جناب آقای رئیسجمهور، بیمقدمه باید گفت ایران در یک موقعیت ویژه تاریخی قرار دارد! چالشهای کشور بسیار پیچیده و فرصت شما برای اصلاح وضعیت و بهبود معیشت مردم محدود است. متاسفانه مردم ما در دهه۹۰ شرایط بسیار سختی را پشتسر گذاشتند. نرخ تورم سالانه براساس اظهارنظر مرکز آمار ایران بیشاز ۴۰درصد و براساس آمارهای اعلامنشده بانک مرکزی نزدیک به ۶۰ درصد است! برای سهسال پیاپی تجربه تورم بسیار بالا، بلایی سر این مردم آورده است که خیلیها در تامین مایحتاج روزمره خود دچار مشکلند! کسانی که مستاجر بودند، در جنگ با اجارهخانههای نجومی سالهاست مجبور به عقبنشینی میشوند و هرسال محل زندگی خود را ازنظر موقعیت شهری تنزل میدهند! فاصله فقیر و غنی دائما بیشتر شده؛ پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر شدهاند. ذهن و قلب مردم از دولتمردان فاصله گرفته و تودههای مردم احساس میکنند صادقانه با آنها رفتار نمیشود! تهدیدهای امنیتی در دهه۹۰ نسبتبه دودهه قبل از آن رشد قابلتوجهی داشته است. دامنه چالشهای ملی در دهه۹۰ به موضوعات زیستمحیطی نیز کشیده شد و قطعی برق در گرمای طاقتفرسای خوزستان و خشکی بلندمدت بستر زایندهرود به همه ما گوشزد کرد که بیتوجهی به آثار بلندمدت طرحهای توسعهای چه تبعات سنگینی درپی دارد! پیش از دهه۹۰ هیچگاه مشکلات کارگری تا این اندازه ابعاد ملی نداشت و داستان هفتتپه و آذراب و کشتوصنعت مغان کمتر تجربه شده بود.
خلاصه باید گفت همه مشکلات کشور ریشه در تصمیمات دهه۹۰ ندارد، اما دهه۹۰ را میشود دهه عبرتها نامید. نتیجه سلسلهحوادث پیشآمده انباشت بیاعتمادی و کاهش قابلتوجه سرمایه اجتماعی نظام بود.
سوال اینجاست آیا نقطه بازگشتی هست؟ آیا میشود بر این چالشها غلبه کرد و مسیر اشتباه رفته را برگشت؟
جناب آقای رئیسی، معتقدیم مسئولیت و رسالت دولت سیزدهم و شخص جنابعالی آغازی دوباره است! اما سوال مهمتر این است که این هدف تا چه اندازه در دسترس دولت سیزدهم قرار دارد و چگونه میشود به آن دست یافت؟ در پاسخ باید گفت دولتها پس از انقلاب در مواجهه با مشکلات عموما سه رویکرد متفاوت اتخاذ کردهاند: رویکرد سادهانگارانه، رویکرد محافظهکارانه و رویکرد تحولگرا. اینکه امروز برای حقآبه کشاورز اصفهانی دچار مشکلیم ناشی از سادهانگاری در مدیریت منابع آب است. یک روز به خاطر تامین نظر نماینده یک شهر یا علاقه وافر یک وزیر به خدمت به شهر و دیار خودش برخلاف اصول عقلانی و احتمالا بدون وجود مطالعات ملی در دل کویر مرکزی ایران صنایع آببر احداث کردهایم! و حالا ما ماندهایم و منابع محدود آب که اگر به کشاورز بدهیم کارگران کارخانهها بیکار میشوند و اگر به صنایع بدهیم کشاورزان به خاک سیاه مینشینند. سادهانگاری یعنی اینکه رئیسجمهور سابق تصور میکرد میشود با امضای برجام مشکل آب خوردن مردم را هم حلوفصل کرد. آقایان حتی به خود زحمت نداده بودند متن برجام یا ضمائم آن را یکبار بخوانند! سادهانگاری یعنی خاطرات عبرتآموز دولتیها از آن جلسه عجیب و غریب تعیین نرخ ارز جهانگیری که به اذعان حضار در یک گفتوگوی چند دقیقهای عدد ارز را ۴۲۰۰ تومان تعیین کردند و پس از آن میلیارد دلار منابع ارزی کشور را به واردات غیرضروری اختصاص دادند! اینها تنها بخشی از صدها تصمیم سادهانگارانه و غیرکارشناسی در سالهای پس از انقلاب خصوصا یک دهه اخیر بوده است که متاسفانه به موضوعات اقتصادی و زیستمحیطی محدود نیست و در حوزههای فرهنگی، رسانه و سیاسی نیز به وفور دیده میشود. متاسفانه رویکرد سادهانگارانه منحصر به یک جریان سیاسی نبوده و در برخی اطرافیان شما نیز دیده میشود! به خاطر دارید که همکار فعلی شما و نامزد سابق انتخابات ریاستجمهور ادعا میکرد میشود سه روزه مشکل بورس را حلوفصل کرد؟ اگر این سادهانگاری نیست شما بفرمایید چیست؟ سادهانگاری یعنی اینکه یک اظهارنظر چند روزه مسئولان دولتی عملا یک شوک غیرضرور به قیمت خودرو وارد کرد که با دستور شما هم کنترل نمیشود و به جای اولش بازنخواهد گشت.
