بررسی و جمع‌بندی اخبار منعکس‌شده این دور از مذاکرات و تحلیل و حاشیه‌های آن حاکی از این است که بخش اعظم آنچه تحت عناوین اخبار مذاکرات به داخل کشور منعکس شد، توسط رسانه‌های بیگانه ساخته و پرداخته شد و رسانه‌های داخلی به‌علت عدم دسترسی به مذاکره‌کنندگان یا محتوای مذاکرات، عملا از قافله مرجعیت خبری عقب افتادند. از طرفی آنچه در این ایام به‌عنوان اخبار مذاکرات در رسانه‌های غربی بازتاب یافت نیز عمدتا «منتخب» و «هدفمند» بود.
  • ۱۴۰۰-۰۹-۱۴ - ۰۰:۰۴
  • 21
این مذاکرات پیوست رسانه‌ای می‌خواهد
محمدامین ایمانجانیمدیرمسئول

محمدامین ایمانجانی، مدیر مسئول: دور اول مذاکرات فشرده و جدی هیات سیاسی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای 1+4 در موضوع برجام به پایان رسید و هیات‌های مذاکره‌کننده برای مشورت درخصوص ادامه روند گفت‌وگوها به کشورهای خود بازگشتند.

بررسی و جمع‌بندی اخبار منعکس‌شده این دور از مذاکرات و تحلیل و حاشیه‌های آن حاکی از این است که بخش اعظم آنچه تحت‌عناوین اخبار مذاکرات به داخل کشور منعکس شد، توسط رسانه‌های بیگانه ساخته و پرداخته شد و رسانه‌های داخلی به‌علت عدم دسترسی به مذاکره‌کنندگان یا محتوای مذاکرات، عملا از قافله مرجعیت خبری عقب افتادند. از طرفی آنچه در این ایام به‌عنوان اخبار مذاکرات در رسانه‌های غربی بازتاب یافت نیز عمدتا «منتخب» و «هدفمند» بود و به‌ندرت به اخباری بر‌خوردیم که دقیق و مستند از محتوای مذاکرات بوده باشد.

در فصل نوین مذاکرات، هیات ایرانی با ترکیبی متفاوت از ادوار قبلی و با چهره‌ای پراتیک و عملگرا وارد گود این ماراتن نفس‌گیر شد که مهم‌ترین شاخصه آن را به گفته اکثر جریانات و گرایش‌های سیاسی کشور می‌توان حضور افراد متخصص و مسلط بر شئون مختلف ماجرا دانست .

اما موضوعی که در این بین نباید از آن غفلت کرد، بحث پیوست رسانه‌ای و عملیات روانی هیات گفت‌وگوکننده در این مذاکرات است. در ترکیب افراد حاضر در هیات کشورمان، تقریبا از تمامی خبرگان و کارشناسان ورزیده موضوعات مورد بحث حضور دارند اما غایب بزرگ این ترکیب را می‌توان کارشناسان رسانه‌ای و عملیات روانی قلمداد کرد. اما چرا باید حضور متخصصان رسانه‌ای در هیات مذاکره‌کننده را مهم تلقی کرد و عدم حضور آنان را خسارت‌بار بدانیم؟  

واقعیت این است که امروزه رسانه‌ها پل ارتباطی و ابزاری برای تسلط و هدایت افکار و جهت‌دهی به اراده و احساسات توده‌های هر جامعه به‌شمار می‌آیند و از همین‌رو است که مراکز رسانه‌ای دنیا، مجهز به مدرن‌ترین فناوری‌های جهانی و ابزارهای علمی نوین و کارآمد هستند و از یک‌سو به‌مثابه سلاحی موثر درجهت اجرای عملیات روانی قدرت‌‌های متخاصم و ازسوی دیگر وسیله‌ای برای کنترل، تضعیف، جهت‌دهی و هدایت افکارعمومی در سراسر جهان محسوب می‌شوند و معمولا در پشت‌صحنه‌ این عملیات رسانه‌ای، راهبرد و سیاست قدرت‌های معاند و نظام سلطه قرار گرفته است که به‌صورت رسمی‌ و ساختارمند، اما پنهان و با اختصاص بودجه‌های قابل‌توجه سری توسط نهادها و مراکز مشخصی‌ هدایت می‌شوند.

