از نشریات دانشجویی چه خبر؟
طبق روال هفتگی سری زدیم تا این‌بار درمورد تقابلات بین‌المللی با آمریکا، چالش‌های مقاومت عمومی درمقابل واکسیناسیون، سفر رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران، رابطه وطن و دین و مهاجرت نخبگان بخوانیم و ببینیم نشریات دانشجویی درمورد این مسائل چه حرف‌هایی برای گفتن دارند.
  • ۱۴۰۰-۰۹-۰۹ - ۰۲:۳۲
  • 00
از نشریات دانشجویی چه خبر؟
وطن دارها منتقد گروسی شدند
وطن دارها منتقد گروسی شدند

محمد عسگری، روزنامه‌نگار: در گزیده‌خوانی این هفته «فرهیختگان» از نشریات دانشجویی، به سه نشریه «بهارستان»، «فتح» و «حیات» که در هفته اخیر منتشر شده‌اند، طبق روال هفتگی سری زدیم تا این‌بار درمورد تقابلات بین‌المللی با آمریکا، چالش‌های مقاومت عمومی درمقابل واکسیناسیون، سفر رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران، رابطه وطن و دین و مهاجرت نخبگان بخوانیم و ببینیم نشریات دانشجویی درمورد این مسائل چه حرف‌هایی برای گفتن دارند. یکی از ویژگی‌های نشریات گزیده‌خوانی این هفته، فقدان اشتراک موضوعی خاص بین آنها و درواقع تکثر موضوعات بود و شما می‌توانید در ادامه به مطالعه‌شان بپردازید. شما دانشجویان دانشگاه‌های آزاد اسلامی سراسر کشور، می‌توانید نشریات منتشرشده خود را برای استفاده در بخش گزیده‌خوانی هفتگی نشریات روزنامه «فرهیختگان»، به ادمین کانال نیمکت خبر(@nimkat_khabar) ارسال کنید.

تقابل اراده‌ها در نشریه بهارستان

نشریه «بهارستان» متعلق به دانشجویان حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، در شماره نهم خود، موضوعات مختلفی را پوشش داده که در بخش کمی از آنها به حوادث روز جامعه پرداخته شده و بیشتر ناظر به مطالعات کمی عمیق‌تر است. این نکته هم می‌تواند به‌عنوان نقطه‌ضعف و هم به‌عنوان نقطه‌قوت این شماره در نظر گرفته شود، اما قدرمسلم این است که نبود تیتر و عکسِ یک، نقطه‌ضعف مهمی در طراحی این شماره محسوب می‌شود. در صفحه نهم این شماره، درمورد تقابل چین و آمریکا در حوزه دریایی جنوب‌شرق آسیا می‌خوانیم که احتمالا بی‌ربط به رویارویی اخیر ایران و آمریکا در دریای عمان نیست. نویسنده معتقد است سیطره چتر حمایتی آمریکا در دوکشور کره‌جنوبی و تایوان در سال 2021 احتمالا به قوت قبل نیست. از طرفی چین با 10 درصد رشد اقتصادی در دوران پاندمی کرونا نمی‌تواند هزینه سیاسی پا پس کشیدن از ادعای حیاتی خود بر هنگ‌کنگ و تایوان را تحمل کند. از این‌رو برای حفظ اقبال عمومی، اشغال تایوان را حیاتی می‌داند، چنانچه در بخشی از این یادداشت می‌خوانیم: «وجود جزیره‌ای چینی‌زبان در نزدیکی سرزمین اصلی چین این حس را القا می‌کند که می‌توان کامیابی و دموکراسی را باهم تجربه کرد؛ تجربه‌ای شبیه به هنگ‌کنگ که اکنون در تسلط حزب کمونیست قرار گرفته است. همچنین از زمان تشکیل تایوان در جنگ داخلی چین، تایوان هنوز استقلال رسمی خود را اعلام نکرده است؛ موضوعی که در صورت اعلام استقلال، پاسخ سخت نظامی چین را دریافت می‌کند.» درنهایت با برشماری دلایل ابتدایی تقابل و سپس با بررسی تنش‌ها در واقعیت به این نتیجه می‌رسد که آمریکا بعد از خروج از افغانستان، دیگر اراده‌ای برای تقابل نظامی خارج از مرزهای خود ندارد تا جایی که در چتر حمایتی خود برای حفاظت از تمامیت تایوان در مقابل چین تاکید اصلی روی توان داخلی نیروهای مسلح تایوانی است. در بخش‌های دیگر نشریه می‌توانیم به خاطره‌نگاری در رابطه با نبود آب در زاینده‌رود و بررسی سه حادثه تاریخی و سیاسی ترور جان اف کندی، انقلاب کنستانتین در اروپا و تصرف پرل هابر و ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم اشاره کنیم. همچنین موضوع دیگری که جلب‌توجه می‌کند، بررسی بزرگ‌ترین حملات سایبری تاریخ در این شماره است، و در آخر می‌توان به توافق و هماهنگی اروپا بعد از شکست ناپلئون در وین موسوم به کنسرت اروپا اشاره کرد؛ موضوعات جذابی که خواندن‌شان برای دانشجویان با نگاه عمیق‌تر، خصوصا دانشجویان سیاسی و علاقه‌مند به تاریخ مفید خواهد بود.

