نرگس چهرقانی، روزنامهنگار: با علیرضا کوهکن، عضو هیاتعلمی دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل پیرامون تعاملات جمهوری اسلامی ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چند ماه اخیر به گفتوگو نشستهایم، متن مصاحبه کوهکن با «فرهیختگان» را در ادامه میخوانید.
همانطور که میدانید شیوه مذاکره تیم مذاکرهکننده ایرانی تغییر کرده است، این تغییر شیوه را چطور ارزیابی میکنید، بهنظر شما این شیوه جدید تقویتکننده مذاکرات آتی در هفته آینده است یا آن را تضعیف میکند؟
من فکر میکنم، اولا موضع مذاکراتی ایران با تغییر دولت تغییر کرده و این کاملا حرف درستی است، اما فرآیند تغییر موضع ایران در مذاکرات از قبل از روی کار آمدن این دولت شروع شده بود و بهنظرم این تغییر متاثر از یک فهم عمومی و یک توافق عمومی بین نخبگان و عموم مردم بود. در صحبتهای رهبرمعظمانقلاب هم خودش را نشان میداد. آن فهم عمومی هم این بود، ما به یک برداشت مشترک در جامعه ایران رسیدیم که درخواست و خواسته ما از مذاکرات موضوع اقتصادی است و بقیه چیزها، توجیهات و توضیحاتی نامناسب برای این موضوع است. یعنی اینکه لغو تحریمهای اقتصادی بهصورتیکه کاملا ملموس و عینی اثر اقتصادی در زندگی مردم بگذارد، این چیزی است که ما از مذاکرات دنبال میکنیم. در گذشته چیزهای دیگری مانند رفع سایه جنگ یا تعامل با دنیا یا موارد مختلف اینچنینی مطرح میشد، اما الان دیگر نخبگان ایرانی، مقامات تصمیمگیرنده و مردم از مذاکرات دنبال چنین هدفی هستند. آن چیزی که در دولت جدید ایران اتفاق افتاده و بهنظرم خیلی هم خوب است این مهم است که درمورد هدف اقتصادی ایران از مذاکرات و مطالبه رفع تحریم با صراحت بیشتری صحبت میشود، پافشاری بر منافع ملی لزوما به توافق منجر نمیشود. اگر شما با این دید بروید که هر توافقی بهتر از توافق نکردن است، در مذاکرات بیش از آنکه دنبال تامین منافع ملی باشید بهدنبال رسیدن به توافق هستید. ولی اگر توافقی در این وضعیت فعلی که تیم مذاکره بهدنبال تامین منافع اقتصادی ایران در مذاکرات است، صورت بگیرد، قطعا سود بیشتری برای کشورمان در پی خواهد داشت. این یک نکته خیلی مهمی است و مهمترین دستورکار هم همین تامین حداکثری منافع ملی است.
شما بهعنوان یک تحلیلگر از موضع آژانس انرژی اتمی و گروسی از سالهای قبل تاکنون آشنا هستید، بهنظرتان ایران درمقابل سازمانهای بینالمللی مانند آژانس چه موضعی داشته باشد؟
مشکلی که ما با آژانس داریم این است که این نهاد به وظایف خودش و رویکرد فنی پایبند نیست. رویکرد سیاسی در کنشهای آژانس دیده میشود، بهخصوص از زمانی که مدیرکل جدید، رافائل گروسی آمده این مساله بیشتر هم شده که نحوه تعامل ما با آژانس را با چالش مواجه میکند. ما خواستهمان از این نهاد بینالمللی خیلی سرراست است، ما میگوییم آژانس یکسری وظایف فنی دارد و یکسری گزارشهای فنی باید بدهد، همان کار را انجام دهد. و درخواستی هم که ما در این زمینه میکنیم این است که ایران یک استثنا نباشد، یعنی همانطور که با بقیه کشورها رفتار میکنند، با جمهوری اسلامی هم رفتار کنند. اما تا حالا هیچکدام از این درخواستهای ما به عمل منجر نشده است.