در ادوار گذشته مذاکرات در دولت‌های قبلی همواره شاهد این بوده‌ایم که عدم اتخاذ سیاست‌های مناسب و واحد در زمینه انعکاس رسانه‌ای اقدامات و روندهای تیم‌های مذاکره‌کننده و انجام به‌موقع عملیات روانی برای اقناع و توجیه افکارعمومی، باعث این شد که دشمن دست برتر را در نبرد رسانه‌ای داشته باشد و بتواند با خدعه و فریب و استفاده از تاکتیک ‌موذیانه عملیات روانی، بخش مهمی از افکار مخاطبان، به‌خصوص در فضای مجازی را به‌نفع خود مصادره و از نتایج آن درجهت فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی نهایت استفاده را بکند.

همچنین در بزنگاه‌های مختلف نیز شاهد بوده‌ایم که دشمنان با استفاده از شعبده رسانه‌ها در اتفاقات و حوادث گوناگون توانسته‌اند با ایجاد امواج اخبار جهت‌دار و هدفمند، موضوعات اجتماعی و معیشتی را به بحران‌های سیاسی و امنیتی مبدل و از این طریق خسارت‌های فراوانی را بر نظام و مردم تحمیل کنند. این درحالی بوده که دستگاه‌های تبلیغی و رسانه‌ای خودی، در این ایام همواره در موضعی پدافندی قرار داشته و تمامی همت خود را مصروف خنثی‌سازی تحرکات و حملات دشمنان کرده و در انجام آفند موثر رسانه‌ای و تبلیغی، توفیقات کمی داشته‌اند.

اما تلخ‌‌تر اینکه با گذشت سال‌ها از تبلیغات رسانه‌ای غرب و پیشرفت روزافزون فناوری‌های ارتباطاتی و علوم شناختی در چند دهه‌ اخیر، به‌علت عدم توجه درست حکمرانی کشور به مساله تبلیغ و رسانه و ضعف عملکرد و سرمایه‌گذاری دستگاه‌های رسانه‌ای خودی، قوه‌ قضاوت و تحلیل بخشی از مخاطبان تحت‌الشعاع عملکرد رسانه‌های مقابل قرار گرفته است و همین امر باعث شده در بعضی مواقع حتی ساده‌ترین دروغ‌ها در رسانه‌های غربی به امری مستند و قابل هضم برای برخی از مخاطبان داخلی تبدیل شود.

اینک و در برهه‌ای که به گمان و ارزیابی بسیاری از کارشناسان امر، جمهوری اسلامی ایران با قدرت و برنامه‌ای کاملا مشخص و عملیاتی وارد مذاکرات شده و ازسویی انفعال و سردرگمی تروئیکای اروپایی و ضعف دیپلماسی ایالات‌متحده آمریکا، غرب را در موضعی منفعل قرار داده است، ضعف هیات مذاکره‌کننده کشور در امر رسانه و عدم اتخاذ برنامه‌ها و سیاست‌های مناسب رسانه‌ای و جهت‌دهی افکارعمومی ازسوی طرف ایرانی، باعث میدان دادن مجدد به دستگاه‌های تبلیغی و رسانه‌ای دشمنان شده است تا از طریق خباثت و شیطنت‌های رسانه‌ای و انجام عملیات روانی، زمین بازی را به‌نفع خود عوض کرده و روند مذاکرات را با اختلال و بن‌بست مواجه کنند.

  سخن پایانی

امروزه و براساس تجربیات فراوان گذشته، ضرورت وجود اتاق فکری متمرکز و شامل همه نخبگان و صاحب‌نظران رسانه‌ای کشور در اقدامات ملی خصوصا مذاکرات، به امری بدیهی مبدل شده و لازم است جهت سیاستگذاری و اتخاذ راهبرد و تاکتیک‌های مناسب رسانه‌ای و عملیات روانی در این امر تدابیر موثری اندیشیده شود.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