دومین دور گفتوگوهای لغو تحریمهای ایران و 1+4 با مشارکت غیرمستقیم آمریکا، پنجشنبه هفتهگذشته در وین از سر گرفته شد. برخلاف دور گذشته، مواضع طرفهای غربی تا حدودی معتدلتر شده و منابع دیپلماتیک نزدیک به مذاکرات فضای این گفتوگوها را «رو به جلو» توصیف کردند. انریکه مورا، هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام پس از پایان نشست پنجشنبه کمیسیون مشترک از «تجدید اراده تمام طرفهای مذاکرهکننده، ازجمله ایران برای رسیدن به یک توافق بهمنظور احیای برجام» خبر داد. میخائیل اولیانف، نماینده دائم روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین در توئیتی نوشت که نشست روز پنجشنبه «نسبتا کوتاه و سازنده» بود. به نوشته او «شرکتکنندگان شاهد شماری اشتراکات مهم در مواضع خود بودند که شامل ارتباط با لزوم نهایی کردن موفقیتآمیز و هرچه سریعتر مذاکرات وین درباره احیای برجام میشد.» در این دور از گفتوگوها علی باقری مذاکرهکننده ارشد کشورمان نیز از اراده جدیتر طرف مقابل برای «گفتوگوهای موثر و نتیجهبخش» خبر داده است اما با وجود این اظهار امیدواریها، نورنیوز -که نزدیک به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی است- از «استیلای فضای تناقضها بر اظهارات و رویه طرفهای غربی خبر داده است.» این سایت نوشت این مساله را «معضلی در مسیر پیشبرد مذاکرات» میداند و «درحالیکه همه کشورهای حاضر در مذاکرات بر این واقعیت اذعان دارند که خروج آمریکا از برجام عامل وضعیت پیچیده کنونی بوده، انتظار منطقی این است که طرف خاطی از خود حسننیت نشان دهد. واشنگتن اما نهتنها تاکنون برای پاسخگویی به این مطالبه بدیهی قدمی برنداشته، بلکه با تداوم استفاده از ابزار تهدید و تحریم در میانه مذاکرات عملا به دنبال انتقال پیامی ستیزهجویانه است.» نورنیوز از مشخص شدن اینکه آیا «این رفتارها تاکتیک مذاکراتی است یا اساسا راهبرد غرب خلق تناقضات جدید برای توقف مذاکرات و پیشبرد بازی مقصریابی است» در روزهای آینده خبر داده است. مذاکرهکنندگان ایرانی با موضع قاطعتر اصرار دارند که آمریکا باید تمام تحریمهای اعمالشده توسط دولت دونالد ترامپ را لغو کند که با هدف بیمعنا کردن بازگشت به برجام با برچسبگذاریهایی مانند تروریسم است. تهران با توجه به اینکه طرف نقضکننده برجام واشنگتن بوده و بر این اساس باید طرفی که ابتدا وارد توافق میشود و تعهداتش را از سر میگیرد، آمریکاییها باشند، وارد مذاکرات شده است. طرف آمریکایی اما دیدگاه دیگری دارد؛ آنها نهتنها دربرابر لغو تحریمهای برچسبگذاریشده دوره ترامپ مقاومت میکنند که برخی تحریمهایی را که طبق برجام موظف به لغو آنها هستند نیز حفظ خواهند کرد. آنان از بازگشت توامان دوطرف به برجام با پیششرط پذیرش مذاکرات در سایر موضوعات میگویند؛ موضوعی که تهران تحتهیچشرایطی حاضر به پذیرش آن نیست. طرف آمریکایی