اگرچه هیات مذاکره‌کننده ایرانی این دور از مذاکرات را با عنوان «مذاکرات رفع تحریم‌ها» آغاز کرده لکن آنچه بیشتر ازسوی غرب و رسانه‌ها به گوش می‌رسد، دعوایی برسر سانتریفیوژها و توان هسته ‌ای ایجادشده پس از تعلیق تعهدات برجامی ایران است؛ ادعایی که ذهنیت قدیمی مردم، مسئولان و حتی شاید تیم مذاکره‌کننده، آن را تصریح می‌کند اما گره کور مذاکرات طولانی چند دهه گذشته شاید وجود همین موضوع و این دیدگاه فکری بوده باشد.
  • ۱۴۰۰-۰۹-۱۵ - ۰۲:۱۸
  • 40
چانه‌زنی با بودجه ۱۴۰۱ یا سانتریفیوژهای فردو

مهدی اشجع، کارشناس و پژوهشگر اقتصادی: اولین دور از مذاکرات وین در دولت سیزدهم با ارائه دو سند ازسوی ایران آغاز شد و نمایندگان همه کشورها برای مشورت و بررسی بیشتر درخصوص گفت‌وگوهای انجام‌شده به پایتخت‌های خویش بازگشتند. در این میان اما آنچه بر ادامه روند مذاکرات میان طرفین موثر است، تنها اسناد و مذاکراتی نیست که میان هیات‌های دیپلماتیک در وین صورت می‌پذیرد، چراکه آنچه در اصل اتفاق افتاده و خواهد افتاد تنها کالبد و ظاهری از آن شرایطی است که کشورها را شامل می‌شود. بنابراین فنون مذاکره، زبان بدن، ژست سیاسی درست، مصاحبه‌های خبری و حتی عِده و عُده تیم مذاکره‌کننده و در یک کلام همه‌چیزی که تاکنون بر آن اصرار شده، تنها قالبی لازم‌الاجرا و لازم رعایت هستند نه قدرتی که با آن بتوان چانه زد. آن چیزی که به تمام این تلاش‌ها و به‌نوعی تغییرات مناسبی که در نگرش، عملکرد و تاکتیک‌های هیات مذاکره‌کننده در دولت سیزدهم رخ داده معنا می‌بخشد، تنهاوتنها آن چیزی است که مذاکرات حول آن است و آن چیزی نیست جز اقتصاد.

در این خصوص اگرچه هیات مذاکره‌کننده ایرانی این دور از مذاکرات را با عنوان «مذاکرات رفع تحریم‌ها» آغاز کرده لکن آنچه بیشتر ازسوی غرب و رسانه‌ها به گوش می‌رسد، دعوایی برسر سانتریفیوژها و توان هسته‌‌ای ایجادشده پس از تعلیق تعهدات برجامی ایران است؛ ادعایی که ذهنیت قدیمی مردم، مسئولان و حتی شاید تیم مذاکره‌کننده، آن را تصریح می‌کند اما گره کور مذاکرات طولانی چند دهه گذشته شاید وجود همین موضوع و این دیدگاه فکری بوده باشد.

