مطالبه رهبر انقلاب درخصوص حقوق پرستاران روی زمین می ماند؟
الان مدل‌های مختلف پرستاران را داریم، قبلا می‌گفتند پرستاران را در بخشی با پزشک مقایسه می‌کردیم، ضمن اینکه در کشور ما قبل از سال 74 این چنین بود و فیش‌ها را روی میز می‌ریختند و اگر مسئول بخش 10 هزار تومان می‌گرفت سرپرستار 8-7 هزار تومان می‌گرفت، پرستار معمولی 5 هزار تومان می‌گرفت. الان که رقم‌های هنگفت چند10میلیونی می‌گیرند ماحصل سیاست‌های درازمدت در اتاق‌های فکر است.
  • ۱۴۰۰-۰۹-۲۰ - ۰۰:۲۷
  • 00
مطالبه رهبر انقلاب درخصوص حقوق پرستاران روی زمین می ماند؟
بازی با کارانه برای پاک کردن صورت مساله تعرفه گذاری
بازی با کارانه برای پاک کردن صورت مساله تعرفه گذاری
ابوالقاسم رحمانیدستیار سردبیری

ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه: گاهی اوقات بعضی از نوشتن‌ها حس شرمندگی عجیبی دارد. خصوصا اگر فضای نوشته، مطالبه‌گرانه و دادخواهانه باشد. آدم هم خودش را جای مطالبه‌گر می‌گذارد و هم جای تصمیم‌گیر. با خودش مدام راهکارها را مرور می‌کند، مدام سختی‌ها را می‌چشد و مدام سرافکنده‌تر می‌شود و افسوس می‌خورد و می‌پرسد چرا؟ حدود دو سالی هست که از شیوع کرونا در ایران می‌گذرد و ما، بیشتر از همیشه، با جامعه پزشکی و کادر درمان ارتباط برقرار کردیم. بیشتر در جریان امورشان قرار گرفتیم و بیشتر از سختی کار خیلی از آنها مطلع شدیم. منتها در تمام این حدود دو سال، کمتر نگران آنها بودیم و بیشتر نگران خودمان، از آنها فرار کردیم و اگر پا داد، در صفحات مجازی و رسانه‌ها، تقدیرشان کردیم و گفتیم عجب مجاهدت‌هایی می‌کنند و جان‌فشانی‌هایی. اصلا راستش را بخواهید، سوای این توجه کرونازده، از اینکه هر سال 19 آذر یاد روز پرستار باشم و بیفتم هم بدم می‌آید. مثل 12 اردیبهشت و روز معلم و مثل خیلی دیگر از این روزها. انگار فقط همان روز است که اینها را می‌بینیم. کرونا باشد یا نباشد، آموزش مجازی باشد یا نباشد و... . خلاصه اینکه این متن را با شرمندگی بخوانیم، هم من و امثال من خبرنگارها، هم شما و امثال شما و همه. با عرض شرمندگی، 19 آذر، روز پرستار، همچون هر سال، یاد پرستاران و مشکلات‌شان کردیم و چند دقیقه‌ای به گفت‌وگو با یکی از چهره‌های شناخته‌شده و البته هزینه‌داده پرستاری در کشور، گفت‌وگویی انجام دادیم و سعی کردیم اولویت‌های مطالبات پرستاران را بنویسیم و روایتی از فرازوفرودها داشته باشیم. اینکه پرستارها چه خواسته‌هایی دارند، برای این خواسته‌ها چه اتفاقاتی افتاده، چه هزینه‌هایی داده شده و حالا کجا ایستادیم و برنامه آینده برای جامعه پرستاری چیست. محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستاری ایران، در گفت‌وگو با «فرهیختگان» به شبکه مسائل و مطالبات پرستاران اشاره کرد و با آسیب‌شناسی از وضعیت این جامعه اولویت‌ها را لیست کرد و سعی کردیم فهم و تصویر درستی از پرستاری در ایران، منطبق با واقعیت‌ها نه ایده‌آل‌های همیشه دور از دسترس ارائه کنیم.