با درک اینکه احتمال پذیرش خواستههای فرابرجامیاش از سوی ایران تقریبا صفر است، همزمان با از سرگیری مذاکرات در ابتدای آذرماه، تلاش کرد با مواضع تهدیدآمیز و سخن گفتن از «برنامهB» تهران را در موضع انفعال قرار دهد. در آستانه مذاکرات، رسانههای آمریکایی به نقل از دیپلماتهای غربی، مقامات سابق و کارشناسان آمریکایی نوشتند که ایالاتمتحده و متحدانش درحال بحث درباره فهرست گزینههای برنامه B درصورت شکست مذاکرات هستند. این البته موضوعی پنهان نبود و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در ماه اکتبر از آمادگی آمریکا برای روی آوردن به «گزینههای دیگر» درصورت «شکست مذاکرات» سخن گفته بود. انبیسینیوز به نقل از دیپلماتهای اروپایی، مقامات و کارشناسان سابق آمریکا، گزینههای احتمالی آمریکا را «متقاعد کردن چین به توقف واردات نفت از ایران»؛ «تشدید تحریمها، ازجمله فروش نفت به چین»؛ «پیگیری یک توافق هستهای موقتی کمتر جاهطلبانه»؛ «پیگیری عملیات مخفیانه برای خرابکاری در برنامه هستهای ایران» و «دستور حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایرانی با حمایت از اقدام نظامی اسرائیل» عنوان کردهاند. پس از دور نخست مذاکرات، رسانههای آمریکایی به نقل از یک مقام ارشد وزارت امور خارجه گفتند که ایالاتمتحده درحال «تصمیمگیری برای جهانی است که در آن بازگشتی به توافق هستهای ایران وجود ندارد.» این رویکرد تهدیدآمیز بیشتر در رسانههای خبری آمریکایی منتشر میشود اما در رسانههایی که گزارشها و تحلیلهای عمیق مینویسند و همچنین در گزارشهای اندیشکدهها، شرایط بسیار متفاوت از آن چیزی است که گفته میشود.
واقعیتها چه میگویند؟
اسفند سالگذشته وندی شرمن، در جلسه بررسی تایید صلاحیتش در کمیته روابط خارجی سنا از تمایل دولت بایدن برای بازگشت به برجامی گفت اما تاکید کرد که بازگشت به توافق سال 2015 ممکن نیست، زیرا «در ظرف 6 سال گذشته شرایط ژئوپلیتیکی منطقه عوض شده است.» او بر این اساس از توافقی «طولانیتر و محکمتر» سخن گفت که «سکویی برای مذاکره در عرصههای دیگر» باشد. برپایه این استدلال، میتوان به بررسی مذاکرات با هدف لغو تحریمها پرداخت. اگر خروج آمریکا از برجام و اتفاقات رخ داده در منطقه، تغییر ژئوپلیتیک منطقه به نفع آمریکا تلقی شود، متحد نخست آمریکا در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی باید از شرایط موجود نهایت استقبال را کند اما تحلیل روز دوشنبه هشتم آذر روزنامه واشنگتنپست دقیقا خلاف این را نشان میدهد. این روزنامه نوشت که «تعداد فزایندهای از مقامات امنیتی سابق اسرائیل علنا دولت را بهدلیل مخالفت با توافق هستهای که در سال 2015 بین ایران و قدرتهای جهانی مورد مذاکره قرار گرفت، سرزنش میکنند و هشدار میدهند تحریمهای اقتصادی علیه ایران، ایران را از پیشبرد خطرناک برنامه هستهایاش باز نمیدارد.»
