با مصطفی خوشچشم، کارشناس و تحلیلگر مسائل بینالملل پیرامون دور هفتم مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای 1+4 در وین به گفتوگو نشستهایم. خوشچشم پیشنهادهای ایران به طرف آمریکایی را منطبق بر متن برجام میداند و میگوید اکنون اروپاییها باید به طرحهای پیشنهادی ایران پاسخ فنی بدهند و توپ در زمین آنهاست. خوشچشم معتقد است اگر اروپا با رویکردی سیاسی و غیرفنی بهدنبال بهانهجویی باشد، وجهه خودش را تخریب میکند. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
مسیر فعلی مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما اکنون در دور مقدماتی مذاکرات وین در دولت رئیسی هستیم که برمبنای ۶ دوره گذشته دو پیشنهاد از طرف ایرانی داده شده است، یعنی طرف ایرانی ابتکار عمل را در دست گرفته است.
برخی از آنچه در پیشنویس ۶ دور گذشته مذاکرات وین آمده بود که البته روی آن نیز توافق رسمی صورت نگرفته بود، نقض صریح برجامی محسوب میشد که پیش از این دوطرف در سال ۹۵ روی آن توافق کرده بودند.
در پیشنویس جدید ارائهشده توسط ایران، این نقض اصلاح شد و برخی از موارد که عمدتا مرتبط با خواستههای ایران بود و در پیشنویس دورههای پیشین مذاکرات هستهای با نقطهچین جای آن خالی گذاشته شده بود نیز به طرف مقابل پیشنهاد داده شد.
آنچه طرف ایرانی انجام داده، این است که در پیشنویس جدید خود مواردی را که در پیشنویسهای پیشین نقض برجام محسوب میشد، اصلاح کرده و نظریات رو به جلو خود درمورد موارد باقیمانده را نیز مطرح کرده است تا طرف مقابل نیز براساس برجام نظرات خود را بیان کند.
ما به طرف مقابل گفتهایم اینکه مبنای مشترک کار ما برجام است هرچیزی بیشتر از آنچه در سال ۹۵ مورد توافق قرار گرفت، نمیخواهیم و موارد فنیای که طرف غربی از ما میخواهد باید براساس همین توافق باشد.
طرف غربی قبل از شروع دور جدید مذاکرات به عراقچی اعلام کرده بود که اجرای برجام بهروز شده یا همان برجامپلاس را از ایران توقع دارد.
برجامپلاس قراردادی است که به قول وندی شرمن، معاون سیاسی اسبق وزارتخارجه آمریکا، طولعمر بندهای مرتبط با غروب آفتاب و نیز محدودیتهای هستهای ایران در برجام را افزایش میدهد، درمقابل امتیازات ارائهشده به ایران را کاهش میدهد.
در برجامپلاس با نقض بند ۲۵، چهار لایه تحریمی علیه ایران بهوجود آمده، به عبارت سادهتر یکچهارم امتیازاتی که طرف غربی در برجام درمورد ایران به آن متعهد شده بود، قرار است ارائه شود.
طبیعتا ما پذیرای چنین چیزی نخواهیم بود که بخواهیم امتیازاتی بیش از آنچه در برجام به آن متعهد شدهایم، بدهیم.
درست است که ما بهدنبال مذاکره هستیم، اما طرف غربی با ایجاد وقفه نشان میدهد در مذاکرات جدی نیست، آیا این عزم وجود دارد که درمقابل زیادهخواهیها میز مذاکرات را ترک کنیم؟ چون عدهای میخواهند با تندرو نشان دادن ایران به هر قیمتی ایران را پای میز مذاکره نگه دارند.
وضعیتی که درحال حاضر بهوجود آمده است بهخاطر غافلگیری طرف غربی است. آنها گمان میکردند ایران با هدف برهم زدن مذاکرات و بدون ارائه پیشنهاد در مذاکرات حاضر میشود. درحالیکه طرف ایرانی دو پیشنهاد کاملا قانونی براساس ۶ دور مذاکرات پیشین وین و نیز براساس برجام به اروپاییها ارائه داده و حالا آنها هستند که منفعل عمل میکنند و باید نسبت به پیشنهاد ایران واکنش نشان دهند.