تعامل با آژانس درعین حال که باید پاسخدهنده بعضی روالهای روتین باشد و سوالات فنی را رفع کند، نباید به معنای امتیاز دادن به آژانس باشد. به عبارتی نباید فقط موضع آژانس را فنی بدانیم. چون رویکرد سیاسی از آژانس جداییناپذیر است. حداقل در چشمانداز کوتاهمدت نمیتوان انتظار داشت که با پاسخگویی مداوم و بسیار ما، موضع و سوالات آژانس حل شود و تغییر پیدا کند. اتفاقا خیلی وقتها دیده میشود که درخواستی میکنند و ما نباید درخواستشان را پاسخ دهیم. چون اگر پاسخ دهیم بر اساس روال، زمینهای میشود برای یک درخواست دیگر و یک روال جدیدی ایجاد میشود که شما درخواستهای بعدی را برمبنای پاسخ به این درخواست، پاسخ دهید. در این بین هم نمیگویند که درخواست قبلی که پاسخ دادید، داوطلبانه بوده و خارج از وظایفتان بوده و لطف کردید، دیگر درخواست دیگری نمیکنیم، بلکه بیش از پیش درخواست میکنند. به این رویه در مواجهه با آژانس حتما باید توجه شود.
سوال بعدی ناظر به صحبتهای دیروز اسلامی در دیدار با گروسی است، مواضع روزگذشته رئیس سازمان انرژی اتمی، پیرامون ارتباط فنی میان ایران و آژانس و همچنین قابلیتهای هستهای کشورمان را با توجه به اینکه در آستانه مذاکرات هستیم چطور ارزیابی میکنید ؟ بهنظر شما مواضع اسلامی چه تاثیری بر مذاکرات هشت آذر خواهد گذاشت؟
اینجا دو نکته وجود دارد؛ اول اینکه ما نشان دهیم که با آژانس در حوزههای فنی یعنی همان بخشهایی که وظیفهمان است همکاری میکنیم، خود این همکاری بهنوعی پاسخ دادن به این شبهه است که ایران از نظارت فرار میکند و کارهای دیگری را میخواهد انجام دهد، آن چیزی که بعضیها مطرح میکنند، تلاشی برای تحقق چنین موردی است. اما اینکه ما توانمندی فنی و قابلیتهایی را که در حوزه هستهای به آن رسیدهایم را اعلام کرده و درموردش صحبت میکنیم، این بیشتر تلاشی برای نشان دادن قدرت ملی است، که هر قدر سطح قدرت بالاتر باشد، دیپلماتی که در مذاکره شرکت میکند از آن بهتر میتواند استفاده کند. چنین رویکردی لزوما معنیاش نگاه ابزاری به این توانمندی ملی نیست، ولی قابلیت ذاتی قدرت همین است که هرچقدر بیشتر باشد، نفع بیشتری در مذاکرات برای طرف صاحب قدرت دارد.
گروسی چند روز پیش گفته بود باید راستیآزمایی در ایران آغاز شود. این راستیآزمایی به چه صورت است؟
البته اینکه او گفته بود باید آغاز شود، اینگونه نیست چون درحال انجام است. بلکه از این صحبت میکرد که باید مواردی که توانمندی آژانس متوقفشده برای بازرسی گسترش پیدا کند. آنها اختیاراتی بیش از توافقات پادمان میخواهند و بیشتر از چیزی است که ما دراختیار آژانس قرار دادیم. آژانس طبق برجام قرار بوده کارهایی کند و الان نمیتواند انجام دهد. زیادهخواهیای است که دقیقا ما میگوییم نباید مسائل سیاسی با فنی قاطی شود. این یک موضوع فنی نیست، پس به آژانس ربطی ندارد و ما چیزی که به آژانس میدهیم را میتواند بررسی کند نه بیشتر از آن.