به نوشته این رسانه آمریکایی «درحالیکه اسرائیل خروج دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از توافق در سال 2018 را تحسین کرده بود، این مقامات سابق به این نتیجه رسیدهاند که سیاست «فشار حداکثری» او که عمدتا براساس تحریمها ساخته شده بود، نتوانسته است ایران را از افزایش کمیت و کیفیت اورانیوم غنیشده خود باز دارد.» مقامات سابق امنیتی صهیونیستی بهطور فزایندهای از نقش نتانیاهو در مخالفت با توافق اولیه و ترغیب ترامپ به کنار گذاشتن آن انتقاد میکنند. این مقامات میگویند این توافق ناقص بود اما جایگزینی برای وضعیت بدتر بوده است. واشنگتنپست به نقل از یوئل گوزانسکی، رئیس پیشین دپارتمان شورای امنیت ملی ایران در سرزمینهای اشغالی نوشت: «این رویکرد به ایران امکان داد مواد هستهای بسیار بیشتری را جمعآوری کند، روی سانتریفیوژهای پیشرفته کار کند و شاید چیزهای دیگری که ما درباره آنها نمیدانیم، همه چیزهایی که ایران را بیش از هر زمان دیگری به دستیابی به بمب هستهای نزدیک کرد. توافق هستهای ناقص بود، اما حداقل جلوی پیشرفت ایران را میپوشاند، چیزی که ما اکنون نداریم.»
مقامات سابق صهیونیست میگویند توافق 2015 ایران را در معرض محدودیتها و بازرسیهای بینالمللی قرار داده است که عناصر مهم برنامه هستهای را کنترل میکند، درحالیکه افزایش تحریمها بهمراتب کمتر بوده است. تنها ابزار آمریکا برای تحمیل توافقی فراتر از برجام، خروج از این توافق و بازگرداندن تحریمهای یکجانبه علیه ایران در قالب کارزار فشار حداکثری بود اما اکنون واشنگتنپست به نقل از راز زیمت، مشاور سابق نظامی در امور ایران نوشت: «امروز واضح است که فشار حداکثری به اهداف سیاسی آن نرسید. او گفت که این سیاست ممکن است درواقع پیشرفت هستهای ایران را تسریع کرده باشد و ایران اکنون توانایی تولید مواد شکافتپذیر کافی برای بمب هستهای را در چهارهفته آینده دارد.»
واشنگتنپست به سال 2018 که ترامپ از برجام خارج شد و نتایج این اقدام نیز اشاره کرد: «وقتی ترامپ از این توافق خارج شد، بسیاری از مردم اسرائیل این کار را تشویق کردند. نتانیاهو برای تحقق آن اعتبار قائل شد و بنت از آن بهعنوان «روزی عالی برای جهان آزاد» استقبال کرد. پس از سال 2018، اسرائیل بهطور فزایندهای تلاشهای مخفیانه خود را برای ممانعت از پیشرفت هستهای ایران دنبال کرد. در تابستان 2020، مجموعهای از انفجارهای مرموز در تاسیسات حساس هستهای ایران یا نزدیک آن به وقوع پیوست. در آبان سال گذشته، محسن فخریزاده، دانشمند ارشد هستهای ایران در یک ترور در نزدیکی تهران که بهطور گسترده به اسرائیل نسبت داده میشد، کشته شد. اما تشدید حملات خرابکارانه ادعایی با تولید بیسابقه اورانیوم بسیار غنیشده ایران همزمان شده است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ماه آگوست اعلام کرد اوایل سال جاری ایران اورانیوم با خلوص 60 درصد غنیسازی کرد که به سطح خلوص 90 درصدی مورد نیاز برای یک سلاح هستهای نزدیک شد. توافق هستهای اورانیوم غنیشده ایران را به 67.3 درصد محدود میکند، سطحی که برای استفاده بهعنوان سوخت در نیروگاههای هستهای آن - هدف ظاهری برنامهاش- مناسب است و ذخایر مواد رادیواکتیو ایران را بهشدت محدود میکند.»
براساس آنچه واشنگتنپست نوشته تهران موفق شد از تهدید کارزار فشار حداکثری ترامپ که حمایت متحدان منطقهای و فرامنطقهای واشنگتن را نیز بههمراه داشت، فرصتی بسازد که اکنون مخالفان سرسخت توافق هستهای، آن را بهتر از وضعیت فعلی میدانند.
