انقلاب خمینی کبیر حاصل خواست ملت مستضعف ایران در مقابل جور استبداد داخلی و ظلم استکبار خارجی بود. ملتی که پس از صدها سال استضعاف فکری، با ندای خمینی کبیر از خواب بیدار شد و پرچمدار اللهاکبر در جهان گشت. امام امت با نگاهی نوین به مردم، آنها را، ولینعمتان خود خطاب میکرد و با صراحت خواست مردم را بر هر چیزی ارجح میدانست. مردم همهچیز انقلاب بودند و جمهوریت منش انقلابیون بود. انقلاب اسلامی منجر به ظهور طبقه حاکمان مردمی در جهت گسترش مردمسالاری و جمهوریت شد. اما همزمان با آن، فسیلهای خسته از انقلاب نیز شروع به رشد کردند. طبقه از مسیر برگشتهای که کمکم به تمام آرمانهای انقلاب و مردم پشت کرد و رو به استفاده ابزاری از مردم آورد. طبقه سازماندهی شده در دولت سازندگی و ارائهداده شده در دولت اصلاحات. طبقهای باانگیزهها و ابزارهای لیبرال که مردم را از تمام معادلات حذف میکرد و تازه پس از آن در پستوهای سیاه سیاسی برای چپاول ملت برنامهریزی میکرد. طبقهای که ابزارهای شبهلیبرالی مثل خصوصیسازی را برای اقتصاد ایران تجویز میکرد، اما هدفش نه کوچکسازی دولت بلکه بزرگ کردن دستهای دولت برای چپاول بیشتر مستضعفان بود. امروز نیز این طبقه در سکوت خبری پس از ۸ سال سازماندهی تشکیلاتی با منابع حاکمیتی در دولت قبل، به دنبال فرصتهای جدید میگردد. از قضا یکی از پایگاههای تئوریزاسیون چپاول ملت، همین دانشکده اقتصاد شریف است. در اتاقهای فکرشان تصمیم گرفتند مردم را با شوک بنزینی رام خود کنند و برای اطمینان از اجرای کامل پروژه رو به سرکوب با طعم گلوله آوردند. امروز پادوهای سیاسی این طبقه اشرافی با پررویی تمام وضع موجود را نتیجه مقاومت ملت شریف ایران معرفی میکنند، درحالیکه خود نهتنها بخشی از مساله بلکه تقریبا تمام مساله هستند. اتفاقا سرکوب مردم در آبان ۹۸ نتیجه بستن دستبند بنفش و مانور سیاسی و کشیدن جیغ بنفش توسط همینها بود. جناب آقای رئیسی، مبادا تسلیم درخواستهای ذلتآمیز آنها شوید! اگر قرار بود سازش نتیجه دهد تا امروز نتیجه میداد و با شکست آن ایده باید گفت تنها راهحل، مقاومت حاکمیت و مردم تومان با هم است. مردم ایران به اندازه کافی تاوان خیانت این جماعت گلابیدوست، خواهد از راست یا چپ باشد را داده است. دوره قبل را عرض میکنم. مبادا با آدرس غلطشان تصور کنید مقاومت مساله مردم است! خیر! بلکه تنهایی مقاومت کردن مساله مردم است. اینکه آنها زندگیشان در لابهلای کوخ و اینها مرگشان هم در استخر کاخشان باشد، مساله مردم است. از این جهت است که میگوییم اساسا این طبقه وجودش خود مساله است و به نظر ما مهمترین ماموریت شما در دولت جدید برچیدن بساط همین جماعت است. آنها به دنبال محدودسازی مردم هستند پس شما باید به دنبال مردمسالاری باشید. آنها به دنبال اقتصاد مردمسوار هستند پس شما باید به دنبال اقتصاد مردم نهاد باشید. آنها هرگونه سرکوب را بر خود مباح بلکه واجب میدانند پس شما باید به دنبال ایجاد بستر بروز آزادیهای اجتماعی باشید. تمرکزگرایی افراطی در امکانات برایشان بهشت است و ظهور و بروز مردم برایشان جهنم، پس آقای رئیسی خواهش میکنم ایران را برایشان جهنم کنید. امروز بازگشت به سمت مردم نه عنصری دلبخواهی که صرفا اوضاع را بهتر کند، بلکه طبق کلام امامین انقلاب، واجبی است که با اساس نظام مقدس گره خورده است. البته که تحقق دولت مردمی که با حذف طبقه فسیلها همراه خواهد بود، صرفا به معنای در میان مردم بودن و چشیدن درد مردم نیست. تمام ظرفیتهای دولت باید در خدمت ایجاد تشکیلات مردمی عظیم در جهت اصلاح امور چه در ابعاد تصمیمگیری و چه در ابعاد اجرا، باشد. به عبارتی دولت هم باید با نظر مردم اداره شود یعنی مردمسالار باشد و هم باید مبتنیبر توان مردم اداره شود یعنی مردم نهاد باشد و این مهم فقط با تغییر ریل کلی امکانپذیر است. اما جناب آقای رئیسی، تغییر ریل نیاز به وحدت گفتمانی دارد، مردم نباید حس کنند ترکیب تیم دولت، ترکیبی ناهمگون است. البته که متاسفانه باید گفت مثلا در بخش اقتصادی، ترکیب تیم دولت ترکیبی شتر-گاو-پلنگ است. آقای رئیسی مواظب باشید این ناهمخوانیها کار دستتان ندهد. جناب آقای رئیسی، تغییر ریل نیاز به اقتدار در تصمیمگیری دارد. دولت محل تصمیم و اجراست. نمیشود که امروز تصمیمی بگیریم و فردا با چند حرف مخالف به کلی از موضع خود عقب بکشیم و آن تصمیم را لغو کنیم. این یعنی یا تصمیمتان عجولانه بوده یا اقتدار لازم در عمل را نداشتهاید. عملی که متاسفانه بارها از دولت شما سر زده است. جناب آقای رئیسی، تغییر ریل نیازمند سادهزیستی در تمام مجموعه دولت است، ویژگیای که در بسیاری از اعضای کابینه شما دیده نمیشود. در پایان نیز بگویم که این نکات تماما پیشنیازهای تحقق دولت مردمی است، پس امید به روزی که جهت تحقق شعارها این نارساییها رفع شود.