرم‌ها به خطر بیفتد.

کج‌سلیقگی و تنگ‌نظری برخی مدیران رسانه‌های اصلی، مانع از پخش آثار تولیدات داخلی از شبکه‌های تلویزیونی شده و در این میدان خالی، این شبکه‌های ماهواره‌ای هستند که می‌آیند و همان خوراکی را تهیه می‌کنند که فکر می‌کنند مخاطبان‌شان می‌خواهند. اگر این سریال‌ها با رعایت ملاحظات، از شبکه‌های خودمان پخش شود، آن‌وقت با خلع سلاح شبکه‌های فارسی‌زبان خارج از ایران مواجه خواهیم بود.

نگاه به تولیدات داخلی در مواجهه با رسانه‌های بیگانه باید ملی باشد و آن را به‌عنوان یک کالای ایرانی درنظر بگیرند و در چنین فضایی، اولویت با حفظ منافع مادی و معنوی آثار است و امکان سوءاستفاده از دلال‌های داخلی و خارجی گرفته می‌شود.

یکی از راه‌های حمایت از تولیدات و پلتفرم‌ها به‌طور کلی، افزایش کانال‌ها و راه‌های پخش قانونی و درآمدزا برای بریدن دست واسطه‌های حاضری‌خور است. این سازوکار باعث می‌شود پلتفرم‌ها درآمد خودشان را داشته باشند و درنتیجه امکان و سهولت دسترسی به آثار هم برای مخاطبان به یک استاندارد قابل‌قبول برسد و دیگر فرصتی برای عرض‌اندام شبکه‌ها نباشد.

هرچه بسترها و راه‌های قانونی در داخل و خارج برای پلتفرم‌ها بیشتر فراهم باشد، زمین بازی برای شبکه‌های ماهواره‌ای و واسطه‌ها کوچک‌تر می‌شود و درنتیجه آنچه از محصولات داخلی پدید می‌آید، بدون تضییع حقوق مولف به دست مخاطبان می‌رسد و این به تداوم چرخه ساخت آثار کمک می‌کند. بدیهی است پلتفرم‌ها به‌تنهایی نمی‌توانند حق‌شان را بگیرند و نیاز به حمایت مادی و معنوی مراجع مرتبط و قانونی دارند و این روند هم صرفا با واکنش‌های کوتاه‌مدت و ضربتی اصلاح نمی‌شود. به‌نظر می‌رسد حداقل سه وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی، دادگستری و ارتباطات باید وارد میدان شوند و هماهنگی و عزم راسخ آنها را می‌طلبد. ظاهرا در این شرایط که اولویت‌های کمیسیون فرهنگی مجلس مسائل دم‌دستی و غیرمهم شده، نباید از آن انتظار شناخت و حمایت از وضعیت و مشکل فعلی را داشت و همان وزارتخانه‌ها هم برای رفع و اصلاح موانع کفایت می‌کنند و کمیسیون فرهنگی مجلس هم سرگرم دغدغه‌های کوچک خود باشد و دست‌کم کاری به نهادهای دیگر نداشته باشد.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