آمریکا چه میتواند بکند؟
در وین دو بسته پیش روی دولت جو بایدن است؛ بازگشت به برجام یا ادامه سیاستهای دونالد ترامپ. مکانیسم بازگشت به برجام که کاملا مشخص است و تهران جزئیات آن را نیز برای طرف غربی تدوین کرده است اما راه دوم یعنی عدم بازگشت به برجام، چه وضعیتی را برای آمریکا رقم خواهد زد؟ از دوره ریاستجمهوری باراک اوباما، ایالات متحده در مسیر روشنی برای کاهش حضور خود در خاورمیانه بوده است، تا حدی که این حرکت یک عقبگرد اساسی نسبت به دو دوره جورج دبلیو بوش تلقی میشود. دونالد ترامپ در دوره ریاستجمهوری خود گامهایی در این راستا برداشت اما جو بایدن با خروج از افغانستان، گزاره خروج از منطقه را عینیت بخشید. اگر آمریکا بخواهد راه دوم را در پیش گیرد، باید تعهدش به پایان «جنگهای همیشگی» را زیر پا بگذارد و خود را برای حضوری طولانی مدت در غرب آسیا آماده کند. اما واشنگتن در میانه درگیری با روسیه و چین چقدر امکان حضور در منطقه و تشدید تنشها با تهران را خواهد داشت؟ مگر این همان راهی نبود که دولت دونالد ترامپ از میانه سال 2018 تا آخرین هفتهها آن هم به شکل دیوانهوار در دستورکار خود قرار داد؟ سرنوشت آن کارزار که به تعبیر مقامات آمریکایی و حتی متحدان منطقهای این کشور گرچه فشار بر ایران را افزایش داد اما هیچ دستاوردی برای طرف مقابل نداشت و نتیجه آن سیاست خارجی تهاجمیتر تهران در برابر طرف غربی و متحدان آن بود. آتش این ماجراجوییها البته حامیان این کارزار ترامپ علیه ایران را نیز گرفت و باعث شد تا عربستان و امارات، سیاست خارجی واقعبینانهتری را درپیش بگیرند. آمریکاییها به درستی میدانند که عملا ابزار اثرگذاری جز بازگشت به برجام در برابر تهران ندارند. آنها مقید به کاهش حضورشان در منطقه هستند و بر این اساس به دنبال بازگشت به برجام با هدف کاهش تنشها در منطقه هستند تا با خیالی آسودهتر بر چین و روسیه متمرکز شوند. این سیاست بهطور حتم منافع ایالات متحده را تامین میکند اما همان چیزی است که رژیمصهیونیستی از آن میترسد. در همین راستا روزنامه صهیونیستی جروزالمپست روز پنجشنبه در تحلیلی نوشت: «در اعماق وجود، اسرائیل مدتی است درک کرده است که نمیتوان از مذاکرات انتظار زیادی داشت، اما مخالفت با توافق احتمالی نهتنها به دلیل معنای آن برای ایران، بلکه به دلیل معنای آن برای آمریکا نیز باید بررسی شود. سوال این است که آیا بایدن واقعا به آن اهمیت میدهد و این چیزی است که اسرائیل هنوز در مورد آن مطمئن نیست. از یکسو، قول بایدن وجود دارد که ایران «هرگز» اجازه دستیابی به سلاح هستهای را نخواهد داشت. از سوی دیگر، امتناع او از برداشتن گامهای تهاجمیتر، برای بالا بردن تهدیدات آمریکا علیه ایران فراتر ازجمله «همه گزینهها روی میز هستند» این نگرانی را ایجاد میکند که رئیسجمهور میخواهد همان کاری را که با افغانستان انجام داد با ایران انجام دهد. معامله کنید، خارج شوید و عواقب آن را فراموش کنید.» این روزنامه نوشته که «نخستوزیر نفتالی بنت... میداند تمام تهدیدات از سوی وی توسط ایالات متحده، ایران و هیچیک از طرفهای دیگر مذاکرات هستهای جدی