علی مزروعی، روزنامهنگار: با فرارسیدن 8 آذر، مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای 1+4 در وین، پایتخت اتریش آغاز شد. درباره چشمانداز مذاکرات و ترکیب تیم مذاکرهکنندگان ایرانی گفتوگویی با دیاکو حسینی، کارشناس مسائل بینالملل داشتهایم که متن آن را در ادامه میخوانید.
سخنان خطیبزاده در نشست خبری با شرح «ما با اراده جدی و حسننیت وارد وین شدهایم و اگر ایالاتمتحده برای رفع تحریمها بیاید، قطعا میتواند بلیت بازگشت به اتاق برجام را دریافت کند، وگرنه خارج از میز برجام خواهد ماند.» را میتوان نشانهای از احتمال حضور آمریکا در روند مذاکرات مستقیم در آینده نزدیک تفسیر کرد؟
از صحبتهایی که ایشان داشتهاند نمیتوان تفسیری غیر از این داشت. طرف ایرانی هم بهخوبی متوجه است که این مذاکرات غیرمستقیمی که میان ایران و آمریکا جریان دارد، عملا بهنوعی موجب کندی سرعت پیشرفت گفتوگوها شده است و حتی ممکن است دقت مذاکرات را تحتتاثیر منفی خود قرار داده باشد. چون این امکان وجود ندارد که مواضع ایران، با همان دقت و با همان صراحت توسط اروپاییها، روسیه و چین، به طرف آمریکایی منتقل شود. بنابراین باتوجه به گفته خطیبزاده احتمال دارد ما در ادامه، برای حضور بیواسطه آمریکا در مذاکرات، آمادگی بیشتری را احساس کنیم. اینکه آمریکا بتواند طرف مقابل کشورهای 1+4 و ایران قرار بگیرد، از جهتی بهتر است. همانطور که گفته شد، آمریکا عضو برجام نیست و منطقا برای مذاکره جهت بازگشت به برجام باید دربرابر همه کشورهایی که برجام را اجرا میکنند قرار بگیرد نه اینکه فقط دربرابر ایران دیده شود. درست این است که آمریکا برابر اعضای اجراکننده برجام قرار بگیرد و مذاکره کند. ازمنظر توجه به جایگاههای مذاکراتی هم این روش، روش بهتری است. اگر هدف ما از مذاکرات غیرمستقیم، تنبیه آمریکا است، این فرمت پیشنهادی برای رسیدن به این هدف کارآمدتر عمل خواهد کرد.
همزمان با آغاز مذاکرات احیای برجام در وین، وزیران امور خارجه انگلیس و رژیمصهیونیستی در یکی از رسانههای غربی یادداشتی با رویکرد خصمانه سابق منتشر کردهاند؛ بهنظر شما این یادداشت تا چه میزان میتواند روند مذاکرات را تحتتاثیر قرار دهد؟
طرف صهیونیست همواره اینگونه مواضع را داشته و بهطور طبیعی با مذاکره برای احیای برجام مخالف بوده است. بهویژه اگر هدف این مذاکرات، احیای برجام با همان مفاد توافقشده در سال 2015 باشد و ایران امتیازی اضافهتر از آنچه در برجام آورده شده است ندهد. از آنجاکه هدف مذاکرات فعلی، احیای همان برجام است و قرار نیست موضوعی فراتر از آن مورد مذاکره قرار گیرد، طبیعی است که رژیمصهیونیستی برای بهنتیجه نرسیدن مذاکرات تلاش و بهنحوی در روند آن سنگاندازی کند. طرفهای غربی هم طبق روال معمول مجبور هستند به رژیمصهیونیستی باج بدهند و به اشکال مختلف از رژیمصهیونیستی دلجویی کنند و به آنان تضمین بدهند که در گفتوگوها، به اطمینان بیشتری از وضعیت فعالیتهای هستهای ایران خواهند رسید. بنابراین من فکر میکنم این نوع تحرکاتی که ما درحال حاضر از طرفهای اروپایی و آمریکا در مذاکرات میبینیم و احتمالا در آینده هم خواهیم دید، با هدف باج دادن به رژیمصهیونیستی و آرام نگه داشتن او است تا مذاکرات طبق روال عادی خود پیش رود. این روابط میان غرب و رژیمصهیونیستی موضوع عجیب و جدیدی نیست.