فرار از تعرفه‌گذاری با مسکن کارانه

شریفی‌مقدم ابتدا به اصلی‌ترین مطالبه پرستاران در کشور اشاره کرد و گفت: «مشکلات پرستاری سال‌هاست وجود دارد. یکی از اصلی‌ترین این مشکلات و مطالبات قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری است که سال 86 مصوب مجلس شده و اگر بخواهم ریشه آن را بگیرم و بازگو کنم باید بگویم در ناعدالتی بود که در پرداخت کارانه‌ها می‌شد که آن هم به سال 78 برمی‌گردد، زمانی که کارانه در این سیستم وارد شد. به شکلی بود که این کارانه خدمات پزشکان را ارزش‌گذاری و تعرفه‌گذاری می‌کرد. ابتدا تعداد خدمات 500 بود که امروز به 7 هزار خدمت رسیده است و خود همین هم داستان‌هایی دارد. مثلا حساب پزشکان حتی زمانی که استراحت می‌کنند هم کنتور می‌اندازد، درحالی‌که ابتدا این نبود. ابتدا بحث کارانه را که آوردند نیت این بود که پزشکان هیات‌علمی حضور بیشتری در مراکز درمانی و بیمارستان‌ها داشته باشند و درنهایت مردم از کیفیت خدمات بهداشت و درمان مناسب بهره‌مند شوند که این اتفاق نیفتاد، منتها آن بحث پولی اتفاق افتاد و اختلافی نیز ایجاد کرد که تا صددرصد بود. برخی جاها 50-40 درصد، برخی جاها 70-60 درصد و برخی جاها صددرصد، البته صددرصد به بالا هم داریم. اختلاف در پرداخت کارانه‌ها اینجا و این‌طور ایجاد شد. همان موقع جامعه پرستاری نسبت به این موضوع اعتراض داشت. مبنای کارانه به این شکل است که بیماری در بیمارستان بستری می‌شود و یک عمل جراحی می‌کند. رقمی تحت عنوان حق‌العمل پزشک شارژ می‌شود، یعنی بقیه گروه‌ها از این منتفع نمی‌شوند. آن زمان این چنین تعریف شده است. وقتی هزینه عمل پزشک را صددرصد درنظر بگیریم، 65 درصد را به پزشک معالج می‌دهند.(همان‌طور که گفتیم هدف این بود کیفیت افزایش یابد که آن زمان پزشکان بیشتر بودند و الان در بیمارستان دولتی نیستند به غیر از گروه اورژانسی) اسما این 65 درصد الان در بیمارستان‌ها وجود دارند والا پزشکی در بیمارستان دولتی نیست. 5 درصد به پزشکان دانشگاه می‌رسد و 10 درصد به بیمارستان می‌رسد که بابت هزینه‌های مصرفی کم است، در‌حالی‌که کیفیت بیمارستان برای دولت است و حقوق پرسنل را دولت می‌دهد و مالیات و بیمه و گاز و برق و آب توسط دولت پرداخت می‌شود و 10 درصد را نمی‌دانم برای چه قرار دادند. پایه همه اینها اینجاست. 20 درصد به غیر پزشکان می‌رسد یعنی از نظر ترکیبی بیمارستان‌ها دو گروه مشمول استخدام دارد که یکی هیات‌علمی و دیگری غیرهیات‌علمی‌ها هستند. هیات‌علمی 6-5 نفر بودند و الان تعدادشان بیشتر شده که 8-7 درصد هستند، الان 8-7 درصد بیمارستان هیات‌علمی است که کار می‌کنند و 90 درصد غیرهیات‌علمی هستند. غالب آنها پرستار، پزشکان عمومی، آزمایشگاه، دبیرخانه و... هستند. پس الان باید یک 92 درصدی و یک 8 درصدی درنظر بگیرید. از نظر ترکیب جمعیتی این چنین است اما این پول چطور تقسیم می‌شد؟ 