معین رضیئی، روزنامهنگار: دور جدید مذاکرات هستهای وین، جمعهشب بعد از 5 روز گفتوگو میان هیات ایرانی و نمایندگان کشورهای 1+4 (انگلیس، آلمان، فرانسه، چین و روسیه) به پایان رسید. در این دور از گفتوگوها، تیم مذاکرهکننده کشورمان، با تغییرات بسیار زیادی نسبت به گذشته و با حضور چهرهها و کارشناسان اقتصادی و حقوقیای همچون مهدی صفری و رضا نجفی معاونین دیپلماسی اقتصادی و حقوقی-بینالمللی وزارت امورخارجه، ابراهیم شیبانی رئیس بانک مرکزی دولت اصلاحات و رئیس فعلی کمیسیون اقتصادی شورای راهبردی روابط خارجی، علی فکری معاون وزیر اقتصاد و رئیس سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران، احمد اسدزاده سرپرست معاونت امور بینالملل و بازرگانی وزارت نفت و غلامرضا پناهی معاون امور ارزی و بینالملل بانک مرکزی، در میز مذاکرات حاضر شد. حضور کارشناسان تخصصی مسائل اقتصادی و حقوق بینالملل در هیات مذاکرهکننده کشورمان، بیش از هر چیز نشاندهنده عزم جدی دولت سیزدهم برای رسیدن به یک توافق خوب و راهبردی است. علاوهبر تیم کامل مذاکرهکننده، تهیه سه سند راهبردی مربوط به رفع تحریمها، فعالیتهای هستهای ایران و راستیآزمایی از رفع تحریمها توسط دیپلماتهای هستهای کشورمان، نشان میدهد ایران با برنامهریزیای کامل در وین حاضر شده است تا به یک «توافق خوب» با هدف احقاق حقوق ملت ایران برسد. اما بنابر شواهد درست برخلاف ایران، کشورهای تروئیکای اروپایی حاضر در وین، هیچ ایده رو به جلو و راهبردیای برای رسیدن به توافق، جز تکرار سخنان و زیادهخواهیهای پیشین خودشان نداشتهاند. نمایندگان این کشورها که طی چند سال گذشته همواره به موضع منفعلانه ایران در گفتوگوهای هستهای عادت کرده بودند، حتی پیشبینی نمیکردند تیم مذاکرهکننده دولت سیزدهم به سرپرستی علی باقریکنی، معاون سیاسی وزارت امورخارجه، نسبت به اهداف مشروع کشورمان تا بدین میزان آماده و بابرنامه باشد. به همین خاطر، آنها از همان آغاز مذاکرات، سعی داشتند هرچه سریعتر این دور از گفتوگوها به پایان رسیده تا برای مشورت بیشتر نسبت به پیشنهادهای چارچوبمند و منطقی ایران درمورد برنامه هستهای به پایتختهای کشورشان بازگردند. برخلاف آن چیزی که در مذاکرات هستهای در هفته گذشته رخ داده است، رسانهها و دیپلماتهای کشورهای اروپایی با راه انداختن هجمه تبلیغاتی علیه کشورمان سعی کردند این گزاره را به افکار عمومی ایران و جهان القا کنند که دولت رئیسی و تیم مذاکرهکنندهاش ایده و جدیت لازم برای دستیابی به توافق خوب را ندارند. جنگ رسانهای کشورهای غربی علیه هیات مذاکرهکننده ایرانی پیش از آغاز گفتوگوها در وین شروع شده است و هر روز ابعاد گستردهتری نیز پیدا میکند. غربیها در این جنگ برای دستیابی به اهدافشان از تمامی ظرفیتها و ابزارهای رسانهای خود حداکثر بهره را میبرند تا روایتی وارونه از آنچه در مذاکرات وین میگذرد را به دنیا مخابره کنند. در چنین شرایطی که رسانه تبدیل شده به یکی از پارامترهای موثر در مسیر گفتوگوهای هستهای، بررسی محتوای رسانههای داخلی ایران و موضعگیریهای رسمی دیپلماتهای کشورمان، نشان میدهد تیم ایرانی برخلاف غربیها برنامه دقیق و مشخصی برای مدیریت فضای رسانهای مذاکرات ندارد. بهطوری که این بیبرنامگی باعث شده است که تا به اینجای گفتوگوها، ما در جنگ رسانهای عقب باشیم. به همین دلیل در ادامه گزارش امروز «فرهیختگان» به آسیبشناسی رویکرد رسانهای هیات ایرانی در مذاکرات وین خواهیم پرداخت.