سفر مدیرکل آژانس انرژی اتمی زیر ذره‌بین فتح

نشریه «فتح» به صاحب‌امتیازی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع)، در شماره 213 خود، از روایت حضور رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران تا موضوع واکسیناسیون اجباری و واکسن‌ستیزی، از مساله تفاوت نسل‌ها تا خلأ فرهنگی در حوزه مد و پوشاک تا برخی انتصابات در دولت جدید را مورد بررسی و مداقه قرار داده است. احتمالا چالش‌برانگیزترین یادداشت این شماره از نشریه، «جاسوس» درمورد سفر مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باشد. همان‌طور که از تیتر مشخص است، موضوع اصلی آن به توضیح چگونگی قابل اطمینان نبودن سازمان‌های بین‌المللی بازمی‌گردد، به‌طوری‌که در بخشی از آن می‌خوانیم: «اصولا بنای تشکیل اغلب نهادهای بین‌المللی امروز که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفتند، کمک در برقراری نظم نوین جهانی مدنظر آمریکا و پمپاژ اقتصاد لیبرال به کشورهای جهان است. آژانسی که امروز پسوند بین‌المللی را با خود یدک می‌کشد، درواقع همان پیاده‌نظام و جاسوس آمریکا برای کنترل برنامه هسته‌ای کشورهایی است که آمریکایی‌ها علاقه ندارند به پیشرفت در این حوزه دست یابند.» نویسنده معتقد است اعتماد به آژانس و خوش‌بینی به غرب، هیچ اثری جز هزینه‌های بیشتر و عایدی کمتر برای کشور ندارد، اما این تمام محتوای نشریه فتح نیست، بلکه واکسیناسیون اجباری نیز از تیررس این نشریه دانشجویی دور نمانده است. نویسنده ابتدا با تعریفی تاریخی از واکسیناسیون اجباری به ترسیم این صورت‌مساله می‌پردازد؛ مورد مثال در کشور خودمان، تصویب قانون جلوگیری از بیماری‌های واگیردار در سال 1320 بود که به موجب این قانون، افرادی که از آبله‌کوبی امتناع می‌کردند، به حبس و جزای نقدی محکوم می‌شدند و در دوران ما اما دولت‌ها با وضع قوانینی، ارائه خدمات عمومی به این افراد را محدود می‌کنند. نویسنده معتقد است دال مرکزی گفتمان واکسن‌ستیزان، تئوری‌های توطئه است، اما در این بین از یک اشکال حقوقی نام می‌برد: «از نظر آنها قانونگذار، برای دولت یا شرکت‌های تولیدی واکسن هیچ‌گونه مسئولیت مدنی‌ای در جهت جبران آسیب احتمالی ناشی از واکسن نزدن در نظر نگرفته و همین خلأ می‌تواند یکی از عوامل خودداری آنها برای واکسن نزدن باشد. از منظر حقوقی نیز، حق بر تمامیت جسمی، یکی از انواع حقوق مربوط به شخصیت هر انسان است و لذا هرگونه تعرض جسمی و حتی مداوای طبی بدون رضایت شخص ممنوع است.» البته در ادامه با توضیح اینکه چگونه منافع عمومی نسبت به حقوق شخصی ارجحیت دارد، وضع قوانین محدودیت ارائه خدمات را مشروع و قانونی برمی‌شمارد. اما مسئولیت دولت را در اینجا پایان‌یافته نمی‌داند و معتقد است اعمال محدودیت تنها با اقدامات اقناعی معنا می‌یابد و از طرف دیگر قانونگذار باید با در نظر گرفتن مسئولیت مدنی برای دولت و شرکت‌های واکسن در قبال عوارض احتمالی واکسیناسیون، تمهیداتی بیندیشد.