باتوجه به برخی فشارها ازسوی لابیهای صهیونیست و جمهوریخواهان به دولت فعلی آمریکا برای زیادهخواهیهای بیشتر مقابل ایران و یادداشت اخیر شورای سردبیری روزنامه والاستریت ژورنال تحت عنوان «ایران شماره هستهای بایدن را دارد»، فکر میکنید زیادهخواهیهای آمریکا تحتتاثیر این فشارها ادامه خواهد داشت؟
این اتفاقات طبیعی است. در آمریکا هم یکپارچگی وجود ندارد. قطببندیها بسیار شدید است. درباره ایران هم مشخصا نحوه نگاهها به مساله توافق هستهای میان جمهوریخواهان و دموکراتها با شکاف عظیمی روبهرو است. این صداهایی که ما میشنویم، صدای جمهوریخواهانی است که در دولت ترامپ هم حامی فشار حداکثری بودند و طرفهای غربی را از مذاکره با ایران پرهیز میدادند. آنها امروز در حاشیه قرار گرفتهاند و طبیعی است که این سروصداها را تولید کنند. آنها درحال حاضر دولت بایدن را به سستی و ضعف درمقابل ایران متهم میکنند، درصورتیکه اینطور نیست. باید این تحولات، در کانتکست و قالب سیاست داخلی آمریکا دیده شود. فکر میکنم این فشارها تاثیری بر روند گفتوگوها نخواهد داشت. ضمن اینکه فشارهای سنگینی که ازسوی جمهوریخواهان وجود دارد به این دلیل است که انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا در پیش است و دولت بایدن هم از این لحاظ فرصت کمی برای بهنتیجه رسیدن مذاکرات پیشرو دارد.
ترکیب مذاکرهکنندگان ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
فکر میکنم این تیم تجربه خوبی دارد، از این جهت که در گفتوگوهای دولت قبلی شرکت داشتند. خود باقریکنی هم مسئولیت داشته و تجربه آن مذاکرات قبل و شکستها و احتمالا پیشرفتهایی که آن مذاکرات در مقاطعی داشته است را دارد. همچنین در هشت سال گذشته شاهد روند مذاکرات و نتایج آن بودند. بنابراین از این جهت که تیم مذاکرهکننده جدید ایرانی با پرونده هستهای آشنایی خوبی دارد، نقطهقوت است. این تیمی که امروز در وین است، بهخاطر تجربه هشت سال گذشته، پختگی بیشتری در رابطه با پیچیدگی حقوقی و فنی تحریمها دارد و احتمالا در قیاس با گذشته بهتر میدانند که چه خطوط قرمزی باید رعایت شود و چه مطالباتی باید تحقق پیدا کند. همچنین یکی از مسائل حائز اهمیتی که در گفتوگوها وجود دارد، تسلط بر زبان انگلیسی است، بهطوریکه گفتوگوی غیرمستقیم میتواند انتقال دیدگاهها را دشوارتر کرده و نتایجی را ناخواسته ایجاد کند. ولی با تلاش بیشتر و پیگیری و زحمات بیشتر میشود این نقصها را جبران کرد.
چشمانداز شما از مذاکرات وین چیست؟ فکر میکنید در کوتاهمدت به نتیجهای خواهد رسید؟
پیشبینیاش بسیار سخت است. به این دلیل که اساسا مذاکرات پیشرو، بسیار پیچیدهتر از قبل است. در مذاکرات دولت روحانی هنوز تجربه برجام وجود نداشت و دولتهای ایران و آمریکا متفاوت از حالا بودند. ازطرف دیگر تجربه برجام را داریم که ترامپ از آن خارج شد، مشکلاتی بهوجود آورد و بیاعتمادیها را افزایش داد. بنا بر این تجارب، ایران موضع سرسختانه ناشیاز بیاعتمادی را درپیش گرفته است. درمقابل، ضمن اینکه تحریمها گستردهتر از سال 2015 است، ظاهرا آقای بایدن هم قصد ندارد همه آنها را لغو کند، با این استدلال که بخشی از تحریمهایی که وضع شده است تحریمهایی نیست که لغو آنان در برجام موردتوافق قرار گرفته باشد. توافقاتی که در برجام بوده نقض شده است، تعدادی از بندهای غروب پشتسر گذاشته شده و تعدادی دیگر هم در شرف تمام شدن است. با احتساب همه اینها، من فکر میکنم مذاکرات بسیار سختی درپیش خواهد بود. با شرایط فعلی، رسیدن به توافق بسیار دشوار خواهد بود، مگر اینکه در میز مذاکره شاهد نرمشهایی از هر دوطرف باشیم. درباره زمان بهنتیجه رسیدن مذاکرات هم من تصور میکنم پیشبینی رسیدن به نتیجه زودهنگام تا پایان سال شمسی، مقداری خوشبینانه است.