البته چون خواسته اروپاییها برجام پلاس بوده و امتیازات بیشتری نسبت به آنچه ارائه میدهند، میخواهند طبیعتا ایران نیز بهسادگی جواب مثبت نخواهد داد. زمانی که ما میگوییم مبنای مشترکی به نام برجام وجود دارد، باید همه صحبتهای ما درمورد آن باشد و طرف مقابل نباید با زیادهخواهی چیزی بیشتر از آن مطالبه کند.
اروپاییها درحال حاضر با یک پیشنهاد فنی روبهرو هستند که باید درمقابل یک پاسخ فنی به میز مذاکرات بیاورند. درصورتیکه میز مذاکره را ترک کنند، یعنی از راهحل دیپلماتیک فرار کردهاند و این برای وجهه آنها مناسب نیست که بخواهند بهعنوان عامل مسدودکننده راه مذاکرات شناخته شوند.
در توافق پاریس هم ما تجربه تشکیل کارگروههای تخصصی را داشتیم که البته با کارشکنیهای اروپاییها، طرحهای ایران با شکست مواجه شد؟ با توجه به اینکه تیم مذاکرهکننده ایران نسبت به آن زمان تغییر کرده است آیا تغییر در ترکیب تیم مذاکرهکننده و شیوه برخورد آن میتواند این امیدواری را ایجاد کند که اروپاییها همچون گذشته نتوانند مذاکرات را به شکست بکشند؟
حرف ما یک حرف قانونی است، ما ۶سال یکسری امتیازات نقد دادهایم و بهدنبال دریافت یک مابهازای نقد نیز هستیم. ما طرف محق مذاکرات هستیم و باید طلبکارانه بهدنبال ایفای حقوق خود باشیم.
غربیها باید حرف فنی بزنند. اهرمهای فشار در دست ماست و درمقابل غربیها و بهویژه آمریکا همه اهرمهای فشار خود را استفاده کردهاند؛ مهمترین این اهرمها نیز تحریم بود که دوران اوج خود را در اردیبهشت ۹۹ طی کرده و تاثیرات آن کاهش یافته است.
طرف غربی دیگر ابزاری ندارد که فشار را بیشتر کند، بنابراین راهکار او تبلیغات و فشار دیپلماتیک است. طرف ایرانی اما تازه در ابتدای استفاده از اهرمهای فشار خود است. ایران میتواند با استفاده از اهرمهای فشار پای میز مذاکره درمقابل آنچه پیش از این ارائه داده است، مابهازایی دریافت کند. کسی باید میز مذاکره را ترک کند که حرف منطقی نداشته و بهدنبال ایجاد دعواست.
ما اهرم فشار داریم و بهدنبال وصول طلبکاریهای خود هستیم. مردم ایران فشارهای طرف مقابل را بهطور کامل تحمل کردهاند و حالا زمان لغو فشارهاست. خواستههای ما نیز منطبق بر متن برجام است. باید دید طرف مقابل با پاسخ فنی به میز مذاکره بازمیگردد یا با رویکرد نمایشی. مذاکرهکنندگان ایرانی به طرف غربی اعلام کردهاند که اگر بهصورت فنی اثبات کنند بخشی از پیشنهادهای ما اشتباه است، ما آن را میپذیریم. در طول مذاکرات طرف اروپایی به طرف ایرانی گفته است شما میخواهید هم برجام حفظ شده و تحریم حذف شود و هم توانمندی هستهایتان حفظ شود.
درمقابل طرف ایرانی به آنها پاسخ داده است اگر مطالبات ایران براساس برجام باشد، آنها نمیتوانند پاسخ منفی بدهند و اگر خلاف برجام است باید آن را اثبات کنند. بهطور مثال در سال ششم ما میتوانیم سانتریفیوژهای IR8 را تولید کنیم و الان سال ششم است.