وطن‌داری نشریه حیات دانشجویان شریف

شماره 55 نشریه «حیات» هیات‌الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف، طبق روال معمول خود، یک دال مرکزی برای شماره جدید خود انتخاب کرده که تقریبا در تمام متن‌ها ساری و جاری است. این دال مرکزی عبارت است از وطن‌داری. در سرمقاله این شماره، با ذکر خاطره‌ای، نویسنده تلاش کرده رابطه‌ای که بین وطن و مردم وجود دارد را مدل‌سازی کند، اما این آغاز راهی است که نویسنده معتقد است هنوز پاسخی برای آن ندارد اما یقین دارد که اشکالات این رابطه باید برطرف شود. در بخش بعدی، با برسی رابطه دین و وطن کوشیده شده برای اهمیت وطن فرای علقه شخصی ارزشگذاری معنوی نیز صورت بگیرد. ابتدا با بیان آیاتی از قرآن کریم، راندن از وطن را عملی ضدارزش معرفی می‌کند و سپس با بیان روایاتی تلاش می‌کند مستقیم بودن رابطه حب وطن و ایمان را اثبات کند، چنانچه در این بخش می‌خوانیم: «علاقه به وطن نیز متقابلا حامی دین خواهد بود؛ آنجا که در حدیثی امیرالمومنین علی(ع) می‌فرمایند: «بِحُبِ عُمِّرَتِ البُلدانُ الأوطانِ» شهرها با وطن‌دوستی آباد می‌شوند. بی‌گمان بالاتر از هر عمران و آبادی مادی، بالاترین عمران‌ها، رشد ایمان در شهرها و اعتلای فرهنگ خداپرستی و عدالت‌جویی و حق‌طلبی در وطن‌هاست. بنابراین تشویق اسلام بر علاقه به وطن، منجر به این است که انسان مسلمان حتی درصورتی‌که محل سکونت و وطنش، سرزمین کفر و طاغوت و بی‌عدالتی باشد، برای عمران مادی و معنوی آن بکوشد و میهن خود را از خرابات کفر و ظلم به عمران ایمان و عدالت برساند.» در ادامه با تشریح وطن‌دوستی در لوای اسلام و نه فرای آن، از لزوم هجرت و جدایی از زادگاه در موارد لازم نیز سخن به میان می‌آید و می‌گوید: «هر جا محبوب اوست، وطن اوست.» در ادامه اما پا را فراتر می‌گذارد و ایران را شهر اسلام و ایمان معرفی می‌کند و تفرقه میان اسلام و ایران را ناممکن می‌داند و جدا کردن این دو را از هم، به‌مثابه بی‌دفاع کردن دیگری برمی‌شمارد. دفاع از وطن مقدس، عنوان دیگری از این شماره حیات است که در آن رابطه دفاع از وطن در طول دوران دفاع مقدس و در دوران به‌اصطلاح دفاع از حرم مورد بررسی قرار گرفته است. اما مساله چالش‌برانگیز دیگری که مورد بررسی نشریه فرهنگی اجتماعی هیات‌الزهرا(س) قرار گرفته، مهاجرت علمی نخبگان است که با تیتر «ترک وطن» در این شماره آمده است. ابتدا با تعریفی از کلمه مهاجرت در متن مواجه خواهیم شد، سپس نویسنده با برشمردن عوامل مهاجرت، از انواع سلبی و ایجابی آن شامل امکانات بیشتر و موانع، سعی در برشمردن زمینه‌های این پدیده دارد و در ادامه فاکتورهای مختلف مثبت و منفی مهاجرت را شرح و بسط می‌دهد؛ ازجمله دوری از خانواده یا مواردی که علت عدم‌پیشرفت در وطن به عوامل منفی برنگردد، بلکه به عدم تلاش و کوتاهی خودشان برگردد یا اینکه مهاجرت مثل یک سفر ساده نیست که درد فراغ ناشی از آن، یک‌شبه برطرف شود یا فاکتورهای علمی شخصی که قصد مهاجرت دارد. در جمع‌بندی این بحث و در طرح سوال اصلی خود می‌گوید: «اینکه مهاجرت علمی چه مقدار برای فرد خوب است، بیشتر بستگی به شرایط تحصیلی یا زندگی وی دارد، اما به‌طور کلی سوالی که مطرح می‌شود این است که برای جامعه چطور؟! رابطه فرد و اجتماع مساله‌ای قابل‌تامل است؛ اینکه فرد بر جامعه مقدم است یا برعکس، ازجمله مباحث دنباله‌داری است که نظریه‌های متفاوتی را به خود جلب کرده است. این دو (فرد و جامعه) همواره از هم اثر گرفته‌اند و این تاثیرات منطقا هیچ‌گاه یک‌جانبه نبوده است.» به اعتقاد نگارنده، هرچند شاید مهاجرت علمی و موقت پارامترهای مثبت و منفی بسیاری دارد که باعث می‌شود نتیجه‌اش برای جامعه و فرد بسته به شرایط کاملا متغیر باشد، اما قطعا مهاجرت دائمی و بدون بازگشت یک معضل برای جامعه است، زیرا جامعه افراد تاثیرگذارش را از دست می‌دهد. وی سپس با توضیح مفهوم اصالت در جامعه‌شناسی، به این نتیجه می‌رسد که در مهاجرت‌های تحصیلی ممکن است فرد با این اتفاق در محیط بهتری قرار بگیرد، اما این موضوع در نسبت با جامعه صدق نمی‌کند و به‌تدریج سرمایه‌های خود را از دست می‌دهد.

