یاسمن ایرانمهر، روزنامهنگار: محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان چندی پیش در مراسم رونمایی از کتاب «مبارزه ایران برای استقلال اقتصادی؛ اصلاحات و ضداصلاحات در دوران پس از انقلاب» مدعی بازگشت به سیاستهای عصر پهلوی توسط جمهوری اسلامی شد. وی میگوید: «اگرچه پس از جمهوری اسلامی، ترمیدور (حرکت دوری انقلابها) به معنای بازگشت شخصیتها یا گفتمان پیش از انقلاب رخ نداد اما اکنون شاهد بازگشت الگوهای رفتاری دوران پهلوی در قالب گفتمانی جدید هستیم و از این منظر ترمیدور رخ داده است.» یکی از مصادیقی که وی برای اثبات این ادعا مطرح میکند، آن است که «بحث عدالت و کاهش تضاد طبقاتی، از دستورکار نظام خارج شده است و حتی در اولویتها هم نیست!» این ادعا درحالی مطرح میشود که پس از انقلاب، دقیقا در دورههایی که دولتهای غربگرای مطلوب وی روی کار بودند، برخلاف سیاستهای کلی نظام، رویکردهای ضدعدالت، تقویت شدند.
عدالت؛ آرمان انقلاب
واژه «عدالت» همواره یکی از پرتکرارترین و پرتاکیدترین واژههای استفادهشده در سخنان رهبران از ابتدای انقلاب تاکنون بوده است؛ تا جاییکه حضرت آیتالله خامنهای، هدف رونق اقتصاد کشور را تحقق عدالت دانستند و فرمودند: «رونق اقتصاد کشور، پیشرفت اقتصاد کشور، هدف اصلیاش چیست؟ ...هدف این است که ما بتوانیم عدالت اجتماعی را در جامعه تامین کنیم، فقر را ریشهکن کنیم، تا ثروتمندشدن کشور بهنفع رفع فقر و ریشهکنی فقر باشد.»1 همچنین با ترسیم فاصله بین وضع موجود و مطلوب، فرمودند: «امام از اول اعلام عدالت کردند. خب، عدالت اجتماعی از همه این کارها سختتر است؛ من به شما عرض بکنم. از حفظ مردمسالاری و بقیه کارهایی که در جمهوری اسلامی شده است، استقرار عدالت اجتماعی کار سختتری است؛ بسیار کار دشواری است. نمیگویم هم که ما تا امروز توانستیم به طور کامل عدالت اجتماعی را مستقر کنیم؛ نه، هنوز خیلی فاصله داریم. آن عدالتی که اسلام از ما خواسته است، با آنچه که امروز در جامعه ماست، فاصله زیادی دارد؛ اما حرکت به سمت عدالت اجتماعی متوقف نشد و ادامه پیدا کرد و روزبهروز شدیدتر شده است.»2
خودباختگی؛ ترمز حرکت بهسوی عدالت
همچنین معظمله خودباختگی و مرعوب غرب شدن را نقطه مقابل تلاش برای بهبود رفاه و عدالت عموم مردم دانستهاند و میفرمایند: «اگر چنانچه مجلس بهدنبال رفاه مردم، عدالت اجتماعی، گشایش اقتصادی، به دنبال پیشرفت علم، پیشرفت فناوری، به دنبال عزت ملی و استقلال ملت باشد، ریلگذاری او به سمت این هدفها خواهد بود؛ اگر مجلس مرعوب غرب باشد، مرعوب آمریکا باشد، دنبال حاکمیت جریان اشرافیگری باشد، ریلگذاری او در این جهتها خواهد بود؛ کشور را بدبخت خواهند کرد.»3 اکنون، پس از تقریبا 6 سال از ایراد این سخنرانی، تجربه گذشته صحت این ایده را بهخوبی اثبات کرد و دیدیم در دورههایی که تفکرات لیبرال و نئولیبرال بر بخشهایی از دستگاه اجرایی حاکم بودند، عدالت ذبح شد. مروری بر تغییرات ضریبجینی (شاخص سنجش اختلافطبقاتی)، میتواند گوشهای از آسیبهای اقتصادی و اجتماعی تفکرات نئولیبرال را نشان دهد.
اگرچه در سالهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ضریبجینی با نوسان همراه بود اما سیر بلندمدت، روند نزولی ضریبجینی را نشان میدهد؛ تا جاییکه در سال 1392 به کمترین حد خود یعنی 0.36 رسید. با حاکم شدن رویکردهای نئولیبرال در دولتهای یازدهم و دوازدهم، آمارها بیانگر سیر صعودی ضریبجینی شدند؛ بهگونهای که این ضریب برای کل کشور در سال 1399 با افزایش نسبت به سال 1398 به رقم 0.40 رسید. این یعنی شکاف طبقاتی عمیقتر و فاصله دارا و ندار بیشتر شد! بنابراین اگر رنانی براساس این آمارها، میگوید که در انقلاب اسلامی ترمیدور داشتیم، باید توجه داشته باشد که روند کلی جمهوری اسلامی به سوی تحقق عدالت است و تنها در دورههایی که دولتهای موردحمایت او بر سرکار بودند، سیاستهای غلط و آسیبزای پهلوی –تا حدی- بازتولید شدند.
مردم و رهبری؛ پای کار عدالت
از یکسو رهبرمعظمانقلاب و از دیگرسو، مردم همچنان استوار، پای کار تحقق عدالت ایستادهاند. همین شهریورماه بود که آیتالله خامنهای، پیوستنگاری عدالت را از دولت و سایر بخشهای حاکمیت مطالبه کردند و فرمودند: «هر مصوبه، لایحه و تصمیم دولت باید «پیوست عدالت» داشته باشد و کاملا مراقبت شود که این دستور یا تصمیم و مصوبه، به طبقات محروم و به عدالت ضربه نزند. در توزیع یارانهها و هر مساله دیگر باید بهگونهای عمل کرد که فاصله طبقات محروم با طبقات برخوردار کم شود و هرچه ممکن است امکانات عادلانه توزیع شود.»4 این مطالبه دو ماه بعد نیز مجددا تکرار شد. بنابراین جمهوری اسلامی «عدالت» را فلسفه وجودی و هدف خود میداند و از آن عقبنشینی نمیکند. همچنین، رهبر انقلاب، حساسیت مردم نسبت به فساد و بیعدالتی و اختلاف طبقاتی را نشانه آن میدانند که ملت ما از آرمان عدالت دست نکشیدهاند.5 با این توضیحات، به نظر میرسد رنانی، خود از دولتهای ضدعدالت حمایت میکند و بعد که با روی کار آمدن آنها، شاهد تضعیف عدالت اقتصادی و اجتماعی هستیم، گزارش عملکرد خودش و دوستان را به پای نظام و مردم نوشته و ادعا میکند ترمیدور رخ داده است! او به سیاستهای کلی نظام انتقاد نمیکند؛ بلکه به اسم انتقاد از نظام، با خویشتن خود و عملکرد جریان سیاسی مطلوبش در ستیز است.
پینوشت
۱- گزیدهای از بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیاتدولت 30/05/1398
۲- خطبههای نمازجمعه تهران 15/11/1389
۳- بیانات در دیدار مردم آذربایجانشرقی 28/11/1394
۴- نخستین دیدار هیاتدولت سیزدهم با رهبر انقلاب 06/06/1400
۵- بیانات در ارتباط تصویری با مردم آذربایجانشرقی 29/11/1399