در سال پنجم نیز ما میتوانستیم به غیر از موشک آزادانه و بدوننیاز به رجوع به کمیسیون مشترک، خرید و فروش تسلیحات داشته باشیم. این موارد مطابق متن برجام است. اگر ما حرفی غیر از برجام میزنیم غربیها باید بگویند این عدمتطابق در کجاست.
بنابراین طرف مقابل با حرف فنی روبهرو بوده و تبلیغاتی که اکنون صورت میگیرد برای مقصرنمایی و بهعقبراندن ایران است. آنها میخواهند با تحت تاثیر قرار دادن بازارهای اقتصادی تیم مذاکرهکننده ایران را تحت فشار بگذارند تا از موضع فنی و برحق خود و نیز ابتکارعملی که در دست گرفته است، عقب بنشیند. این نوع رفتار تبلیغاتی-رسانهای که گذرا بوده و تاثیر خود را از دست میدهد، کارآمد نبوده و روی طرف ایرانی تاثیر نمیگذارد.
طرف ایرانی هم اهرم فشار را در دست داشته و هم نکات فنیای نسبت به اجرای برجام ۲۰۱۵ توسط طرف مقابل دارد. تیم مذاکرهکننده فعلی فراجناحی و ملی است.
کارشناسانی که در دوره قبل روی برجام کار میکردند، حضور دارند و کارشناسان جدید نیز به آنها اضافه شدهاند. تیم مذاکرهکننده تیمی است که یکدهه و یا بیشتر روی مسائل مختلف مرتبط با برجام کار کردهاند. از رویکردهای مثبت این تیم این است که جلوی نقض تعهدات را میگیرد و سعی میکند موارد نقض برجام را اصلاح کند تا راه فرار برای دادن امتیاز کمتر و نیز امکان گرفتن امتیازات بیشتر را از غربیها بگیرد.
در گذشته شاهد بودیم که آمریکاییها در زمان انجام تعهداتشان دبه میکردند و وجود مواردی در تناقض با متن برجام در پیشنویس وین ۶ این امکان را برای آنها فراهم میکرد. اینبار قرار نیست ما اول امتیاز بدهیم تا طرف مقابل همچون قراردادهای سعدآباد، پاریس و آمستردام و یا مثل برجام بعد از گرفتن امتیازات نقد از دادن مابهازای آن خودداری کند. حرف ما این است که ما امتیازات خود را پیشاپیش دادهایم و اینبار نوبت طرف غربی برای ارائه امتیازات نقد است و ما بعد از راستیآزمایی به تعهدات خودمان بازمیگردیم.
رویکرد رسانهای ما در انتشار اخبار مذاکرات باید به چه صورتی باشد؟ آیا بهتر نیست در شرایط فعلی که غربیها بهدنبال محکوم نشان دادن ایران هستند، ما نبض رسانهای را در دست بگیریم و آنچه را که نشان از سوء نیت غربیهاست، رسانهای کنیم؟
این دور درمورد رسانه فعالیتی صورت گرفت که تابهحال سابقه نداشته است. اگرچه این امکان وجود دارد که در این زمینه بهتر عمل کنیم.
در زمان استقرار تیم مذاکرهکننده پیشین از دوران توافق لوزان به بعد هم طرف ایرانی و هم غربیها با خبرنگاران صحبت میکردند که در پایان معلوم شد صحبتهای غربیها به واقعیت نزدیکتر بود. اما در این دوران برای جلوگیری از این موارد ارتباط مستقیمی با رسانهها وجود داشت. اینکه رسانههای داخلی از فضای داخل مذاکرات مطلع میشوند و میدانند که بهطور مثال درجریان گفتوگوها، چین از ایران حمایت کرده است، ناشی از ارتباط دیپلماتها با رسانهها است.