70 درصد به هیات‌علمی می‌رسید و 20 درصد به 92 درصد غیرهیات‌علمی‌ها می‌رسد. بنابراین تا 65 درصد در جیب 8 درصد جمعیت می‌رفت و این اختلاف ایجاد کرد. پایه و اساس این امر از اینجا شروع شد. در آن زمان که در وزارتخانه و فعال صنفی بودم. همان موقع گفتیم 20 درصد کم است چون نگهبان، پرستاری و... نیز دخیل هستند. در اتاق عمل که 6 نفر هستند 4 نفر گروه پرستاری، بیهوشی و تکنسین اتاق عمل و... هستند؛ یک پزشک هم پزشک بیهوشی است. گفتیم باید حق بقیه بیشتر شود نه اینکه تمام نفع مالی را پزشک ببرد. خیلی پیگیر بودیم که نشد و معاون وزارتخانه دکتر قائم پناه – معاون پزشکیان در آن زمان- در آنجا گفت این حق پزشک است و درصدی که می‌دهند برای پزشکان است. آن بحث قانون تعرفه‌گذاری در ذهن ما خطور کرد و گفتیم چرا صدقه سر بگیریم و برای پرستاران که این میزان خدمت دارند تعرفه تعیین نکنیم. همواره وزارت بهداشت مخالف بود که نهایت به قانون تعرفه‌گذاری در سال 86 منجر شد. اما برای اجرای آن بهانه‌گیری می‌کنند، هر بهانه‌ای که بگویند را حل کردیم اعم از کارشناسی، حقوقی، مالی، تعرفه، برنامه‌ای، فنی و... ! این مطالبه ماحصل شاید 10 هزار نفر کار کارشناسی بود و در دولت احمدی‌نژاد نظرات به‌شدت موافق بود و در زمان ایشان این اتفاق افتاد و خود او هم پیگیر بود. او 6 دستور داد و معاونان پیگیری می‌کردند، منتها وزارت بهداشت مافیایی دارد که بحث سیستم جریان پزشک و تعارض منافع در وزارتخانه است و از اول مخالف این خواسته بودند. نهایتا جامعه پرستاری هم پیگیر بودند و در اواخر دولت احمدی‌نژاد، سال 92، این حتی انشا شد که ابلاغ شود و شد و دولت بعدی که آمد این را قبول نکرد و جزء قوانینی بود که معاون سازمان مدیریت روحانی رد کرد. در هر صورت به دولت روحانی رسید و آن مافیا و مخالفان در دولت وی قدرت بیشتری داشتند و اجرا نشد. ایراد گرفته شد که در قالب طرح آمده و نباید بار مالی داشته باشد و ما آن را در برنامه 5 ساله ششم گنجاندیم. در آنجا ماده 74 تبصره‌ای قرار داده شد که نوشته شد دولت مکلف شده در طول برنامه ششم توسعه برای قانون تعرفه‌گذاری علاوه‌بر قانون سال 86 منابع درنظر بگیرد و محل منابع عمومی و تعدیل کارانه‌ها اجرایی شود. این را گرفتیم و آن زمان در وزارتخانه بودم و میرزابیگی هم معاون پرستاری وقت بود. کمیسیون اجتماعی بالاترین سیستمی است که در دولت وجود دارد یعنی اگر کمیسیون اجتماعی کارهای فنی و کارشناسی موضوعی را تایید کند در دولت فقط تشریفات انجام می‌شود. در کمیسیون اجتماعی نماینده وزیر بهداشت، وزیر رفاه و... حضور داشتند(در این کمیسیون 15-10 نفر حضور دارند) که چندین جلسه نهایی که فکر می‌کنم سال 95 یا اوایل 96 بود، برگزار شد. روزنامه