از آنجایی که نمی‌شود دیدگاه قدیمی و آمریکایی چماق‌وهویج را از بایدن 79ساله و آمریکای کاپیتال گرفت، شاید بد نباشد حل موضوع را در دستگاه فکری آنها تحلیل کنیم. آمریکایی‌ها آنچه از چماق ساخته‌اند، تحریم و جنگ اقتصادی (جنگ سخت و درگیری مستقیم هیچ زمان نه گزینه روی میز بوده و نه در توان طرف مقابل) و آنچه از هویج ساخته‌اند توافقی به‌مانند برجام و لغو تحریم‌هاست و در میانه چماق‌وهویج همیشه بحث از سانتریفیوژها و غنای اورانیوم بوده و بس. حال که آنها ایران را در این میانه می‌بینند و رسانه‌ها نیز سال‌ها دوگانه هسته‌ای-اقتصاد را در گوش مردم خوانده‌اند، شاید بهتر باشد به مردم و آمریکایی‌ها بفهمانیم که بازی چیز دیگری است. این مهم تنها راهکار شکست طرف مقابل در مذاکرات آتی است که در نیمه آن قرار داریم. در هندسه آمریکایی‌ها دیگر چماق جایی ندارد، چراکه اگر بحث آنان اعمال تحریم‌های بیشتر است، باید گفت که بالاتر از سیاهی رنگی نیست و تحریم نیز به‌واقع تنها کاربردی کوتاه تا میان‌مدت دارد و کم‌کم به‌سمت بی‌تاثیری خواهد رفت (منظور شوک سیاسی-اقتصادی تحریم جهت ترغیب ایران به‌سمت توافق است و در لزوم رفع سریع تحریم‌ها و آسیب‌های ناشی از آنها شکی نیست)؛ اما آن چیزی که حربه آمریکایی است، به زبان آنها همان هویج توافق است؛ توافقی که ایران را از درآمدهای نفتی گذشته بهره‌مند ساخته و می‌تواند نرخ ارز را کاهش دهد. این درحالی است که پس از گذشت بیش از دو دهه می‌توان گفت غرب بر چارچوب صلح‌آمیز ایران هسته‌ای تقریبا به اطمینان رسیده و موضوع این دور از مذاکرات همان است که پیش‌تر نیز بیان شده است. برای ایران اقتصاد و برای آمریکایی‌ها چیزی از جنس نفوذ و حضور در ایران به‌وسیله دوگانه میان «توافق-ضربه» برای مقاصد سیاسی و موضوعات دیگر مورد مناقشه. اما آیا زمانی که ابزار آمریکایی‌ها تنها همان هویج یا به‌بیانی اقتصاد است، این صحیح است که طرف ایرانی تنها حربه خویش را سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته بومی و غنای بالای اورانیوم بداند؟ این خطا آیا جز بازی‌کردن در فضای دوگانه آمریکایی‌ها یا هسته‌ای-اقتصاد نیست؟ اینکه ما تمام آورده‌مان رادیواکتیو باشد آیا کمی ساده‌لوحانه به‌نظر نمی‌رسد؟

تاکید بر مقاوم‌سازی اقتصاد ازسوی رهبری و اسناد بالادستی نظام (اگرچه تاکنون به لطف دولت قبل به تعویق افتاده) که می‌تواند معلول مطالب فوق نیز باشد، اقدامی است راهبردی و بلندمدت لکن کوچک‌ترین اقدامات در این حوزه حین مذاکرات، تاثیرات چشمگیر فراوانی خواهد داشت و در این میان اصلاح ساختار بودجه در تهیه لایحه و درنهایت قانون بودجه سال1401 از اهمیت به‌سزایی برخوردار است و می‌تواند تکمیل‌کننده خیز صحیح تیم مذاکره‌کننده ایران باشد، اقدامی که به‌سرعت اولین، اصلی‌ترین و اساسی‌ترین نقشه اقتصادی دولت روی کار آمده را مشخص می‌سازد و سندی است که از بهای آن امتیازهایی که دولت و مجلس بر دادن و گرفتن آن در وین اتفاق‌نظر و به‌نوعی اشتها دارند. در این حوزه البته باید پذیرفت که اصلاح ساختار بودجه نه اقدامی است یک‌شبه و نه سهل، بلکه شاید صعب‌العبورترین مسیری است که اقتصاد ایران باید بپیماید لکن آنچه غرب در وین بیش از سندهای تدوینی توسط ایران به آن نظر دارد، خیز بودجه‌ای صحیح و فهم مساله میان مجلس و دولت است تا اصلاح یکجای آن؛ خیز صحیحی که به‌دور از تنگ‌نظری، چانه‌زنی، بخشی‌نگری، حاشیه‌سازی و مبتنی‌بر واقعیت باشد و این مهم نیز در عین حال باید ازسوی سازمان برنامه‌وبودجه و کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی به‌طور کامل مراعات شود که تغییرات هیجانی، غیراصولی و حجیم همان سنگ بزرگ است که غرب از پرتابش بیمی ندارد. شاید با تدوین بودجه‌ای درست و ارائه آن به مجلس در آستانه دور دوم مذاکرات بتوان به غربی‌ها فهماند که دیگر هویج آمریکایی آنقدر شیرین نیست و بروند سراغ اقدامات سازنده.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