مشاهده میشود گاهی برخی رسانهها همسو با رسانههای غربی از این صحبت میکنند که ایران عزم جدی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات ندارد، برای همین از مطالبات حداکثری خود کوتاه نمیآید. بهنظر شما ایرادات این رویکرد چیست و چه آسیبهایی را متوجه ایران در مذاکرات میکند؟
مطالبه تیم مذاکرهکننده ما که به گواه کارشناسان فراجناحی است براساس نص صریح برجام و متن 6 دور مذاکرات قبلی وین بیان میشود، ما چیزی خارج از این موارد نمیخواهیم، فقط در متون قبلی اگر جای خالیای وجود دارد بهعنوان پیشنهاد پر شده است و موارد نقض برجام بهویژه در مذاکرات وین شش نیز اصلاح شده است. تیم باقری به نمایندگی از کشورمان در وین حضور دارد، اگر این تیم موفق به لغو تحریمها شود، طرفداران دولت قبل میگویند برجام باعث لغو تحریمها شده است، درصورت طرح این گزاره، چنین ادعایی از سوی مسئولان تکذیب نخواهد شد، زیرا اگر واقعبینانه ببینیم برجام چه خوب چه بد در دولت قبلی منعقد شد و دولت فعلی نیز آن را به ارث برد. تیم مذاکرهکننده ایران در وین بهدنبال تامین منافع ملی است، تخریب تیم مذاکرهکننده براساس تفکرات غیرواقعی و مطامع جناحی بر مذاکرات تاثیر منفی خواهد گذاشت. بیان شایعات، تخریب تیم مذاکرهکننده براساس مطامع جناحی، تزریق یأس به جامعه و حتی بالعکس ایجاد امیدواری کاذب قطعا به بازارهای اقتصادی ما ضربه میزند. سیاسیون جناحهای مختلف که براساس مطامع جناحی خود دست به چنین کاری میزنند در قیامت باید جوابگوی این کرده خود باشند. باقری، سرپرست تیم مذاکرهکننده هستهای بارها اعلام کرده اگر نقد سازندهای از سوی رسانهها بیان شود این نقد حتما موردحمایت و استفاده تیم مذاکرهکننده قرار خواهد گرفت. خود بنده نیز براساس تجربیات مثبت قبلیای که از انتقاد به وزیر امورخارجه و معاونش داشتهام، این نکته را تصدیق خواهم کرد، اما طبیعی است که در این شرایط ایجاد شایعه و تخریب مورد پذیرش تیم مذاکرهکننده نباشد.
همچنین نباید فراموش کنیم در طرف مقابل ما کشورهایی وجود دارند که در این سالها دست به تحریم ملت ایران زدهاند، بنابراین نباید به حرفهای رسانهای این کشورها اعتماد داشت. بر همین مبنا جراید داخلی ما نباید تحت تاثیر جنگ هیبریدی و شناختی آنها تمام اخبار و شایعات رسانهایشان را در داخل منتشر و بازتولید کنند.
جوسازیهای رسانهای اروپاییها آیا این پالس را نمیدهد که آنها میخواهند مذاکرات را به شکست بکشند؟
ما اکنون در دور مقدماتی مذاکرات قرار داریم و هنوز گفتوگوهای وین به پایان نرسیده است، حتی بعد از پایان موقت مذاکرات، مورا ازسرگیری گفتوگوها در هفته آتی را دور هشتم مذاکرات وین نامید، زیرا هنوز دور هفتم به پایان نرسیده است. در 5 روز مذاکرات وین، طرف ایرانی کاملا سعی کرد با اتخاذ رویکرد فعالانه ابتکار عمل را در میز گفتوگوها بهدست گیرد، اما هنوز برای رسیدن به نتیجه مطلوب راه درازی در پیش داریم. ما باید بگذاریم مسیر مذاکرات کمی جلو برود سپس درمورد آن به تحلیل و قضاوت بپردازیم، در شرایط کنونی نمیشود براساس مجهولات و جنگ ادراکی طرفهای غربی در داخل کشور روایت ایجاد کرد.