افکار عمومی را جدی بگیرید
افکار عمومی آنقدر مهم است که عدماقناع درست و کامل آن باعث شود بسیاری از پروژههای خوب و کارآمد دولت به شکست کشیده شود. به عبارت دیگر در مذاکرات وین اگر حتی ما به توافق خوب و راهبردی هم دست پیدا کنیم، مادامی که افکار عمومی نسبت به ابعاد مختلف توافق توجیه نشده و با عینک بدبینی به آن نگاه کند، عملا هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده است. بهدلیل همین اهمیت بالای افکار عمومی ما شاهدیم بخش عمدهای از انرژی و زمان رقبای ایران در مذاکرات هستهای صرف تاثیرگذاری بر افکار جامعه ایرانی از طریق رسانهها و فضای مجازی میشود. در مواجهه با این شرایط لازم است تیم مذاکرهکننده هستهای دولت سیزدهم علاوهبر تمرکز دقیق پیرامون محتوای گفتوگوها، توجه کافی و لازم نیز به ابعاد رسانهای مذاکرات نیز داشته باشند. ولی متاسفانه رسانه در دور اخیر مذاکرات از سوی هیات ایرانی جدی گرفته نشد، طی هفته گذشته در بهترین حالت سخنگوی وزارت خارجه و دیپلماتهای ایرانی با گفتوگو پیرامون کلیاتی چون «مذاکرات باید اهداف واقعی دنبال کند» یا «مذاکرات بدون راهحل محکم به سود هیچکس نیست» یا... به تبیین مبهم شرایط در وین میپرداختند. به همین خاطر در بسیاری از بزنگاههای مهم بیشتر بهجای آنکه مردم روایات مذاکرات را از رسانههای رسمی و داخلی ایران دنبال کنند، ناچار بودند به سراغ خبرگزاریهای خارجی و توئیت خبرنگاران اروپایی بروند. این درحالی است که از همان ابتدا رسانههای غربی چون رویترز، والاستریتژورنال و... به وارونهنمایی اتفاقات رخ داده در میز مذاکرات میپرداختند. حتی در برخی موارد اتفاقات دسته اولی که نشاندهنده موضع اقتدارگرایانه هیات ایرانی بود را مردم از طریق رسانههای خارجی برای نخستینبار مطلع میشدند. بهعنوان مثال بنابر گزارش میدلایستآی «یک کشور اروپایی (انگلیس) با قرائت بیانیه رابرت مالی، رئیس هیات آمریکایی، ایران را عصبانی کرده است. هیات ایران اعتراض کرده و گفته آمریکا جزء گفتوگوها نیست و سپس خطاب به حاضران در اتاق گفته: ما را تهدید نکنید.» در ادامه این گزارش آمده است بعد از موضعگیری اعتراضی و صریح هیات ایرانی، کشور اروپایی مسئول از موضع خود عقبنشینی کرده و ضمن عذرخواهی تعهد داده است که دیگر چنین اتفاقی در مذاکرات رخ نخواهد داد. موضع مقتدرانه ایران و کشور اروپایی (انگلیس) اتفاق مهمی است که نشان میدهد دست ایران در مذاکرات پر و نسبت به غربیها چندین گام جلوتر است. اما با این وجود روایت فوق بههیچوجه در رسانههای داخلی بازنشر داده نشده، بهطوری که نخستینبار رسانه میدلایستآی از آن رونمایی کرد.
خلأ استراتژی رسانهای
خلأ ابتکار و استراتژی رسانهای در مذاکرات هفته گذشته مشهود و ملموس بود. برای تایید این گزاره کافی است میزان و کیفیت اخبار و تحلیلهای تولیدشده توسط رسانههای غربی پیرامون فرآیند مذاکرات را با میزان اخبار و تحلیلهای منتشرشده از سوی رسانههای رسمی دولت ایران بررسی کرد. درنتیجه این خلأ ابتکار خطدهی به افکار عمومی جهان، در دست رسانههای غربی افتاد و ایران نیز حتی دربرابر هجمههایی که علیهاش صورتبندی میشد، هیچ واکنش فعالانهای از خود نشان نمیداد و عملا بسیاری از شبهات رسانهای غربیها پیرامون فرآیند مذاکرات از سوی ایران کاملا بیپاسخ باقی ماند. رویکرد رسانهای منفعلانه ایران تنها خلاصه به شبهات و هجمههای تبلیغاتی علیه کشورمان نمیشود، تیم ایران حتی برای تبیین نقاطقوتش میان افکارعمومی مانند تهیه سه سند راهبردی مربوط به رفع تحریمها، فعالیتهای هستهای ایران و راستیآزمایی از رفع تحریمها یا ترکیب تخصصی و نسبتا فراجناحی مذاکرهکنندگان برنامهای نداشته و این نقاط مثبت در هیاهوهای چند روز اخیر کاملا به حاشیه رفته است. البته هنوز هم برای اصلاح رویکردهای غلط پیشین زمان است. برای جبران این خلأ قبل از آغاز نوبت بعدی مذاکرات، تیم مذاکرهکننده هستهای ایران باید برخلاف قبل برای اتفاقاتی که پیشبینی میکند و ممکن است در روند گفتوگوها رخ دهد، استراتژی و برنامه کامل رسانهای داشته باشد تا در فرآیند گفتوگوها علاوهبر ابتکار سیاسی، ابتکار رسانهای را نیز خود در دست بگیرد. برای رسیدن به این هدف لازم است در وهله نخست اثرگذاری رسانهها ازسوی دیپلماتهای ایرانی جدی گرفته شود. درست در نقطه مقابل ایران کشورهای تروئیکای اروپایی سعی در بهرهبرداری حداکثری از مطبوعات و رسانهها دارند بهنحوی که حتی در این مدت دیپلماتهای غربی سخنانی را که خود بهصراحت نمیتوانستند در فضای عمومی بیان کنند، سعی کردند از طریق خبرنگاران بنگاههای خبری وابسته به کشورشان به گوش جهانیان برسانند تا با راه انداختن هجمه تبلیغاتی علیه ایران، مسیر مذاکرات را بهسمتی که دلخواه خودشان است، ببرند.
در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید:
حنیف غفاری، کارشناس مسائل بینالملل:
رسانههای غربی با دستگاه دیپلماسی خودشان ارتباط موثر دارند (لینک)
حمیدرضا غلامزادهنطنزی، کارشناس و تحلیلگر مسائل آمریکا :
قدرت غربیها در رسانه بیشتر از ماست اما میتوانیم «نبض اخبار» را مدیریت کنیم (لینک)
عباس اصلانی، خبرنگار و کارشناس ارشد مسائل آمریکا:
آمریکاییها نمیخواهند برای بازگشت به برجام هزینه بدهند (لینک)