رسالت هم در آن زمان به این موضوع پرداخته بود. در آنجا من بحث قانون تعرفه‌گذاری و دلایل فنی که هم به نفع مردم و هم به نفع نظام سلامت و هم به نفع جامعه پرستاری است ارائه دادم. گروهی شامل سازمان مدیریت، سازمان برنامه‌ریزی، نظام پزشکی، معاون حقوقی ریاست‌جمهوری، وزارت رفاه و... و نیز از وزارت بهداشت در جلسه آخر حضور داشتند و در جلسه آخر وزیر بهداشت نیامده بود و میرزابیگی را فرستاده بود. معاون وقت پرستاری هم حضور داشت که در عین ناباوری آنجا وقتی دید همه موافق هستند به‌عنوان نماینده وزارت بهداشت مخالفت کرد. آنقدر این اتفاق عجیب و بد بود که اگر او پزشک بود همان‌جا با او برخورد می کردم ولی چون از جنس جامعه پرستاری بود و گفت این قانون را من به مجلس بردم و چنان کردم و الان کارایی ندارد و... گذشتم. از معاونت حقوقی ریاست‌جمهوری حقوقدان آمده بود و گفت میرزابیگی، در برنامه ششم قانون‌گذار تازه این را آورده است، قانون‌گذار هنوز اعتقاد به اجرای این قانون دارد. به هر صورت به‌عنوان نماینده وزارت بهداشت مخالفت کرد. وقتی مجری مخالف باشد از دستورکار خارج می‌شود و به این شکل این قانون تعرفه‌گذاری به دست میرزابیگی از دستورکار خارج شد. دوباره در شورای عالی بیمه وقتی بحث تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری در منزل ارائه شد و در شرف تصویب بود میرزابیگی و آقاجانی جلسه را ترک کردند و به جای اینکه مشکل را حل کنند دبیرخانه شورا را از وزارت رفاه به وزارت بهداشت برد و این‌طور مشکل را حل کرد. سال گذشته در چنین ایامی فشار افکار عمومی جامعه پرستاری زیاد شد. قبل از آن هم در اردیبهشت سال گذشته به سازمان بازرسی دستور داده شد که دلایل زمین ماندن تعرفه‌گذاری پرستاری را بررسی کنند. آن زمان نظام پرستاری که مرجع برای پرستاران است، سراغ این مساله می‌رود و در آنجا ی دوباره مانع از تعیین‌ تکلیف این تعرفه‌گذاری شدند و چون به‌عنوان خانه پرستار اعتقاد داریم رسانه‌ای کردن موضوع تاثیر‌گذار است، اخبار را منعکس کردیم. در دولت‌های مختلف این چنین است و 30 سال است که این مشی را داریم و مبتنی‌بر شواهد و افکار واقعی جامعه پرستاری این اخبار را منعکس می‌کنیم. نهایتا به اینجا رسیدیم که سال گذشته مقام رهبری صراحتا به دو موضوع تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری و موضوع دیگری اشاره کردند. سال گذشته که حضرت آقا این را بیان کردند، میرزابیگی روز بعد از آن جلسه به روحانی گفت به پرستاران پرداخت‌های دیگری داریم و بحث تعرفه‌گذاری را به حاشیه برد. الان بودجه‌ای درنظر گرفته نشده، ماده 74 را ببینید، گفته شده دولت مکلف است انجام دهد. الان در مجلس بحث آن است و الان می‌گویند تعرفه‌گذاری در سال 1400 اجرا می‌شود اما بنده صراحتا اعلام می‌کنم که اجرا