بهترین راه برای اخذ تضمین از غربیها چیست؟
در دور جدید مذاکرات یکی از روشهای خوب تیم مذاکرهکننده ایران این است؛ آنها بهجای درآمیختن مباحث با هم سعی دارند مباحث را براساس اولویت، وزن، ارزش، اهمیت و ترتیب زمانی دستهبندی کنند. بر این اساس سند اول شامل خواستههای ما برای برداشته شدن تحریمهاست، در سند دوم به اقدامات هستهای ایران و تعهدات کشورمان در این زمینه ذیل برجام پرداخته شده است. پیرامون بحث و توافق درمورد این دو سند، کارگروههایی تشکیل شده و هرگاه مذاکرات در این کارگروها به نتیجه برسد، سند سوم و چهارم که شامل راستیآزمایی و تضمین رفع تحریمها خواهد بود بهترتیب زمانی مطرح میشود و پیرامون آن بحث صورت خواهد پذیرفت. الان ما داریم براساس مباحث کلی مهم سعی میکنیم تکبهتک موارد را به بحث بگذاریم و بررسی کنیم. برای تامین تضمین راهکارهای زیادی وجود دارد؛ ازجمله اینکه آمریکا نسبت به آنچه میگوید باید متعهد باشد، برخلاف نوبت قبل که ابتدا ایران تمامی تعهدات خود را انجام داد اینبار آمریکا برای بار اول به تعهدات خود در راستای رفع واقعی تحریمها و تداوم آن در آینده نیز عمل کند. در همین راستا برخی معتقدند مصوبه کنگره آمریکا میتواند تضمینی باشد تا در آینده نیز برخلاف برجام دولت ایالاتمتحده زیر تعهداتش نزند. حقیقت این است بررسی اتفاقات دوران ریاستجمهوری ترامپ به ما اثبات میکند مصوبه کنگره آمریکا نیز لزوما تضمین خوبی برای ایران نمیتواند باشد، در اصل تضمین ایران بالابردن هزینههای خروج آمریکا از برجام است، بهعنوان مثال پیشنهاد میشود تیم مذاکرهکننده بندی در توافق بگذارد که اگر آمریکا اینبار نیز به تعهدات خودش عمل نکرد و از برجام خارج شد، ایران هم بدون هیچگونه تنبیهی و با مصوبه شورای امنیت، اورانیوم را تا سطح 90 درصد غنیسازی کند یا درموردی دیگر میتوان اینبار برای ایجاد تضمین، مواد غنیسازیشده را بهصورت مهر و موم در داخل کشور زیرنظر 24ساعته آژانس بینالمللی انرژی اتمی نگهداری کنیم بهعلاوه سانتریفیوژهایمان را.
درحقیقت اینبار برخلاف گذشته اورانیوم را ما باید در نخستین گام تبدیل به میله و صفحه سوخت و اکتیو نکنیم تا بعد اگر آمریکا بعد از مدتی خلفوعده کرد، امتیازهای هستهای ما برگشتپذیر باشد. از طرفی ایران تضمین پایبندی آمریکا به تعهداتش را برای کشورهای اروپایی نیز میخواهد، زیرا شرکتهای متعلق به این کشورها میگویند برجام چه باشد، چه نباشد چون آمریکا قابل اعتماد نیست ما در ایران نمیتوانیم بمانیم. بنابراین اروپاییها نیز میگویند اگر برجام قرار نیست آوردهای داشته باشد، چرا ما باید تعهدات خود را از سر بگیریم.
حرف ایران بهلحاظ منطقی درست است. در تعهدات بینالمللی تضمین نزد خود شماست، خصوصا اگر برابر شما یک ابرقدرت مثل آمریکا باشد، بنابراین ما سعی میکنیم اهرمهای فشار خود را بهطور کامل بهمنظور تضمین پایبندی آمریکا به تعهداتش از دست ندهیم.