در این شماره، دو مطلب هم برای امیرحسین جیرانی‌زاده، دانشجوی عضو هیات‌الزهرا(س) دانشگاه شریف که در حادثه‌ای در این هیات آسیب دید و به رحمت ایزدی پیوست، آورده شده است. از نکات دیگر مرتبط با نشریه، طراحی خاص این نشریه است که معدود نشریاتی از آن استفاده می‌کنند و آن نوعی از طراحی است که ابعاد نشریه قابلیت مطالعه آن در قالب استوری و فایل الکترونیکی را تسهیل می‌کند.

شهر چهره زنانه ندارد؟

«مهربانو» گاهنامه فرهنگی حوزه زنان انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده شریعتی، شماره ششم خود را به‌تازگی منتشر کرده است. «خشونت مدرن رسانه‌ای»، «در حصار تبعیض»، «مردسالاری مردن»، «نقدی بر ازدواج سفید و علل آن»، و درنهایت «شهر چهره زنانه ندارد»، عناوین این شماره از نشریه‌اند. نویسنده متن «شهر چهره زنانه ندارد»، با برشمردن نیازهای مختلف بانوان در شهر نسبت به آقایان یکی از اشتباه‌ترین سیاست‌های شهری را این‌گونه تشریح می‌کند: «اشتباه‌ترین تصور از نیاز بانوان جامعه در برنامه‌ریزی و طراحی شهری این است که آنان را مانند مردان در نظر گرفته و مفهوم عدالت جنسیتی را به‌مثابه برابری محض تلقی کنند. اینکه زنان نیازهای ویژه‌ای مختص به خود ندارند و تفاوت آنها لحاظ نشود، هسته اصلی نقص و مشکلات طراحی شهری در ارتباط با زنان است.» در ادامه با برشمردن شماری از این نیازها، سعی در صورت‌بندی هرچه بیشتر این مساله دارد؛ برای مثال شیب پله‌های هوایی که برای زنان با هر سن و فیزیک بدنی نامناسب تلقی می‌شوند، عرض کم پیاده‌روها خصوصا در معابر شلوغ، خیابان‌های تاریک به‌خصوص در شب، عدم‌وجود سرویس بهداشتی مناسب، نبود مکان مناسب جهت تعویض کودک در مکان‌های عمومی مانند مترو و مراکز تجاری، عدم وجود مکان استراحت مخصوص بانوان و بسته بودن اکثر مساجد و نمازخانه‌های عمومی در ساعات غیر اوقات شرعی، ازجمله مواردی‌ هستند که حضور بانوان را در جامعه دشوار می‌کنند. نویسنده با اشاره به پژوهش‌هایی در رابطه با تفاوت‌های حواس در مردان و زنان، وجود آلودگی‌های صوتی و آلاینده‌ها در هوا را برای بانوان مخرب‌تر از آقایان می‌داند اما چالش اصلی را بعد از مادر شدن یک زن عنوان می‌کند. در بخش دیگری از متن می‌خوانیم: «شاید این مشکلات تا زمانی که یک زن به‌تنهایی در اجتماع حضور پیدا می‌کند، آن‌چنان آزاردهنده و غیرقابل درک نباشد، اما زمانی که او به مقام والای مادری می‌رسد و در اکثر اوقات کودک خویش را به همراه دارد، شرایط متفاوت می‌شود و به طرز کاملا مشهودی اذیت‌کننده می‌شود.» و درنهایت نتیجه می‌گیرد که با توجه به افزایش حضور زنان در جامعه، بیش از گذشته نیاز به طراحی شهری مناسب برای آنان حس می‌شود.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