نمی‌شود، مگر اینکه بخواهند آن را ماست‌مالی کنند. مهم‌ترین دلیل اینکه طی 15 سال اجرا نشده به خاطر بودجه بود. آقایان در سیستم وزارت بهداشت می‌گویند این بودجه تامین نمی‌شود و نمی‌خواهند پرستاری شخصیت حقوقی مستقل داشته باشد و دریافتی بالاتر داشته باشد. مدنظر ما برای اجرای این قانون، بودجه عمومی بود مخصوصا هم این تعیین شد که پزشکان نگویند از ما کم شد و به پرستاران اضافه شد. این بودجه را در سال 1401 ندیده‌اند و برای همین آنچه مدنظر قانون‌گذار است و جامعه پرستاری می‌خواهد، به شکل واقعی اجرا نمی‌شود. خبر موثق داشتم که سازمان مدیریت عنوان کرد هیچ بودجه‌ای برای این قانون نداریم و اگر می‌توانید از درآمدهای اختصاصی این را اجرا کنید. میرزابیگی این مسائل را در فضای مجازی بیان کرده و رئیسی هم تایید کرده است. در روز پرستار همه می‌گویند اجرا شود ولی اگر بخواهیم نظر کارشناسی روی این داشته باشیم اجرای این قانون بودجه نیاز دارد و بودجه آن بودجه عمومی است ولی آنها می‌خواهند آنچه میرزابیگی نظر دارد اجرا شود. این خواسته هم کارانه‌هایی است که پرستارها الان دریافت می‌کنند و همان 20 درصدی بود که عنوان کردم، هرچند 20 درصد کامل به پرستاران نمی‌رسد. شاید 10 درصد به پرستاران برسد و آن را می‌خواهند بالا و پایین اجرا کنند. به خاطر اینکه حرف آقا را انجام داده باشند به بدترین وجه ممکن می‌خواهند این کار را انجام دهند و سروته آن را هم ببندند. این چیزی که می‌خواهند عمل کنند را عمل نکنند بهتر است چون سال آینده دنبال بودجه می‌رویم و اگر عمل کنند می‌گویند این اجرا شده است. تعرفه‌گذاری براساس ارزش کمی و کیفی خدمات است. این ارزش‌گذاری‌ها انجام نمی‌شود و فقط قرار است سمبل‌کاری شود. بحث دیگر فوق‌العاده خواست با ضریب سه است و برخی از دستگاه‌ها همچون منابع طبیعی، سازمان زندان‌ها، کارکنان قوه قضائیه و... آن را اجرا کردند که این ضریبی از حق شغل و حق شاغل که پایه‌های حقوقی است را در نظر می‌گیرند و بقیه وزارتخانه‌ها در قالب‌های متفاوت اجرا کرده‌اند، ولی برای پرستاران این اجرا نشده است که این هم یکی از موضوعاتی است که کل بهداشت و درمان پیگیری کردند که این اتفاق بیفتد ولی هنوز این امر انجام نشده است.»

باج 20 میلیاردی دولت به نظام پرستاری برای عدم پیگیری مطالبات پرستاران

شریفی‌مقدم در ادامه سراغ مساله تعداد پرستاران و کمبودهای این حوزه در کشور رفت و گفت: «مشکل دیگر بحث مطالبه مردم در تعداد پرستاران است. با توجه به اینکه الان مردم بخواهند مراقبت بگیرند سطوحی دارد و سطوح عالی به ازای هر هزار نفر باید پرستار 10 نفر باشد و کشورهایی با متوسط خدمات این رنج را دارند و کف آن سه پرستار است. این امر در کشور ما قبل از کرونا 6/1 است و این ضریب الان کمتر است، چون استخدام زیاد