گرفته نمیشود. دلیل آن این است که درحال حاضر، اسرائیل گزینه نظامی قابل قبولی در دسترس ندارد.» این روزنامه نوشته که «حتی زمانی که یک گزینه نظامی روی میز وجود دارد، طرفداران استفاده از آن باید درنظر داشته باشند که حمله به تاسیسات هستهای ایران مانند حمله به رآکتور سوریه در سال 2007 یا رآکتور عراق در سال 1981 نیست.» جروزالمپست مینویسد زمانی که تاسیسات روی زمین دو کشور ویران شد، تقریبا به معنای پایان برنامه هستهای بود. علاوهبر این، دانش علمی این دو کشور خارجی بود. اما در ایران «دانش فنی داخلی است. ایرانیها درحال ساختن تاسیسات و سانتریفیوژها هستند. ایرانیها درحال بهرهبرداری از آنها هستند و ایرانیها درحال غنیسازی اورانیوم هستند. این یک تفاوت بزرگ است، زیرا حتی اگر اسرائیل به برخی از تاسیسات حمله کند و آسیب جدی وارد کند، دانش همچنان وجود دارد. نمیتوان به همین شکل به آن حمله کرد.»
برنامه هستهای در کنار توجه به اقتصاد
با وجود تمامی فشارها، تهران در دو دهه اخیر توانست دانش هستهای را به نحوی بومیسازی کند که هر اقدام ماجراجویانه خارجی، تنها برای چند هفته در روند هستهای کشورمان اخلال ایجاد میکند. ایران در پی هر اقدام خرابکارانه، علاوهبر احیای ظرفیت آسیبدیده، چند گام نیز بیشتر برداشته است تا طرفهای غربی و متحدانشان به این جمعبندی برسند که خرابکاری ابزار مناسبی برای مواجهه با تهران نیست. آنها با توجه به نفوذ منطقهای تهران و وجود مجموعهای از متحدان، امکان حمله نظامی به تهران را نخواهند داشت؛ چراکه باید پیش از آن در منطقه با گروههایی مواجه شوند که هر اقدامی علیه تهران را اعلان جنگ علیه خودشان تلقی میکنند. برای آمریکا این مجموعه یکدست و متحد، باتلاقی بزرگتر از عراق و افغانستان است و بر این اساس از ورود به آن پرهیز میکند. تنها ابزاری که طرف غربی مدعی است که امکان استفاده از آن را دارد، تحریمهای اقتصادی است. اگرچه تهران این تحریمها را با پیشرفتهای هستهای پاسخ داده اما باید در کنار آن به خنثی کردن آخرین ابزار غرب نیز توجه کند. مبادلات اقتصادی با کشورهای همسایه و تلاش برای رفع تنشها با همسایگان را میتوان در این راستا ارزیابی کرد. همین تلاشها باعث شده تا در شرایطی که وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده که دولت بایدن با اعزام هیاتی بلندپایه به امارات در هفته آینده، درحال حرکت برای تشدید اجرای تحریمها علیه ایران است، امارات از مخالفت خود با افزایش تحریمها علیه تهران سخن بگوید. «انور قرقاش» مشاور امور خارجی امارات، گفته اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران، راهحل مناسب در گفتوگوهای هستهای با ایران نیست. پایگاه انگلیسیزبان «نشنال» امارات به نقل از انور قرقاش نوشته امارات امیدوار است گفتوگوهای وین میان ایران و گروه 1+4 به نتایج موفقیتآمیز ختم شود، اما ابوظبی امیدوار است که این مذاکرات با گفتوگوهای منطقهای تکمیل شوند. نشنال نوشته قرقاش با خاطرنشان کردن اینکه «تا همینجا به اندازه کافی تحریم علیه ایران اعمال شده» از اعمال تحریمهای جدید، حمایت نکرده است.