آقای رئیسی، روی دیگر ناکامی مسئولان محافظهکاری بوده است که محدود به دولتها نیست.
چرا پس از سالها هیچکس نمیپرسد آیا ما واقعا به این همه بانک در اقتصاد کشور نیاز داریم؟ آیا وقتش نرسیده رویکرد محافظهکارانه در اداره کشور را کنار بگذاریم و جعبه سیاه بانکهای خصوصی را بازخوانی کنیم و اگر ضروری است به عملکرد پر از ابهام آنها و نقش مخربشان پایان بدهیم؟
آقای رئیسجمهور، نمیشود با سادهانگاری و محافظهکاری کشور را نجات داد. ما نیازمند رویکرد تحولگرا در اداره کشور هستیم. رویکرد تحولگرا یعنی حکمرانی عادلانه، صادقانه و عالمانه!
در 100 روزه نخست دولت سیزدهم گامهای مثبتی برای جلب اعتماد عمومی برداشته شده است! واکسیناسیون گسترده یا حضور به موقع مسئولان دولتی در میان مردم در سفرهای استانی و به بهانههای مختلف جلوههای نو و امیدبخشی از اداره کشور را به نمایش گذاشته است. اما درخصوص تداوم در دولت سیزدهم، نگرانیهایی نیز وجود دارد. مهمترین وجه حکمرانی عالمانه داشتن ایده مشخص در برابر مشکلات اقتصادی است! متاسفانه با وجود گذشته 100 روز از آغاز به کار دولت، هنوز افکار عمومی دریافت روشنی از ایده دولت برای اداره اقتصاد کشور ندارد. از سوی دیگر نوعی پراکندگی در ترکیب تیم اقتصادی دولت دیده میشود و حضور افرادی با نگرشهای متفاوت نگرانیهای جدی را درخصوص آینده مدیریت اقتصادی کشور ایجاد کرده است! بههرحال اقتصاد، ماشین تشریفات حضرتعالی نیست که دائما شخص شما بخواهید پشت فرمان بنشینید و طبیعتا باید اعضای کابینه کار را پیش ببرند! و البته ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که هنوز در برخی وزارتخانهها منصوبان روحانی مدیر هستند و دولت سیزدهم قریب به ۴۰ درصد تیم مدیریتی خود در سطوح میانی را تکمیل نکرده است. جناب آقای رئیسجمهور، اکنون که بار این امانت به دوش شما گذاشته شده، درابتدای این مسیر پرچالش و پر از بیم و امید قرار دارید یادآوری چند نکته مفید خواهد بود! دهه ۹۰ با همه چالشها و مشکلاتش دهه پیروزیهای بزرگ هم بود. شما میدانید که ما در همین دهه ۹۰ با پیچیدهترین و سختترین عملیات نظامی دشمن در منطقه مواجه بودیم. پدیده داعش پیش از آن تجربه نشده بود و یک تهدید امنیتی بالقوه و بزرگ به حساب میآمد. اما حاج قاسم عزیز با تکیه بر تجربه و تخصص وارد میدان مبارزه شد. ایران اسلامی در دهه ۹۰ موفق شد طراحیهای خطرناک دشمنان منطقهای و بینالمللی را به شکست بکشاند. در همین ایام حاج قاسم با صداقتی مثالزدنی توانست مردم را با سیاستهای نظام همراه و همدل کند و مردم نیز که به کارآمدی او ایمان داشتند در این راه همراهیاش کردند! تا آنجا که عروج ملکوتیاش نفسی دوباره به انقلاب و ایران داد و با خون پاکش تنها چند ماه پس از حوادث تلخ آبان ۹۸ روحی تازه در خیابان تهران دمیده شد! او به راستی نماد باشکوه حکمرانی عالمانه، صادقانه و عادلانه بود. لذا از آنجا که تجربه موفق حضرتعالی در برخورد با مفاسد اقتصادی در قوه قضائیه پشتوانه حضورتان در دولت بوده است، امیدواریم فرصت محدود خدمت را غنیمت شمرده و با پایبندی به عقلانیت انقلابی دهه پیش رو را به دهه موفقیتهای چشمگیر ملت ایران تبدیل کنید.