نداشتیم و بحث کرونا این نیاز را تشدید کرده است. الان همه پرستاران کشور ما یک‌بار کرونا گرفته‌اند و دو هفته از مدار کار خارج شده‌اند. این دو هفته به بقیه فشار می‌آورد. حتی این فشار باعث شده 500-400 پرستار ما به خاطر کرونا توانایی کار کردن و ادامه کار ندارند. حدود 150 جان‌باخته پرستاری در اثر کرونا داریم که این آمار در رنکینگ جهانی بالا است، چون در هیچ جای دنیا این تعداد بالا نیست و این به خاطر کمبودهاست. همچنین 100 هزار پرستار بیکار داریم که گفته شده بود آمار دقیقی از پرستاران بیکار نداریم که این درست است. این امر را میرزابیگی تکذیب کرد و گفته 100 هزار بیکار نداریم و حاضر نشد مناظره کند که چه تعداد بیکار داریم. ببینید، ما آزمونی برگزار کردیم که 72 هزار نفر پرستار ثبت‌نام کردند، یعنی 72 هزار پرستار جویای کار داریم. یک‌سری از پرستاران ممکن است نخواهند کار کنند و این 72 هزار نفر جویای کار هستند و این یعنی قطعا آمار پرستار بیکار بیشتر است. مهر پارسال تا مهر امسال 12 هزار پرستار نیز فارغ‌التحصیل شدند، پس با احتساب این تعداد در حدود 80 هزار نفر پرستار جویای کار داریم. آمارهای مختلف می‌توان به دست آورد. در زمانی که میرزابیگی معاونت پرستاری بود ظرفیت‌های دانشکده‌های پرستاری را 300 درصد طی 12-10 سال گذشته افزایش دادند.(الان ببینید خبر افزایش ظرفیت پذیرش پزشکان چقدر سروصدا کرده است) آن زمان بدون اینکه از شورای انقلاب فرهنگی رضایت بگیرند به‌صورت ساکت و مرموز 300 درصد ظرفیت پرستاری را افزایش دادند، یعنی پرستارانی که سالانه 4 هزار نفر فارغ‌التحصیل می‌شدند به 12 هزار نفر رسیده‌اند و آن زمان می‌گفتند کمبود داریم و درست هم بود. الان هم کمبود داریم. لشکر 100 هزار نفری درست کرده‌اند اما این سیاست پزشک‌سالار است. در انتها همان تعارض منافع و سیاست پزشک‌سالارانه است. دولت قبل به خاطر اینکه قانون تعرفه‌گذاری را اجرا نکند با نظام پرستاری توافق نانوشته‌ای انجام داد. ببینید سازمان‌های صنفی همانند خانه پرستاری و نظام پزشکی و... با جیب خود می‌چرخند و بودجه مصوبی ندارند اما به یکباره قرار شد دولت 20 میلیارد به نظام پرستاری بدهد که ردیف بودجه‌ای ندارد تا سیستم را آرام کند و این مسائل را پوشش دهد. اما به شما می‌گویم سیستم آرام نمی‌شود و نهایتا مردم آسیب می‌بینند. بسیاری از پرستاران معتقدند رئیس نظام پرستاری نماینده سیستم پزشک‌سالار وزارتخانه است.  نهایتا در بحث استخدام که آقا درباره آن صحبت کردند، مجوزی گرفتند که حدود 39 هزار نفر بود و به اسم پرستاری بوده ولی در عمل این 39 هزار نفر حدود 12-11 هزار نفر پرستار و بقیه، گروه‌های دیگر بودند. در چند سال گذشته 10 هزار پرستار هم استخدام نشده و درنهایت هر دو صحبتی که آقا کردند در عمل عملیاتی نشده است.»

افزایش پرستار خوب بود، افزایش پزشک بد؟ مهاجرت سالانه 2500 پرستار از کشور

دبیرکل خانه پرستار در پایان سراغ مهاجرت پرستاران رفت و گفت: «در این بحث عدم ایمنی پرستاران نقش بسزایی دارد. الان مدل‌های مختلف پرستاران را داریم، قبلا می‌گفتند پرستاران را در بخشی با پزشک مقایسه می‌کردیم، ضمن اینکه در کشور ما قبل از سال 74 این چنین بود و فیش‌ها را روی میز می‌ریختند و اگر مسئول بخش 10 هزار تومان می‌گرفت سرپرستار 8-7 هزار تومان می‌گرفت، پرستار معمولی 5 هزار تومان می‌گرفت. الان که رقم‌های هنگفت چند10میلیونی می‌گیرند ماحصل سیاست‌های درازمدت در اتاق‌های فکر است. چرا سیستم پزشکی به‌شدت مخالف افزایش پزشک است؟ می‌گویند دست زیاد می‌شود و درآمد آنها کاهش می‌یابد. سیاست آنکه در مورد سیستم پزشکی کاملا مشخص است. رئیس کمیسیون اصل 90 جمله جالبی گفته بود تعجب می‌کنیم درخصوص افزایش ظرفیت پزشکی کمیسیون بهداشت، وزارت بهداشت و... کار می‌کنند تا انجام نشود، این اهمیت کار را نشان می‌دهد. چرا پرستاری را 300 درصد افزایش ظرفیت دادند چون اعتقاد دارند هر چه عرضه بیشتر باشد و تقاضا بالا باشد عرضه بی‌ارزش‌تر می‌شود. نمی‌خواهند در پزشکی این اتفاق افتد ولی در پرستاری این کار را کردند و نتیجه لشکر 100 هزار پرستار بیکار است. اگر پرستار با شرایط موجود کار نکند او را بیرون می‌کنند، چون لشکر 100 هزار نفری پشت در هستند. وضعیت اقتصادی هم خراب است، تحت شرایط قراردادی، شرکتی و... کار می‌کنند. این اوج استثمار و بهره‌کشی از پرستار است که جان خود را کف دست می‌گذارد. بسیاری از پرستاران را وقتی پیک ششم تمام شد بیرون کردند. بحث شرکتی بودن را میرزابیگی راه انداخت. بحث افزایش ظرفیت را فرار رو به جلو می‌دانم. این امر باعث شده پرستار به هر شرایطی تن در دهد. بحث مهاجرت هم زیاد شده که البته آمار این را نمی‌توان دقیق بیان کرد و علت این است که کانالی وجود ندارد که همه از آن کانال رد شوند. یک‌سری از افراد به خارج از کشور می‌روند و یک‌سری به کشورهایی می‌روند که می‌خواهند پرستار جذب کنند و نیاز به تاییدیه‌ای است که باید از نظام پرستاری هر کشوری بگیرند. این آمار در سال 99، 1300 نفر بود ولی خیلی از پرستاران از شرکت‌های کاریابی می‌روند که نیاز به آن ندارند. خودشان وکیل می‌گیرند که نیاز به این امر ندارند. این را شهودی بیان می‌کنم و آمار دقیقی نمی‌توان بیان کرد، شاید حدود دو هزار تا 2500 نفر در سال داریم که نسبت به دوره چهارمی که در نظام پرستاری بودم که سالی 500 نفر بود، افزایش داشته است. علت این است که جذابیت‌های کشور مقصد بالا است که وقتی در آنجا 4 هزار دلار دریافت می‌کند عقل سلیم حکم می‌کند که مهاجرت کنید. شأن اجتماعی دارد، بی‌عدالتی ندارد و... . پزشک در آنجا 6 هزار دلار می‌گیرد و همدوش پرستار کار می‌کند. احساس بی‌عدالتی در نظام پزشکی بسیاری از کشورهای دیگر وجود ندارد. سطح درآمدی پرستاران در ایران و کشورهای مقصد برای مهاجرت بسیار تفاوت دارد. بی‌عدالتی، سطح درآمد پایین، نبود شأن اجتماعی، برخوردهای بد و... باعث می‌شود برخی پرستاران ترجیح دهند بروند. آمار رسمی می‌گوید در سال 4-3 هزار نفر مهاجر است ولی برداشت من دو هزار تا 2500 نفر در سال است.»

در همین رابطه مطلب زیر را بخوانید:

به گوگل اعتماد کنید (لینک)

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